به گزارش ایسنا، هشتم مارس، روز جهانی زن در بسیاری از کشورهای جهان گرامی داشته میشود. در واقع هشتم مارس روزی است که زنان جهان بدون توجه به گرایشات مختلف فکری، عقیدتی و نژادی به یادآوری موفقیتها و دستاوردهایشان میپردازند، از اینرو این روز مجالی است برای نگاه کردن به گذشته در مسیر تلاشها، منازعهها و فعالیتهای پیشین و بیشتر برای نگریستن در راستای حرکتهای پیش رو برای باز کردن راه در جهت شکوفایی استعدادها و فرصتهایی که در انتظار نسل آینده زنان است.
با این حال زنان در همه دوران زندگی خود ممکن است با خشونت روبرو شوند. خشونت علیه زنان فقط به کتک زدن و تنبیههای جسمی گفته نمیشود بلکه کلمات توهینآمیز، شک و بدبینی همان خشونتی است که بر زنان اعمال میشود.
«لیلا شعبانی» در گفت وگو با خبرنگار ایسنای گیلان، با بیان اینکه پدیده خشونت و پرخاشگری منحصر به طبقه یا قشر خاصی نیست بلکه در همه طبقات، قشرها و پایگاههای اجتماعی دیده میشود، اظهار کرد: آن چیزی که اهمیت خشونت خانگی علیه زنان را مشخص میکند، وجود رفتار خشونتآمیز در میان افرادی است که طبق باور عمومی به یکدیگر علاقه دارند و روابط میان آنها بر پایه محبت و صمیمیت شکل گرفته است.
کارشناس ارشد جامعه شناسی نظریه فرهنگی را بهعنوان نظریه تعیین کننده در انواع نظریههای مربوط به خشونت خانگی دانست و افزود: خشونت خانگی مشکلی است که باید به آن بهعلت تأثیر منفی و نتایج ناخوشایندی که بر افراد جامعه دارد رسیدگی شود.
وی ادامه داد: خشونت را تنها یک عامل به وجود نمیآورد بلکه ساختار کلی جامعه و نگرش تحمل خشونت در ایجاد آن دخالت دارد، از اینرو باید عوامل و انگیزههای خشونت را بشناسیم.
شعبانی با بیان اینکه بدرفتاری و شکنجههای بدنی بر رشد زنان تأثیر میگذارد، گفت: تحقیر و خوار کردن زنان در نهایت به عجز و ناتوانی در تصمیمگیری منتهی میشود و توانمندی را از زن ساقط میکند. در نتیجه زنان قربانی نه تنها توانایی اداره سرپرستی فرزندان و خانه و خانواده خود را ندارند، بلکه از مشارکت و ابراز عقیده در تصمیمگیریهای سرنوشتساز اجتماعی نیز محروم میمانند.
این جامعهشناس گیلانی با اشاره به گزارش سازمان ملل، تصریح کرد: از هر سه زن در جهان، یک نفر در طول زندگی خود، قربانی خشونت و تبعیض شده یا مورد تجاوز به عنف قرار میگیرد.
وی اضافه کرد: برخلاف تصور عدهای از کارشناسان خشونت و پرخاشگری یکی از رایجترین و متداولترین جرایم اجتماعی و آشکارترین جلوه مردسالاری در جهان امروز است که در همه ملیتها، طبقات و گروههای اجتماعی به وضوح به چشم میخورد،از اینرو با در نظر گرفتن نقش محوری زنان در همه ابعاد زندگی، بررسی این پدیده و علل آن بهمنظور اتخاذ سیاست مبتنی بر پیشگیری از خشونت نسبت به زنان و کاهش آن به نظر اجتنابناپذیر میرسد.
شعبانی تأثیر خشونت را منحصر به فرد قربانی ندانست و خاطرنشان کرد: تأثیر اعمال خشونتآمیز بر یک فرد به طور «شعاعی» در جامعه پخش میشود و افراد دیگر را نیز در بر میگیرد و پدیدهای با نام «گردش خشونت» به وجود میآورد که خشونت را در جامعه همیشگی میکند.
مدیر مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران، با بیان اینکه براساس تحقیقات شدت و فراوانی خشونت علیه زنان در روستاها، بیش از شهرهاست و میان تحصیلات مردان و زنان و خشونت خانگی علیه زنان ارتباط وجود دارد، یادآور شد: با توجه به اینکه فرهنگ میراث اجتماعی گذشته است که بر رفتار کنونی و آینده انسان تأثیر میگذارد، از اینرو یافتهها نشان میدهد مردانی که با همسران خود بدرفتاری میکنند، در فرهنگی بزرگ شدهاند که در آن حاکمیت مردان بسیار بیشتر از زنان است.
شعبانی خاطرنشان کرد: در هر جامعهای خرده فرهنگهای گوناگونی وجود دارد که در آنها، رفتار خشونتآمیز بهصورت هنجارهای دستوری دیده میشود. در این خرده فرهنگها، افراد از بدو تولد با خشونت فیزیکی آشنا میشوند و وقتی کودکان در حین بازی به خشونت متوسل میشوند، مورد تشویق قرار میگیرند و حتی چنین رفتاری از آنها درخواست میشود.
کارشناس ارشد جامعهشناسی با بیان اینکه در نگرشهای اجتماعی، به نحوی که اولاً جامعه خشونت را تحمل نکند و ثانیاً افراد در خشونتهای خانوادگی خود را مسئول احساس کنند، باید تغییراتی به وجود بیاید، یادآور شد: تغییر در نگرش جامعه و نمایش قبح رفتار خشونتآمیز، از فعالیتهای سازمانهای دولتی است که باید با ممارست و کوشش نشان داده شود.
انتهای پیام
نظرات