به گزارش ایسنا، محمد بن علی بن ملکداد تبریزی متخلص به شمس تبریزی (582- 645) عارف قرن هفتم هجری است. او که به ظاهر فردی دیرجوش، بدخلق و گوشهگیر بوده است، برخلاف تصور همگان عشق را برتر از هر مذهب و مکتب دیگری میستاید.
شمس تبریزی همواره اطرافیان خود را که از پرداختن به عشق غافل بودند مورد نکوهش قرار میداد و حتی در مورد پدرش هم میگوید " او نیکمرد بود ولی عاشق نه".
شمس چون پرندهای روح بیقرار خود را از اسارت قفس جسم و جان میرهاند و در پی یافتن همچون خودی پرواز میکند و حال این مولانا است که غرق در تدریس و مذهب با دیدن سوختهجانی به نام شمس دل به او باخته و مهمان بیقراریهای وصفناشدنی میشود.
شمس که به مولانا رسیده و او را با جان دل شناخته است، خطاب به او میگوید «تو اگر علامهی دهر هم که باشی جایگاه عشق در اشعار و سخنان تو خالی است».
مولانا محضر شمس را درک کرده و مسیر زندگیاش افت و خیزهای زیادی را طی میکند اما در این میان مخالفان شمس روز به روز فزونتر شده و نقشهها نیز برای از میان برداشتن او بیشتر میشود. شمس که نیت دامن زدن به این اختلاف و گیراندن آتش کدورت را ندارد، رخت بربسته و راهی دمشق میشود.
در این مدت مولانا در فراق شمس که تنها 16 روز با او همنشین بوده است، محزون شده و شعرهای جانگدازی را در وصف او میسراید؛ شمس بار دیگر به اصرار مولانا به قونیه بازمیگردد ولی به دنبال بروز اختلافات، این بار با "رفتنی بی بازگشت" ناپدید میشود.
پس از وفات شمس، مولانا در اوج ناباوری مرگ او را پذیرفته و باقی زندگیاش را با یافتن روح شمس در خویشتن به تماشا مینشیند.
در مورد زندگی و وفات شمس اطلاعات چندانی در دسترس نیست چرا که او همواره به طور ناشناس سفر میکرده و از شهرت گریزان بوده است؛ اما با تکیه بر مستندات آرامگاه او در شهر خوی واقع شده است و به دستور شاه اسماعیل صفوی باغ و امارتی در اطراف آن بنا شد و مردم خوی امروزه این افتخار را دارند که وجود آن شاعر بهنام و برجسته را در شهرشان لمس کنند.
اما با توجه به بیمهریهای صنعت توریسم و کمکاری در اطلاعرسانی در خصوص شناساندن آرامگاه او، بسیاری از مردم از وجود این مقبره در آذربایجان غربی و در شهر خوی بیخبر هستند.
امید است تا با معرفی این سایت به گردشگران آن را نه تنها در سطح کشوری بلکه در سطح جهانی برجسته کنیم تا دیگران نیز از شعرهای پرمعنی شمس بهرهمند شوند. چنانچه خود شمس هم در این باره میگوید "عشق ما را پی کاری به جهان آورده ست، ادب این است که مشغول تماشا نشویم".
انتهای پیام
نظرات