آخرین اثرهای یک تحول معماری از دوره سنتی مطلق به اروپایی در شهرری تهران به تدریج میمیرند، در حالی که سازمان میراث فرهنگی و اداره اوقاف میتوانند با همکاری هم آن را حفظ کنند.
یک باستانشناس پیشکسوت در گفتوگو با خبرنگار میراث فرهنگی ایسنا درباره این عمارتهای اشرافی بیان میکند: در عمارتهای فخرالدوله و علی امینی (نخستوزیر پهلوی) تلفیقی از معماری اروپایی و ایرانی وجود دارد. اگر قدمت شمسالعاره را هم در نظر بگیریم و بررسی کنیم، میبینیم بعد از آن، چه معماریهایی در املاک اشرافی به وجود آمده است، یکی از این معماریها، خانه امینی و فخرالدوله در کهریزک شهرری است.
خسرو پوربخشنده ادامه میدهد: من در سال 80 این دو خانه را که هنوز سرپا بودند دیدم و مورد بررسی قرار دادم، اما به اندازهی حالا تخریب نشده بودند. آن زمان تازه از جلو خانه فخرالدوله که در باغ غربی است شروع به خیابانکشی کرده بودند. به خاطر دارم در گزارش و عکسهایی که در اختیار سازمان میراث فرهنگی نیز قرار دادم، توضیحات لازم درباره چرایی حفظ و نگهداری این دو عمارت را نوشتم.
او اضافه میکند: در همان زمان به افغانهایی که ساکن خانه فخرالدوله بودند، تذکرات لازم را دادیم. بعد از آن هم در دورههای متوالی به هر دو خانه سر زدم، اما هیچ اقدامای از سوی مسئولان وقت میراث فرهنگی جهت سر و سامان دادن به عمارتها ندیدم. هنگامی که خیابان جلوی عمارت را میکشیدند، تذکر دادم که این کار نباید انجام شود، زیرا دو عمارت نمونههایی از ساختمانهای دوران تحول معماری ایران از قدیم و تلفیق با معماری اروپایی مدرن هستند و ایوانهای جلوی بنا، نوع طاقهای شیروانی و اتاقبندیهای جالبی دارند.
پوربخشنده بیان میکند: چند ماه پیش که به همراه یکی از دوستان که درباره ری مطالعه میکرد از یک امامزاده که مربوط به دوره سلجوقی بود بازدید کردیم، گویا حاج آقایی شجرهنامهای درباره این امامزاده به دست درآورده که به نظر میرسد هیچ سندیتی ندارد. حُسن این شجرهنامه به این است که مردم فکر میکنند امامزاده عبدالله در فشاپویه یک امامزاده است و باید آن را حفظ کنند. متأسفانه لطمه بسیاری به بنا زدهاند، بعد از بازدید از آن امامزاده، سری هم به خانه فخرالدوله و امینی زدم و متوجه شدم که چند دستگاه ساختمان مرتفع در کنار آن ساختهاند. این دو خانه روبروی کارخانه قند کهریزک هستند، کارخانهای که میتوان به عنوان یکی از نخستین کارخانههای صنعتی مطرح و آن را ثبت کرد، اما متأسفانه رهایش کردهاند و حتا پرسنل میراث فرهنگی را هم به داخل آن راه نمیدهند.
او میافزید: قبل از سال 80 گزارش مستند و مفصلی درباره خانه فخرالدوله و امینی نوشتم که این دو بنا را حفظ کنید، زیرا این خانهها آخرین آثار یک تحول معماری از سنتی مطلق به اروپایی بوده است و میتوانیم آن را حفظ کنیم. حیاط خانه را که از دست دادیم، حداقل کاری کنیم خود بنا حفظ شود؛ اما به نظر میرسد تا کنون به آن توجهی نشده است.
این باستانشناس بیان میکند: به دو صورت آثار ری مورد بررسی قرار گرفت. قسمتی درباره خود شهرری بود، اما من آثار خارج از شهرری را شناسایی کردم. استاد بزرگ مرحوم «کریمان» یکی از کارهای بزرگ تحقیقاتی را درباره ری و تاریخش انجام داد و ما بدون مراجعه به نوشتههای او نمیتوانیم کاری انجام دهیم.
بیوفایی میراث نسبت به آثار تاریخی
«پوربخشنده» با بیان اینکه کار من شناساندن و معرفی آثاری پَرت مانده مثل روستا قلعهها است، میگوید: ما در اطراف ری روستا قلعههای بسیاری داریم که از دوران صفویه باقیمانده است. مثلا روستایی به نام «انیس آباد» وجود دارد که معماری دوره صفوی در آن مشهود است، با آنکه چیزی جز خرابه از آن باقی نمانده، اما بسیار زیباست و گذشته با عظمتی دارد. در ری جاهایی وجود دارد که با وجود آنکه تخریب شدهاند، میراث فرهنگی باید آنها را برای نسل بعد حفظ کند. واضح است خانه امینی و فخرالدوله کاربردی ندارند، اما به جای آنکه آنجا را تخریب کنند میتوانند آن را مرمت کنند و برای نوع معماری آن ارزش قائل شوند؛ زیرا یک اثر فرهنگی است. در گذشته محدوده باغ این دو عمارت شخصی بود و دیوار داشت، گرچه الان عرصه و حریمی اطراف آن وجود ندارد اما خوب است که خود بنا حفظ شود.
او اظهار میکند: متأسفانه میراث فرهنگی از یک دهه پیش نسبت به این گونه آثار بیوفایی کرده است. به هیچکس هم حتا کارشناسان میراث فرهنگی اجازه نمیدهد داخل این خانهها شوند.
این باستان شناس با توجه به اینکه سازمان اوقاف مالک دو عمارت فخرالدوله و امینی است، میگوید: وظیفه میراث فرهنگی است که ضمن تعامل با اوقاف، بتواند این خانهها را حفظ کند. «موزه استاد صنعتی» یکی از نمونههایی است که توسط کارشناسان زیباسازی مرمت شد، در حالیکه اگر دست میراث فرهنگی بود شاید به این خوبی مرمت نمیشد. برخی که در میراث فرهنگی کار میکنند تا نفعیتی نداشتند، باشند ارزشی برای میراث فرهنگی قائل نیستند.
«بقایی» اهمیتی به این مسائل نمیداد
پوربخشنده بیان میکند: متأسفانه آدم کمدانشی مثل بقایی اهمیتی به این مسائل نمیداد. در دوره بقایی و احمدینژاد بود که میخواستند مجسمههای موزه استاد صنعتی را به کرمان منتقل کنند، یکی نبود به آنها بگوید با چه چیزی میخواستید این مجسمهها را به کرمان منتقل کنید؟ سردر باغ ملی نزدیک پژوهشگاه میراث فرهنگی و موزه ملی قرار دارد، اما تمام زِهها و چُدَنهای آن را برداشتند، نگهبان که نمیتواند 24 ساعته از آن مراقبت کند، اما آیا برای مرمت آن اقدام کردهاند؟ 12 سال پیش میراث فرهنگی دستی به روی آن کشیده بود و حالا هم سازمان زیباسازی و دانشگاه تهران در حال مرمت و کار بر روی آن هستند.
او ادامه میدهد: من بازنشسته میراث فرهنگی هستم و در جریان اتفاقاتی که در سازمان میافتاد بودم؛ مگر میشود کارخانه قند را همینطور به حال خودش رها کنند و بگویند مالک شخصی دارد. برای تمام کسانی که املاک شخصی دارند قوانینی وجود دارد، مثل اینکه شما در عمارت اربابی شمسآباد بروید! خانه فخرالدوله هم مثل همان میماند که خراب و تبدیل به انبار شده است. دلیل نمیشود که بگوییم فلان بنای تاریخی در حال تخریب است، پس رهایش کنیم.
این باستانشناس میگوید: خانه فخرالدوله و امینی میتوانند برای دانشجویان معماری دارای ارزش بالایی باشند. به راحتی میتواننداز دانشجویان معماری بخواهند پلانهای این دو عمارت را بردارند. میراث نباید مطلقا اجازه دهد این دو خانه خراب شود و اگر چنین کاری کند، بیقدرت بودنش را نشان داده است.
به گزارش ایسنا،دو خانه علی امینی (نخستوزیر دوره پهلوی) و مادرش فخرالدوله در شهرستان ری مربوط به دوره قاجار هستند. معماری این دو بنا تلفیقی از معماری سبک اروپایی و معماری سنتی ایرانی است که میتوان آنھا را از اولین خانهھای ییلاقی اشرافی به شمار آورد.
به گفته حمید عبدلی، مسوول سابق میراث فرهنگی شهرری، سازمان اوقاف و امور خیریه مالک این دو خانه است و اجازه تامین بودجه در اعتبارات استانی و ملی را برای مرمت به میراث فرهنگی نمیدهد. شهرداری فکر میکرد خانه فخرالدوله مربوط به آنهاست، در حالی که خانه برای اوقاف است. اوقاف هم به میراث فرهنگی میگوید باید خودم بهرهبردار باشم و اگر شما مرمت میکنید، آن را به ما بدهید تا در کنار آن مغازه تجاری بسازیم. سازمان اوقاف در کل به آثار تاریخی به دید مالی نگاه میکند نه ملی.
انتهای پیام
نظرات