غلامرضا مصباحی مقدم نماینده مردم تهران در سه دوره اخیر مجلس بوده است؛ سالهایی که اصولگرایان در غیاب رقبای خود جریان و صدای غالب پارلمان ایران بودند.
او همچون بسیاری از اصولگرایان شاخص دیگر که عمدتا نمایندگان تهران بودند بعد از تجربه مجلس ششم وارد پارلمان شد و با پایان یافتن ادوار سهگانه تحت تسلط اصولگرایان در مجلس، امکان راهیابی به مجلس دهم را پیدا نکرد و کرسی خود در مجلس را به رقیب واگذار کرد.
این نماینده مجلس نهم در آخرین روزهای نمایندگی خود در گفتوگو با خبرنگار پارلمانی ایسنا به ارزیابی از عملکرد مجلس پرداخت و گفت که مجلس نهم همراهی و همدلی خوبی با دولت یازدهم نشان داده اما برخی بیانصافیها باعث شده صدای اقلیت پرسروصدای مخالف دولت در مجلس به حساب اکثریت مجلس نوشته شود تا جایی که وانمود شد مجلس همچنان یکپارچه پایبند به احمدی نژاد است.
او با اشاره به ظرفیت مدیریتی و سعه صدر بالای علی لاریجانی در دوران ریاست مجلس، در عین حال نقطه ضعف او را میدان دادن به اصلاحطلبان در مجلس اصولگرای نهم دانست تا جایی که به گفته وی اقلیت اندک اصلاحطلب جرات پیدا کردند در فراکسیون به رقابت برای نائب رئیسی مجلس به پردازند و رایی هم وزن رای باهنر به دست آوردند.
مصباحیمقدم در عین حال درباره تاثیر این رویکرد لاریجانی به اصلاحطلبان بر نحوه تعامل با آنان در مجلس دهم نیز خاطرنشان کرد: اتفاقا اصلاحطلبان اهل این جور معامله با رقبا نیستند. آنها اگر بتوانند ریاست را از آقای لاریجانی بگیرند حتما این کار را میکنند و این طور نیست که مماشات آقای لاریجانی با آنها باعث شده باشد ایشان را انتخاب کنند. به همین خاطر است که من می گویم این همه انعطاف از سوی آقای لاریجانی جا نداشت و اصطلاحاً «لیلی به لالای» آنها گذاشتن را مناسب نمی دانم.
او که در دوران ریاست محمدرضا عارف در دانشگاه تهران از سوی وی به عنوان رییس دانشکده الهیات دانشگاه تهران منصوب شده بود، شرایط لاریجانی و عارف برای دستیابی به کرسی ریاست را نزدیک دانست و گفت: اگر بخواهم به فرض نبود نگاه سیاسی و فقط از حیث مدیریتی قضاوت کنم آقای لاریجانی را برای ریاست مجلس ترجیح می دهم و البته شانس ایشان را بیشتر می بینم.
مشروح گفتوگوی ایسنا با غلامرضا مصباحیمقدم را در زیر میخوانید:
-ارزیابی شما از عملکرد و کارنامه مجلس نهم چیست و فکر میکنید میزان رضایت مردم از عملکرد این مجلس چه تاثیری بر نتیجه انتخابات مجلس دهم داشته است؟
من معتقدم انتخابات مجلس دهم هم مثل همه انتخاباتهای گذشته بود و جنبهی واکنش منفی به مجلس نهم نداشت بلکه عوامل دیگری در این انتخابات تاثیرگذار بود.
من مجلس نهم را مجلس قابل قبول و کارآمدی تلقی میکنم. چرا که کارآمدی مجلس را میتوان با خروجی و دستاوردهای آن در بعد قانون گذاری و نظارت ارزیابی کرد.
این مجلس قوانین مهمی را به تصویب رساند که یکی از آنها قانون رفع موانع تولید بود، قانون دیگر دائمی کردن احکام برنامههای توسعه بود و تلاش مجلس این بود که با دولت همراهی کند و این همراهی را در صحنههای مختلف نشان داد.
یکی از این موارد رای اعتماد به وزرای دولت آقای روحانی بود که رویکرد مجلس رویکرد رای حداکثری به کاندیداهای وزارتخانهها بود و ما شاهد این بودیم که تنها سه وزیر نتوانستند رای بیاورند. بعد از آن استیضاح وزیر علوم را داشتیم و یک استیضاح منتهی به رای اعتماد مجدد به وزیر آموزش و پرورش را هم پشت سر گذاشتیم. این ها حکایت از همراهی جدی مجلس با دولت دارد. با این که دولت جدید تفاوت رویکردی با مجلس نهم داشت این همراهی و همدلی در حد قابل قبول اتفاق افتاد.
تصویب برجام نشاندهنده حمایت جدی مجلس از دولت بود
در رویکردی که دولت برای مذاکرات هستهای تعقیب میکرد مجلس همراهی کرد و این همراهی با تشکیل کمیسیون ویژه بررسی برجام ادامه یافت و نهایتا آنچه خروجی کار بود تصویب برجام با حدود 70 درصد آراء بود. این نشان دهندهی حمایت جدی مجلس از دولت است با این که ابهامات زیادی در تفاهم برجام وجود داشت و دغدغههای به شدت سنگینی را برانگیخت.
-نظر شما درباره مخالفتهایی که از سوی مجلس نهم با دولت یازدهم شد چیست؟
قضاوت منصفانهای است که کار مجلس را به پای رفتار اقلیت بنویسیم؟
البته ما دراین مجلس اقلیتی از فراکسیون اصولگرایان در مقابل رهروان ولایت را هم داشتیم که اقلیت پر سر و صدایی بودند و مخالفت خودشان را با صدای بلند به دولت اعلام میکردند تعداد معدودی از آنها تقابل سرسختانهای با دولت داشتند اما یک مسالهای که در سطح سیاسی و رسانههای مخالف مجلس به خوبی مشهود بود بزرگ کردن و برجسته کردن اقدامات این اقلیت بود به گونهای که گویی مجلس رویکرد تقابل با دولت را دنبال میکند.
وقتی ما از مجلس سخن میگوییم مراد ما ما باید اکثریت باشد. نه اقلیت اما جنبهی تبلیغاتی و کار رسانهای اصلاح طلبان و مخالفان جریان اصولگرایی و مجلس نهم این بود که توانستند این معنا را جا بیاندازند که مجلس مقابل دولت قرار گرفته است. شاید تعداد تذکرها و سوالات از وزرا بسیار بالا بود اما اگر خوب تحلیل کنید میبینید که اینها بیشتر از ناحیهی همان اقلیت بوده است من نمیدانم آیا این قضاوت منصفانهای است که کار مجلس را به پای رفتار اقلیت بنویسند و آن را به گونهای مطرح کنند که اقدامات اکثریت تحت الشعاع آن قرار گیرد؟
متاسفانه در انتخابات از همین رویکرد غلبه دادن کار اقلیت بر اکثریت سوء استفاده کردند و جنگ روانی به صورت مطبوعاتی و رسانهای علیه مجلس نهم به راه انداختند. طبعا اهداف سیاسی را دنبال میکردند که به آن هم دست پیدا کردند. جالب این که وزن کارشناسی مجلس نهم خصوصا در عرصهی اقتصادی به قدری بود که بعد از این که بسیاری از این افراد نتوانستند رای لازم را برای دوره بعد مجلس کسب کنند حتی مورد اظهار تاسف شخصیتهای برجسته اصلاح طلب قرار گرفت میگویند حیف شد که این وزن کارشناسی از بین رفت در حالی که باید به آنها گفت این شما بودید که با ایجاد جنگ روانی و برانگیختن این جو ، سیل سیاسی ایجاد کردید که بهترین ها را با خود برد و اجازه نداد تجربه ارزشمندی که در کارشناسان زبده مجلس نهم وجود داشت در مجلس دهم باقی بماند.
انصاف را در مورد عملکرد مجلس نهم کنار نگذاریم
حالا که انتخابات تمام شده از نظر سیاسی رقبای ما به خواستهشان دست پیدا کردند حداقل نباید انصاف را در مورد عملکرد مجلس نهم کنار بگذارند . چرا که عملکرد مجلس مثبت و در بعد نظارتی هم قابل قبول بود .
ببینید که مجلس نهم چه در دوران آقای احمدینژاد و چه بعد از آن چه عملکرد نظارتی قوی از خود نشان داده است. باید انصاف را رعایت کرد و بی انصافی را کنار گذاشت. زیرا ما درصدد انتخابات دیگری نیستیم که بخواهیم با کوبیدن گروهی خود را وجیه نشان دهیم.
-شما معتقدید نحوه انعکاس رسانهای صدای اقلیت تندرو مجلس موجب برجسته شدن آنها شده اما بگویید اکثریت مجلس چه موضعی در قبال آن اقلیت تندرو داشته است؟
یک نفر از نمایندگان مجلس بود که به آقای ظریف توهین کرد، یک نفر از نمایندگان بود که به آقای صالحی توهین کرد و بقیه به این امر معترض بودند اما این را به پای کل مجلس گذاشتند. آیا این مقتضای انصاف است؟
اصولاً وقتی دو گروه با هم همکاری میکنند صدای ناهنجاری از این همکاری بیرون نمیآید بلکه در جایی صدا بیرون میآید که ناهماهنگی وجود داشته باشد. اکثریت مجلس هم همگام، همراه و همدل با آقای روحانی بودند به طوری که غالباً رئیس جمهور در جلسات مشترک از همکاریها تشکر میکرد. معمولاً صدای مخالف است که بلند است و نتیجه همراهیها عموماً آوای ناهنجاری نیست که بخواهد در مقابل آن صدای بلند خود را نشان دهد اما بدتر شدن کار این است که بخواهند آن صدای ناهنجار را بلندتر از آنچه که هست نشان دهند. این اتفاقی است که در مورد اقلیت تندرو رخ داد.
-ذهنیت افکار عمومی در مورد حمایت مجلس نهم از دولت احمدی نژاد را چقدر در رأی مردم در انتخابات دوره دهم مجلس موثر میدانید؟
به گونهای وانمود کردند که مجلس همچنان یکپارچه پایبند به احمدی نژاد است
مجلس اواخر دوره آقای احمدی نژاد موضع منفی به ایشان داشت اما نکته اساسی این است که رسانهها و مطبوعات مخالف جریان مجلس نهم، گروه اقلیت حامی احمدی نژاد را در اواخر بزرگ کردند و به گونهای وانمود کردند که مجلس همچنان یکپارچه پایبند به احمدی نژاد است، حال آنکه این واقعیت نبود. مجلس نهم هم در اواخر دوره آقای احمدی نژاد نوعی رویکرد تقابلی با ایشان داشت و هم با ورود آقای روحانی به ایشان اقبال و همراهی نشان داد اما چه کنیم که قلم به دست مخالفان است. این موضع مغرضانه منعکس شد و البته رویکرد و قصدشان هم بهرهبرداری در انتخابات بود. باید این را به گونهای در کنار هم قرار میدادند تا بتوانند هم تخریب کنند و گروه مقابل را تقویت کنند.
-تفاوت رویکرد مجلس نهم با دولت احمدی نژاد نسبت به دولت روحانی را در چه میدانید؟
در دوره احمدی نژاد شاهد چرخشی در رویکرد مجلس نسبت به دولت بودیم
ما در دوره آقای احمدی نژاد شاهد چرخشی در رویکرد مجلس نسبت به دولت بودیم. مجلس هشتم و مجلس نهم در سالهای آغازین موضع حمایتگرانهای به دولت احمدی نژاد داشتند. در اوایل مجلس نهم هم این موضع همچنان باقی بود اما به تدریج با رفتارهای نادرست دولت در مقابل مجلس به ویژه رفتاری که رئیس جمهور در هنگام استیضاح وزیر کار از خود نشان داد مجلس رویکرد تقابلی را با دولت دنبال کرد.
مجلس نهم واقعاً همدلی را با دولت یازدهم رعایت کرد
دولت آقای احمدی نژاد تخلفات زیادی از اجرای قوانین داشت و علاوه بر اینکه به زبان میگفت فلان قانون را قبول ندارم و آن را اجرا نمیکنم در عمل هم رشد تخلفات دولت از عمل به قوانین مصوب مجلس را شاهد بودیم. همچنین در مورد گزارشهایی که قرار بود دولت به مجلس بدهد تعلل شد، از جمله گزارش سالانه پیشرفت برنامه. بر همین اساس رویکرد مجلس نسبت به دولت جدید در سال 92 بسیار متفاوت از رفتاری بود که مجلس با دولت قبل به ویژه اواخر فعالیتش داشت. به یک معنا مجلس نهم واقعاً همدلی را با دولت یازدهم رعایت کرد و ما کمتر مصوباتی را به خاطر داریم که مجلس در مقابل پیشنهادات دولت مقاومت کرده باشد. بلکه رویکرد همکاری را از خود نشان داده و دیدگاه اکثر نمایندگان هم همینطور است.
البته دولت هم از این عملکرد بیشتر قانونمدار عمل کرده و اگرچه تخلفاتی دارد اما روند این تخلفات کاهشی نسبت به گذشته داشته و تخلفات از اجرای قوانین کم شده و این امر موجب تعامل مثبت دولت و مجلس بوده است. دولت آقای روحانی به صورت جدی از عملکرد مجلس ناراضی نبوده بلکه احیاناً به دنبال مجلس یک دست در حمایت از خود بوده که تا حدودی به این امر دست یافته. اگرچه آن هم به طور کامل محقق نشده است. چرا که برخی منتقدین جدی آقای روحانی به مجلس دهم راه پیدا کردند و باید دید که اینها مواضعشان در مجلس جدید چه خواهد بود.
-مجلس نهم چقدر رویکرد و نگاه کارشناسی و یا نگاه سیاسی و جناحی را مدنظر داشته و تا چه حد به اولویتهای مردم پرداخته است؟
مجلس نهم از ابتدای روی کار آمدن خود حل مشکلات اقتصادی را در دستور کار قرار داد و طرحها و لوایح متعددی برای حل این مشکلات در اولویت کار بود. ما در شرایط بد تحریمی بودیم، درآمد نفت کاهش یافته و تورم به اوج رسیده بود. این حاصل عملکرد دولت احمدی نژاد خصوصاً در دوره دوم بود که استفادهای از حساب ذخیره ارزی به شدت افزایش یافت. در نتیجه تورم هم بالا رفت و اثر تحریمها نیز قابل اغماض نیست. اما اهتمام مجلس دائماً بر این بود که مواضع موانع تولید برطرف شود. ما کمیسیون ویژه تولید ملی و نظارت بر اجرای اصل 44 را تشکیل دادیم که کمیسیون فعالی بود و طرحی از سوی این کمیسیون به مجلس آمد که کمک کرد دولت بتواند موانع تولید را پشتسر بگذارد. اکنون هم اقدامات دولت برای خروج از رکود به اتکای همان مصوبات است. مجلس همچنین شفافیت فعالیتهای اقتصادی و اقدامات بانکی را دنبال کرد و برای آن قانون وضع کرد.
آنچه دنبال میشد در واقع این بود که همه فعالیتهای اقتصادی شفاف شود و طبعاً اثر خوبی بر ایجاد شفافیت در اقتصاد گذاشت. از جمله مصوباتی که مجلس دنبال میکرد اصلاح نظام بانکی بود که تا روزهای آخر هم در مجلس دنبال شد اما نتوانست به نتیجه برسد و حالا آماده است که مجلس دهم از آن استفاده کند. مجلس نهم همچنین حل مشکل بیکاری جوانان، اصلاح یارانهها برای کمک به تولید و اشتغال، حذف یارانه 24 میلیون نفر برای حمایت از اشتغال و کمک به خانوادههای کمدرآمد و حل مشکل بیماران خاص و صعبالعلاج را مورد پیگیری قرار داد و بر این موارد اهتمام ویژه داشت.
-با توجه به اینکه شما سه دوره سابقه حضور در مجلس را داشتید عملکرد آقای لاریجانی دردوره نهم چطور ارزیابی میکنید؟
من مدیریت دو نفر از روسای مجالس را یعنی آقایان حداد عادل و لاریجانی را تجربه کردم و وقتی بین این دو مقایسه می کنم آقای لاریجانی از نظر جمع کردن مجلس قوی تر ظاهر شدند. به هر حال اداره مجلس کار دشواری است زیرا همه رئیس هستند و اینها هستند که رئیس را تعیین میکنند. آقای لاریجانی توانست مدیریت کند و سعه صدر بالایی از خود نشان داد اگرچه حتی شاید جا داشت بیش از این هم سعه صدر نشان می داد . ایشان در موارد نادری نسبت به برخی از نمایندگانی که با صدای بلند معترض بودند واکنش نشان داد که ای کاش همان را هم کنترل می کرد که البته اینها استثنا بود و ایشان غالبا توانسته شرایط را کنترل کند و نگذارد به تشنج کشیده شود. لذا من مجموعا مدیریت ایشان را مثبت می بینیم .
نقطه ضعف لاریجانی میدان دادن به اصلاحطلبان بود
البته نقطه ضعفی هم در مدیریت آقای لاریجانی وجود داشت و آن اینکه مجلس نهم یک مجلس اصولگرا بود اما ایشان به اصلاحطلبان خیلی میدان داد. شاید این به خاطر این بود که رای آنها را برای ریاست مکرر به دست بیاورد اما آنها وزنشان بسیار کم بود. شرایط به گونه ای بود که اقلیت اندک اصلاحطلب جرات پیدا کردند در فراکسیون به رقابت برای نائب رئیسی مجلس به پردازند و رایی هم وزن رای آقای باهنر به دست آوردند که گمان می کنم با یک جور معامله مسأله حل و فصل شد که اینها در صحن به رقابت بر نخواستند.
این جور انعطاف و این مقدار همراهی ممکن است تفسیر به سعه صدر شود اما من این را سعه صدر تلقی نمیکنم و معتقدم اگر این مجلس دست اصلاحطلبان بود اجازه نمی دادند حتی یک پست مدیریتی به دست اصولگراها بیافتد. این طور اعتبار بخشیدن به گروهی اندک از رقبا منجر شد که مجلس تا حد زیادی با آقای لاریجانی در برخی از مسائل همراهی نکند و در واقع اقلیت را ترغیب به تشدید مخالفت با رئیس مجلس کرد اما مجموعا من بیشتر نقطه قوت در ریاست آقای لاریجانی دیدم.
من مدیریت آقای دکتر عارف را هم تجربه کردم ایشان سال 75 رئیس دانشگاه تهران بود و من را به عنوان رئیس دانشکده الهیات منصوب کرد لذا دو سال شاهد مدیریت مستقیم ایشان بودم.
به فرض نبود نگاه سیاسی لاریجانی را برای ریاست مجلس ترجیح می دهم
در زمان معاون اولی آقای خاتمی هم نقاط قوت و ضعفی را هم در مدیریت آقای عارف شاهد بودیم و من مجموعا فاصله جدی بین ظرفیت مدیریتی آقای لاریجانی و ایشان قائل هستم. اگر بخواهم به فرض نبود نگاه سیاسی و فقط از حیث مدیریتی قضاوت کنم آقای لاریجانی را برای ریاست مجلس ترجیح می دهم.
-این مسامحه ای که شما معتقدید آقای لاریجانی با اصلاحطلبان در مجلس اصولگرای نهم داشته چقدر میتواند در مجلس دهم برای ایشان مفید و موثر باشد؟
« لیلی به لالای» اصلاحطلبان گذاشتن را مناسب نمی دانم
اتفاقا اصلاحطلبان اهل این جور معامله با رقبا نیستند. آنها اگر بتوانند ریاست را از آقای لاریجانی بگیرند حتما این کار را میکنند و اگر نتوانستند حتما ملاحظات سیاسی نبوده و این طور نیست که مماشات آقای لاریجانی با آنها باعث شده باشد ایشان را انتخاب کنند. به همین خاطر است که من می گویم این همه انعطاف از سوی آقای لاریجانی جا نداشت. من مخالف این نیستم که با اصلاحطلبان، معقول و دموکراتیک عمل شود اما اصطلاحاً « لی لی به لا لای » آنها گذاشتن را مناسب نمی دانم. من بعید می دانم که اصلاحطلبان آقای لاریجانی را به عارف ترجیح بدهند بلکه آنها تمام تلاششان رامی کنند و حداکثر ظرفیت را به کار می گیرند که عارف رئیس شود. البته اینها در شرایط نزدیکی هستند اما من شانس آقای لاریجانی را بیشتر می بینم.
- در صورتی که هر کدام از آقایان لاریجانی یا عارف ریاست مجلس دهم را به عهده بگیرند چه شرایطی پیش روی مجلس خواهد بود؟
اصلاحطلبان با ریاست لاریجانی عمیقا مخالفت ندارند
اگر آقای لاریجانی رئیس مجلس شود طبیعتا مجموعه اصولگرایان همراهی و همدلی خوبی با ایشان نشان میدهند زیرا او را به عارف ترجیح میدهند و من تصور می کنم اصلاحطلبان هم با ریاست آقای لاریجانی عمیقا مخالفت ندارند و با او تقابل نخواهند کرد.
آقای لاریجانی هم با روحیه و رویکردی که در دو دوره ریاست مجلس از خود نشان داده میتواند مجموعه را جمع کند. البته این به نفع نظام هم هست زیرا تعامل ایشان با دولت خوب است و با قوه قضاییه و رهبری هم تعامل نزدیکی دارد.
عارف با چالش مدیریت مجلس روبرو خواهد شد
اما اگر آقای عارف رئیس شود البته از ناحیه نظام عالی کشور حتما رعایت این جایگاه نسبت به ایشان خواهد شد. رهبر معظم انقلاب بسیار سعه صدر دارند و ما فراموش نمی کنیم که در هشت سال ریاست جمهوری آقای خاتمی ، رهبری حمایت کردند ، همراهی نشان دادند و من معتقدم حتی مدیریت هم کردند و تحولی را در رفتار آقای خاتمی بین دوره اول و دوم شاهد هستیم که این حاصل مدیریت آقا است. حتی در آن دوران گاهی شرایط به بحران نزدیک شد اما رهبری توانستند جلوی بروز بحران را بگیرند. همین رهبری اگر آقای عارف رئیس مجلس باشند میتوانند به خوبی با ایشان کار کنند . کما اینکه آقای عارف از سوی ایشان به عنوان عضو مجمع تشخیص انتخاب شده اند و سایر دستگاه های نظام هم به همین شکل همراهی خواهند داشت اما بعید می دانم ایشان داخل مجلس بدون چالش باشد. بلکه قویا معتقدم که آقای عارف با چالش مدیریت مجلس روبرو خواهد شد زیرا بخشی از جریان اصولگرا این ریاست را بر نمی تابد و تمام همت خود را برای مقابله با چنین ریاستی به کار می گیرد. ما چنین پدیده ای را برای ریاست آقای لاریجانی از سوی اصلاحطلبان پیشبینی نمی کنیم . طبعا مصلحت این است مجلس کاری کند که درونش آرام باشد البته همیشه آرام بودن مجلس به معنی بود اختلاف نظر نیست اما وجود اختلاف نظر غیر از نوعی تقابل با هم برای ساییدن یکدیگر است بنابراین احتمال می دهم چنین اتفاقی با ریاست عارف رخ دهد.
-با توجه به نتیجه دو مرحله انتخابات مجلس دهم اصولگرایان چه برنامهای برای انتخابات ریاست جمهوری دارند و فکر میکنند که آیا نیازی به تغییر راهبرد خواهند داشت؟
سناریوهای اصولگرایان برای انتخابات ریاست جمهوری
فعلا نشانهای وجود ندارد که اصلاحطلبان بخواهند برای ریاست جمهوری آینده گامی بردارند. البته من احتمال می دهم که باید اتاق فکر اصولگرایان به کار بیفتد تا ببیند برای ریاست جمهوری چه باید بکنند . یک سناریو این است که مشی سکوت را برگزینند و برای انتخابات ورود نکنند زیرا زمان کوتاه و فاصله کم است و احتمال دیگر این است که اگر به گزینه قدری برای ریاست جمهوری رسیدند آن وقت بخواهند گامی بردارند. شاید با گذشت چند ماهی این مسیر قدری روشن تر باشد.
گفتوگو از خبرنگار پارلمانی ایسنا: الهه حمیدی کیا
انتهای پیام
نظرات