اینها سخنان علیاکبر قاضیزاده، روزنامهنگاری قدیمی است که پس از شنیدن خبر شلاق خوردن یک خبرنگار بخاطر اشتباهی که انجام داده عنوان میشود.
او که از سال ۴۸ پا به عرصه روزنامهنگاری گذاشته است، به ایسنا میگوید: «با شنیدن این خبر گریه کردم و یاد دو اظهار نظر افتادم؛ یکی سخنان دیوید رندل (David Randell) که میگفت با ما روزنامهنگاران فقط تعارف میکنند که شما سررشتهدار افکار عمومی هستید؛ دوم هم اظهار نظر خبرنگاری به نام فیلیپ نایتلی (Phillip Knightley)؛ این آقا فردی بود که ماجرای قرص تالیدومید (Thalidomide) را افشا کرد. او بههمراه همکاران خود بیش از ۱۰ سال زحمت کشید تا قانون را متقاعد کند که یک قرص معیوب در جامعه تولید میشود. این قرص به زنان باردار که عوارض حاملگی پیدا میکردند، توصیه میشد و روی آن هم نوشته شده بود "بیخطر برای خانمهای باردار". درحالی که حدود ۸ هزار نوزاد بدون دست و پا، پاهایی که از وسط لگن و شکم درآمده و دستی که از گردن درآمده و دیگر نقصهای وحشتناک متولد میشدند.»
«او گفته بود که من باید افتخار کنم که این گزارش پیگیرانه را انجام دادم، ولی نمیکنم؛ چون حالا احساس میکنم که قدرت یک روزنامهنگار گاهی از یک دربان که جلو ماشینها را میگیرد، هم کمتر است.»
قاضیزاده سپس ادامه میدهد، «ما روزنامهنگاران اصلاً قدرتی نداریم و فقط روی تیغ و طناب حرکت میکنیم. فرض کنیم که اصلاً آن خبرنگار بهعمد این خبر را منتشر کرده باشد، چرا یک قاضی جرأت میکند چنین حکمی به خبرنگاری بدهد؟ و چرا در آن منطقه کسی بلند نمیشود بگوید که این کار را نکنید، زشت است!»
او افزود، «در جامعهای که از کله همه ما به خاطر شنیدن اخبار فساد مالی اسکناس سبز میشود، جوان خبرنگاری به خاطر یک اشتباه شلاق زده میشود؛ که به چی برسیم؟ که من روزنامهنگار دلم بلرزد که قلم را بگذارم زمین و بروم دنبال کار دیگر؟ که دیگر این فکر را میکنم. این کار به این معناست که شما محیط شفاف یک جامعه را میگیرید تا آسایش یک عده آدم سوءاستفادهچی را فراهم کنید. از آن طرف هم نه یک جامعه مطبوعاتی داریم، نه اتحادیهای داریم، نه انجمنی و نه حداقل خودمان به داد خودمان میرسیم. سوال من اینجاست که ما روزنامهنگارها هنوز زندهایم؟»
********
به گزارش ایسنا، مدتی پیش، خبرنگاری در شهر نجفآباد تعداد موتور سیکلتهای توقیف شده یک هنرستان را اشتباه عنوان کرد؛ این اشتباه با شکایت نیروی انتظامی، به صدور ۴۰ ضربه شلاق منجر شده که اجرای این حکم، حواشی و واکنشهای نسبتاً زیادی را در فضای مجازی و حتی در برخی از رسانههای رسمی کشورمان به دنبال داشت.
۲۵ خرداد ماه امسال این خبرنگار نجفآبادی، خبری را با مضمون توقیف ۳۵ دستگاه موتور سیکلت دانشآموزان یکی از هنرستانهای این شهر منتشر کرد. نکته قابل توجه این است که رسانه این خبرنگار در ادامه، جوابیهای از دستگاه مربوطه در تکذیب آن خبر مبنی بر اینکه تعداد موتور سیلکتهای توقیف شده، هشت دستگاه بوده است، منتشر کرد.
مجازات بدنی خبرنگار برای یک اشتباه ساده بهنوعی اتفاقی جدید محسوب میشود؛ اتفاقی که شاید خیلی از ما در وهله نخست شنیدن یا خواندن این خبر، آن را باور نکردیم؛ اما خیلی زود این خبر در شبکههای مجازی، بویژه میان اهالی رسانه، دست به دست شد و با پیگیریهای خبرنگاران و پرداختن برخی رسانههای رسمی به آن، مزه تلخ واقعی بودن آن را چشیدیم.
با این حال هنوز هم خیلی از اهالی رسانه آن را باور نکردهاند یا شاید نمیخواهند باور کنند. خبرنگار ایسنا با چند نفر از پیشکسوتان رسانه و مطبوعات تماس گرفت، تا نظر آنها را نسبت به این اتفاق جویا شود؛ اما برخی از آنها گفتند که در شوکند هنوز نمیتوانند باور کنند واقعاً این اتفاق رخ داده و خبرنگاری بهدلیل انتشار اشتباه خبری که از اهمیت چندانی هم برخوردار نبوده است، محکوم به تحمل شلاق شود و این حکم هم به اجرا دربیاید.
پیش از این گفتوگوی ایسنا با هوشنگ اعلم، روزنامهنگار پیشکسوت در این زمینه منتشر شده است.
انتهای پیام
نظرات