به گزارش ایسنا، به نقل از شبکه بی بی سی، فیدل کاسترو این مسائل را ابتدا در مناطق فقیرنشین محل تولدش یعنی شهر "بیران" کوبا مشاهده کرد. این شهر در استان اورینته واقع در شرق کوبا قرار داشته و در حال حاضر مهمترین جاذبه توریستی آن خانه پدری فیدل کاسترو است که تبدیل به یک موزه شده است.
این خانه جاذبهای برای توریستها و چپگرایانی که مشتاق به مشاهده ریشههای فیدل کاسترو هستند، است. پدر فیدل کاسترو به نام "آنخل" یک مهاجر از منطقه گالیسیا در شمال اسپانیا بود. او در طی زمان توانست در کوبا ثروتمند شده و تبدیل به مالک زمین شود.
در اکثر بیوگرافیهای رسمی و غیررسمی فدیل کاسترو گفتهاند که مشاهده استثمار کارگران مزارع نیشکر در کوبا اولین تاثیرات را روی جهان بینی فیدل کاسترو گذاشت.
برادر ناتنی فیدل کاسترو به نام مارتین کاسترو که همچنان در بیران زندگی میکند در مورد فیدل کاسترو میگوید: آن موقعها او به سراغ خانههای کارگران هائیتی میرفت و به آنها بنهایی را میداد که از فروشگاه پدرمان گرفته بود.
فیدل کاسترو چندی بعد توسط خانوادهاش نزد پیروان یک فرقه کاتولیک یسوعی فرستاده شد و در ابتدا آموزشهایی را در این زمینه در شهر سانتیاگو و بعد در مدرسه مذهبی بلن در شهر هاوانا پایتخت کوبا به دست آورد؛ آموزههای این فرقه کاتولیک نیز یکی از عوامل تاثیرگذار در زندگی فیدل کاسترو در دوره جوانی بود.
"برادران یسوعی" برای آموزههایشان پولی نمیگرفتند و سعی آنها بر این بود تا تمثیلی از صداقت و فروتنی باشند.
او تحت آموزشهای یک کشیش به نام پدر لورنته در برخی حوزهها نظیر ورزش و طبیعتگردی مهارت پیدا کرد. او در پایان دورهاش در این مدرسه در سال 1944 به سبب انضباط جایزه دریافت کرد.
دولورس گوئهرا، یک پژوهشگر در موسسه تاریخ کوبا متعلق به دولت این کشور میگوید: فیدل کاسترو به مسائل انسانی و زبان مثل اسپانیایی، انگلیسی و تاریخ علاقه داشت. اما به گفته خودش دانشجوی نمونهای نبود زیرا همه چیز را به آخرین دقیقه واگذار میکرد اما با این حال برای انضباط، وقت شناسی و کسب نمره خوب ارزش قائل بود.
فیدل کاسترو بعد از فارق شدن از مدرسه کاتولیک مذکور اقدام به تحصیل رشته حقوق در دانشگاه هاوانا کرد. او در فضای سیاسی حاکم بر دانشگاهها در دهه 1940 قدم به دوران سیاسی گذاشت. او در یک سخنرانی که اواخر سال 1947 ایراد کرد با عصبانیت از این مساله که "ثروت کشور به دست خارجیها میرود" انتقاد کرد و از دانشجویان خواست دست به مبارزه بزنند.
او میگفت: یک ملت جوان هرگز نمیگوید ما تسلیم هستیم.
اما یکی از دورههایی که شخصیت فیدل کاسترو در آن شکل گرفت مربوط به شرکت وی در یک کنگره جوانان آمریکای لاتین در آوریل 1948 در کشور کلمبیا بود. در چند روزی که فیدل کاسترو در این کشور بود مشاهده کرد که خورخه گایتان، رهبر حزب لیبرال کلمبیا در پایتخت این کشور ترور شد.
پس از آنکه خبر ترور رهبری که قهرمانی برای فقرا و ناراضیان کلمبیا بود آشوبهای گستردهای را در خیابانهای شهر بوگوتا پدید آورد، فیدل کاسترو در بطن این آشوبها قرار گرفت.
"تاد زولک" در بیوگرافی خود با عنوان "فیدل-یک چهره منتقد" مربوط به سال 1986 نوشته که آشوبهای بوگوتا رسما فیدل کاسترو را وارد انقلابیگری کرد و تاثیر فراوانی بر او و تفکر و برنامهریزیاش گذاشت.
زولک میگوید: تا آن زمان این مهمترین اتفاق زندگی فیدل کاسترو بود و بیتردید یکی از مهمترین تجارب زندگی او محسوب میشود که فرصتی بیهمتا را برای او به منظور مشاهده بروز یک انقلاب و یاد گرفتن از آن به وجود آورد.
فیدل کاسترو که زاده 13 اوت 1926 است همچنان یکی از معدود رهبران زنده مانده دوران جنگ سرد محسوب میشود. او چندی پیش در نامهای به کنگره حزب کمونیست کوبا رسما از سیاست خداحافظی کرد.
هر ساله در ماه ژوئیه در کوبا جشن سالانه مهمترین لحظه زندگی فیدل کاسترو یعنی حمله سال 1953 به پادگان مونکادا به عنوان سرآغاز انقلاب کوبا جشن گرفته میشود.
انتهای پیام
نظرات