آخرین ماه بهار امسال، در حالی سپری میشود که طبق آمار رسمی حدود 100 نمایش در سالنهای حرفهای، نیمهحرفهای، خصوصی، سینما تئاترها و فرهنگسراها اجرا میشوند و این سوال مطرح است که چه تعداد از این نمایشها، شوق و رغبت تئاتر رفتن را در مردم و حتی تماشاگران حرفهای تئاتر ایجاد میکنند؟
به گزارش خبرنگار تئاتر ایسنا، در چند وقت اخیر برخی مدیران بارها در صحبتهای خود اشاره کردهاند که در تهران روزانه 100 نمایش به صحنه میرود و از این رقم به عنوان آماری که نشاندهندهی پویایی تئاتر است یاد میکنند اما اگر سری به همهی 100 سالن تئاتری که این روزها تئاتر به صحنه میبرند، بزنیم با حکایت دیگری روبرو میشویم.
شاهد این ادعا، نمایشی بود که در واپسین روزها اجرا در یک تماشاخانه خصوصی به صورت همت عالی روی صحنه رفت تا شاید از این طریق در روزهای پایانی اجرایش، شاهد حضور مخاطب باشد.
البته شاید دلیل استقبال نکردن مخاطب از برخی تئاترها را بتوان به دوری سالن اجرا از مرکز شهری که تماشاگران همیشگی تئاتر به آن عادت کردهاند یا شهرت نداشتن عوامل اجرایی کار مرتبط دانست.
در عین حال برخی نمایشها که عنوان پرفروش را هم به خود گرفتهاند و در سالنهای مطرحی هم به صحنه رفتهاند، اگر لیست بلیت فروشی آنها را ببینیم،متوجه میشوید برخی از آنها بیش از نصفی از مخاطبهایشان، بلیت مهمان داشتند!
باید تماشاگر تربیت کنیم
در این باره میکائیل شهرستانی که مدتی است در سالنهای خصوصی با گروههای دانشجویی خود، نمایش اجرا میکند، دربارهی کم بودن مخاطبان بسیاری از نمایشهایی که اجرا میشوند، بیان کرد: به نظر میرسد فشارهای اقتصادی باعث شده هنر و بویژه تئاتر و سینما در اولویت برنامههای زندگی مردم نباشد و آنها هنر را در سبد فرهنگی خود قرار ندهند.
او در پاسخ به اینکه سینما در چند ماه اخیر شرایط متفاوتی را تجربه کرده است، گفت: البته سینما با استقبال بهتری نسبت به تئاتر روبرو بوده که آن هم شاید بیشتر به دلیل کارهای عامهپسندی باشد که روی پرده به نمایش درمیآیند. در حالی که سبکترین کارها هم در تئاتر، که البته آن را از تئاتر آزاد جدا میکنم، نمیتواند بدون اندیشه باشد. در شرایط فعلی میبینیم که مردم فرصت فکر کردن به غم و غصه را ندارند و با نشستن یک ساعت و نیم یا دو ساعت در یک سالن خنک و آرام میتوانند فیلمی مفرح تماشا کنند در حالی که تئاتر چنین ویژگیای ندارد.
این مدرس ادامه داد: متاسفانه تئاتر دچار عارضهای شده که آگاهانه هم اتفاق افتاده است. این عارضه زمانی پیش آمد که پای افراد غیرفرهنگی و غیرآرتیست به عنوان چهره به تئاتر باز شد. هرچند این زنگ خطر همان ابتدا زده شد و خود من بارها به آن اشاره کردم؛ بنابراین معتقدم امروز تبعات آن اتفاق را به عینه شاهد هستیم.
شهرستانی با تأکید بر اینکه این شرایط باید تغییر کند، خاطرنشان کرد: ما باید علاوه بر هنرپیشه و هنرمند، تماشاگر هم تربیت کنیم چرا که باید برای یادگیری و پرورش ویژگیهای انسانی که آدمی را از روزمرگی دور نگه میدارد، کاری کرد. هنر بویژه تئاتر میتواند انسان را به بسیاری از خصایص انسانی عودت دهد و این فرصت را پیش آورد که در خلوت به آنچه میبینند فکر کند.
او در پایان با اشاره به اینکه شنیده است فشارهایی برای تعطیلی نمایشی که در سالن اصلی تئاترشهر اجرا میشود وارد شده است و نیز با اشاره به برخی مشکلات تئاترشهر از جمله تبدیل پارکینگ به مجتمع تجاری، گفت: یکی از نکات مهم در تئاتر این است که مسئولان باید حمایت لازم را انجام دهند، چرا که ممکن است، تئاتری تماشاگر کمی داشته باشد و دلایل مختلفی را هم میتوان برای آن پیدا کرد، اما این خوب نیست که نمایشی به صحنه برود و بعد قرار باشد با فشار به تعطیلی برسد.
صلابت تئاترشهر نباید از دست میرفت
یک کارگردان و مدرس تئاتر دیگر هم معتقد است: تکثر نمایشها اتفاق خوبی است که در تئاتر ما رخ داده و البته طبیعی است که هر عنصری تا جای خود را پیدا کند زمان ببرد. حتی ممکن است آسیبهایی هم داشته باشد و نباید از این تکثرگرایی در وهله اول، انتظار شکوفایی داشته باشیم.
حسین کیانی هم درباره اجرای نمایش در سالنهای متعدد به خبرنگار ایسنا گفت: اجرای نمایش در سالنهای متعدد شرایط خوبی را برای آینده میتواند ایجاد کند تا حداقل از آن تجمعی که پشت درهای سالنهای دولتی وجود داشته، کاسته شود.
او با اشاره به وضعیت سالنهای دولتی که همواره چشم و چراغ تئاتر بودهاند، ادامه داد: مدیریت تئاتر خواه، ناخواه در بخش خصوصی و دولتی دوگانه شده است. هرچند خیلی نمیتوان از تئاتر خصوصی نام برد، چون به معنای واقعیاش هنوز وجود ندارد بنابراین بیشتر منظورم مدیریت تئاترهای غیردولتی است که در حال حاضر بهتر عمل میکنند و دلیل آن هم شاید عدم وابستگی به بروکراسی باشد.
کیانی اضافه کرد: تئاترشهر، ادارهی سالنها و اجرای نمایشهایی که در آنجا برنامهریزی میشود به نوعی قابل بحث و بررسی است، چون تئاترشهر در شرایطی که یک زمان به قطب تئاتر تبدیل شده بود و بهترین نمایشها در آنجا اجرا میشدند الان با نزول کیفیت اجراها روبرو شده و نمایشهایی به صحنه میروند که شوقی را در مخاطب برنمیانگیزند.
وی با تاکید براینکه باید بررسی شود که دلیل این اتفاق چیست و آیا به شورایی اداره کردن سالنهاست برمیگردد یا انتخاب آثار یا اینکه اصلا دلایل دیگری دخیل هستند،گفت: الان در تهران شاهد تکثر اجرای نمایشها هستیم که البته این تکثرگرایی خوب است و تمرکززدایی از تئاترشهر اتفاق خوبی محسوب میشود، چرا که منجر میشود مخاطبان بیشتر و اقشار مختلفی از جامعه با تئاتر ارتباط برقرار کنند، اما این نباید باعث میشد تئاترشهر صلابت خود را از دست میداد و شاهد نزول اجراها در آن باشیم.
او خاطرنشان کرد: در هر شهر بزرگی محلی به عنوان ویترین تئاتری وجود دارد که بهترین و نمونهترین کارها در آن محل به صحنه میروند. معمولا این گونه مکانها، تئاتر جریانساز و شکلدهندهای را به همراه دارند که حتی در کلاسهای درس و دانشگاه هم میتوان آنها را مثال زد، پس باید تأکید کرد که تئاترشهر محل اجرای نمایشهای دانشجویی و آماتوری نیست. آماتوریسم بلای تئاتر میشود اگر در جای خود به درستی به کار نرود و هیچ اتفاقی بالاتر از این مسئله نمیتواند به تئاتر حرفهای آسیب بزند.
سوء مدیریت در کمبود مخاطب تئاتر دخیل است
علی سرابی هم که این روزها نمایش «خدای کشتار» را با استقبال خوب تماشاگران روی صحنه دارد، گفت: به نظر میرسد برخی سوء مدیریتها در وضعیتی که تعدای از سالنهای تئاتری با تعداد کم مخاطب گرفتار شدهاند دخیل باشد.
این بازیگر و کارگردان بیان کرد: برای اجرای «خدای کشتار»، حدود سه، چهار ماه قبل و پیش از هر اقدامی با مدیریت تئاترشهر تماس گرفتم و پرسیدم که آیا زمان و جایی برای اجرا هست که گفتند تا یک سال و نیم آینده جا ندارند. وقتی من به عنوان کسی که در محیط حرفهای تئاتر کار میکند چنین حرفی شنیدم، از شیوهی مدیریت در این مجموعه تعجب کردم و به این نتیجه رسیدم که مشخص است چرا تئاترشهر اینقدر کم رونق شده و حتی به مرز نابودی رسیده است؛ نابودیای که هم در تعداد مخاطب تئاترشهر است و هم در کلیت بنای آن مجموعه.
سرابی ادامه داد: برای من سوال است که چه برنامهای و برای کدام گروهها در یک سال و نیم آیندهی تئاترشهر تنظیم شده است؛ گروههایی مثل آنچه در این مدت با مخاطب کم اجرا رفته یا برخی که طبق آنچه شنیدهام با خطر تعطیلی پیش از موعد روبرو شدهاند؟
وی افزود: براساس آنچه توضیح دادم مجبور شدم یکی از حرفهایترین گروههای تئاتر را برای اجرای «خدای کشتار» به یک سالن تازه تأسیس ببرم که هیچ امکاناتی ندارد و حتی چند شب قبل یکی از بازیگران به علت گرمای زیاد در پایان شب کارش به بیمارستان رسید، چون ادارهی برق همکاری لازم را نمیکند و مسئولان سالن امکان نصب کولر را ندارند.
کارگردان نمایش «برنارد مرده است» با اشاره به اینکه زمانی از سوی فرهاد مهندسپور این ایده مطرح شده بود که سالنهای تئاترشهر با حضور گروههای حرفهای تئاتر ساماندهی شوند، گفت: اگر چنین اتفاقی افتاده بود تئاترشهر امروز چنین وضعیتی نداشت. این در حالی است که میشنویم تئاترشهر باید برای همه باشد و تمام گروهها باید بتوانند در آن اجرا کنند. این ایده به نظرم بسیار نابخردانه است، چون مگر میشود خاصترین مکان تئاتری در کل ایران برای همهی گروهها قابل استفاده باشد؟ اصلا در کجای دنیا چنین چیزی دیده میشود؟
علی سرابی همچنین اضافه کرد: امسال آخرین سال دولت آقای روحانی است و امیدوارم حمایت بیشتری از تئاتر صورت گیرد، چرا که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میتوانست با حمایت بیشتر و تأسیس سالن، آنها را در اختیار دانشجوها و گروههای غیرحرفهای قرار دهد تا دستکم باعث شوند، شرایطی پیش آید که تئاترشهر هم رونق بگیرد.
انتهای پیام
نظرات