به گزارش ایسنا متن این مقاله در زیر میآید:
"در خاورمیانه، برجستهترین تمدنهای بشری متعلق به مصر و ایران است که در طول قرنهای متمادی چراغ راهنمای ماندگار علوم بشری بوده و بیاندازه به پیشرفت بشری خدمت کردهاند.
با تجدید ایده "آمریکا اول" توسط ترامپ و با عنایت به تمام عواقب شوم اجرایی شدن این نوع ملیگرایی، جامعه جهانی امروزه عمیقا نیازمند ایده "گفتوگوی تمدنها" است که ابتدا توسط آقای خاتمی، رییس جمهور وقت ایران، پیشنهاد و اخیر نیز توسط مفتی اعظم الازهر مصر طی سخنرانی خود در مجلس آلمان مورد تاکید قرار گرفت.
در حالی که گفتوگوی جهان اسلام و غرب بسیار اهمیت دارد، گفتوگوی بینالاسلامی نیز به همان اندازه اهمیت پیدا کرده است. مصر با یکسوم جمعیت جهان عرب و ایران بهعنوان بزرگترین کشور جهان تشیع، میتوانند آشتی در جهان اسلام و ثبات منطقهای را رهبری کنند.
روابط دو قدرت منطقه بعد از انقلاب اسلامی و به خاطر پذیرش شاه مخلوع فراری ایران توسط مصر و قرارداد صلح مصر با رژیم اسراییل به تلخی گرایید. تلاشهایی برای آشتی دو کشور صورت گرفته است.
حسین موسویان، یکی از نویسندگان این مقاله و مسئول سیاست خارجی وقت دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی، در سال 2004 به دعوت اسامه الباز، مشاور عالی سیاسی حسنی مبارک رییس جمهور وقت مصر، سفری محرمانه به مصر داشت و بعد از یک روز گفتوگو، دو طرف بر روی بستهای برای عادی شدن روابط ایران و مصر توافق کردند که مورد پذیرش قاهره و تهران قرار نگرفت.
یاسین ال آیوتی ، یکی دیگر از نویسندگان این مقاله، معتقد است اگر مجددا دیپلماسی فعال شود، موفق خواهد شد. او در سفر دو ماه پیش به قاهره، زمینه آمادگیهای زیادی در نهادهای قدرتمند غیردولتی برای بهبود روابط با ایران را مشاهده و دلایل گرم شدن روابط با تهران هم را متعدد یافته، از جمله ضرورت مبارزه مشترک با تررویسم. موسویان هم معتقد است زمینه متقابل در طرف ایرانی هم وجود دارد.
با وجود تلاشهای برخی برای ترویج شیعههراسی، یاسین ال آیوتی در کتاب "شکاف شیعه و سنی" خود، ثابت کرده که هیچ مبنای دینی برای این شکاف وجود ندارد. متفکران ایران و مصر در طول تاریخ برای نزدیکی شیعه و شنی تلاش کردهاند. در قرن نوزده، شیخ عبده و سید جمالالدین اسد آبادی در مورد همکاری مشترک جهت تحقق وحدت جهان اسلامی توافق کردند. در قرن بیستم نیز آیتالله بروجردی مرجع عالی شیعه و شیخ شلتوت، مفتی اعظم الازهر به چنین درک مشترکی رسیدند و به همین علت هم الازهر فتوای به رسمیت شناختن مذهب شیعه به عنوان یکی از مذاهب اسلامی را صادر کرد.
متاسفانه در سالهای اخیر شعار فرقهگرایی از برخی چهرههای مذهبی مصری شنیده شد. شیخ یوسف القرقاوی، یک چهره مذهبی برجسته اخوانالمسلمین مواضع مرتجعانهای علیه شیعیان داشته است. مرحوم آیتالله رفسنجانی، از متفکرین جهان تشیع، در یک مناظره تلویزیونی جواب مناسبی به او داد. هرچند امروزه شیخ قرقاوی مطرود الازهر مصر است و در دام سوق دادن مسلمانان به سوی وهابیگری افتاده است.
به هر حال با شدت گرفتن اختلافات سیاسی و مذهبی بین دو کشور، گرایش قاهره به سمت کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس به ویژه عربستان، امارات و کویت، افزایش پیدا کرد و آنها مانع هرگونه بهبود روابط ایران و مصر شدند. افول اقتصاد مصر و افزایش جمعیت این کشور و رسیدن به مرز 100 میلیون، نیاز قاهره به کمکهای مالی کشورهای مذکور بهویژه امارات، افزایش یافت هرچند ابوظبی مخفیانه برای مقابله با ترویج ایدئولوژی وهابیگری سعودیها، با الازهر مصر همکاری کرده است.
مصر در مورد جنگی که صدام علیه ایران آغاز کرد، محتاطانهتر از شیوخ عرب برخورد کرد و در زمان تجاوز صدام به کویت، در جهت توقف تجاوز صدام تلاش و در مورد تجاوز سال 2003 آمریکا به عراق، موضع صبر و انتظار در پیش گرفت. در هر صورت چرخش تاریخی شاقول سیاست خارجی مصر به مسائل خلیج فارس، نشانه تمایل قاهره به بالانس در روابط خارجی است و حقایق زیر نشان میدهد که شانس بهبود روابط با تهران برای تحقق این بالانس وجود دارد:
1-قاهره با مخالفتهای کشورهای عرب حوزه خلیج فارس با برجام، همصدا نشد.
2- اتهامات آمریکا و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس در مورد حمایت ایران از تروریسم و نقش بیثبات کننده ایران، طرفدار چندانی در قاهره ندارد.
3- نقش مصر در به اصطلاح "ائتلاف عربی" علیه حوثیها در یمن، محدود به تامین امنیت خلیج عدن، محدود شده است.
4- سیاست ایران در حمایت از دولت سوریه با موضع قاهره در مخالفت با تلاشهای احمقانه برای تغییر رژیم در دمشق یا کشورهای دیگر، تقویت شده است.
5-روابط مصر با عربستان دچار افتوخیز است بهویژه اینکه مخالفتهای الازهر با ترویج وهابیگری سعودی در حال گسترش است.
ایران و مصر وارث قدرتمندترین و پرنفوذترین تمدنهای جهان اسلام و بشریت هستند و هرگونه ادعای خصومت دینی بین آنها نیز بسیار اغراقآمیز است. چون این سلسله فاطمیون شیعی بودند که حدود هزار سال پیش، قاهره را بنا کردند. ایران و مصر دو منبع قدرت واقعی جهان تسنن و تشیع هستند. همکاری این دو قدرت تاثیر بسزایی در مدیریت بحرانهای منطقه، فرقهگرایی در جهان سنی- شیعه و مهار جنگهای داخلی در کشورهای بحرانزده، خواهد داشت بهویژه اینکه دو کشور در مورد گروههای تروریستی همچون داعش و القاعده، مواضعی نزدیک بههم دارند. تهران و قاهره مسئولیت بزرگ و تاریخی در همکاری استراتژیک برای حل بحرانهای خانمانسوز منطقه دارند.
انتهای پیام
نظرات