علاقه به پولدار شدن در برهههای مختلف رویدادهایی متفاوت در جوامع ایجاد کرده است. این رویدادها به فراخور دوره و محتوا اهمیت و جدیت بسیار زیادی داشته است. زمانی مردم در چرخ خیاطی به دنبال قطعهای طلا میگردند و زمانی سودای ثروت را در بازاریابی جستوجو میکنند.
به گزارش ایسنا، «مردمسالاری» با این مقدمه نوشت: پرونده بازاریابی شبکهای در ایران به همراه پیشزمینه آن یعنی شرکتهای هرمی، نزدیک به 15 سال سابقه دارد. ایمان پیروزخواه یکی از معدود وکلایی است که به صورت مستقیم در جریان پروندهها و زیر و بم این حوزه بوده است. در ادامه، گفتوگو با ایمان پیروزخواه را میخوانید:
* تعریف دقیق ما از شرکتهایی که فعالیت بازاریابی شبکهای با مجوز وزارت صنعت، معدن و تجارت انجام میدهند چیست و چگونه میتوانیم تفاوت این مجموعهها را با شرکتهای غیرقانونی هرمی متوجه شویم؟ اصلا ضرورت دریافت این تفاوت توسط مخاطبان چیست؟
ما اولین چیزی که باید همواره به یاد داشته باشیم این است که میان شرکتهایی که فعالیت بازاریابی شبکهای انجام میدهند با شرکتهای هرمیتفاوت وجود دارد. تفاوت میان فعالیت شرکتهای هرمی که در تمام دنیا جرم محسوب میشود با فعالیتهای سالم در قالب بازاریابی شبکهای باید روشن باشد.
این دو حوزه اساسا با هم متفاوتند اما خط بسیار باریکی به عنوان مرز در بین آنها وجود دارد. به دلیل همین مرز باریک است که یک شرکت بازاریابی شبکهای که فعالیت سالم دارد ممکن است به شکل یک شرکت هرمی تغییر یابد و کسب و کار صحیح خود را از دست بدهد. نمیتوانیم امروز ادعا کنیم که فعالیت شرکتهای هرمی همچون گذشته است و این شرکتها در حال افزایش هستند چرا که ساز و کارهایی اندیشیده شد تا افراد علاقهمند به بازاریابی در مسیر صحیح و درست یعنی همان بازاریابی شبکهای وارد شوند. به دلایلی که مطرح شد لازم است تا علاقمندان به فعالیت در بازاریابی تفاوت این دو حوزه را بدانند و از پیشینه هر کدام آگاهی داشته باشند.
* بازاریابی هرمی از چه برههای وارد کشور ما شد؟ میشود توضیح بیشتری درباره تفاوتهای آن با بازاریابی شبکهای بدهید؟
اوایل دهه 80 تعدادی شرکت هرمی وارد کشور ما شدند و به مرور زمان تعداد آنها هم رو به افزایش بود. مجموعههایی مثل گلدکوئست و گلدمایند به همراه تعدادی شرکت دیگر در بین این شرکتها بودند. فعالیت این مجموعهها مصداق بارز فعالیت غیرمجاز هرمی بود. تفاوت بازاریابی هرمی و شبکهای در این است که در مدل هرمی به ازای پولی که وارد یک مجموعه میشود به شخص واردکننده این مبلغ مابهازایی در قالب کالا یا خدمات ارائه نمیشود یا آنچه ارائه میشود به هیچوجه در برابر مبلغ مورد نظر ارزش نخواهد داشت اما در مدل بازاریابی شبکهای این اشکال برطرف شده است. این همان تفاوت خاص میان این دو مدل از بازاریابی است که از بنیاد یکی را در مسیر اشتباه و دیگری را در مسیر صحیح قرار میدهد.
البته تفاوتهای دیگری نیز وجود دارد؛ مثلا اینکه در شرکتهای هرمی اساس بر فروش کالا نیست و در مدل بازاریابی شبکهای اساس بر فروش کالا قرار دارد. اگر بخواهیم این تفاوت را تشریح کنیم در شرکت هرمی به مشتری میگویند که این کالای سکه بیارزش یا تور مسافرتی را بخر به دلیل اینکه پولدار خواهی شد و در مقابل در بازاریابی شبکهای میگویند که کالایی را بخر به دلیل آنکه بهصرفه خواهد بود. مخاطب ساده هم محصول بازاریابی شبکهای را اساسا خواهد پسندید و عمل خرید را با توجه به بهینهسازی مالی که برای او دارد انجام میدهد. در شرکتهای هرمی، مخاطب محصول را نخواهد خرید و هدف در اساس پولدارشدن و ثروتاندوزی اشتباه است.
فعالیتها در سالهای 80 به بعد از جنس بازاریابی شرکتهای هرمی بود. یعنی اجناس و خدماتی در میان نبود. اگر هم مانند شرکت گلدکوئست جنس و کالایی بود، آن جنس ارزش پولی که برایش پرداخت میشد را نداشت یا برای مثال اگر هم مثل تور مسافرتی ارزشی داشت خدمت مورد نیاز و اساسی یک شخص نبود.
* میخواهیم توضیحات بیشتر را درباره بازاریابی شبکهای داشته باشیم. چون در حال حاضر این نوع از فعالیت در کشور ما قانونی است. ویژگیهای این مدل و اختیارات اقتصادی که شرکتهای مجوزدار دارند، چیست؟
امروز در بازایابی شبکهای مردم محصولاتی را خریداری میکنند که به آن نیاز دارند. طبق مجوز وزارت صنعت، معدن و تجارت شرکتهای بازاریابی با تعیین نوع محصولات و در بستر نظارتی بسیار دقیق فعالیت میکنند. مردم میتوانند به اطلاعات این شرکتها دسترسی داشته باشند و کالاهای آنها را بررسی کنند. همه چیز در بازاریابی شبکهای از لحاظ اقتصادی شفاف است. شما به اطلاعات کالا و شیوههای صرفهجویی اقتصادی در خرید آگاه هستید.
* سیر فعالیت شرکتهای هرمیاز ابتدا تا اقدام قانونی علیه آنها چگونه بود؟
سیر فعالیت شرکتهای هرمی ادامه داشت و این روند تا وسعتیابی گسترده شرکتهای هرمی پیش رفت و گردش و تبادل پول تا حدی بالا رفت که نیاز به برخوردی جدی احساس میشد. در سال 1384 قانونگذار ایران برای برخورد با این روند، قوانینی تصویب کرد و فعالیت این شرکتها را جرم قلمداد کرد.
قانونگذار در مورد مسائل ساده ورود پیدا نخواهد کرد مگر آنکه احساس کند موضوعی قابلیت تبدیلشدن به یک معضل را دارد. در آن سال وضعیت شرکتهای هرمی به این مرحله رسیده بود و به دنبال آن نیز فعالیت این شرکتها جرم تلقی شد. اما این موضوع باعث نشد که افراد و شرکتها از فعالیت خود دست بکشند و طبیعی هم بود که به دلیل رقم بالای تبادلات مالی در این حوزه، افراد از آن دست نکشند. البته همه هم حقوقدان نیستند و خیلیها نمیدانستند که در حال ارتکاب چه جرمی هستند، به همین دلیل ادامه میدادند. تا سال 1387 قوه قضائیه به کمک نیروی انتظامی و وزارت اطلاعات به صورت گسترده مقابله کردند با فعالیتهای اقتصادی که رنگ و بوی هرمی داشتند.
مالباختگی یک از دلایلی گستردهای بود که در آن برهه، افراد به دلیل آن اقدام به شکایت علیه شرکتهای هرمی میکردند. خیلی از افراد هم نسبت به آنها شکایتی نشده بود اما توسط نیروی انتظامی شناسایی شدند و بازداشت میشدند. این نوع از فعالیت اقتصادی که پیچیدگیهای جرمخیز دارد و احتمال میرود که عده زیادی را متوجه ضرر و زیان کند نیازمند حضور شاکی نیست و قانونگذار و مجری قانون میتوانند بدون شاکی نسبت به دستگیری عوامل آن اقدام کنند.
* چه جنبه اقتصادی جرمخیزی در فعالیتهای هرمی وجود داشت؟
اساسا از لحاظ اقتصادی فعالیتهای هرمیجنبه ایجاد ضرر و زیان عمومیداشتند و به همین دلیل است که دولت میتواند بدون شاکی با گردانندگان و اعضای آن برخورد کند. افرادی که در این مرحله با آنها برخورد شده بود، معمولا افراد معمولی بودند که به خاطر پولدار شدن از آنها سوءاستفاده شده بود. گروه دیگر، سران این شرکتها بودند؛ افرادی که در فعالیت اقتصادی هرمی پیشرو بودند، نظریهپردازی میکردند و درآمدهای اصلی این فعالیتها متوجه آنها بود. این افراد 1500 نفر بودند که شناسایی شدند، عدهای مجازات شدند و پرونده عده دیگری هنوز در مراحل رسیدگی هستند.
* عملکرد رسانهها در جهت شفافسازی و ترغیب مردم به استفاده از مدل بازاریابی شبکهای در مقابل فعالیت غیرمشروع هرمی چگونه بوده است؟
واقعیت این است که رسانهها باید عملکرد خود را در این زمینه بررسی کنند. افراد در شرکتهای هرمی تمام تلاش خود را کردند تا تبلیغات منفی حول محور فعالیت اقتصادی خود را کاهش دهند. تبلیغات تاثیر مستقیم در بازدهی مجموعههای اقتصادی دارد و در دهه 80 نیز رسانهها تلاش داشتند تا زوایای این فعالیت را برای مخاطبان خود مشخص کنند. به عنوان شخصی که آگاهی دقیق از جزئیات فعالیتهای این مجموعهها داشتهام میتوانم نمونههایی را مثال بزنم که دیدن تلویزیون را برای اعضا ممنوع میکردند. این اتفاق بیشتر در بین افرادی میافتاد که از شهرستانها برای پولدار شدن به تهران آمده بودند و در یک مکان روزها کار میکردند و بعد از اتمام ساعات کاری همانجا زندگی میکردند.
* امروز چه تضمینی برای جلوگیری از بازگشت به مسیر خلاف وجود دارد؟
اگر شرکتی فعالیتش را خیلی نرم تبدیل کند به فعالیت هرمی، دادسراها باید رسیدگی کنند. من تجربه چنین موضوعی را دارم. شرکتی بوده که فعالیت شبکهای داشته و مجوز هم داشته است. با تغییر رویکرد این مجموعهها و ایجاد بستری برای سودجوییهای خلاف دادسرا پرونده فعالیت هرمیتشکیل داده و در همین لحظه نیز در حال رسیدگی است.
الان قالب شرکتهای فعال، مجوز دارند و شرکتهای بدون مجوز در تهران بلافاصله شناسایی میشوند و با آنها مقابله میکند. بعضا شرکتها به خاطر اینکه شاید هرمی باشند مورد بررسی قرار میگیرند و موقتا فعالیتشان متوقف میشود. در صورتی که مورد خلافی در کار نباشد میتوانند ادامه دهند.
متاسفانه در حال حاضر من از گوشه و کنار میشنوم که شرکتهایی با همان نامهای آشنای قبلی فعالیت میکنند و این یعنی در بین فعالیتهای فراگیر شبکهای عدهای مجددا به دنبال سوءاستفادههای اقتصادی هستند.
انتهای پیام
نظرات