اعضای هیأتعلمی، پژوهشگران و دانشآموختگان دانشگاههای خوزستان در بیانیه پایانی همایش "بررسی پیامدهای انتقال آب کارون" با اشاره به تغییر اقلیم و پدیدهی ریزگردها ضمن تأکید بر لزوم تجدیدنظر اساسی در طرحهای انتقال آب، از دولت و وزارت نیرو خواستار مصوبه صریح شورای عالی آب مبنی برعدم تعریف و اجرای طرحهای انتقال آب از سرشاخههای کارون و مختومهشدن پروندهی انتقال آب از این رودخانه شدند.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه خوزستان، متن بیانیه پایانی همایش "بررسی پیامدهای انتقال آب کارون" که 10 خردادماه در دانشگاه شهید چمران اهواز برگزار شد و قرار است به امضای 2 هزار نفر از اعضای هیأتعلمی دانشگاههای استان برسد، به شرح زیر است:
«بسمهتعالی
مشکلات منابع آب در ایران، به مرزهای خطرناک و بحرانی نزدیک شده است. استحصال بیش از 85 درصد از منابع قابل بهرهبرداری، خشکی دریاچهها و تالابها و نشست دشتهای حاصلخیز، تنها گوشهای از بلایای توسعهی ناپایدار و سازه محور است که آیندهی کشور را تهدید میکند. غلبهی رویکردهای سازهای در مدیریت آب، نهتنها منجر به تخریب توان بومشناختی ایران شده، بلکه خسارات بزرگتر و نگرانکنندهتری به وحدت ملّی، همبستگی و انسجام اقوام ساکن در فلات ایران زده است؛ خساراتی که بنیانهای یکی از کهنترین تمدنهای بشری را به مخاطرهی جدی انداخته است. علیرغم این مخاطرات بزرگ و بسیار مهم، متأسفانه تداوم حاکمیت مخرب سازهای، موجب مطرحشدن مجدد طرحهای انتقال آب به فلات مرکزی ایران - معروف به طرح بهشت آباد - و اجرای آیین شروع به این کار توسط ریاست محترم جمهوری شده است. این در حالی است که ایشان در اولین سفر استانی خود به مردم خوزستان وعده داده بودند که انتقال آب غیرشرب از سرشاخههای رودخانههای خوزستان دیگر انجام نخواهد شد.
آغاز پروژهی جنجالی، غیر کارشناسی و غیراقتصادی "بهشتآباد" علیرغم تمامی وعدههای دولتمردان، نگرانی جدی مردم صبور و رنجکشیدهی خوزستان را به دنبال داشته است. این مسأله، سبب شد که متخصصان و دانشگاهیان خوزستان با راهبری شورای صنفی استادان دانشگاه شهید چمران اهواز، پیامدهای انتقال آب کارون را در همایشی علمی، بررسی و نکات مهم آن را در قالب این بیانیه برای آگاهی عمومی، اعلام نمایند.
1. ما اعضای هیأتعلمی دانشگاهها، پژوهشگران، دانشآموختگان، کارشناسان و همگی حضار شرکتکننده در این همایش، نهتنها مخالفت خود را با هرگونه اجرای طرحهای انتقال آب بینحوضهای از سرشاخههای رودخانهها، بدون انجام دادن مطالعات فنی، اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی و بدون در نظر گرفتن حقوق شرعی و قانونی مصرفکنندگان پاییندست و طرح جامع توسعهی پایدار استان خوزستان، اعلام میداریم؛ بلکه با تکیهبر مستندات علمی، اعتقادداریم با توجه به تغییر اقلیم و تداوم پدیدهی ریزگردها، میباید در همه طرحهای انتقال آبی که در طول چهل سال گذشته انجامشده، تجدیدنظر اساسی به عمل آید و با حذف صنایع و کشتهای آببر در فلات مرکزی ایران، زمینهی تأمین آب شرب و بهداشتی سالم برای استانهای چهارمحال و بختیاری، خوزستان، اصفهان، یزد و کرمان و همچنین تأمین رطوبت خاک استان خوزستان که بهشدت در معرض تغییر اقلیم است، فراهم گردد. در این راستا لازم است دولت محترم و وزارت نیرو با مصوبهای در شورای عالی آب بهصراحت در مورد عدم تعریف و اجرای طرحهای انتقال آب از این رودخانهها به مردم اطمینان دهند و پروندهی انتقال آب از این رودخانهها را برای همیشه، مختومه نمایند.
2. شایسته است، مناطق مرکزی ایران برای دستیابی به توسعهی پایدار، کمبود نیازهای آبی خود را از طریق انجام دادن کارهایی همچون مدیریت تقاضا، بالا بردن بازده مصرف آب در بخشهای مختلف، استفادهی مجدد از آبهای بازیافتی در بخشهای صنعت و کشاورزی، جلوگیری از کشت محصولات با آببری بالا، توسعهی کشتهای گلخانهای و اجرای اقدامات آبخیزداری و آبخوانداری تأمین نمایند. ذکر این نکته، ضروری است که پرمصرفترین محصولات کشاورزی، نظیر پسته و برنج و نیز آب برترین صنایع، نظیر صنایع اولیه فلزی، بدون در نظر گرفتن مسألهی کمبود آب در این مناطق، تنها با استدلال صادرات خوب در مورد پسته و نزدیکی به معادن در مورد فلزات، در محدودهی فلات مرکزی ایران ایجادشدهاند. این در حالی است که در همهی نقاط دنیا، این صنایع پرمصرف معمولاً در کنار دریا و اقیانوس ساختهشدهاند و تا حد ممکن، از آب شیرین برای آنها استفاده نمیشود.
3. با توجه به اتمام کار تونل سوم کوهرنگ و انتقال سالیانه 250 میلیون مترمکعب آب از سرشاخههای کارون به زایندهرود و انتقال 98 میلیون مترمکعب از زایندهرود به استان یزد (در طرح جدید) که مشکل کمبود آب استان اصفهان را برای همیشه مرتفع خواهد کرد، لذا با عنایت به این نکته و با لحاظ نامهی شماره 47603/94 مورخ 12/10/1394 سازمان حفاظت محیطزیست کشور به مدیرکل محترم آب و آبفای وزارت نیرو، انتقال آب جدید از محل "بهشتآباد" به اصفهان فاقد توجیه علمی است.
4. مقدار انتقال آب در نظر گرفتهشده برای استانهای یزد و کرمان بسیار بیشتر از کمبود آب موردنیاز این استانها در نظر گرفتهشده و درصورتیکه هدف، صرفاً تأمین آب شرب این مناطق باشد، با اطمینان میتوان مقدار انتقال آب از کارون به این استانها را کمتر از 250 میلیون مترمکعب برآورد نمود. (کل آب شرب و بهداشتی موردنیاز برای جمعیت چهار میلیونی هر 2 استان بر مبنای استاندارد جهانی، سرانه 150 لیتر در روز برای هر نفر، حدود 220 میلیون مترمکعب در سال است). لذا باملاحظهی مسائل زیستمحیطی و مصارف استانهای خوزستان و چهارمحال و بختیاری و مصوبهی شورای عالی آب، حتی انتقال این حجم از آب، فاقد توجیه است و اکیداً توصیه میشود که از راهحلهای جایگزین یادشده در بند 2 استفاده گردد.
5. درحالیکه دولت درصدد حل مشکل آب شرب و بهداشتی سالهای آیندهی استانهای فلات مرکزی از طریق انتقال آب از سرشاخههای کارون است، مردم بخشهای زیادی از استانهای خوزستان و چهارمحال و بختیاری بهعنوان استانهای اصلی حوزهی کارون، سالیان درازی است که از کمبود یا نبود آب سالم، رنج میبرند و شهرهای بزرگی همچون اهواز، آبادان و خرمشهر، آب شرب را بهصورت بشکهای خریداری میکنند. لذا از دولت محترم انتظار میرود، مطابق وعدهی رئیسجمهور محترم، در درجهی اول، مشکل آب شرب و بهداشتی مردم این مناطق را موردتوجه قرار دهند و اعتبارات لازم برای رفع مشکل آب شرب و بهداشتی این استانها را تأمین کنند. ذکر این نکته، ضروری است که اعتبارات لازم برای تأمین آب شرب باکیفیت برای این شهرها بهمراتب، کمتر از اعتبار سرسامآور پروژهی "بهشتآباد" است. پروژهای که گفته میشود علیرغم نصف شدن میزان آب قابلانتقال در طرح جدید، از حجم سد و سازههای آن چیزی کاسته نشده و این مسألهای است که ابهامزدایی از آن، بسیار ضروری به نظر میرسد.
6. کم شدن آورد آب در رودخانههای کارون بزرگ و کرخه، سبب به خطر افتادن کیفیت آب رودخانهی کارون، خشک شدن تالابهای مهمی همچون تالاب هورالعظیم، از بین رفتن نخلستانهای اطراف شهرهای آبادان و خرمشهر بهواسطه پیشروی آب دریا و شدت گرفتن و دائمی شدن پدیده ریزگردها شده است. این معضلات، زندگی نزدیک به 5 میلیون انسان را در خوزستان، شدیداً تحت تأثیر قرار میدهد و بقای آینده خوزستان را تهدید مینماید. یکی از روشهای کاهش آثار زیانبار این معضل ملی، تأمین حقآبه زیستمحیطی برای این رودخانهها و عدم برداشت جدید از سرشاخهها میباشد.
7. سال 1390 در شرایطی مانند امروز، علیرغم نظر همهی کارشناسان، سد گتوند توسط وزارت نیرو آبگیری شد؛ سدی که در ابتدا افتخار ملی بهحساب میآمد، اما اکنون میتوان آن را نمادی از یک فاجعهی ملی دانست که تفکر سازهمحور بر پیکرهی منابع بسیار کم آب شیرین ایران وارد کرده است. وجود بیش از 9 میلیون تن نمک در آب ذخیرهشده در پشت سد، بهسان یک بمب ساعتی، آیندهی جلگهی خوزستان را تهدید میکند. لذا ضروریتر از هر طرح انتقال آبی، تسریع در تأمین اعتبار و شروع عملیات علاجبخشی این سد است. اهمیت این موضوع، زمانی بیشتر میشود که بدانیم در صورت اجرایی شدن طرحهای انتقال و کم شدن آورد آب کارون، بر شوری آب، بیشازپیش افزوده خواهد شد.
8. کیفیت آب رودخانههای کشور و خوزستان به دلیل ورود پسابهای مختلف درخطر جدی قرارگرفته است؛ لذا توجه به مسائل زیستمحیطی رودخانهها و احداث و نوسازی تصفیهخانههای فاضلابهای کشاورزی و صنعتی از مهمترین ضروریات حوزه منابع آب کشور و کارون بزرگ میباشد.
9. با توجه به پیچیدگی مسائل و مشکلات آب در کشور، ایجاد وزارت آب و منابع طبیعی برای تصمیمگیری در تمامی امور آب، حوضههای آبخیز و محیطزیست و ایجاد مدیریت یکپارچه بر حوضهی آبریز رودخانهها پیشنهاد میگردد.
10. دانشگاهیان و متخصصان حوزههای مختلف مرتبط با آب استان خوزستان، رسماً اعلام میدارند حاضر هستند در هر مکان و زمانی که دولت محترم و یا وزارت نیرو صلاح بدانند در مناظرهای کاملاً علمی و کارشناسی که با حضور سایر متخصصان و در پیشگاه مردم شریف ایران انجام شود، حضور یابند و مدارک و مستندات علمی خود را در خصوص غیرضروری، غیر کارشناسانه و غیراقتصادی بودن طرح " بهشتآباد" بیان کنند و قضاوت را در این خصوص به مردم شریف ایران واگذار نمایند.»
انتهای پیام
نظرات