زمانی در همین تهران مردم با دیدن تصویری از چهره «جمشید آریا» و «سعید راد» بر سر در سینماها، برای دیدن فیلم صف میکشیدند. پوسترها در آن دوره به عنوان اصلیترین ابزار تبلیغات بودند؛ ابزاری که حالا تاثیرگذاری خود را از دست دادهاند.
زمانی در همین تهران مردم با دیدن تصویری از چهره «جمشید آریا» و «سعید راد» بر سر در سینماها، برای دیدن فیلم صف میکشیدند. پوسترها در آن دوره به عنوان اصلیترین ابزار تبلیغات بودند؛ ابزاری که حالا تاثیرگذاری خود را از دست دادهاند.
به گزارش خبرنگار بخش هنرهای تجسمی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، سالها پیش خیلیها فقط با دیدن پوستر یک فیلم، تصمیم میگرفتند بلیت آن را بخرند و در سالن سینما به تماشای آن بنشینند. قدرت بصری یک پوستر در آن دوران به حدی بود که خیلیها فقط با دیدن چهره ستارهها و نقاشیهایی مرتبط با مضمون فیلم، جلوی سینماها صف میکشیدند. اینکه چه عواملی باعث شده است مردم شور و شوق گذشته را برای دیدن فیلم در سینما نداشته باشند، بحث دیگری است، اما آنچه که مشخص است این است که دوران تاثیرگذاری پوسترهای سینمایی سالهاست تمام شده است.
پوسترها صفحات کاغذی هستند که بر روی آنها نوشتهها، طرحها و نقاشیهایی برای انتقال یک پیام یا تبلیغ یک اثر هنری یا کالای تجاری چاپ میشود. ویژگی مهم یک پوستر این است که باید بتواند با پیام و تصویرش با مردم ارتباط بگیرد و توجه آنها را به خود جلب کند. طراحی پوستر در ابتدا زیرمجموعهای از هنر نقاشی بود و از این هنر برای طراحی استفاده میکردند. بعدها طراحی پوستر بخشی از هنر گرافیک شد و گرافیستها با قابلیتهایی که این رشته برایشان داشت، توانستند تحول بزرگی در این زمینه به وجود بیاورند.
«ژول شره» طراح فرانسوی را پدر هنر پوستر میدانند. «تولوز لوترک» نیز پس از شره تحول بزرگی در این هنر پدید آورد و آن را به شکل مدرنش معرفی کرد. هنر او در این زمینه آنقدر قابل توجه بود که با طراحی اولین پوسترش در سال 1891 به شهرت رسید. در قدیم پوسترها را طوری طراحی میکردند که بتوان آن را به گردن اشخاص آویزان کرد. این پوسترها را که روی چوب چاپ میشد به کسانی میدادند تا با آویختن به خود در شهر پرسه بزنند و مردم پیام تبلیغاتی آن را ببینند و بخوانند.
بهزاد غریبپور، طراح و گرافیست، درباره تاریخچه طراحی پوستر میگوید: اولین نشانههای طراحی پوستر از نقاشی شروع شد. نخستین طراحان پوستر فرانسویها بودند که از هنر نقاشی برای طراحی پوستر استفاده میکردند. در آن دوره پوسترها برای تبلیغ برخی از مکانها طراحی میشدند و بعدها کاربرد آنها وسیعتر شد و برای تبلیغ محصولات فرهنگی و تجاری نیز طراحی شدند.
او میافزاید: زمان اطلاعرسانی یک پوستر باید خیلی کوتاه باشد. مخاطب در مواجهه با آن نباید معطل شود و بتواند از فونتهایی که برای طراحی آن استفاده شده، به پیامش دست پیدا کند. از طرف دیگر یک پوستر خوب پوستری است که فقط در یک لحظه تأثیرگذار نباشد بلکه در ذهن بماند و این تأثیرگذاری را تا مدتها در ذهن مخاطب حفظ کند. پوستر در مرحله اول باید طوری طراحی شده باشد که مخاطب را به سمت خود جذب کند و بعدها هم ماندگاریاش را حفظ کند.
پوسترها با مضامین مختلفی از جمله شناختی (مکانها و اشخاص معروف)، خبری، آموزشی و تربیتی، فراخوان و اطلاع رسانی، اقتصاد و تجارت طراحی میشوند، اما جایگاه آن را در صنعت سینما نمیتوان نادیده گرفت. در سینمای دنیا از همان سالهای ابتدایی، چهره ستارههای سینما که با رنگ و فرم سعی در جذب تماشاچی به سالنهای سینما داشتند، بر سر در سینماها نقش بست و مردم را به دیدن فیلمها ترغیب کرد.
در ایران طراحی پوستر برای فیلمها نخستین بار بر پایه هنر نقاشان شکل گرفت. 21 مهر 1286 اولین آگهی نمایش فیلم در عکاسخانه روسیخان (ایوانف) در روزنامه حبلالمتین (یکی از نشریههای مشروطهخواه) چاپ شد. پس از آن آگهیهای مطبوعاتی پشت سر هم در روزنامههایی چون «صور اسرافیل»، «صبح صادق» و به ویژه «ایران نو» چاپ شدند. دو سال بعد در پاییز 1288 اولین پوستر سینمایی ایران که دعوت به تماشای فیلم در سینما فاروس (سینمای روسیخان) در خیابان لالهزار تهران بود، متولد شد.
از اواخر دهه 1290 تا اوایل 1300 به خاطر تلاطمات سیاسی در ایران و جهان از جمله قیام جنگل، سقوط سلسله قاجار، جنگ جهانی اول و انقلاب بلشویکی در روسیه معدود سالنهای سینما از رونق افتادند با فرو نشستن این اتفاقات از سال 1304 به بعد و تأسیس سالنهای جدید سینما، اعلانهای سینمایی نیز جان تازهای گرفتند.
«آبی و رابی» ساخته آوانس اوگانیانس از نخستین فیلمهای ایرانی بود که برایش پوستر طراحی کردند. پوستری که برای آن طراحی شده بود تصویری است از بازیگران فیلم که نگاه متعجب خود را به بیرون از کادر دوختهاند. پوستر فیلم «دختر لر» ساخته عبدالحسین سپنتا نیز از نخستین پوسترهای سینمایی ایران بود که توسط کمپانی امپریال بمبئی طراحی شده بود.
تا قبل از سال 1327 که سینماهای ایران از فیلمهای خارجی اشباع شده بودند، طراحان پوستر در ایران طرحهایی را برای این فیلمها تهیه میکردند. بعد از این دوره بود که خطاطان و نقاشان ایرانی دست به کار میشوند و برای فیلمهای داخلی پوستر طراحی میکنند. «با شرمسار» اسماعیل کوشان، «آخرین شب» حسین دانشور، «چهارراه حوادث» ساموئل خاچیکیان، «گلنسا» سرژ آزاریان و ... از جمله فیلمهایی هستند که تا قبل از دهه 40 و 50 که شروعی برای دوره جدیدی از پوستر در ایران بود، برایشان پوستر طراحی شد.
طراحی پوستر در ایران با نام «مرتضی ممیز» گره خورده است. او با تعدادی از اساتید گرافیک توانست از دهه 40 به بعد این هنر را به صورتی مستقل از نقاشی معرفی کند. غریبپور در اینباره میگوید: اولین پوسترها در ایران در حدود سالهای دهه 40 شمسی طراحی شدند. اولین ابداعکننده و طراح پوسترها به این شکلی که میبینید مرتضی ممیز بود. او این هنر را منسجم و آکادمیک کرد. در آن سالها این هنر با نقاشی همسنگ بود.
معروفترین طراحی پوستر ممیز برای فیلم، پوستر فیلم «گوزنها» است. «گوزنها» در سال 1353 به کارگردانی مسعود کیمیایی ساخته شد و از آن به عنوانی یکی از بحثبرانگیزترین و برترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران یاد میشود. غریبپور درباره این پوستر اظهار میکند: موضوع سینما خیلی به رونق بخش طراحی پوستر کمک کرد. من همیشه از پوستر فیلم «گوزنها» را که مرتضی ممیز آن را طراحی کرده است، به عنوان یکی از بهترین کارهایی که در این زمینه دیدهام، یاد میکنم. در این پوستر تمام عناصر، لوگو و طراحی آن کاملا فکر شده و دقیق است.
«ستارخان» (علی حاتمی)، «آرامش در حضور دیگران» (ناصر تقوایی)، «مغولها» (پرویز کیمیاوی) «غریبه و مه» (بهرام بیضایی) و «طبیعت بیجان» (سهراب شهید ثالث) از دیگر پوسترهای طراحی شده توسط ممیز هستند.
محسن دولو کاریکاتوریستی بود که از دهه 40 فعالیت حرفهای خود را در زمینه طراحی پوستر آغاز کرد. «ولگرد»، «چادرنشینها»، «آهنگ دهکده» و «آراس خان» از پوسترهای طراحی شده توسط این هنرمند هستند. او در سال 1347 که مجله هفتگی کاریکاتور را منتشر کرد، در زمینه طراحی پوستر فعالیت حرفهای و مستمر داشت.
ار میانههای دهه 40 و با پررنگتر شدن رشته گرافیک و استقلال آن و همچنین ساخت چند فیلم مهم از جمله «گاو» و «قیصر» طراحی پوستر در ایران وارد مرحله جدیدی شد. فرشید مثقالی با طراحی پوستر برای فیلمهای «گاو» و «پستچی» (داریوش مهرجویی)، «دار» (رضا علامهزاده) و «شازده احتجاب» (بهمن فرمانآرا) از هنرمندان شاخص این دوره بود.
ابراهیم حقیقی از دیگر گرافیستهای فعال در این حوزه است. حضور حقیقی در «سینمای آزاد» او را به طراحی پوستر برای فیلمهای مختلف سوق داد. او برای فیلمهای «گردش در یک روز خوش آفتابی» (حسن بنی هاشمی)، «انتظار» (امیرنادری) و «هفتتیرهای چوبی» (شاپور قریب) پوستر طراحی کرد.
پس از آغاز جنگ و آغاز دهه 60 نسل جدیدی از طراحان پوستر کارشان را آغاز کردند. در این دوره معمولا برای دو سلیقه خاص سینمادوستان، دو نوع پوستر تجاری و هنری برای فیلمها طراحی میشد که محل مناقشه بود و این رویه چند سال بعد منسوخ شد. از نیمه دوم دهه 60 که سینمای ایران با فیلم «دونده» به دنیا معرفی شد طراحی پوستر به زبان انگلیسی در دستور کار طراحان قرار گرفت.
محمدعلی باطنی و محمدعلی حدت از نامآوران این عرصه بودند که طراحی پوسترهای بسیاری برای سینمای ایران تا نیمههای دهه 70 به نام آنها ثبت شده است. اکران دوم «رضا موتوری» (مسعود کیمیایی)، «فرار از تله» (جلال مقدم)، «دونده» (امیر نادری)، «ترنج» (محمدرضا اعلامی) و «گنج» (محمدعلی سجادی) از آثار مهم حدت هستند.
آیدین آغداشلو نیز با نگاهی نو به طراحی پوستر، فضای جدیدی را به وجود آورد. از آثار مهم او پوستر فیلمهای «حاجی واشنگتن» (علی حاتمی)، «کفشهای میرزانوروز» (محمد متوسلانی)، «تیغ و ابریشم» (مسعود کیمیایی) و «هبوط» (احمدرضا احمدی) است.
در دهه 60 پوسترها ستارهمحور نبودند و بیشتر به مضمون فیلم اشاره داشتند. در دهه 70 این موضوع کمرنگتر شد و در دهه 80 کاملا از بین رفت. با کم شدن علاقه مردم به دیدن فیلم در سینماها و عوامل دیگر، پوسترهایی که در این دهه طراحی شدند به سمت ستارهها متمایل بودند و چهره آنها بخش بزرگی از پوستر را اشغال میکرد.
ورود ابزار و امکانات فنی و پدیدهای به اسم فوتوشاپ طراحی پوستر را در سالهای اخیر کاملا تغییر داده است.
غریبپور در ادامه به وضعیت این هنر در کشور اشاره میکند و میگوید: متأسفانه هر چه جلوتر رفتیم به تعداد ژانرهایی که به فضای طراحی پوستر وارد شد، اضافه شد و کیفیت هنری آثار پایین آمد. فراگیر شدن این هنر جنبههای مثبت و منفی زیادی داشت. از جمله جنبههای منفی آن این بود که از کنترل خارج شد و نتوانست مسیر مشخص خود را طی کند.
او معتقد است: این هنر در ایران حمایت عام نداشته و پس از یک مقطع خاص دیگر دیده نشد. فکر میکنم اگر بخش تجاری دوباره راه بیفتد و بخش فرهنگی هم در کنار آن باشد، بتوان با نگاه دوبارهای به این هنر به شکوفا شدنش کمک کرد.
زمانی پوسترها مهمترین وسیله تبلیغاتی برای سینما بودند اما حالا به حدی مهجور شدهاند که دیگر کسی آنها را نمیبیند و با دیدنشان برای دیدن یک فیلم و رفتن به سینما ترغیب نمیشود.
در این گزارش از کتاب "صدسال اعلان و پوستر سینمای ایران " نوشته مسعود مهرابی استفاده شده است.
گزارش: سمیرا زالپور خبرنگار ایسنا
انتهای پیام
نظرات