اینجا میدان آزادی در تهران است، برج آزادی و مجموعهی فرهنگی - هنری آزادی. وارد ساختمان که شدم، شنیدم یکی میگفت «اینجا سمبل ایران است مثل برج ایفل که سمبل فرانسه است»؛ اما بعید است که سمبلها در کشورهای دیگر هم با یک باران چکه کنند.
به گزارش خبرنگار سرویس میراث فرهنگی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، برج آزادی که نمادی برای شهر تهران و کشور ایران است از چند طبقه و فضایی در زیر زمین ساخته و در سال 1350 افتتاح شده است. استخوانبندی اصلی این بنا از بتن مسلح است و در ساخت آن از مصالح ایرانی استفاده شده است.
این روزها که سالها از ساخت این برج میگذرد و مصالح آن فرسوده شدهاند، شاهد چکه کردن آب از سقف بخشهای مختلف و پوسته شدن دیوارهها هستیم، هرچند برخی کارشناسان دلیل این مشکلات را چیز دیگری میدانند.
یکی از این کارشناسان که سالهاست در این مجموعه فعالیت میکند، به خبرنگار ایسنا گفت: دو سال پیش، شهرداری اینجا را بازسازی کرد و سیستمهای زهکشی که در بخشهای مختلف مجموعه تعبیه شده بودند، از بین رفتند و حالا با کوچکترین بارشی، مشخص نیست آب باران به کجا باید برود. حتا قبلا از پلههای ورودی هم آب به پایین نمیآمد، چون سیستمی آنجا وجود داشت که آب را به داخل زمین میکشید، ولی حالا آن سیستمها از بین رفتهاند و جای آنها سنگ گذاشته شده است.
او همچنین ادامه داد: این برج و تمام بخشهای آن، سالها به همین شکل پابرجا بود و آب باران از جایی چکه نمیکرد؛ ولی گفتند سنگها و مصالح، قدیمی شده و در حال تخریباند و باید تعویض شوند؛ اما بهنظر میرسد مصالح با کیفیت پایین را جایگزین مصالح درجهی یک برج آزادی کردند.
وی با اشاره به اینکه این مکان اصلا موزه نیست در صورتی که در گذشته، کاربری موزه داشته است و اشیای قدیمی یا قرآنهایی نفیس با قدمت 900 سال هم در اینجا نمایش داده میشد، اظهار کرد: در حال حاضر این مجموعهی فرهنگی - هنری در اختیار وزارت ارشاد است و بحثهایی هم وجود دارد که به سازمان میراث فرهنگی یا شهرداری واگذار شود.
پس از صحبتهای او و تأکیدش بر اینکه در طبقات بالا قبلا اصلا آبی چکه نمیکرد، ولی حالا باید وضعیت را خودتان ببینید، سریعتر از موزهی سنگ و گوهر «دریای نور» که ویترینهای متعددی حاوی سنگهای قدیمی و زینتی دنیا و جهان داشت، گذشتم تا به طبقات بالا برسم. برای این کار باید از آسانسوری استفاده میکردم که یک ویترین شیشهیی داشت، داخل آسانسور کمی عجیب بود و احساس ترس ایجاد میکرد، بخصوص وقتی در طبقههای میانی، آسانسور حرکت نمیکرد، از سوی دیگر، استفاده از پلهها هم در آن راهروهای سنگی و باریک مخوف به نظر میرسید.
در سالنها چشمم به سقف بود تا ببینم کجا چکه میکند، ولی وقتی به طبقهی چهارم رسیدم و بخش بالایی برج را که قسمت بادگیر آن بود، دیدم چکه کردن را فراموش کردم؛ تکههای مختلفی از این بخش کنده یا ریخته شده بود و در جای جای سقف هم نمزدگی دیده میشد. همین مشکل در طبقههای پایین، بویژه در دیوارها و سقف راهپلهها هم وجود داشت.
البته پوسیدگی و نمزدگی در سقف طبقهی همکف بسیار مشهود بود بهطوری که در سالنی که مجموعهی عکسهای سریال «مختارنامه» به نمایش گذاشته شده بود، علنا آب در وسط سالن چکه میکرد.
نفوذ آب به بخشهای مختلف در ورودی مجموعه با شدت بیشتری وجود داشت؛ ولی بهنظر میرسید نه در روزهای گذشته کاری برای آن انجام شده و نه قرار است در روزهای آینده کاری انجام شود. شاید مسئولان برج آزادی فکر میکنند این مجموعه بازدیدکنندهی زیادی ندارد و هزینه کردن برای آن ضروری نیست.
انتهای پیام
نظرات