به گزارش ایسنا، دکتر غلامحسین رحیمی در سخنرانی خود در نخستین همایش ملی «مرجعیت علمی» که امروز ۲۹ آبانماه با حضور دکتر محمدعلی زلفیگل؛ وزیر علوم، تحقیقات و فناوری، دکتر بهرام عیناللهی؛ وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، حجتالاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه؛ دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، دکتر پیمان صالحی؛ معاون پژوهشی وزیر علوم و دکتر سید سروش قاضینوری؛ رئیس مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور در مرکز همایشهای بینالمللی کتابخانه ملی برگزار شد، در مورد سازوکارهای عملیاتی تحقق مرجعیت علمی گفت: در طول تاریخ سه تمدن ایرانی، یونانی و غربی در سه دوره، به مرجعیت علمی رسیدند. ۵ مؤلفه «فرزانگی و دانشمندی»، «پرسشگری و جویشگری»، «پیشگامی و پیشتازی»، «رهبری و پیشتازی» و «پایداری و دیرپایی» در این سه تمدن مشترک بوده و از این طریق آنها به مقام مرجعیت علمی رسیدهاند.
وی به مطالعات خود در مورد تمدن اسلامی اشاره کرد و گفت: اگر بسیاری از اطلاعاتی که اکنون در موضوع تمدن اسلامی دارم را در گذشته داشتم، بسیاری از آییننامههایی را که خودم در تدوین آنها مشارکت داشتم، نمینوشتم.
رحیمی به شواهد مرجعیت علمی در تمدن اسلامی پرداخت و گفت: به اذعان مورخان علم و تمدن، در دانشمندی دانشمندان تمدن اسلامی نمیتوان شک داشت. کثرت و تراکم این دانشمندان و فراوانی آثار آنها از شواهد مسلم دانشمندی این تمدن است.
وی خاطر نشان کرد: پرسشگری یکی از مؤلفههای مرسوم و مهم نظام علمی تمدن اسلامی بوده است.
عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس، یکی دیگر از شواهد مرجعیت علمی را سرمشق و الگو بودن تمدن اسلامی دانست و اظهار کرد: منابع تمدن اسلامی به نحو گسترده به نقاط مختلف جهان بهویژه اروپای آن دوران منتقل شده است. دانشمندان آن دیار آنها را بازخوانی و سرمشق قرار دادند و گاه به نام خود آنها را منتشر کردند.
وی با بیان اینکه پایداری و دیرپایی یکی از شواهد مرجعیت علمی تمدن اسلامی است، گفت: تمدن اسلامی از عصر جابر ابن حیان یعنی نیمه دوم قرن دوم هجری آغاز میشود و حداقل تا عصر عمر خیام یعنی نیمه دوم قرن پنجم هجری ادامه داشته است. این جریان تمدنی به رغم تلاطمات فکری، فرهنگی و نظامی حداقل تا انتهای قرن هشتم هجری ادامه داشته است.
رحیمی به شواهد شالوده مرجعیتساز در تمدن اسلامی پرداخت و گفت: یکی از این شواهد، مدارا و سهلگیری است. این مدارا و سهلگیری در نظام علمی را در سه تمدن بزرگ مرجع در طول تاریخ میبینیم. هیچ تمدنی بدون مدارا و سهلگیری به مرجعیت علمی دست نیافته است.
وی با اشاره به مدارا در تمدن اسلامی ادامه داد: در دوران شکوفایی تمدن اسلامی در موضوع علمی مدارای فرهنگی و دینی را میتوان مشاهده کرد. در تمدن اسلامی دانشمندان از ملیتها، اقوام و مذاهب گوناگون، به تحصیل علم و انجام تحقیق اشتغال داشتند و بعضاً درجات بالا داشتند.
وی افزود: در دوران تمدن اسلامی بیشتر دانشمندان مسلمان بودند، ولی حدود ۱۰ درصد نیز عقاید متفاوت داشتند؛ همانند زکریای رازی که نشاندهنده ظرفیت بالای این تمدن در پذیرش دانشمندان تراز اول به رغم دیدگاههای کاملا متفاوت اعتقادی و حتی مذهب متفاوت است که گاه در بالاترین جایگاه اجتماعی و حتی مدیریت تخصصی قرار داشتند.
رحیمی به مرجعیت علمی در ایران معاصر پرداخت و گفت: مرجعیت علمی در مقیاس جهانی معنا دارد.
وی با انتقاد از اینکه یکی از اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی ضد مقاله صحبت کرده است گفت: این اشتباه است و به جهانی بودن در مرجعیت علمی نباید شک کرد.
عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس به مؤلفههای پنجگانه برای مرجعیت علمی پرداخت و گفت: یکی از این مؤلفهها دانشمندی است. مضمون دانشمندی در کل دنیا یکسان است، ولی شاخصها متفاوت است. موضوعاتی مثل تعداد دانشمندان ایرانی شناختهشده، تعداد کتب مرجع بینالمللی، تعداد مجلات داخلی نمایهشده بینالمللی، تعداد مقالات پر استناد و راهگشای علمی، ثبت اختراعات و ... شاخصهایی هستند که میتوانند به عنوان شاخصهای دانشمندی قرار گیرند. همچنین برای هر یک از این چهار مؤلفه دیگر نیز میتوان شاخصهایی را تعیین کرد.
انتهای پیام
نظرات