سادهنويسي در شعر امروز غلامرضا بروسان: سادهنويسي يك فرم و كاري دشوار است

غلامرضا بروسان با بيان اينكه سادهنويسي را يك فرم و كاري دشوار ميداند، گفت: سادهنويسان برخلاف شاعران دشوارنويس سهم واقعگرايي را در شعر ادا ميكنند.
اين شاعر در گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، عنوان كرد: واقعگرايي ميتواند حقش را از شعر در سادهنويسي بگيرد و به اعتقاد من، سادهنويسي ميتواند امكاني باشد كه مخاطبان خود را در آينهي شعر شاعران ببينند.
او خاطرنشان كرد: به گمان من، ديگر زمان آرمانگرايي در شعر به سر آمده و ميبايست واقعيت را روايت كنيم و اين در زباني ساده تحققپذير است. ممكن است ما در زباني مغلق آسمان ريسمان ببافيم؛ اما آنجا كه ميخواهيم عينيت را به ذهنيت پيوند بزنيم، كار دشوار ميشود؛ بنابراين بايد با زباني ساده، دغدغههاي مردم را ببينيم.
بروسان متذكر شد: سادهنويسي معمولا تلاش زيادي ميطلبد و اين برداشتي اشتباه است كه سادهگويي يا سادهنويسي كاري آسان و قابل دسترس است. معتقدم در سادهنويسي پتانسيل بالايي براي ايجاد فضا و فرم وجود دارد و سادهنويسي امكان گستردهاي براي يافتن فرم مطلوب خودش به شاعر ميدهد. در بطن سادهگويي است كه فروغ فرخزاد يا سهراب سپهري در شعر معاصر ما حركت ميكنند.
شاعر «يك بسته سيگار در تبعيد» در ادامه افزود: من شعر دههي 80 و سادهنويسي در اين دوره را به نوعي ادامه دههي 70 ميدانم؛ با اين تفاوت كه شاعر توانسته است در زبان به يك تعادل برسد. درواقع در دههي 70، شعر ما به شدت گرفتار زبان بود كه البته اگر آن تجربههاي زبان نبود، شاعران به اين فكر نميافتادند كه سادهنويسي در زبان را با جديت دنبال كنند. از اين منظر ميتوان گفت، شعر دههي 80 ادامهي منطقي شعر دههي 70 است؛ گويي شعر دههي 80 در دههي 70 داشت متولد ميشد و كسي خبر نداشت.
بروسان زمينههاي اجتماعي دههي 70 را در شكلگيري آنگونه شعر تأثيرگذارتر دانست تا چهرههايي كه در اين دهه به نوعي به عنوان شاعران مبدع در حوزهي زبان معرفي شدند و افزود: با اينحال، شعر از نيمهي دههي 70 ديگر از بازي خسته ميشود و خيلي حركتهاي بيسر و ته عرضه ميشود كه برآيند آن اتفاق است؛ اما در اين سالها شعر كموبيش توانسته حال متعادلش را پيدا كند.
او در عين حال يادآور شد: ما هنوز بايد به اين گونه شعر فرصت بدهيم و توقع دور از انتظاري است كه به اين زودي بخواهيم به قضاوت آن بنشينيم و اينكه ببينيم سادهنويسي در شعر چقدر توانسته مخاطب را با شعر آشتي دهد.
اين شاعر افزود: دشوارترين شكل نوشتن، ساده نوشتن است، بويژه هنگامي كه شاعر ميخواهد در پيوند عينيت با ذهنيت دريافتهايش و دغدغههايش را كه ميتواند دغدغههاي مردم هم باشد، مطرح كند و يادمان نرود كه در سالهاي اخير، مخاطب هنگامي كه در فهم شعر دچار مشكل ميشود، همواره خودش را مقصر ميداند و دايرهي فهم خودش را زير سؤال ميبرد؛ در حاليكه به اعتقاد من، مقصر شاعر است و مخاطب بايد از غيرقابل فهم يا دشوار بودن يك شعر از شاعر آن پرسش كند؛ بنابراين ضرورت دارد با ترويج سادهنويسي، دشوارپسندي در بين مخاطبان را به چالش كشيد تا ديگر مخاطبان شعر از ساده بودن شعري فرار نكنند.
بروسان همچنين گفت: دشوارنويسان به دشوارنويسيشان نبالند و گمان مبرند كه از اين منظر بر ديگران ارجحيت دارند.
او در پايان يادآور شد: شعر در 15 سال اخير يعني از نيمهي دوم دههي 70، جاني ديگر گرفته و به نوعي، شعر دههي 70 و 80 پس از 25 سال سكوت در دهههاي 50 و 60 و نيمهي اول دههي 70، توانسته رد نشانهايش را پيدا كند و شعر دو دههي اخير را بايد ادامهي منطقي دههي طلايي 40 دانست.
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات