لارستان كهن و شهر نوپاي «اوز» در استان فارس، آيندهي درخشاني براي جذب گردشگران خواهند داشت، به شرط اينكه زيرساختهاي گردشگري در آن تهيه و فراهم شود.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، پايگاه اينترنتي «ايراننامه» در گزارشي به قلم محمود دهقاني به بررسي وضعيت گردشگري در لارستان و شهر اوز در فارس پرداخته است و آيندهي اين منطقه در استان فارس را درخشان ميداند.
دهقاني كه از دانشگاه تكنولوژي سيدني دكتراي معماري دارد، در ابتداي مطلبش با عنوان «آینده گردشگری در لارستان و شهر اوز» آورده است: «با پیشینهي لارستان کهن، شهر نوپای اوز (EVAZ) در ۳۴۰ کیلومتری شیراز، در آیندهای نزدیک یکی از شهرستانهای زیبا و پیشرفتهي لارستان در استان فارس خواهد شد و از سراسر ایران، گردشگران را به دیدن خود خواهد آورد؛ اما برای پذیرش گردشگر و گسترش گردشگری در شهر اوز و سراسر لارستان، نیاز مبرم به زیرساختهای استوار و سروسامان دادن به تسهیلات از یک سو و از سویی امنیت پایدار، بازسازی ساختمانهای تاریخی، ساختن جادههای میانهدار و برجسته کردن جاهای دیدنی است.»
در اين گزارش، همت مردم اين منطقه و پشتيباني دولت از مهمترين عوامل مؤثر در اين كار دانسته شده و آمده است: «پیشرفت شهر نباید سطحی باشد. باید پیشروی شهر با آیندهنگری در گذر روزگار بتواند نشانههای فرهنگ بومی خود را نشان دهد. برای آیندهي صد سالهي یک شهر باید نقشهي راه داشت كه فرجام درست این کار در گرو گماردن کارشناسان بومی و آگاه است.»
در بخش ديگري از اين مطلب، بازسازی ساختمانها و برجستگی نشانههای فرهنگی همراه با پیشرفت بهداشت و درمانگاهها، هتلها و ديگر امكانات مورد نياز يك شهر از جمله مواردي خوانده شده كه ميتواند گردشگران را به اين شهر بكشاند و در ادامه آمده است: «روزگار کنونی که برای پیشرفت هر شهر و روستا تلاش میشود، با رونق صنعت گردشگری میتوان دستی بر سر و روی شهر کشید. یکی از راههای کلیدی و پردرآمد در شکوفایی شهرها آمدوشد گردشگران است.
پیشرفت گردشگری، شهرهای نوپا را از محقر بودن بیرون ميآورد و به نابسامانیها سروسامان میدهد. رونق گردشگری شهر را از کرختی و گمنامی بیرون میآورد؛ اما میتواند فرجام ناخوشایندی نیز داشته باشد. اگر با نگرش علمی به آن نگاه نشود، بسیاری از ارزشهای فرهنگی نیز ساییده میشوند و رنگ میبازند.
در کشور اسپانیا که امروز با گرداب اقتصادی دستوپنجه نرم میکند، تنها صنعت گردشگری است که در رگ و پی کشور به گردش درآمده است. با همین صنعت گردشگری ممتاز از دیرباز شهروندان کشورهای جهان و بویژه اروپایی برای گردش، روانه اسپانیا میشوند. در ماه اوت (آگوست) جمعیت ٤٥میلیونی این کشور به ١٢٠میلیون میرسد و شهرها با برنامههای درست علمی میزبان خوبی برای گردشگران بوده و تسهیلات جوابگوی نیازهاست. شهر مادرید در ماه اوت از سکنه خالی میشود و شهروندان برای تعطیلات تابستان به شهرهای ساحلی میروند و خیابانها مملو از گردشگرانی میشود که از کشورهای دیگر به اسپانیا آمدهاند.
نمونهي دیگر، کشور ایالات متحده امریکاست. در نزدیکی «کلورادو» برای پیشرفت منطقهای کوهستانی به نام «کریپل کریک» با دایر کردن «کازینو» بهای زمین را بالا بردند و درآمد سرشاری بهدست آمد که آن روستای کوچک را در ردهي شهرهای دیگر در آمریکا درآورد.
در برزیل، «ریو د ژنیرو» از شهری کوچک به غول تبدیل شد و آن گسترش بیش از حد با همهي زیباییهای این شهر آن را به بهشت جنایتکاران تبدیل کرد، چراکه توسعهي ساختمانسازی و فروش زمین با هجوم بیرویه به آنجا، در شرایطی به وقوع پیوست که شهرداران و مسؤولان نخستین، سرنوشت آیندهي شهر را مدنظر قرار نداده بودند.
در دبی که اقتصاد بازار مرشد در محلهي دیره و محلهي «بر دبی» را اوزیها و مردم سراسر لارستان از دیرباز میچرخانند، هیچ کسي باور نمیکرد که برای گردش، کسی به جایی بیاید که در تمام سال هوایش دم کرده و تبدار است؛ اما در روزگار کنونی با مدرنترین پروژهها، آنجا را برای جهانگردان جایی دیدنی کردهاند. هرچند طراحان شهرسازی و گردشگری غیربومی اروپایی به کار گرفته شده در دوبی، با پولهای هنگفت به این کار دست زدند، اما آنها با شناخت از پیشینهي باستانی ایران در آن سوی آب دریافتند که بازار گردشگری در گسترهي باستانی در دبی میدان مانور نداشته و نمیتواند کارساز باشد. با این دیدگاه روی مکانهای تفریحی جدید سرمایهگذاری کردند.
در اوز و سراسر لارستان با حفظ آثار باستانی، ساختمانهای تاریخی، بادگیرها و آبانبارها میشود زیبایی و پیشینه شهر را برای گردشگران منطقهيی و فرامنطقهيی، نه بهگونهي دبی، بلکه در گنجایش شهرهای لارستان از جمله اوز، لار، خنج و خور دلچسب کرد و آثار باستانی و طبیعت بکر را برای دیدار گردشگران آن سوی آب برجسته كرد. از سویی با شالودهریزی ساختمانهای محکم و استوار در برابر زمینلرزه نیز میتوان به طرحهای مدرن با الهام از نشانههای بومی به گسترش شهر ادامه داد. با در نظر گرفتن فرهنگ و آداب مردم شهرهایی چون اوز مسلما نمیشود از تجربیات جایی مثل «کریپل کریک» در ایالات متحده امریکا بهرهمند شد؛ اما میشود با در نظر گرفتن سنن و فرهنگ بومی به پیشرفت کمک كرد و از زاویهای دیگر صنعت گردشگری اوز را رونق داد. امروزه گردشگری بهعنوان یک رشتهي بسیار کارساز در دانشگاههای جهان تدریس میشود.
باید گردشگری را بهدرستی گسترش داد و فواید آن را در نظر گرفت؛ اما نباید ارزشهای فرهنگی از میان بروند، چراکه تأثیر گردشگران در روابط اجتماعی و بدهبستان فرهنگی در درازمدت میتواند فرهنگ دیرپای بومی را که سدههای پی در پی دوام داشته، ساییده و محو كند. پیش از همه چیز باید مسؤولان در حوزهي کار خود آگاهیهایی در این مورد داشته و زمینهای برای پیشرفت گردشگری بهوجود آورند تا شهر اوز و در کل، لارستان جذابیت بیشتری داشته و گردشگرپذیر شود.
اوز برای گسترش و جذب گردشگر نیاز به همپیمانی با شهرهایی چون خنج و گراش و لار و همچنین شیراز مرکز استان دارد. با وجود فرودگاه ملی و بینالمللی، وجود آژانسهای مسافرتی در شهرهای همسایه اوز، گردشگر به این شهر روانه خواهد شد، چراکه آژانسها برای پیشرفت کار و درآمد خود به توسعهي آن خواهند پرداخت؛ اما در این میان، اوز به شهردار دلسوز بسیار با هوش و کارشناسانی آشنا به امور نیازمند است.
لارستان از نظر تاریخی نیز دارای مردمی بالنده و خواهان زندگی مسالمتآمیز بوده است و سرنوشت مردم این شهرها با آیین و مرام ویژه، بدون پرخاش و خودخواهی تا به امروز بهتر از برخی از جاهای دیگر کشور بوده است. مردم لارستان، بویژه مردم شهرهای اوز، خنج، گراش، خور و لار نهتنها در سرزمین پدری، بلکه در شهرهای دبی، دوحه و کویت نیز به بازرگانی و زندگی در کنار هم عادت دارند و به همدیگر بسیار نزدیک بوده و دارای یک گویش هستند که این گویش اصیل پارسی بهتر از نقاط دیگر استان فارس پایدار مانده است.
متأسفانه با از میان رفتن آثار باستانی در لارستان و ندانمکاری میراث فرهنگی و گردشگری، تا کنون بازسازی و نگهداری از آثار باستانی به خوبی انجام نگرفته است.
گردشگرپذیری یک هنر است. کسانی پیروز این کارزار خواهند بود که با هنر و زیبایی و شهرسازی و پیشیه آن آشنا باشند و گشت و گذار را دلنشین کنند.
شهر اوز با یک بیمارستان بسیار پیشرفته و پزشکان خوب با توجه به فرهنگ آن میتواند خیلی از کسانی را که در آن سوی آب به سلامت جسمی نیاز دارند و به شیراز یا شهرهای کشورهای دیگر میروند به سوی خود بکشاند. همهي امتیازها از دیرباز برای شیراز مرکز استان فراهم شده است و از شهرهای بزرگ و کوچک غافل شدهاند. اگر آستین بالا زده شود در اوز و سراسر لارستان میشود توریسم درمانی را نهادینه کرد و از سویی جاجیم، گلیم، خوسبافی، سفال و سرامیک، گلابتوندوزی نیز میتواند سوغاتهای گردشگران آن سوی آب را فراهم کند.
در لارستان نو و کهن، جاهای دیدنی بکر طبیعی و آثار باستانی و ساختمانهای تاریخی بسیاری وجود دارد، اما میراث فرهنگی از یک سو و محیط زیست از سویی به آنها اهمیت نداده است.
به گزارش ايسنا، در ادامهي اين گزارش با اشاره به بناها و آثار تاريخي زيادي كه در شهرهاي محدودهي لارستان و اوز تخريب شده يا مورد بيمهري قرار گرفتهاند، آورده شده است: «با پیشینهي باستانی لارستان کهن، بویژه کهنه اوز، با کاروانسرا و ساختمانها و تالاب و آبانبارها و قلعه پرویزه که به روزگار ساسانی نسبت داده میشود باید بیشتر از پیش با تبلیغ در رسانههای لارستان، استان و سراسر کشور و حتا آن سوی آب برجسته شوند. آزمونهای گسترهي گردشگری در کشورهای باستانی از جمله یونان، مصر و ایران نشان داده که پیشینهي باستانی، خوراکیها و رسوم فرهنگی مردم در جذب گردشگر کارآیی ویژه و برتری داشته است.
روستاهای تاریخی، بویژه «کهنه» نیز نمونه دیگری از پیشینه دیرینه آن سامان است. آبانبار سلفی اوز با دیرینگی آن که گفته میشود در روزگار تیموریان پایهریزی شده نیز از یادگارهای تاریخی شهر اوز بهشمار میآید.
مسجد بسیار زیبای ابیاسحاق نیز با مصالح ساختمانی خشت و سنگ و گچ و ساروج از ساختمانهای تاریخی کهنه اوز ماست که برخی نوشتهاند سنگنگاره یادمان این مسجد هم مانند مسجد وکیل روزگار زند در شیراز به یغما رفته است. آقای احمد خضری از میراث فرهنگی و گردشگری اوز در گفتوگو با رسانهها گفتهاند ۵۵ اثر تاریخی و فرهنگی در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است. با آنکه دلسوزی آقای خضری به یادگارها و میراث باستانی در اوز لارستان ستودنی است، اما آقای خضری درستی یا ناراستی به یغما رفتن سنگنگاره را اعلام نفرمودهاند که آیا سنگنگاره یادمان تاریخ مسجد ابیاسحاق کهنه اوز که به یغما رفته نیز جزو همین ۵۵ اثر تاریخی اعلامشدهي سازمان میراث فرهنگی و گردشگری است؟
انتهاي پيام
نظرات