به گزارش ایسنا، حسنعلی خان امیر نظام گروسی از مردان نیکنام عهد ناصری و جزء رجال کارآمد و لایق ایران در دوره قاجاریه به شمار میرود.
او مردی کاردان، با کفایت و علاقهمند به ترقی و اصلاح جامعه بود و از هیچ کوششی جهت اعتلای ایران فروگذار نکرد.
حسنعلی خان امیر نظام گروسی از کُردهای طایفه کبودوند گروس در سال 1236 یا 1237 ق در بیجار مرکز ولایت گروس به دنیا آمد، مادرش اصالتاً ارمنی و پدرش محمدصادق خان جزء رجال بزرگ دربار فتحعلی شاه بود و سیرهنویسان و مورخان دوره قاجار، اصل و نسب او را تا سدۀ سوم اسلامی به عقب بردهاند.
حسنعلی خان بر اثر استعداد و لیاقت ذاتی تقریباً از هفت سالگی بسیاری از علوم زمانۀ خود را فرا گرفت و توانست توجه اطرافیان را به خود جلب کند.
وی در سال 1252 قمری با دریافت درجه سرهنگی به عنوان فرمانده افواج گروس منصوب شد و در سال 1253 با همین سمت در اردوی محمدشاه در محاصره هرات شرکت کرد و از خود لیاقت خوبی نشان داد. وی از سال 1254 تا 1257 قمری حسنعلی خان به همراه افواج گروس به محافظت از ارگ تبریز مأمور گشت و از سال 1257 تا 1295قمری برای محافظت از سرحدات کرمانشاه در برابر عثمانی انتخاب شد.
در سال 1260 قمری با نسبت دادن پدرکشی به وی، او را از کار برکنار کردند که در همین زمان حاج میرزا آقاسی صدراعظم محمد شاه نظر به عداوتی که با خانواده حسنعلی خان داشت، حکومت موروثی گروس را از دست خاندان حسنعلی خان گرفته و به ابراهیم خان سرتیپ سلماسی سپرد.
وی در سال 1264 قمری ناصرالدین شاه که به تخت نشست و امیرکبیر را به عنوان صدراعظم برگزید، حسنعلی خان نیز توانست به کمک امیرکبیر حکومت از دست رفته گروس را مجدداً به خاندان خود برگرداند و بار دیگر ریاست افواج گروس را بر عهده گرفت.
در سال 1265 قمری حسنعلی خان جهت سرکوبی فتنه سالار راهی خراسان شد و توانست موفقیتی به دست آورد.
در سال 1267 قمری حسنعلی خان جزء ملتزمین رکاب ناصرالدین شاه در سفر به اصفهان بود. به نظر میرسد حسنعلی خان در همین سفر و در اردوگاه سلطانیه کتاب پندنامه یحیویه را برای پسرش یحیی خان به نگارش درآورده است. پس از بازگشت به تهران مدتی ریاست افواج گارد سلطنتی را برعهده گرفت و در سال 1271 ق با داشتن مقام ریاست افواج گروس برای بازگرداندن نظم و امنیت به مشهد مأمور انتظامات آن شهر شد.
در سال 1272 قمری حسنعلی خان با سپاه خود به همراه حسامالسلطنه والی خراسان عازم تسخیر هرات شد، پس از محاصره طولانی، هرات را فتح کردند و حفاظت از هرات را برعهده حسنعلی خان گذاشتند. در سال 1273 حسنعلی خان به دلیل خدمات شایستهای که انجام داده بود به تهران فرا خوانده شد و مورد التفات شاه قرار گرفت.
در سال 1273 قمری به دلیل اعتراض دولت انگلستان نسبت به فتح هرات، سرچارلز موره وزیر مختار انگلیس در ایران، برای نشان دادن اعتراض خود تهران را ترک کرد و به بغداد رفت، بعد از اندک مدتی که بین ایران و انگلیس صلح پاریس منعقد شد، دولت مرکزی حسنعلی خان را مأمور بازگرداندن سرچارلز موره به ایران کرد، وی در این مأموریت نیز لیاقت و شایستگی خود را نشان داد، در همین سال حفاظت از بیوتات و خزانه شاهی به مدت یک سال، یعنی تا 1275 ق به وی واگذار شد.
در سال 1275 قمری پس از عزل اعتمادالدوله نوری صدراعظم و مراجعت فرخ خان امینالدوله ایلچی مخصوص دولت ایران در دربار کشورهای اروپایی، حسنعلی خان گروسی به عنوان وزیر مختار از طرف سعید خان انصاری وزیر امور خارجه و به درخواست ناصرالدین شاه به اروپا (پاریس) مأمور شد. در این مأموریت وی سرپرستی 42 نفر دانشجوی ایرانی را که قصد ادامه تحصیل به سبک اروپایی را داشتند بر عهده گرفت و از هیچ کوششی جهت یاری دادن به آنها دریغ نمیکرد.
در سال 1276 ق به عنوان مأمور فوقالعاده و وزیر مختار مخصوص در پاریس انتخاب شد. سفارت حسنعلی خان در اروپا هفت سال طول کشید. وی علاوه بر وظایفش در سفارت بیشتر اوقات خود را صرف بازدید از کارخانجات، مدارس، بیمارستانها و ... میکرد. در همین دوران مورد توجه زمامداران اروپایی قرار گرفت و توانست از آنها نشانهای دولتی دریافت نماید، از جمله نشان «سنت موریس» و «سنت لازار» از ایتالیا «عقاب سفید» از آلمان، «لوژیون دونور» از فرانسه، «لئوپلد» از بلژیک، « دانبرک» از دانمارک، «کوردون» از روسیه و «مجیدیه» از عثمانی را از آن خود کرد.
در سال 1281 ق برای مدت کوتاهی به تهران آمد و مجدداً با همان سمت به پاریس برگشت اما بعد از یک سال 1282 ق به علت مختل شدن مزاجش به ایران بازگشت و در سال 1283 ق با تأسیس دارالشوری کبری به عضویت آن پذیرفته شد و به مدت 5 سال در این مقام باقی ماند. در سال 1287 ق فرزند ارشدش یحیی خان که فرمانده فوج گروس در کرمان بود وفات یافت و حسنعلی خان را در ماتم فرو برد.
در همین سال(1287 ق) سپهسالار وزیر مختار ایران در استانبول به ایران بازگشت و به صدراعظمی ناصرالدین شاه برگزیده شد. حسنعلی خان به جای وی در سال 1288 ق به سفارت استانبول فرستاده شد، مدت اقامتش 14 ماه به طول انجامید. در این مدت حسنعلی خان با زیرکی تمام از سیاست ایران در برابر عثمانیها دفاع کرد، نهایتاً در سال 1289 ق ضعف مزاج خود را در آب و هوای استانبول بهانه کرد و به ایران بازگشت.
در سال 1289 ق به عنوان وزیر فواید عامه در دولت سپهسالار منصوب و به عضویت شورای وزیران نیز پذیرفته شد و همچنین به درجه امیر تومانی نائل آمد. علیرغم بی برنامگی و بی نظمی که در آن دوران، در امور اداری وزارتخانهها رایج بود حسنعلی توانست اقدامات نسبتاً مهمی در زمینه اصلاحات انجام دهد از جمله میتوان به فعالیتهای عمرانی و زیربنایی، همچون ایجاد شبکه راهآهن و راهسازی اشاره کرد.
در سال 1290 ق ناصرالدین شاه که به تشویق سپهسالار عازم اروپا شد، حسنعلی خان با سمت وزیر فواید عامه از جمله ملتزمین رکاب وی بود.
در سال 1300 ق بعد از مرگ محمدرحیم خان علاءالدوله «امیر نظام» به پیشنهاد مظفرالدین میرزا ولیعهد آذربایجان، تصدی امور پیشکاری آذربایجان به حسنعلی خان داده شد و لقبش را به «سالار لشکر» ارتقاء دادند. مهمترین اقدام حسنعلی خان در این برهۀ زمانی یاری دادن به حاج میرزا حسن رشدیه در تأسیس مدرسه رشدیه در تبریز بود. در سال 1303 ق ولیعهد مظفرالدین میرزا با اعطای شمشیر مرصعی به حسنعلی خان او را به لقب «امیر نظام» مفتخر کرد.
در پنجم رمضان 1317 ق امیرنظام گروسی در سن 81 سالگی دیده از جهان بست و بنا به وصیت خودش در ماهان کرمان در جوار شاه نعمتالله ولی در مقبرهای که برای خود بنا کرده بود به خاک سپرده شد.
امیرنظام در کنار تدابیر سیاسی ـ نظامیش، شخصی صاحب ذوق، شعردوست، سخنشناس، ادیب، فاضل و از جمله نویسندگان چیرهدست بود که در شیوه نگارش و انشاء خط روشی ابتکاری و منحصر به فرد به نام «شیوۀ امیرنظام» را برای خود برگزید. همچنین از وی دو اثر ارزنده ادبی به صورت مکتوب به نامهای منشآت و پندنامه یحیویه به جای مانده است که هر کدام نمونهای از کمال و پختگی و شیوه نگارش او میباشد.
حسنعلی خان امیرنظام گروسی جزء معدود رجال خوشنام و درستکار و در عین حال پر نفوذ دوره قاجاریه به شمار میرود که 64 سال از عمر خویش را به طور مستمر در امورات مختلف سیاسی ـ نظامی و فرهنگی صرف خدمت به این سرزمین کرد، در حالی که در این دوره طولانی خدمت، او از بیان حقیقت هیچ باکی نداشته و کوچکترین خیانتی از او نسبت به حکومت مشاهده نشد. او فردی ملیگرا و در عین متجدد و اصلاحطلب و آشنا به فرهنگ نوین غرب بود. با وجود اینکه مدتی در اروپا زندگی کرد، اما هیچگاه ظواهر زیبای تمدن غرب او را فریب نداد و همچنان سنتهای ایرانی را در هر جایگاه و مکانی که بود حفظ میکرد.
انتهای پیام
نظرات