• پایگاه‌های اطلاع‌رسانی

  • پرتال امام خمینی (ره)
  • سایت مقام معظم رهبری
  • سایت ریاست جمهوری
  • سایت مجلس شورای اسلامی
  • سایت قوه قضاییه
  • سایت شورای نگهبان
  • سایت جهاد دانشگاهی
  • خبرگزاری‌ها

  • آنا
  • ایلنا
  • ایکنا
  • ایرنا
  • تسنیم
  • تابناک
  • دفاع مقدس
  • سینا پرس
  • شانا
  • قرآنی
  • موج
  • واحد مرکزی خبر
  • هنر آنلاین
  • دانشگاه‌ها

  • دانشگاه تهران
  • دانشگاه علامه طباطبایی
  • دانشگاه صنعتی شریف
  • دانشگاه صنعتی امیرکبیر
  • دانشگاه شهید بهشتی
  • دانشگاه آزاد اسلامی
  • دانشگاه خوارزمی
  • دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی
  • دانشگاه شهید چمران اهواز
  • دانشگاه فردوسی مشهد
  • دانشگاه اصفهان
  • دانشگاه تبریز
  • دانشگاه علوم پزشکی تهران
  • دانشگاه علوم‌پزشکی شهید بهشتی
  • دانشگاه پیام نور
  • دانشگاه علم و فرهنگ
  • دانشگاه جامع علمی کاربردی
  • روزنامه‌ها

  • آفرینش
  • اطلاعات
  • جمهوری اسلامی
  • خراسان
  • رسالت
  • مردم‌سالاری

isna header

  • آرشیو
  • خط مشی
  • درباره ایسنا
  • تماس با ایسنا
  • پیوندها
  • شبکه‌های اجتماعی
  • ایسنا ۲۴
  • فارسی
  • العربية
  • English
  • صفحه اصلی
  • علمی‌ و دانشگاهی
  • سیاسی
  • فرهنگی و هنری
  • اقتصادی
  • اجتماعی
  • جهان
  • ورزشی
  • استان ها
  • عکس
  • ویدئو
  • گرافیک
  • صوت
  • بازار
  • ایسنا+
  • سه‌شنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۴ - ۲۰:۴۱
  • GMT 17:11

سرویس فرهنگی و هنری

  • دین و اندیشه
  • فرهنگ عمومی
  • ادبیات و کتاب
  • سینما و تئاتر
  • تجسمی و موسیقی
  • گردشگری و میراث
  • رسانه
  • فرهنگ حماسه

  • آرشیو
  • خط مشی
  • درباره ایسنا
  • تماس با ایسنا
  • پیوندها
  • شبکه‌های اجتماعی
  • ایسنا ۲۴
  • صفحه اصلی
  • علمی‌ و دانشگاهی
  • سیاسی
  • فرهنگی و هنری
  • اقتصادی
  • اجتماعی
  • جهان
  • ورزشی
  • استان ها
  • عکس
  • ویدئو
  • گرافیک
  • صوت
  • بازار
  • ایسنا+
  • سه‌شنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۴ - ۲۰:۴۱
  • GMT 17:11

سرویس فرهنگی و هنری

  • دین و اندیشه
  • فرهنگ عمومی
  • ادبیات و کتاب
  • سینما و تئاتر
  • تجسمی و موسیقی
  • گردشگری و میراث
  • رسانه
  • فرهنگ حماسه

آخرین جمله سردار شهید اسکندری قبل از شهادت

آخرین جمله ایشان را همیشه به یاد دارم،در همان تماس آخر به من گفت: تصدقت شوم برایم دعا کن، اتفاقاً همرزمانش هم خندیدند. من با خنده گفتم: دوستانت می‌خندند! گفت: اشکال ندارد بگذار بخندند. آخرین جمله ایشان به من همین بود؛«تصدقت شوم برایم دعا کن.»

محمدرضا بختیاری
۴ آبان ۱۳۹۴ / ۰۹:۲۱

آخرین جمله ایشان را همیشه به یاد دارم،در همان تماس آخر به من گفت: تصدقت شوم برایم دعا کن، اتفاقاً همرزمانش هم خندیدند. من با خنده گفتم: دوستانت می‌خندند! گفت: اشکال ندارد بگذار بخندند. آخرین جمله ایشان به من همین بود؛«تصدقت شوم برایم دعا کن.»

به گزارش سرویس «فرهنگ‌حماسه» ایسنا، کربلا و حوادث عاشورا صحنه پیدایش و شکل‌گیری غنی‌ترین مفاهیم اخلاقی و عال‌ترین درجات انسانی بود که تا کنون تاریخ جوامع بشری به خودت دیده است.

وقایعی که در دامنه حوادث عاشورا رقم خورد منجر به این شد تا نهضت حسینی به یگانه‌ترین «عطف تاریخی» روی زمین برای انسان‌های آزاده و شیعیان تبدیل شود تا یکی از معیارهای سنجش حق و باطل بشود. بی‌شک در طول تاریخ شبیه‌ترین صحنه‌ها به قیام امام حسین (ع) و یارانش، عرصه پیکار با باطل در آوردگاه حماسه و جهاد است.

نمونه از این صحنه را در دوران هشت سال دفاع مقدس شاهد بودیم و نمونه دیگری را هم‌اکنون در کشور سوریه، عراق و یمن شاهدیم که چگونه دشمنان انسانیت در صدد خدشه‌دار کردن ارزش‌های انسانی و اسلامی همانند دشمنان امام حسین(ع) هستند.

در این کارزار اما باید توجه داشته باشیم که عاشورا در تاریخ امتداد دارد و صحنه حق و باطل بر روی زمین به وسعت کربلا است. بنابراین مردانی هستند که همواره حسینی علیه باطل قیام و زنانی که زینبی از این نهضت دفاع می‌کنند.

«اعظم سالاری» و سردار شهید «حاج عبدالله اسکندری» نیز هر دو مصداق این بند از نوشته هستند. شهید عبدالله اسکندری از جمله فرماندهان دوران دفاع مقدس است که با پایان آن و تجربه‌ای که آموخته بود با آغاز تحرکات داعش به عنوان مستشار نظامی به کشور سوریه رفت و در آن آنجا روز سه‌شنبه ششم خرداد ماه به همراه رزمندگان مقاومت اسلامی در دفاع از حرم مطهر حضرت زینب کبری(س) و مقدسات مسلمانان پرداخت و به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

داستان سردار شهید حاج عبدالله اسکندری از این سو با ماه محرم و عاشورای حسینی قرابت دارد که «سر» این سردار را پس از شهادت از تنش جدا کردند و در مقابل دوربین‌ها قرار دادند.

اعضم سالاری همسر این سردار شهید درباره چگونگی زندگی مشترکش، دوران دفاع مقدس و حضور همسرش در جبهه سوریه روایت می‌کند: شهید در تمام هشت سال دفاع مقدس در جبهه حضور داشت. یکی از شرایط ازدواجشان با من نیز حضور مستمرشان در کارزار نبرد بود. من هم پذیرفتم. یک سالی نامزد بودیم. مراسم ازدواج‌مان هم خیلی ساده برگزار شد و خدا هم به من توفیق داد تا همراهی‌اش کردم. ما چهار سال از دوران جنگ تحمیلی را در اهواز بودیم. در تمام دوران مأموریت ایشان و جابه‌جایی‌هایی که به شهر‌های مختلف داشتند من هم در کنارشان بودم وخدا را شاکرم که سهمی در مجاهدت‌های ایشان داشته‌ام.

سردار شهید عبدالله اسکندری نفر دوم سمت راست تصویر

حاج عبدالله سال ۱۳۵۸ وارد سپاه شد و در کردستان و مریوان حاضر بود. اولین حضور ایشان در جبهه سوسنگرد بود. همسرم همرزم سردار جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان بودند. سردار اسکندری در مدت حضورشان در جبهه‌ها تک‌تیرانداز،تیربارچی، نیروی اطلاعات شناسایی و غیره بود. در عملیات خیبر فرمانده سپاه «لار» بود. در عملیات بدر جانشین فرمانده گردان، در والفجر ۸ جانشین رئیس ستاد تیپ الهادی و در عملیات‌های کربلای ۱، ۳، ۴، ۵ و ۸ رئیس ستاد تیپ الهادی بود. شهید در عملیات والفجر ۱۰ جانشین تیپ مهندسی و در عملیات بیت‌المقدس۴ فرماندهی تیپ مهندسی را بر عهده داشت. از دیگر مسئولیت‌های حاجی، فرماندهی مهندسی رزمی ۴۶ امام هادی (ع)، فرماندهی تیپ ۴۶ امام هادی(ع)، فرماندهی مهندسی رزمی قرارگاه مدینه منوره، فرماندهی مهندسی تیپ ۴۲ قدر و فرماندهی مهندسی رزمی جبهه مقاومت بود. همسرم در عرصه‌های سازندگی هم فعالیت داشت که در احداث سد کرخه احداث جاده نیریز در استان فارس، طرح توسعه نیشکر، اجرای طرح‌های سد و بسیاری دیگر از فعالیت‌های جهادی سهیم بود. طی سال‌های جنگ نیز کمتر فرصت می‌کرد به ما سربزند و مرتب در مناطق عملیاتی بودند.

همسرم در اواخر نیز تا سال 1392رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران استان فارس بود. با شکل‌گیری داعش و بالا گرفتن بحران در کشور سوریه به این کشور رفت. کمی قبل از اعزامشان به سوریه به من گفت که احتمالاً سفری به لبنان داشته باشد. من هم ساکش را آماده کرده بودم. مأموریت‌های ایشان همیشگی بود اما این بار همه چیز رنگ و شکلی دیگر داشت.کمی بعد یعنی نزدیک مراسم اعتکاف بود که به من گفتند دوست دارند در این اعتکاف شرکت کنند و بعد راهی شوند. روز دوازدهم ماه رجب سال ۱۳۹۳ بود، خیلی خوشحال بود که می‌تواند در اعتکاف شرکت کند. زمانی که در اعتکاف بودند، دلتنگشان می‌شدم و چند باری گوشی را بر داشتم تا زنگ بزنم، اما پشیمان شدم گفتم مزاحم نشوم.

بعد از بازگشت به من گفت که سفرش به لبنان نیست. بلکه باید راهی سوریه شود. من هیچ حرفی به نشانه اعتراض نزدم. چون اصولاً هرگز روی حرف‌ها و تصمیمات ایشان حرفی نمی‌زدم. من همسرم را کامل قبول داشتم و هر تصمیمی که در طول ۳۳سال زندگی گرفته بود من هم همراهی‌شان می‌کردم. دو سه روز بعد از اعتکاف بود که صبح زود از خانه خارج شدند. یک ساعت بعد تماس گرفتند و به من گفتند: ساک من را آماده کن می‌خواهم به تهران بروم. به خانه آمدند ساکشان را برداشتند من هم همراهشان تا فرودگاه رفتم. بچه‌ها هم همراه ما بودند. در مسیر تا فرودگاه دائم ذکر می‌گفت و من می‌خواستم حرف بزنم اما ایشان در حال ذکر بود نگاهشان می‌کردم و دیدم در حال و هوای خودشان هستند. برای همین حرفی نزدم. زمان خداحافظی در فرودگاه به ایشان گفتم: کی بر می‌گردید؟ گفتند: دو ماه دیگر. گفتم: نه، من تاب نمی‌آورم؛ شما دو هفته دیگر یک سری به من بزنید بعد بروید، گفتند: ببینم خدا چه می‌خواهد. به ایشان گفتم: اگر بگویم هرروز با من تماس بگیرید برایتان مشکل خواهد بود اما از شما خواهش می‌کنم یک روز در میان با من تماس بگیرید. گفتند: حتماً.

طبق وعده یک روز درمیان با من حرف زد. درست شب قبل شهادت زنگ زد و با تک تک بچه‌ها صحبت کرد. فردای آن روز که با من صحبت کرد گفت: من سوریه هستم. به خانواده‌ام هم بگویید، روزی که خبر شهادت ایشان را به ما دادند خواهر‌ها و برادرهایش نمی‌دانستند که ایشان کجا رفته‌اند.

آخرین جمله ایشان را همیشه به یاد دارم، در همان تماس آخر به من گفت تصدقت شوم برایم دعا کن، اتفاقاً همرزمانش هم خندیدند. من با خنده گفتم: دوستانت می‌خندند !گفت: اشکال ندارد بگذار بخندند. آخرین جمله ایشان به من همین بود؛«تصدقت شوم برایم دعا کن.»

از طریق یکی از دوستان متوجه شدیم که همسرم به شهدت رسیده است. با پسرم تماس گرفته بودند. من از پسرم خواستم تا به خواهرهایش حرفی نزند. دو روز تحمل کردیم و به دخترها چیزی نگفتیم. روز سوم بود که از صحت خبر شهادت همسرم مطمئن شدیم، به دخترها هم گفتیم. همان لحظه من دعا کردم که خدایا یک صبر زینبی به من عطا کن. خدا می‌داند از آن لحظه به بعد خدا به من آرامشی داد تا بچه‌ها را آرام کنم. مردم و فامیل و دوستان نگران بودند و ناراحت اما وقتی آرامش من را می‌دیدند آرام می‌شدند و من این را از برکت وجود خانم زینب(س) می‌دانم. عکس‌های شهادت همسرم را هم با بچه‌ها همان شب نگاه کردم. آن لحظه فرموده خانم حضرت زینب‌(س) در ذهنم تداعی شد که: ما «رایت الا جمیلا.» خدا را شاهد می‌گیرم مصداق جمله ایشان در وجود من متبلور شد. من غیر زیبایی چیزی ندیدم. بچه‌ها خوشحالند که پدر به آرزویشان رسید.

سردار شهید اسکندری

فرزند شهید عبدالله اسکندری توضیح می‌دهد: بعد از شهادت پدر پیکر ایشان به ما بازگردانده نشد. اما صحبت‌هایی بود که با مبادله اسیر، یا پرداخت هزینه‌ای بتوانیم پیکر پدر را بازپس بگیریم. اما ما به مادرمان گفتیم که مادر جان به کسانی که می‌خواهند پیکر پدر را بازگردانند، بگویید ما راضی نیستیم که یک ریالی از پول بیت‌المال صرف این گروه خبیث شود. حتی یک اسیر هم نباید آزاد شود. پدر رفته بود تا آنها را به درک واصل کند. ما برای آنچه در راه خدا داده‌ایم، توقعی نداریم و حاضر نیستیم که به ازای پیکر پدرمان ریالی از بیت‌المال هزینه شود. زیرا هر اقدامی کمک به آنها محسوب می‌شود.

انتهای پیام

  • امام حسين (ع)
  • شهادت
  • مخابرات
  • مدیران خودرو

لینکستان

    شارژر آیفون بلیط اتوبوس دانلود آهنگ خرید سرور مجازی پهنای باند اختصاصی بوکینگ تجهیزات پزشکی بهترین جراح بینی بلیط هواپیما ارزان‌ترین تورهای داخلی و خارجی بلیط استانبول به تهران رزرو هتل بلیط هواپیما خارجی ویزای دبی تور آهنگ جدید ایرانی خرید سی‌ پی کالاف سوالات آیین‌ نامه تور کیش با اقساط و شرایط ویژه شرکت‌های طراحی سایت در تهران خرید قسطی ساندویچ پانل پزشک 24 دستگاه لیزر برش فلز دانلود آهنگ جدید
  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha
avatar
حسين
۱۳۹۴-۰۸-۰۴ ۱۲:۰۴

شهدا ......شرمنده ايم

پاسخ
ISNA
ایسنا؛ اخلاق، امید، آگاهی
استفاده رسانه‌های داخلی دارای مجوز از محتوا، با ذکر منبع ایسنا مجاز است.
  • آرشیو
  • خط مشی
  • درباره ایسنا
  • تماس با ایسنا
علمی و دانشگاهی
  • علم
  • پژوهش
  • فناوری
  • جهاد دانشگاهی
  • هوش مصنوعی
  • آموزش
  • صنفی،فرهنگی‌ودانشجویی
  • دانش‌بنیان‌ها
  • پیشرفت
  • rubika-icon
  • eitaa-icon
  • bale-icon
  • soroush-icon
  • telegram-icon
  • youtube-icon
  • x-icon
  • instagram-icon
  • rss-icon
  • aparat-icon
Nastooh Logoنرم‌افزار تحریریهٔ نستوه
© 2025 Iranian Students' News Agency. All rights reserved