پيرامون انتشار كتاب 12 قرن سكوت دكتر غلامرضا سليم: ادعاهاي 12 قرن سكوت، آنقدر بيپايه است كه هيچ يك از اساتيد حتي حاضر به تكذيب نيستند
تخريب هر مسالهاي، بدون هيچگونه سند و استناد، كار آساني است و هر آدم بيسوادي هم ميتواند مدعي اين حرفها باشد.
دكتر سليم، نويسنده و استاد سابق دانشگاه در گفت و گو با خبرنگار هنري ايسنا با اعلام خبر فوق افزود: نسبت دادن حكومت هخامنشيان به قوم يهود و نسبت دادن اتهامات ناروا به كورش، به هيچ وجه با مستندات تاريخي و باستان شناسي تعامل ندارد و از ديدگاه من، نبايد چندان به اين نوشتهها اهميتي داد؛ چون ادعاهاي مولف 12 قرن سكوت، چنان بيپايه و بيسند است كه هيچ يك از اساتيد تاريخ و باستان شناسي، حتي حاضر به تكذيب آن نشدند.
وي ادامه داد: كتيبهي بيستون بر خلاف ادعاي ناصر پورپيرار، مبني بر بياعتبار بودن، كاملا مستند است و در تورات نيز از كورش به عنوان آزاديبخش قوم يهود ياد شده است؛ من نميدانم چگونه قومي كه توسط اقوام پارس نجات يافته است، حكومت دست نشاندهاي همچون هخامنشي را بر سر كار آورده است. البته در اين نكته كه همهي اقوام و حكومتهاي گذشته داراي پادشاهاني خودكامه بودهاند شكي نيست، ولي در اين نكته كه حكومت هخامنشيان تا حدودي نيز به فكر مردم بودهاند، شكي نيست.
وي افزود: پيدايش حكومتهاي جمهوري بعد از انقلاب كبير فرانسه بوده و به غير از آتن كه يك دوره داراي نوعي حكومت جمهوري (آريستو كراسي) بوده، بقيهي جوامع داراي رژيم سلطنتي بودهاند؛ پس تمام تاريخ را رد كردن آن هم بدون دليل، هنر چنداني نميخواهد و مولف 12 قرن سكوت حتي چند دليل قانع كننده كه طبقهي عادي نيز آن را بپذيرند نياورده است. در اين زمينه، عربها مثلي دارند كه ميگويند، مخالفت كن تا شناخته شوي (خالف تعرف) و پورپيرار نيز چون راه ديگري براي مطرح شدن نداشته، طريق مخالفت را براي شناخته شدن انتخاب كرده است.
دكتر سليم با بيان اين مطلب كه به هيچ وجه ادعاي مولف 12 قرن سكوت را مبني بر اين كه هخامنشيان برگ تازهاي از قوم يهود هستند، را قبول ندارد گفت: وقتي داريوش در كتيبهي بيستون از اهورامزدا به عنوان خداي بزرگ ايرانيان نام ميبرد و قبل از او نيز كورش با فتح بابل يهوديان دربند را آزاد كرده است، پس چگونه ممكن است هخامنشيان دست نشاندهي يهود باشند؛ اين كه دليل بر يهودي بودن هخامنشيان نميشود، بلكه به آزادمردي و منش كورش باز ميگردد كه علاقه داشت همه در آزادي نسبي زندگي كنند.
وي افزود: هيچ يك از پادشاهان هخامنشي، نامي از حضرت موسي (ع) نبردهاند، ولي نام اهورامزدا در كتيبههاي آنها به چشم خورد، هر چند كه هخامنشيان زرتشتي دقيقي هم نبودهاند، چون هنوز مشخص نيست كه زرتشت در چه زماني ظهور كرده است؛ چون مدارك ظهور زرتشت از 7 هزار سال تا 650 قبل از ميلاد مطرح ميباشد، البته تواريخ قابل اتكا به سال 650 قبل از ميلاد باز ميگردد. برخيها نيز اعتقاد دارند، زرتشت پيامبر نيست، بلكه يك مصلح اجتماعي است؛ اما به هر حال نميتوان پذيرفت كه هخامنشيان يهودي بودهاند.
وي ادامه داد: هدفهاي كتاب 12 قرن سكوت آنقدر سخيف است كه از همكاران ما كسي حاضر نشد در مقابل آن چيزي بنويسد، چون بسياري مورخان خارجي و داخلي با استناد به مدارك و دادههاي تاريخي و باستان شناسي، وجود اين سلسلهها را به اثبات رساندهاند؛ به گونهاي كه “كامرون“ حدود 60 سال پيش، بسياري از كتيبههاي دورهي هخامنشي را با خود به آمريكا برد و بيش از 2 هزار كتيبه را ترجمه كرد؛ مطالعات و بررسيهاي انجام شده بر روي اين كتيبهها نشان داد كه در ايران، بردگي به شكل رايج باستان وجود نداشته و كارگردان نيز دستمزد ميگرفتهاند.
وي افزود: حكومت ايران هر چند ديكتاتوري بوده، ولي هيچوقت در ارتباط با يهوديان نبوده است؛ بنابراين وجود قبور برخي از پيامبران بني اسراييل نيز، نميتواند دليلي بر يهودي بودن اقوام پارس تلقي شود؛ من در كتاب “تاريخ تحولات جامعهي ايران“ توضيح دادهام كه وجه تسميهي نامهايي مثل مسجد سليمان، مادر سليمان و ... جهت تقديس بناها و جلوگيري از تخريب آنها بوده است.
اين استاد سابق دانشگاه در ارتباط با ادعاي ناصر پورپيرار مبني بر عدم وجود شهر پارسه تصريح كرد: پارسها، پارتها و مادها 3 قوم بزرگي بودند كه از حدود 700 قبل از ميلاد در سه نقطهي مختلف جغرافيايي ايران زندگي كردند و بعدها نيز به حكومت دست يافتند؛ البته برخي محققين نيز اعتقاد دارند، موطن اصلي آرياييها ايران بوده و اين مورخان مهاجرت آرياييها را از جنوب روسيه رد كردهاند؛ آنها اين گونه استناد ميكنند كه ايران امروز، سرزمين اصلي آرياييها ميباشد؛ ولي در گذشته وسعت آن بيشتر بوده است.
وي همچنين رد اسناد هخامنشي توسط مولف 12 قرن سكوت را فاقد اعتبار علمي و باستان شناسي دانست و خاطر نشان كرد: علاوه بر انديشمندان و تاريخدانان غربي، محققان داخلي نيز همچون عباس اقبال، عبدالحسين زرين كوب، دكتر مقدم و ... بر اصالت تاريخ هخامنشي و نژاد آريايي تاكيد دارند؛ هر چند كه خود ما نيز چندان به مكتوبات هردوت توجهي نداريم، ولي بايد توجه داشت، قبل از هردوت، مورخيني همچون هكاته، كنزياس و ... وجود دارند كه تاريخ هخامنشيان و سرگذشت كورش را تحرير كردهاند. پس اگر پورپيرار مدعي است كه ما مدرك معتبر در مورد هخامنشيان نداريم، بهتر است آثار اين مورخان را مطالعه كند.
دكتر غلامرضا سليم در ادامه پيرامون مطلبي از 12 قرن سكوت كه نسب نامهي داريوش را در كتيبهي بيستون بياعتبار دانسته، يادآور شد: نسب كوروش با 6 پشت به هخامنش ميرسد. كتيبهي بيستون يك سند محكم و قابل اتكا است و پورپيرار هم كه اين نسب نامه را بياعتبار دانسته، بايد مستندات و مدارك خود را ارايه كند.
وي افزود: مولف 12 قرن سكوت مدعي است كه سلسلههاي تاريخي غيرايراني و يهودي بودهاند، در حالي كه دلايل فراواني بر رد اين نظريه وجود دارد و از ديدگاه من، وي را با توجه به سوابق خاصي كه دارد، تشويق به نگارش اين كتاب كردهاند تا از آن بهرهبرداري سياسي كنند؛ چرا كه مطالب و تاريخ دوره هخامنشي، كاملا مستند و غيرقابل انكار است.
دكتر غلامرضا سليم، در پايان با تاكيد بر اين نكته كه بر خلاف ادعاي ناصر پورپيرار مبني بر پايان رشد ملي در دورههاي تاريخي، با تاكيد بر اين كه هخامنشيان حيات مردمي را تقويت كردهاند، تصريح كرد: هخامنشيان با سيستم ادارهي ايالات خويش، درس بزرگي به ملتهاي بزرگ دنيا دادهاند؛ كه برخي از آنها، هنوز مورد توجه و پيروي علماي بزرگ سياسي جهان بوده و هست؛ چون آنها در بين ملتها، نوعي آزادي نسبي پديد آورده و كنفدراسيوني را مبتني بر حكومت مركزي بوجود آوردند كه اين امر مورد توجه كشورهاي بزرگ دنيا، همچون آمريكا، هند و چين هم هست.
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات