به گزارش ایسنا، به نوشته نشریه فارین افرز، تحت ریاست جمهوری دونالد ترامپ، آمریکا آشکارا رویکردی تقابلی در قبال ایران اتخاذ کرده است. اینکه چگونه این رویکرد به سیاست تبدیل خواهد شد، به دو مساله مهم وابسته است. اول اینکه ترامپ قرار است چه کاری با توافق هستهای ایران و گروه 1+5 انجام دهد که در دوران باراک اوباما رئیسجمهور پیشین آمریکا حاصل شد. دوم این که، دولت ترامپ تا چه حد قصد دارد موقعیت ایران را در خاورمیانه تضعیف کند.
کاخ سفید تاکنون نشان داده است که رویکردی سختگیرانهتر را در مقایسه با دوران اوباما در خصوص اجرای توافق هستهای دنبال میکند، آن را میپذیرد اما با سختی مفاد توافق را اجرا میکند. در زمینههای دیگر نیز ترامپ خط مشی ستیزهجویانهتری در قبال ایران اتخاذ کرده است. رکس تیلرسون وزیر امور خارجه روز 19 آوریل گفت که اقدامات ایران، امنیت آمریکا منطقه و جهان را تهدید میکند و وعده داد که بازنگری در سیاست واشنگتن در قبال تهران به یک موضعگیری جدید منجر خواهد شد که به تمام چالشها درباره ایران رسیدگی خواهد کرد.
پس از آنکه کاخ سفید بازنگری خود را نهایی کند، مقامات آمریکایی یک چشمانداز رقابتی برای چگونگی مواجهه با ایران میسازند و متحدان آمریکا در خاورمیانه به دنبال آن خواهند بود که به سوی سلیقه واشنگتن حرکت کنند. اما ترامپ همزمان که بررسی میکند چه رویکردی اتخاذ کند، باید در خاطر داشته باشد که اتخاذ رویکردی خصمانهتر خطراتی جدی به دنبال خواهد داشت که نه تنها تهران و واشنگتن را در مسیر تقابل قرار میدهد، بلکه در پرآشوبترین منطقه جهان به آتش جنگ دامن خواهد زد.
گزینههای ترامپ
دو چشمانداز وسیع پیش روی واشنگتن برای سختتر کردن سیاستهایش در خصوص ایران وجود دارد. برخی مشاوران ترامپ، تحت رهبری شخصیتهای نظامی که تجربه زیادی در خاورمیانه دارند، از جمله جیمز ماتیس وزیر امور خارجه آمریکا خواهان تضعیف هر چه بیشتر سپاه پاسداران ایران هستند. این افراد در حال بررسی طرحهایی هستند که به عنوان مثال، از تفنگداران آمریکایی میخواهد قایقهای ایرانی را که واشنگتن ادعا میکند سلاح جا به جا میکنند، توقیف کنند. یک سری مقامات نیز از دولت خواستهاند تا سپاه پاسداران را فهرست گروههای تروریستی قرار دهد. همچنین در ماه مارس طرحی در مجلس سنا برای وضع تحریمهای جدید علیه ایران ارائه شد. برخی مقامات امنیتی میگویند که تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران این فضا را ایجاد خواهد کرد که نیروهای تحت حمایت ایران به نیروهای آمریکایی در عراق حمله کنند و این اقدام فواید کمی برای واشنگتن به همراه خواهد داشت.
گزینه دیگر پیش روی ترامپ افزایش اقدامات پنهانی علیه ایران است. به عنوان مثال آمریکا میتواند متحدان منطقهایاش، شامل عربستان سعودی و امارات متحده عربی را در برابر ایران هم به صورت نظامی و هم مالی تقویت کند. چنین اقدامی مانع از این میشود که در کوتاهمدت آمریکا به طور مستقیم در تقابل با ایران قرار گیرد. اما حتی این راه غیر مستقیم نیز میتواند ایران و آمریکا را در یک چرخه تقابل قرار دهد، همانند آنچه در عراق اتفاق افتاد.
هیچ یک از این گزینهها با آنچه پیش روی دولت اوباما یا جورج بوش قرار داشت، تفاوتی ندارد. تنها تفاوتی که وجود دارد این است که امروز موقعیت منطقهای ایران در مقایسه با زمان روسای جمهور پیشین آمریکا قویتر شده است که برکناری صدام حسین دیکتاتور عراق و مداخله نظامی روسیه در سوریه روی آن تاثیر گذاشته است. در نتیجه ایران، برای به خطر انداختن آمریکا در منطقه موقعیت بهتری دارد.
به نوشته فارینافرز، آشفتهتر کردن اوضاع دولت ترامپ را ملزم خواهد کرد تا میان رویکرد خصمانهترش در قبال ایران و طرحهایش برای مقابله با گروههای تروریستی، اولویتی که ایران نیز در آن شریک است، توازن ایجاد کند. به عنوان مثال نیروهای ایران و آمریکا هر دو تحت یک توافق غیررسمی با داعش میجنگند که مانع از برخورد تصادفی آنها با یکدیگر میشود. اگر تنشها میان تهران و واشنگتن افزایش یابد، این توافق ناگفته سختتر خواهد شد.
چشمانداز ایران
به نظر میآید مقامات ایران منتظرند ببینند، تغییرات مواضع دولت آمریکا در ماههای آینده چه خواهد بود، پیش از آنکه سیاست خارجی خود را از نو تعیین کنند. برخی مقامات ارشد ایرانی میگویند که دولت ترامپ از درگیریهای پرهزینه که منابع آمریکا را از اولویتهای سیاست داخلیاش دور میکند، همچنین از امنیت ملی و مبارزه با تروریسم، پرهیز خواهد کرد. به نظر میآید حملات اخیر آمریکا در سوریه و استفاده واشنگتن از بزرگترین بمب غیرهستهایاش برای هدف قرار دادن شبه نظامیان در افغانستان این نظریه را تایید میکند. با این حال، ایران تقریبا پاسخی به این اقدامات نداد و تنها آنها را محکوم کرد. اگر چه نگرانیها درباره اینکه ممکن است دولت ترامپ میان ایران و روسیه جدایی بیندازد، کمرنگ شده است، احتمال اینکه توافق میان آمریکا و روسیه به قیمت ایران تمام شود، غیرمحتمل نیست.
آنچه در تهران کاملا روشن شده این است که دورنمای بهبود روابط با واشنگتن در دوران ریاست جمهوری ترامپ مخدوش شده است. اگر روابط دو جانبه حتی از این هم بدتر شود و توافق هستهای شکست بخورد، ایران نیز طرحهایی را برای تلافی آماده کرده است. به عنوان مثال، سطح غنیسازی خود را بالا ببرد و برنامه موشکهای بالستیک را توسعه دهد. هر چند در حال حاضر تهران روی اولویت خود یعنی حفظ توافق هستهای و منابع منطقهای شامل حفظ امنیت مرزهایش با عراق از طریق مبارزه با داعش و داشتن دست بالاتر در سوریه تمرکز کرده است.
نشریه فارین افرز در بخش پایانی گزارش خود نوشت: اجازه دهید افراد آرامتر تسلط یابند. در شرایطی که روابط میان ایران و آمریکا وخیمتر میشود، لازم است که چین، روسیه و کشورهای اروپایی افراد با رویکردهای آرامتر را ترغیب به روی کار آمدن در آمریکا و ایران کنند. مقامات اروپایی به ویژه باید روابط اقتصادی خود با ایران را که پس از حصول توافق هستهای ایجاد شده، حفظ کنند. چنین موقعیتی میتواند تنشهای آینده میان تهران وواشنگتن را کمتر کند.
از طرفی دیگر آمریکاییها نیز باید نسبت به آنچه میتوانند در هرج و مرج کنونی در خاورمیانه به دست بیاورند واقع بین باشند. اگر آمریکا قدرت ایران و هوشمندی این کشور در خصوص تهدیدات کشورهای همسایهاش را به حساب بیاورد، سیاستی موثرتر خواهد داشت.
اولین دستاورد واقعی آمریکا در تعامل با ایران، یعنی توافق هستهای در نتیجه دیپلماسی چند جانبه و سازش دو طرفه حاصل شد. تلاش برای منزوی کردن ایران از طریق یک راهبرد نظامی بیفایده و عبث است. از آن بدتر، این کار خطر وقوع یک درگیری دیگر در خاورمیانه را به دنبال دارد که هم اکنون نیز به دلیل جنگ در سالهای اخیر شاهد خونریزی و قربانیان فراوانی بوده است.
انتهای پیام
نظرات