به گزارش ایسنا، موزه هنرهای معاصر تهران گنجینهی بزرگی از آثار هنرمندان شاخص هنرهای تجسمی را در اختیار دارد که بخشی از این گنجینه در باغ مجسمه این موزه و در فضای باز محوطه بیرونی نصب شده است. این آثار چون در یک مکان ثابت و در معرض دید رهگذران قرار دارند، نسبت به دیگر آثار گنجینهی موزه شرایط متفاوتی دارند.
«مرد در حال قدم زدن» و «زن ایستاده» دو نمونه از این مجسمهها هستند. این دو مجسمه اثر «آلبرتو جاکومتی» - هنرمند مجسمهساز سوییسی – هستند که در گوشهای محوطهی بیرونی موزه هنرهای معاصر توجه مخاطبان را به خود جلب میکنند.
«مرد در حال قدم زدن» مجسمهای با ارتفاع ۱۸۲.۵ سانتیمتر است. «زن ایستاده» با قامتی بلندتر و حدود ۲۶۷ سانتیمتر با فاصلهای نهچندان زیاد از مجسمهی دیگر نصب شده است. هر دوی این مجسمهها از جنس برنز آلیاژی هستند.
از ویژگیهای منحصربهفرد مجسمههای جاکومتی، بدنها و اعضایی کشیده و بلند است. او در طول سالها فعالیت هنری خود، مجسمههای بسیاری با این ویژگیها خلق کرد.
از «مرد در حال قدم زدن» نمونههای دیگری هم وجود دارد که در مکانها و موزههای هنری دنیا نگهداری میشوند. «مرد در حال قدم زدن» را نمونهای شاخص از آثار جاکومتی میدانند. این مجسمه با قد و اندازهی یک انسان معمولی، اما با دست و پاها و بدنی اغراق شده و درازتر از حد معمول ساخته شده است.
جاکومتی متولد ۱۹۰۱ در سوییس است. او در خانوادهای هنرمند به دنیا آمد. پدرش نقاش بود و آلبرتو را به مدرسه هنر ژنو فرستاد. پس از سفر به فرانسه و اقامت در پاریس با هنرمندان بنامی چون خوان میرو، ماکس ارنست، پیکاسو و بالتوس آشنا شد و کارهایی در سبکهای کوبیسم و سورئالیسم خلق کرد.
آغاز شهرت جهانی جاکومتی به سال ۱۹۶۲ برمیگردد که موفق شد جایزهی اول بیینال ونیز را از آن خود کند.
قدرتالله عاقلی - هنرمند مجسمهساز - در یادداشتی از یک پژوهشگر دربارهی جاکومتی و آثارش آورده است: «وقتی جاکومتی با انگشتانش که به ابزار کار او تبدیل میشدند و به کمک یک چاقوی جیبی که دستانش آن را مثل یک مداد به کار میگرفتند مشغول ساختن چیزی بود، اگر به او نگاه میکردید فکر میکردید که او در حال طراحی روی هواست؛ انگار در فضا طراحی میکرد تا وقتی که در نقطهای معین به مانعی بر میخورد و این مانع اگر کمترین حجم لازم را میداشت آن وقت به زندگی، به معنا بدل میشد.
بسیاری به تکرار میگویند، جاکومتی در ابتدا یک پیکره یا یک سر را با حجم معمولی شروع کرده ولی بعد، آن را با فشردگیهای پیاپی لاغر کرده است، اما من میگویم که در هر یک از مجسمههایش فقط آن حجمی که خودش خواسته وجود دارد و نه بیشتر. به عبارت بهتر، او تمام حجم لازم را به آنها داده است. دقیقا به این دلیل که او از هیچ آغاز کرده است.
پیکرههای او در تنهاییشان، روبهروی ما میایستند. نگاهشان میکنیم و آنها به ما خیره میشوند. به ما پشت نمیکنند، خیانت نمیکنند. در جهانی که آنها در آن محبوساند جایی برای عقب کشیدن و پنهان شدن نیست. آنها با انتخابی آزادانه تصمیم گرفتهاند بیحرکت بمانند؛ زندانیانی آسیبپذیر و تا ابد ایستاده.»
انتهای پیام
نظرات