• پایگاه‌های اطلاع‌رسانی

  • پرتال امام خمینی (ره)
  • سایت مقام معظم رهبری
  • سایت ریاست جمهوری
  • سایت مجلس شورای اسلامی
  • سایت قوه قضاییه
  • سایت شورای نگهبان
  • سایت جهاد دانشگاهی
  • خبرگزاری‌ها

  • آنا
  • ایلنا
  • ایکنا
  • ایرنا
  • تسنیم
  • تابناک
  • دفاع مقدس
  • سینا پرس
  • شانا
  • قرآنی
  • موج
  • واحد مرکزی خبر
  • هنر آنلاین
  • دانشگاه‌ها

  • دانشگاه تهران
  • دانشگاه علامه طباطبایی
  • دانشگاه صنعتی شریف
  • دانشگاه صنعتی امیرکبیر
  • دانشگاه شهید بهشتی
  • دانشگاه آزاد اسلامی
  • دانشگاه خوارزمی
  • دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی
  • دانشگاه شهید چمران اهواز
  • دانشگاه فردوسی مشهد
  • دانشگاه اصفهان
  • دانشگاه تبریز
  • دانشگاه علوم پزشکی تهران
  • دانشگاه علوم‌پزشکی شهید بهشتی
  • دانشگاه پیام نور
  • دانشگاه علم و فرهنگ
  • دانشگاه جامع علمی کاربردی
  • روزنامه‌ها

  • آفرینش
  • اطلاعات
  • جمهوری اسلامی
  • خراسان
  • رسالت
  • مردم‌سالاری

isna header

  • آرشیو
  • خط مشی
  • درباره ایسنا
  • تماس با ایسنا
  • پیوندها
  • شبکه‌های اجتماعی
  • ایسنا ۲۴
  • فارسی
  • العربية
  • English
  • صفحه اصلی
  • علمی‌ و دانشگاهی
  • سیاسی
  • فرهنگی و هنری
  • اقتصادی
  • اجتماعی
  • جهان
  • ورزشی
  • استان ها
  • عکس
  • ویدئو
  • گرافیک
  • صوت
  • بازار
  • ایسنا+
  • سه‌شنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۴ - ۰۷:۱۲
  • GMT 03:42

سرویس ایسنا+

  • رسانه دیگر
  • ایسنا+
  • دیدگاه

  • آرشیو
  • خط مشی
  • درباره ایسنا
  • تماس با ایسنا
  • پیوندها
  • شبکه‌های اجتماعی
  • ایسنا ۲۴
  • صفحه اصلی
  • علمی‌ و دانشگاهی
  • سیاسی
  • فرهنگی و هنری
  • اقتصادی
  • اجتماعی
  • جهان
  • ورزشی
  • استان ها
  • عکس
  • ویدئو
  • گرافیک
  • صوت
  • بازار
  • ایسنا+
  • سه‌شنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۴ - ۰۷:۱۲
  • GMT 03:42

سرویس ایسنا+

  • رسانه دیگر
  • ایسنا+
  • دیدگاه

خاطره پندآموز استاد شفیعی کدکنی از نوروز

استاد شفیعی کدکنی - استاد دانشگاه، نویسنده و شاعر معاصر ایران - خاطره عبرت آموزی تعریف کرده که دانستن آن در ایام نوروز خالی از لطف و آموزه نیست.

۷ فروردین ۱۳۹۵ / ۰۷:۱۴

استاد شفیعی کدکنی - استاد دانشگاه، نویسنده و شاعر معاصر ایران - خاطره عبرت آموزی تعریف کرده که دانستن آن در ایام نوروز خالی از لطف و آموزه نیست.

به گزارش ایسنا، او در این خاطره که «پارسینه» آن را بازنشر کرده است، می گوید:

ﺍﺯ ﭘﻠﻪﻫﺎ ﺑﺎﻻ ﻣﯽﺁﻣﺪﻡ ﮐﻪ ﺻﺪﺍﯼ ﺧﻔﯿﻒ ﻫﻖ ﻫﻖ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﺮﺩﺍﻧﻪﺍﯼ ﺭﺍ ﺷﻨﯿﺪﻡ، ﺍﺯ ﻫﺮ ﭘﻠﻪﺍﯼ ﮐﻪ ﺑﺎﻻ ﻣﯽﺁﻣﺪﻡ، ﺻﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﻠﻨﺪﺗﺮ ﻣﯽﺷﻨﯿﺪﻡ... (ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮐﺪﮐﻨﯽ ﺣﺎﻻ ﺧﻮﺩﺵ ﻫﻢ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽﮐﻨﺪ ...)

ﭘﺪﺭﻡ ﺑﻮﺩ، ﻣﺎﺩﺭ ﻫﻢ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺁﺭﺍﻡ ﻣﯽﮐﺮﺩ. ﻣﯽﮔﻔﺖ: ﺁﻗﺎ! ﺧﺪﺍ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ، ﺧﺪﺍ ﻧﻤﯿﮕﺬﺍﺭﺩ ﻣﺎ ﭘﯿﺶ ﺑﭽﻪﻫﺎ ﮐﻮﭼﮏ ﺷﻮﯾﻢ! ﻓﻮﻗﺶ ﺑﻪ ﺑﭽﻪﻫﺎ ﻋﯿﺪﯼ ﻧﻤﯽﺩﻫﯿﻢ...

ﺍﻣﺎ ﭘﺪﺭ ﮔﻔﺖ: ﺧﺎﻧﻢ! ﻧﻮﻩﻫﺎﯼ ﻣﺎ، ﺩﺭ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﻩﺍﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﺎ...

ﺣﺎﻻ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﺎﺟﺮﺍ ﺭﻭﺷﻦﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺨﻮﺍﻫﻢ ﺩﻟﯿﻞ ﮔﺮﯾﻪﻫﺎﯼ ﭘﺪﺭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺑﭙﺮﺳﻢ. ﺩﺳﺖ ﮐﺮﺩﻡ ﺗﻮﯼ ﺟﯿﺒﻢ، ۱۰۰ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩ، ﮐﻞ ﭘﻮﻟﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻣﺪﺭﺳﻪ (ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺣﻘﻮﻕ ﻣﻌﻠﻤﯽ) ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ. ﺭﻭﯼ ﮔﯿﻮﻩﻫﺎﯼ ﭘﺪﺭﻡ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﺧﻢ ﺷﺪﻡ ﻭ ﮔﯿﻮﻩﻫﺎﯼ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺧﺎﮐﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﺯﻣﯿﻦ ﺯﺭﺍﻋﯽ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎﺑﺎ ﺑﻮﺩ، ﺑﻮﺳﯿﺪﻡ.

ﺁﻥ ﺳﺎﻝ، ﻫﻤﻪ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﻭ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻡ ﺍﺯ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻣﺸﻬﺪ، ﺑﺎ ﺑﭽﻪﻫﺎﯼ ﻗﺪ ﻭ ﻧﯿﻢ ﻗﺪﺷﺎﻥ، ﭘﺪﺭ ﺑﻪ ﻫﺮﮐﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﺑﭽﻪﻫﺎ ﻭ ﻧﻮﻩﻫﺎ ۱۰ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﻋﯿﺪﯼ ﺩﺍﺩ، ۱۰ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﻣﺎﻧﺪ ﮐﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻋﯿﺪﯼ ﺑﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﺩﺍﺩ.

ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺗﻌﻄﯿﻼﺕ ﺑﻮﺩ، ﭼﻬﺎﺭﺩﻫﻢ ﻓﺮﻭﺭﺩﯾﻦ، ﮐﻪ ﺭﻓﺘﻢ ﺳﺮ ﮐﻼﺱ.

ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﮐﻼﺱ، ﺁﻗﺎﯼ ﻣﺪﯾﺮ ﺑﺎ ﮐﺮﻭﺍﺕ ﻧﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﺁﻭﯾﺰﺍﻥ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﮐﺎﺭﻡ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺮﻭﻡ ﺑﻪ ﺍﺗﺎﻗﺶ؛ ﺭﻓﺘﻢ، ﺑﺴﺘﻪﺍﯼ ﺍﺯ ﮐﺸﻮﯼ ﻣﯿﺰ ﺧﺎﮐﺴﺘﺮﯼ ﺭﻧﮓ ﮐﻬﻨﻪ ﮔﻮﺷﻪ ﺍﺗﺎﻗﺶ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺩﺍﺩ.

ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﯾﻦ ﭼﯿﺴﺖ؟ ﮔﻔﺖ: «ﺑﺎﺯ ﮐﻨﯿﺪ؛ ﻣﯽﻓﻬﻤﯿﺪ». ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻡ، ۹۰۰ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﭘﻮﻝ ﻧﻘﺪ ﺑﻮﺩ!

ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﯾﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﯿﺴﺖ؟ ﮔﻔﺖ: «ﺍﺯ ﻣﺮﮐﺰ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ؛ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﭼﻨﺪ ﻣﺎﻩ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﻮﺩﯼ ﺑﭽﻪﻫﺎ ﺭﺷﺪ ﺧﻮﺑﯽ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ؛ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﻦ ﻣﻦ ﺍﺯ ﻣﺮﮐﺰ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺗﺸﻮﯾﻘﺖ ﮐﻨﻨﺪ.»

ﺭﺍﺳﺘﺶ ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ؟! ﻓﻘﻂ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﻧﺎﺧﻮﺩﺁﮔﺎﻩ ﺑﻪ ﺁﻗﺎﯼ ﻣﺪﯾﺮ ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﯾﻦ ﺑﺎﯾﺪ ۱۰۰۰ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ، ﻧﻪ ۹۰۰ ﺗﻮﻣﺎﻥ! ﻣﺪﯾﺮ ﮔﻔﺖ: ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﻣﯽﺩﺍﻧﯽ؟ ﮐﺴﯽ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﮔﻔﺘﻪ؟ ﮔﻔﺘﻢ: ﻧﻪ، ﻓﻘﻂ ﺣﺪﺱ ﻣﯽﺯﻧﻢ، ﻫﻤﯿﻦ.

ﺩﺭ ﻫﺮ ﺻﻮﺭﺕ، ﻣﺪﯾﺮ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻣﺮﮐﺰ ﺍﺳﺘﻌﻼﻡ ﻣﯽﮔﯿﺮﺩ ﻭ ﺧﺒﺮﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻣﯽﺩﻫﺪ. ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ، ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﻢ ﺍﺗﺎﻕ ﻣﻌﻠﻤﺎﻥ ﺗﺎ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺑﺸﻮﻡ ﺑﺮﺍﯼﺭﻓﺘﻦ ﺑﻪ ﮐﻼﺱ، ﺁﻗﺎﯼ ﻣﺪﯾﺮ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺭﺳﺎﻧﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺑﻪ ﻣﺤﺾ ﺭﻓﺘﻦ ﺷﻤﺎ ﺍﺳﺘﻌﻼﻡ ﮐﺮﺩﻡ، ﺩﺭﺳﺖ ﮔﻔﺘﯽ! ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩﻩ ﻧﻪ ﻧﻬﺼﺪ ﺗﻮﻣﺎﻥ! ﺁﻥ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﺴﺘﻪ ﺭﺍ ﺁﻭﺭﺩﻩ ۱۰۰ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﻓﺘﻢ ﺍﺯ ﺍﻭ ﮔﺮﻓﺘﻢ، ﺍﻣﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺍﺩﻧﺶ ﯾﮏ ﺷﺮﻁ ﺩﺍﺭﻡ...

ﮔﻔﺘﻢ: «ﭼﻪ ﺷﺮﻃﯽ؟» ﮔﻔﺖ: ﺑﮕﻮ ﺑﺒﯿﻨﻢ، ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﻣﯽﺩﺍﻧﺴﺘﯽ؟!

ﮔﻔﺘﻢ: ﻫﯿﭻ، ﻓﻘﻂ ﺷﻨﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﺩﻩ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﮐﺎﺭ ﺧﯿﺮﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﺮ ﻣﯽﮔﺮﺩﺍﻧﺪ، ﮔﻤﺎﻥ ﮐﺮﺩﻡ ﺷﺎﯾﺪ ﺩﺭﺳﺖ ﺑﺎﺷﺪ...

انتهای پیام

  • مخابرات
  • مدیران خودرو

لینکستان

    شارژر آیفون بلیط اتوبوس دانلود آهنگ خرید سرور مجازی پهنای باند اختصاصی بوکینگ تجهیزات پزشکی بهترین جراح بینی بلیط هواپیما ارزان‌ترین تورهای داخلی و خارجی بلیط استانبول به تهران رزرو هتل بلیط هواپیما خارجی ویزای دبی تور آهنگ جدید ایرانی خرید سی‌ پی کالاف دستگاه لیزر برش فلز سوالات آیین‌ نامه تور کیش با اقساط و شرایط ویژه شرکت‌های طراحی سایت در تهران خرید قسطی ساندویچ پانل پزشک 24 دانلود آهنگ جدید
  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha
avatar
حميددانش
۱۳۹۵-۰۱-۰۷ ۰۹:۰۰

خدا گر ز حکمت ببندد دري/ز رحمت گشايد در ديگري

پاسخ
avatar
اميد
۱۳۹۵-۰۱-۰۷ ۱۵:۴۹

مادر دکتر شفيعي در شش الگي فوت کردند.

پاسخ
avatar
پويا
۱۳۹۵-۰۱-۰۷ ۱۶:۴۳

درود بر شما با اين احساس زيبا

پاسخ
avatar
اسماعيل اميني
۱۳۹۵-۰۱-۰۷ ۱۶:۵۲

اين خاطره ربطي به دکتر شفيعي ندارد.انتساب آن به ايشان صحيح نيست.

پاسخ
avatar
ز م
۱۳۹۵-۰۱-۰۹ ۲۳:۳۶

ياد اون زماني که معلمان اينطوري تشويق ميشدن نه با يک کاغد به اصطلاح تقديرنامه

پاسخ
ISNA
ایسنا؛ اخلاق، امید، آگاهی
استفاده رسانه‌های داخلی دارای مجوز از محتوا، با ذکر منبع ایسنا مجاز است.
  • آرشیو
  • خط مشی
  • درباره ایسنا
  • تماس با ایسنا
علمی و دانشگاهی
  • علم
  • پژوهش
  • فناوری
  • جهاد دانشگاهی
  • هوش مصنوعی
  • آموزش
  • صنفی،فرهنگی‌ودانشجویی
  • دانش‌بنیان‌ها
  • پیشرفت
  • rubika-icon
  • eitaa-icon
  • bale-icon
  • soroush-icon
  • telegram-icon
  • youtube-icon
  • x-icon
  • instagram-icon
  • rss-icon
  • aparat-icon
Nastooh Logoنرم‌افزار تحریریهٔ نستوه
© 2025 Iranian Students' News Agency. All rights reserved