شهرهی بازار قدیمی تهران را از سالها پیش به گوشمان رساندهاند و شنیدهایم، جائیکه وقتی رنگ و بوی محرم میگیرد، باز هم یک جای خالی در آن هست.
شهرهی بازار قدیمی تهران را از سالها پیش به گوشمان رساندهاند و شنیدهایم، جائیکه وقتی رنگ و بوی محرم میگیرد، باز هم یک جای خالی در آن هست.
خیلیها به عشق عزاداری در کوچه پس کوچههای این بازار که باورهای کهن مردم تهران قدیم را در خود دارد، در ایام محرم به بازار میآیند اما جای «تکیه دولت» خالی است...
به گزارش خبرنگار سرویس میراث فرهنگی ایسنا؛ هر چقدر که چشم بگردانی تا جایگاه مردانی را بیابی که با صدای رسا، پر جذبه و بغضآلودشان، کلاهخود و شمشیر و شیپورشان و لباسهای سبز و سرخ و سیاهشان تصویر عاشورا را در ذهن داغدیدهگان حسین (ع) زنده میکردند، چیزی پیدا نمیکنی!
بانک ملی شعبه بازار و کمی آن طرفتر بنبست «تکیه دولت» ...
اما تنها چیزی که میتوانی از این نام بیابی باقی ماندههای از آن چیزهایی است که حالا دیگر فقط باید در «کاخ گلستان» به دنبالشان بگردی، تالار سفید رنگ «آیینه» و کلاهخودها و شمشیرهایی از آن مردمان و باورهای استوار و عمیقشان که معجزه را هر روز میدیدند،چون باورش داشتند.
یک منبر و یک تخت و همین... اینها تنها باقیماندههای تکیه دولت است؛ و تاریخچهای که در کتابها و در ذهن مردمانی که تعزیه را دوست دارند هنوز باقی است، اما حالا دیگر سالهای زیادی از آن روزها میگذرد، از روزهایی که ناصرالدین شاه، پیش از سفرش به فرنگ، تکیه دولت را در سال 1285 تا سال 1290 هجری قمری ساخت.
تکیهای که با وجود گذشت بیش از 150 سال هنوز زیبایی و اعتقادات مردمش به پای بیش از 40 تکیهی دیگر وجود ندارد. حتی تکیههای قدیمی تهران «دربند»، «نیاوران» یا «درکه».
چرا «تکیهدولت» در بازار تهران و نزدیکی کاخ گلستان ساخته شد؟
در اینباره یحیی ذکاء در کتاب «تاریخچه کاخ گلستان و ابنیه سلطنتی» نوشته است؛ «معتبرترین و وسیعترین تکیههای تهران که تعزیههای دولتی در آن برگزار میشد، تکیه «حاج میرزا آغاسی» (تکیه دولت قدیم) بود که تکیهی «عباسآباد» نیز نامیده میشد. استقبال شدید مردم بهخصوص زنان ازنمایشهای مذهبی، همچنین تنگی و کوچکی فضای تکیهی عباسآباد، ناچار باعث ازدحام و ناراحتی برای مردم بود و کار اجرای شبیهگردانی را با مشکلات زیادی مواجه میکرد و اقتضای زمان و اوضاع نیز تکیه بزرگتر و وسیعتری را طلب میکرد، به همین دلیل «ناصرالدین شاه» علاوه بر دادن دستور برای آغاز کار ساخت بنای «شمسالعماره»، به «دوستعلی خان معیرالممالک» دستور داد تا تکیهی بزرگی در داخل ارگ سلطنتی احداث کند.»
نقشه تکیه را «عبدالغفارنجمالملک» در سال 1309 قمری ترسیم کرد و پس از آن در شمال سبزهمیدان و ضلع جنوب باغ گلستان حدفاصل «کاخ ابیض» یا (موزهی مردم شناسی کنونی در کاخ گلستان) و «عمارت الماس» ساخته شد، جایی که پیش از آن بر اساس نقشه «اگوست کریشیش» (kirshish) اتریشی (1275قمری) انبار دولتی ارگ قرار داشت.
«تکیهدولت» برای اجرای تعزیه و برگزاری مراسم سوگواری و روضهخوانی در تهران بنا شد. آن عمارتی سه طبقه، مدور و آجری به قطر تقریبی شصت متر و ارتفاع 24 متر بود. مساحت آن حدود 2824 متر مربع و گنجایش بیست هزار نفر را داشت. «کریم پیرنیا» در کتاب معماری ایران، از استاد «حسینعلی مهرین» به عنوان معمار این بنا نام برده است.
برای پوشش سقف این بنای استوانهای از چهار قوس چوبی نیمدایره مستحکم شده با بستهای آهنی استفاده شده بود به این امید که طاقی گنبدی از چوب و شیشه بر آن بزنند. ساخت این گنبد ظاهرا به سبب اشکالات فنی هرگز به مرحله عمل نرسیده و به جای آن چادر یا پوششی بزرگ به هنگام اجرای مراسمی بر روی سقف تکیه میکشیدند.
به مرور زمان و با فرسوده شدن قوسهای چوبی به فرمان «مظفرالدین شاه» یک مهندس بتن فرانسوی، قوسهای آهنی را به جای قوسهای چوبی کار گذاشت که این قوسها دوازده عدد بودند و هر کدام آنها از پنج تکه مجزا تشکیل و با پیچ و مهره به هم وصل میشدند. هم زمان با تعمیر قوسهای سقف به دلیل سست بودن، پیبنا مشکلاتی برای مقاومت و ایستایی بنا به وجود آمده بود، بنابراین این احتمال وجود داشت که فشار پوشش سقف باعث خرابی بنا شود، به این دلیل برای کاهش فشار، طبقهی آخر بنا تخریب شد.
در داخل بنا در اطراف صحن، بیست طاق با دیوارها و ستون نماهای کاشیکاری قرار داشت. در پشت این طاق، نماها اتاقهایی درسه طبقه ساخته شده بود که پنجرههای ارسی داشتند. اتاقهای طبقهی اول ویژه وزرا و حکام ولایات بود که با نظارت ناظر (فراشباشی) بین آنها تقسیم میشد، اتاقهای طبقه دوم مخصوص بانوان حرم و طبقه سوم جایگاه نقارهچیها بود که با نردهای حفاظت میشد. اتاق شاه با سردر و سقف بلندتر در طبقه دوم قرار داشت. هنگامی اجرای تعزیه پرده توری در برابر غرفه شاه میکشیدند. ورود و خروج به اتاقها از راهروهای پشت آنها صورت میگرفت.
در وسط صحن تکیه، سکوی گردی به شعاع تقریبی نه و نیم متر و ارتفاع تقریبی یک متر با سنگی منقوش به قاب و شمسه قرار داشت که سطح آن آجر فرش بود و به آن «تخت» میگفتند.
در اطراف تخت پلکانی برای بالا رفتن تعبیه شده بود و دور آن نیز محوطهای به عرض تقریبی شش متر برای عبور اسبها و دستههای موسیقی منظور شده بود. پلکانی در پنج ردیف با یک پیش آمدگی دور تا دور صحن و متصل به ساختمان مدور تکیه قرا داشت که مشرف بر صحن مرکزی و سکوی آن بود.
در صدر تکیه، منبری مرمرین قرار داشت که بلندی آن حدود یک طبقهی تکیه بوده و به سفارش «معیرالممالک» در یزد ساخته شده بود. هنگام اجرای مراسم مذهبی در اطراف منبر بیش از 300 روضه خوان و واعظ گرد میآمدند. با توجه به یکی از تصاویر موجود، مبنر چوبی خاتم کاری برای اجرای مراسم در تکیه دولت استفاده میشده است.
این منبر در سال 1274 قمری در زمان «ناصرالدین شاه» توسط «محمد جعفر شیرازی» و به سفارش «مویدالدوله» ساخته شده که اکنون در کاخ گلستان نگهداری میشود.
تکیه دولت سه ورودی داشت. ورودی اصلی و بزرگ در ضلع شرقی تکیه که به ورود مردان اختصاص یافته بود. ورودی ضلع غربی، از سمت میدان ارگ با سر در جناغی مناره کوچک در دو طرف با تزیینات کاشی معقلی برای ورود زنان. ورودی سوم راهروی پرپیچ و خمی و تاریکی بود که قسمت شاهنشین تکیه را به ضلع جنوبی کاخ گلستان وصل میکرد و شاه برای ورود به تکیه از آن میگذشت.
در تزیینات داخل بنا، استفاده از شمعدانهای چند شاخه، دیوارکوبها، چلچراغها و بیش از پنجهزارشمع نورپردازی فضای تکیه را چشمگیر میکرد. علاوه بر این چلچلراغی نیز در وسط سقف قرار داشت که برای مدتی با نیروی برق روشن میشد. همچنین بخشی از نور تکیه به ویژه سکوی وسط به هنگام اجرای مراسم از لالهی فلزی با کاسه بلور که توسط فراشها حمل میشد، تامین میشد.
گزارشهای سیاحان در کنار تصویرهای برجا مانده به بازسازی ذهنی این بنای تخریب شده کمک میکند. همچنین برخی از محققان غربی بر تاثیرپذیری معماری بنای «تکیه دولت» از سبک اروپایی و شباهت آن با تماشاخانه «وورنا» در ایتالیا و «آلبرتهال» لندن تاکید کردهاند.
«ساموئل بنجامین»، در کتاب «ایران و ایرانیان» دربارهی مشاهدات خود از «تکیهدولت» در سالهای ۱۳۰۰ تا ۱۳۰۳ هجری قمری که در ایران بود، نوشته است؛
«موقعی که از کالسکه پیاده شدم، با کمال تعجب ساختمان استوانهای شکل مجللی را در مقابل خود دیدم که به وسعت و بزرگی آمفی تئاتر «ورونا» بود و با آجر و سنگ به سبک بسیار زیبایی ساخته شده بود... ظاهراً معمار بزرگ این تکیه خواسته بود ثابت کند که نقشه یک ساختمان را طوری میتوان طرح کرد که بدون دکوراسیون و تزئین هم ابهت و جلال خود را حفظ کند. ضمناً طوری تنوع در فرم و شکل غرفههای اطراف به کار برده بود که چشم را خسته نمیکرد. خود این تنوع زیبایی خاصی به تکیه میداد. در حقیقت معمار هنرمند، نبوغ و استعداد ذاتی خود را در این ساختمان بی مانند نشان داده است. غرفههایی که برای شاه در نظر گرفته شده بود ارتفاع بیشتری داشت و بلندی سقف و سر در آن درست دو برابر غرفههای مجاور بود.... تردیدی ندارم که اگر این تکیه یا آمفی تئاتر به جای آجر، مانند آمفی تئاترهای روم قدیم از سنگ مرمر هم ساخته میشد، باز به هیچ وجه بر زیبایی و عظمت آن افزوده نمیشد. واقعاً توصیف زیبایی طاقها و سردرهای هلالی شکل تکیه امکان پذیر نیست. ایرانیها در حقیقت استاد این نوع معماری در جهان هستند.
قطعی است که ایرانیان طاقهای هلالی شکل را خیلی قبل از رومیها میساختهاند. رومیها این سبک را از ایرانیها تقلید کردهاند و با آنکه به طاقهای هلالی شکل خود خیلی مباهات میکنند، با این حال هرگز کار آنها به زیبایی و اصالت کار ایرانیان نیست.»
پژوهشگرانی مانند یحیی ذکاء، محسن منصوریفرد و بهرام بیضایی نیز با توجه به این نکته که اولین سفر ناصرالدین شاه به فرنگ در سال 1209 قمری و پس ازساخت تکیه دولت بوده، آن را متاثر از معماری سنتی ایرانی دانستهاند.
«تکیهدولت» تا چه زمانی مورد استفاده بود؟
«تکیه دولت» تا پایان دوره قاجار مورد استفاده قرار گرفت. در این تکیه حتی مراسم تشییع جنازهی «ناصرالدین شاه» و «مظفرالدین شاه» را انجام دادند. در محرم سال 1326 قمری «محمدعلی شاه» نیز براساس رسم معمول در تکیه حضور شد که در اثر ازدحام جمعیت در این مراسم تلفاتی به بارآمد، آخرین باری که در زمان قاجار تکیهدولت مورد بهرهبردای قرار گرفت، مربوط به مجلس موسسان بود که در پانزدهم آذر 1304 شمسی تشکیل شد و به دنبال آن «احمدشاه» از سلطنت خلع و رضاخان به ریاست حکومت موقت منصوب شد.
«تکیه دولت» عظیمترین نمایشخانه تاریخ ایران سالها متروک و نیمه مخروبه بود تا اینکه در زمان پهلوی دوم 1325شمسی برای ساخت شعبه بانک ملی در بازار، تخریب و بیشتر فضای آن زیربنای بانک قرار گرفت.
و حالا به جز چند وسیلهای که در «کاخ جهانی گلستان» از باقی ماندههای این تکیه وجود دارد، فقط میماند تابلویی کوچک در ورودی یک کوچهی باریک در خیابان پانزده خرداد و در ضلع شمال سبزهمیدان که ناماش «بنبست تکیهدولت» است.
انتهای پیام
نظرات