علی فتحاللهزاده تکیه زدن بر کرسی ریاست فدراسیون فوتبال را یکی از آرزوهای فوتبالیاش عنوان کرد و گفت: دوست دارم تجربیات چندین سالهام را در فدراسیون به کار بگیرم و کاری کنم که تیم ملی نه تنها راحت به جام جهانی صعود کند که بتواند از مرحله گروهی این رقابت بزرگ هم به مراحل بالاتر برود.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، مدیرعامل باشگاه استقلال، یکشنبه شب میزبان تصویربرداران یک شبکه تلویزیونی بود تا با آنها درباره کودکی و نوجوانیاش، ورودش به فوتبال، تحصیلات و کتابهایش و در نهایت درباره آنچه تاکنون از او در جایی نشنیدهاید صحبت کند.
علی فتحاللهزاده در این برنامه از خاطرات کودکیاش و از دیدارش با مرحوم شهریار، شاعر بلند آوازه ایران گفت. او حتی برای آن که نشان دهد هنوز روحیه جوانی یا به قول خودش "کودکی" را حفظ کرده است، برابر دوربین روپایی زد و سعی کرد توپ را به اصطلاح فوتبالیستها پله کند!
هرچند پس از این کار با خنده گفت که 10 روپایی کافی است چون اگر بیشتر شود، بازیکنان نگران میشوند که نکند برایشان رقیبی پیدا شده است.
خبرنگار ایسنا در چنین فضایی با مدیرعامل آبیها گفتگوی متفاوتی انجام داده که حاصلش را در ادامه میخوانید:
* در این مدتی که در فوتبال حضور داشتهاید چه خاطرات تلخ و شیرینی در خاطرهتان مانده است؟
خاطرات خیلی زیاد است که اگر بخواهیم همه آنها را بیان کنیم از حوصله بحث خارج میشود اما اگر بخواهم بهترین خاطراتم را بگویم میتوانم به شرفیاب شدن به عتبات عالیات و مکه مکرمه اشاره کنم. ما جزو اولین دستههایی بودیم که پس از باز شدن راه، سعادت پیدا کردیم برای زیارت امام حسین (ع) و امام علی (ع) به عراق برویم. همچنین قهرمانی در جام حذفی و لیگ برتر و قهرمانی در رشتههای دیگر مثل کشتی، اسکی، تیراندازی و سایر رشتهها، نایب قهرمانی با استقلال در آسیا، ساخت کمپ مرحوم حجازی و همین اخیرا هم اختصاص مجموعه ورزشی شهید کشوری به استقلال جزو خاطرات بسیار خوب من بوده است. از خاطرات تلخ هم میتوانم به از دست دادن ناصر حجازی اشاره کنم. درگذشت حجازی خیلی دردناک بود. او را خیلی زود از دست دادیم. البته اینها که میگویم همه فوتبالی است.
* در مدتی که در استقلال بودید با آدمهای زیادی کار کردید. یکی از این آدمها ناصر حجازی بود که رفتار و منشش زبانزد خاص و عام است. از آدمهایی مانند او و از جنس او بگویید.
ناصر خان را میشود به عنوان یک آدم خاص توصیف کرد. آدمهای خوب زیادی داشتهایم اما ناصرخان رفتارهای منحصر به فردی داشت. بیشترین موردی که من را وادار کرده بود که هر وقت به استقلال میآمدم از ناصر خان دعوت به همکاری میکردم روراستی و صداقت او بود. وقتی ناصرخان با شما دعوا میکرد میدانستید که آن روز با شما خوب نیست. اگر روزی هم دعوا نمیکرد میدانستید که او آن روز با شما رفیق است. اما بعضی آدمها هستند که نمیدانید چه زمانی با شما دوست و چه زمانی دشمن هستند. ناصرخان یک رو داشت. دوم اینکه خیلی استقلالی بود و به کارش تعصب داشت یعنی حتی زمانهایی که من نمیتوانستم به او بگویم پول کافی نداریم او خودش قناعت میکرد. مثلا زمانی میشد که به او میگفتم فلان بازیکن پول زیادی میخواهد و او میگفت رهایش کن چون آنقدر نمیارزد؛ در حالی که اکنون خیلی از مربیها میگویند آن بازیکن را به هر قیمتی که شده بیاور.
* متاسفانه خیلی از مردم نگاه منفی به فوتبالیستها دارند و همه آنها را میلیاردرهای بیدغدغه و بیدرد میدانند. شاید دلیل این امر شایعات و حاشیههایی است که هر از گاهی اطراف فوتبالیستها بروز و شیوع پیدا میکند. در این باره صحبت کنید و از بازیکنان و مربیانی بگویید که خوب هستند و از دایره تهمتهایی که به فوتبالیستها زده میشود خارجند.
خود من با مربیان استقلالی زیادی کار کردهام. قلعهنویی، پورحیدری، مرحوم حجازی، حاجیلو، ورمزیار، زرینچه، مظلومی و... که اینها همه خوب هستند. هر کدام از اینها خصوصیات خاص خودشان را دارند و شاید از شانس خوب من بوده که همیشه با مربیان خوب کار کردهام. باید قدر اینها را بدانیم. نباید طوری شود که اگر فردا خدای ناکرده اتفاقی برای اینها افتاد تازه آن وقت از ایشان تعریف و تمجید کنیم. من هر وقت که به استقلال آمدهام سعی کردهام حرمت آقای پورحیدری را به عنوان یک بزرگتر حفظ کنم و از او در تیم بهره ببرم. او برکت تیم ماست. همین طور امسال که میبینید امثال دینمحمدی، ستار همدانی، شاهرخ بیانی، فنونیزاده و سایرین در کنار تیم هستند. اینها را چون استقلالی هستند و آدمهای خوبی هستند را کنار تیم جمع کردهایم. همین طور طباطبایی، برومند و تمام کسانی که اسمشان را اکنون به خاطر نمیآورم و به همین دلیل از آنها عذرخواهی میکنم. همه اینها آدمهای بامرام و خوبی هستند که نسبت به خیلی افراد و جاها لوطیمنش هستند. ما باید به اینها احترام بگذاریم و در جوی که 90 درصدشان خوب هستند به آن 10 درصد دیگر نپردازیم. ما کسی را که از 20 ، 19 گرفته فراموش کردهایم و کسی را که نمرهاش 10 است مطرح میکنیم. ما باید به سمت مثبتگرایی پیش برویم. حفظ اینها برای ما باید یک ارزش تلقی شود. اینها سرمایه فوتبال ما هستند و به راحتی به دست نیامدهاند که به راحتی از دستشان بدهیم. امیدوار هستم که جامعه ما به سمت و سویی برود که واقعا از این ورزشکاران و مخصوصا فوتبالیستهایی که مظلوم واقع شدهاند، دلجویی شود. متاسفانه ما کاری کردهایم که تماشاگران هم از فوتبال زده شدهاند. نباید فکر کنیم که اگر تماشاگران از فوتبال زده شوند همگی به دنبال درس و کتاب میروند. خیلیهایشان ممکن است گمراه شوند و به دنبال اعتیاد بروند. خیلی باید حواسمان باشد که وقتی در جامعه کاری میکنیم کل جامعه را نگاه کنیم. باید ایدههای خوب را بیشتر تبلیغ کنیم که رویکرد جوانهایمان هم به سمت خوبی پیش برود.
* شما سالها کار و تلاش کردهاید و در زندگی و کارتان به خیلی جاها رسیدهاید. آیا آرزویی بوده که هنوز به آن نرسیده باشید؟
من حقیقتا هرچه از خدا خواستهام به من داده است. حتی خیلی چیزها را نخواسته بودم و فقط در دلم به آنها فکر کردهام و خدا آنها را به من داده است. بعضی از این چیزها در حد غیر ممکن بوده ولی خدا آن را به من عطا کرده است. گاهی به خدا میگویم که چیزی نمانده که من نداده باشی. یعنی از آنچه لیاقتش را داشتهام خیلی بیشتر دادهای. نکند اینها را به من میدهی که در آخرت دستم خالی باشد؟ لذا همیشه دعایم این است که خدایا به اندازه دلم، درکم و لیاقتم به من بده.
* آرزوی فوتبالی چطور؟
آرزوی فوتبالیام این است که اگر روزی رییس فدراسیون فوتبال شدم تیم ملی به جام جهانی صعود کند و از مرحله اول بالا بیاید. در استقلال آرزوی قهرمانی آسیا را دارم و همچنین آرزوی بزرگ فوتبالیام ساخت یک ورزشگاه بزرگ 50 هزار نفری برای استقلال است که خیلی دوست دارم به این آرزویم برسم. اگر به من فرصت بدهند و کمی با من همکاری کنند و کمی با من با مرام باشند و کمکم کنند این آرزو هم دست یافتنی است.
* برای تحقق این آرزو کاری هم کاری کردهاید؟
ما کمپ ناصر حجازی را ساختیم و مجموعه شهید کشوری را هم که در اختیارگرفتیم. اما آرزویم این است که یک ورزشگاه برای استقلال بسازیم. اخیرا به همراه هیات مدیره چندین جلسه با وزیر راه، جهاد و مراتع و جنگلداری داشتهایم و به تدریج زمین مورد نظر را در اختیار میگیریم و اگر خدا بخواهد به زودی کلنگ ورزشگاه 50 هزار نفری استقلال را به زمین میزنیم.
* زمین مورد نظر شما کجاست؟
قطعه زمین بزرگی بین تهران و کرج در نظر گرفتهایم که اگر خدا بخواهد آنجا را در تملک میگیریم و کار را شروع میکنیم.
* کاملا مشخص است که شما علاقه بسیار زیادی به استقلال دارید. خیلی از طرفداران استقلال همان طور که حجازی را اسطوره فنی تیمشان میدانند، شما را به عنوان یکی از بهترین مدیر استقلال میشناسند. بارها از این تیم رفتهاید و بازگشتهاید. از حستان به استقلال بگویید و اینکه اگر روزی بنا به مصلحتی دیگر مدیر استقلال نبودید و میدانستید که دیگر به این تیم بازنخواهید گشت چه حسی خواهید داشت؟
حقیقت این است که من به رنگ آبی به شدت علاقه دارم و حتی اگر از استقلال هم بروم واقعا از این تیم نرفتهام و حتما کارهایش را پیگیری میکنم و به مدیران آیندهاش کمک میکنم. دوست دارم این برند یک برند شاخص در آسیا و جهان باشد همچنان که دوست دارم پرسپولیس هم به یک برند جهانی تبدیل شود. اعتقادم این است که وقتی استقلال و پرسپولیس قوی باشد هم تیم ملی قویتر است و هم جوانان ما آرامش دارند. این یک واقعیت است بنابراین هیچ گاه برای خودم از استقلال سهمی متصور نبودهام که نبودنم در این تیم من را ناراحت کند. اگر باشم خدمت میکنم و به خاطر علاقهام به این تیم است که به شدت کار میکنم و خستگی نمیشناسم. دوست دارم که این دو تیم قوی باشند چون آسیا دیگر نباید برای ما مهم باشد. ما این توانایی را داریم که در دنیا جزو تیمهای برتر باشیم. کما اینکه بازیکنان ما به صورت فردی به مدارج بالا میرسند پس تیمی هم میتوانیم به موفقیت جهانی برسیم. اگر کمی زیرساختهایمان را توسعه دهیم این امر کاملا میسر است. من به استقلال به عنوان یک عشق نگاه میکنم و در کار کردن برای این باشگاه برای من از خستگی خبری نیست.
* شما چند سال عضو هیات رییسه فدراسیون فوتبال بودید و در کار مدیریت هم تجارب زیادی دارید. اکنون هم از چشماندازتان برای فوتبال ایران سخن گفتید و اینکه تیم ملی ما باید به مراحل بالاتر جام جهانی صعود کند. همچنین گفتید که اگر روزی رییس فدراسیون فوتبال بودید برای این کارها برنامهریزی میکنید.
در دور آینده انتخابات فدراسیون کاندیدای ریاست خواهم شد. ما سعی میکنیم که امسال استقلال را به قهرمانی برسانیم و اگر خدا بخواهد به مراحل بالاتر لیگ قهرمانان آسیا هم برسیم. من دوست دارم که حداقل یک دوره رییس فدراسیون فوتبال باشم و تجربه چندین ساله خود را که در استقلال به دست آوردهام در طبق اخلاص برای فوتبال کشورم خرج کنم. پس از آن هم بازنشسته شوم و به کار پژوهش بپردازم تا جوانها راه ما را ادامه دهند. فکر میکنم میتوانم این کار را انجام دهم. به جرات میتوانم بگویم که رفتن به جام جهانی دغدغه فدراسیونی که من رییسش باشم نخواهد بود. کسی که واقعا فکر میکند باید به زور به جام جهانی برویم اصلا نباید کاندیدای ریاست فدراسیون شود چون این کار ظلم به فوتبال است. ما باید خیلی راحت به جام جهانی برویم چون پتانسیل فوتبال ما خیلی بالاتر از این حرفهاست. من برای مرحله دوم برنامهریزی میکنم یعنی تیم ملی ما باید حداقل به دور دوم جام جهانی صعود کند. این حق مردم کشور ماست. اگر یک روز زنده بودم و به این مقام رسیدم خواهید دید که به حول و قوه الهی این کار را عملی میکنم.
* شما در مواقع مختلف مدیرعامل استقلال شدید ولی هر زمان که در این باشگاه حضور پیدا کردید، برنامههای چند سالهای برای آن طراحی کردهاید. همین امسال هم با علم به اینکه ممکن است سال آینده در استقلال نباشید برنامههایی برای باشگاه دارید. چند درصد از مدیریتهای فوتبال ایران را این گونه میبینید.
متاسفانه کمتر مدیری طرز تفکر من را دارد. مثلا کسی مثل امیر عابدینی چنین تفکری دارد و چند مدیر دیگر هم این گونه فکر میکنند اما تعدادشان خیلی زیاد نیست. مثلا اگر من به جای کسی میآمدم که زمینی برای استقلال گرفته بود روی آن کار میکردم و میساختمش اما خیلیها این طور فکر نکردند. مثلا زمین کمپ حجازی را 15 سال پیش گرفتم اما همین طور باقی ماند و تا جایی پیش رفت که نزدیک بود آن را از ما پس بگیرند. در کل ورزش ما این شیوه را کمتر میبینم و به همین دلیل است که در پیشرفتمان سرعت نداریم و خیلی وقتها ساکن میمانیم. وقتی مدیری میآید کارهای مدیر قبلی را کنار میگذارد و دوباره از صفر شروع میکند در حالی که فوتبال مانند مسابقه دوی امدادی است که مدیران باید چوب امدادی را با خود حمل کنند و به نفر بعد تحویل دهند و نفر بعد هم به همین صورت تا خط پایان پیش میرود. اگر این تفکر در فوتبال ما نهادینه شود فوتبال ما به سرعت پیشرفت میکند.
* شاید دلیل این رفتار شما این باشد که بر خلاف خیلی از مدیران فوتبال ما به مدیریت به عنوان یک مقوله علمی نگاه میکنید.
اگر به 10 – 12 سال پیش نگاه کنید میبینید که در دهه گذشته تیمهای ژاپنی و چینی زنگ تفریح ما بودند. اگر به تاریخ نگاه کنید ما فکر میکردیم که به ژاپن و چین چند گل بزنیم اما در این دهه تحولی در فوتبال ژاپن به وجود آمد که آنها دیگر خودشان را آسیایی نمیدانند و یک مرحله فراتر رفتهاند. دلیل این مسئله این است که آنها علمی کار کردهاند. علم و ورزش لازم و ملزوم هم هستند. مثلا میبینید که در فوتبال تجربه شده است جایی که پولدار است الزاما موفق نیست و باشگاهی هم هست که پول ندارد اما موفق است. در کار هم پول نیاز است، هم مدیریت و هم علم. اگر اینها با هم باشند نتیجه میگیریم. فوتبال ما در حال پیشرفت است اما از نظر کمبود زیرساختها در جا میزنیم. تمرین یکی از مولفههای تاثیرگذار در نتیجه است. در تمرین 50 درصد جلو میافتید. اگر مدیریت 20 درصد، سرمربی 20 درصد و سایر امکانات 10 درصد در نتیجهگیری تاثیر داشته باشد، زیرساخت به تنهایی 50 درصد تاثیر دارد. ما از این 50 درصد بیبهرهایم. حدود 14 سال پیش که با جوبیلو ایواتا در فینال لیگ قهرمانان آسیا بازی میکردیم، در ژاپن با وجود کمبود زمین در آن مقطع دو زمین بازی و 14 زمین تمرین داشتند. ما در آن زمان زمین تمرین نداشتیم و استقلال مجبور شده بود روی سکوهای سازمان آب تمرین کند. آنها آن امکانات را گذاشتند، علم را هم چاشنیاش کردند و پیشرفت کردند. حالا اگر ما به زیرساختهایمان کمی توجه کنیم، در آیندهای نزدیک باز هم ژاپنیها باید به دنبال ما بدوند چون آنها به هیچ وجه تکنیک ما را ندارند. درست است که بخشی از فوتبال به تمرین خوب مربوط است اما بخش عمدهای از آن ذاتی است. بازیکنان ما مانند برزیلیها ذاتا فنی هستند.
* در چند وقت اخیر بحث میزبانی احتمالی ایران از جام ملتهای آسیا مطرح شده است. با توجه به مشکلی که ما در زیرساختهایمان داریم فکر میکنید این میزبانی قابل تصور باشد؟
من موافق میزبانی هستم. درست است که زیرساختهای خوبی نداریم اما زیرساختهای فعلیمان آنقدر هست که بتوانیم میزبانی جام ملتهای آسیا را بگیریم. کشورهای دیگری که میزبان میشوند مگر چند بازی در روز برگزار میکنند؟ ما زیرساختهای لازم را برای میزبانی داریم. ما علاوه بر ورزشگاه آزادی چند ورزشگاه خوب در تبریز، مشهد و اهواز داریم و یک ورزشگاه خیلی خوب هم در اصفهان در حال ساخت است. یعنی اکنون 4 یا 5 ورزشکار خوب داریم که میشود در آنها جام ملتهای آسیا را برگزار کرد. ولی برای کل فوتبال کشورمان با کمبود زیرساخت مواجهیم. مثلا باشگاه استقلال که حتما نباید یک ورزشگاه آزادی داشته باشد. اصلا یک ورزشگاهی مثل یادگار امام هم نمیخواهد. فکر میکنم استقلال و پرسپولیس یک ورزشگاه 40 – 50 هزار نفری هم برایشان کفایت میکند. حتی اگر آن را هم نداشته باشند، 3 – 4 کمپ خوب و زمین خوب برای تمرین هم نداریم. کل 18 تیم لیگ برتر مجموعا 18 زمین خوب برای تمرین ندارند. اینها عقبماندگی فوتبال ماست که باید ساماندهی شود.
* در فوتبال اروپا تیمها وقتی میخواهند به لیگهای بالاتر صعود کنند باید از یک حداقل استانداردی برخوردار باشند. فوتبال ما کی به جایی میرسد که چنین استاندارد و تعرفهای برای حضور تیمها در لیگ برتر تعیین شود؟
تا زمانی که حق فوتبال را به او برنگردانیم هیچ چیز سر جایش نخواهد بود. با کمال احترام به تلویزیون باید بگویم که ما به یک معضل اشاره میکنیم. تا زمانی که صداوسیما نمیتواند حق فوتبال از رایت تلویزیونی را پرداخت کند ما دچار این نقصان هستیم و این شوخی نیست. در تمام دنیا حداقل 50 درصد درآمد باشگاهها از رایت تلویزیونی است. به این ترتیب ما ناگهان نیمی از بودجه تیممان را از دست میدهیم و تلویزیون هم به خاطر اینکه اصلا احتیاجی به تعامل ندارد - چون همه چیز در اختیارش است –حاضر نیست غذایش را با ما تقسیم کند، ما مثل بچهای میمانیم که مادرش غذای خوبی را درست کرده و به او داده و او هم در خیابان میرود و آن وقت یک آدم بزرگتر غذایش را میگیرد و میخورد. بچه هم زورش نمیرسد که غذایش را پس بگیرد. دست آخر هم چند دانه از برنج را به خود او میدهد و سرش منت هم میگذارد. انحصاری بودن پخش تلویزیونی برای صداوسیما این سازمان را از تعامل با باشگاهها بینیاز کرده است. خودش میخورد و هر چقدر اضافه بود میاندازد جلوی ما و این خوب نیست. این درآمد، حق فوتبال است. حالا مجلس میخواهد بودجه بگذارد، دولت میخواهد این کار را بکند یا هر کس دیگر این حق ماست که باید جلوی از بین رفتنش را بگیریم. تا وقتی که این حق ادا نشود فوتبال ما مریض است. مثلا در اروپا وقتی میگویند بودجه یک تیم باید یک میلیون دلار باشد، مسئولان آن باشگاه میدانند که یک میلیون دیگر هم از طریق حق تلویزیونی دریافت میکنند اما اینجا ما فقط هزینه میکنیم.
* تیمهای بزرگ دنیا مانند رئال مادرید برای خود شبکه تلویزیونی دارند. آیا استقلال به دنبال ایجاد چنین امکانی برای پخش بازیها و از انحصار درآوردن این مسئله از دست صداوسیما نیست؟
چرا ما بارها این حرف را زدهایم. من خیلی وقتها حرفی را میزنم و خیلیها من را میکوبند. اما سالها بعد میفهمند که حرف من درست بوده است. اگر یادتان باشد من دو، سه سال پیش گفته بودم که حاضرم یک شبکه لیگ برتر تاسیس کنم و برایش هم حاضر بودم سالی 200 میلیارد تومان بدهم. پول کمی نیست. یک شبکه خصوصی لیگ برتر به من بدهند و من این پول را میدهم. هیچ کار سیاسی هم نمیکنم. میتوانند کار من را کاملا زیر نظر بگیرند ولی متاسفانه مشکلات ما زیاد است و اجازه چنین کاری را به ما نمیدهند. من هم از بس این حرفها را زدهام خسته شدهام.
* شما در طول فعالیتتان با روسای فدراسیونها و سازمانهای تربیت بدنی مختلفی کار کردهاید. اگر بخواهید آنها را مورد ارزیابی کلی قرار دهید چه میگویید؟
هر کدام از اینها خصلتها و نقاط ضعف و قوت خود را داشتند. در مجموع میشود گفت که هیچ کدام آنها فرصت کافی نداشتند. اگر هر کدامشان به جای 4 سال 8 سال میماندند پیشرفتهای محسوسی میداشتیم. مثلا اکنون رابطه ما و وزیر ورزش تازه دارد گرم میشود و یکدیگر را میشناسیم تا این کار صورت بگیرد و بخواهیم یک کار بزرگ انجام دهیم وقتمان تمام میشود و این مسئله به جامعه ورزش ضرر میزند.
* از ابتدای فصل انتقادهای زیادی به استقلال و شما وارد شد مبنی بر اینکه بودجه خیلی زیادی برای استقلال خرج کردهاید. کمی درباره هزینه امسال تیمتان شفافسازی کنید.
در جلسهای که با وزیر ورزش داشتیم یکی از دوستان گفت نمیشود که همه امکانات در اختیار استقلال و پرسپولیس باشد. من به او گفتم وقتی شما که در راس کار هستید چنین حرفی میزنید دیگر از عامه مردم چه انتظاری میتوانیم داشته باشیم. از او پرسیدم که چقدر برای استقلال و پرسپولیس حق قائل است و اگر مثلا به اندازه سپاهان خرج کنیم خوب است؟ او گفت که بله خوب است و من گفتم که حداقل امسال 30 درصد کمتر از سپاهان خرج کردهایم. هر کسی هم که میگوید ادعای من کذب است برایش ثابت میکنم کما اینکه چهار سال پیش گفتم که سپاهان 17 میلیارد تومان خرج کرده است. همان زمان خیلیها تکذیب کردند اما آخر فصل رییس هیات مدیره این باشگاه تایید کرد که بودجه آن سال باشگاهش کمی بیشتر از 17 میلیارد تومان بوده است. اکنون هم از خیلی از تیمهای شهرستانی و نه همه آنها کمتر خرج کردهایم. دو، سه تیم شهرستانی داریم که بودجه 22 میلیارد تومانی دارند و بودجه امسال ما 17.5 میلیارد است که از این مقدار نیمی را باید خودمان تامین کنیم و نیم دیگر را وزارت ورزش. یعنی ما مظلومترین تیم هستیم. حداقل استقلال این گونه است. چون پرسپولیس با آمدن رویانیان خدا را شکر وضع مالی خوبی دارد و از این بابت نگرانی ندارد. به قول آقای رویانیان ایشان خیلی قرض کرده و آنهایی که به او قرض دادهاند خیلی پولدار بودهاند. من اگر به جای آقای رویانیان بودم حتما به فتحاللهزاده قرض میدادم.
انتهای پیام
نظرات