عضو انجمن بین المللی نشانه معناشناسی فرانسه گفت: میدان نقش جهان یک عنصر اسطوره شهری است که هنگام ورود انسان به این مجموعه دید افقی و عمودی روایت برای انسان در نظر گرفته میشود. به چنین مکانهایی که همزمان هر دو بعد دید را تأمین میکنند اسطوره فضای شهری میگویند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه اصفهان، حمیدرضا شعیری در نشست معناشناسی و فضای شهری مرکز خلاقیت شهرداری اصفهان با بیان اینکه شهر و روایت دارای روابط متعددی هستند، اظهار کرد: روایت از عناصر اصلی از جمله زمانداری، مکانداری، حرکت دار و کنش تشکیل میشود که در میان کنش موجب ایجاد روایت کاربردی شده و در واقع روایت در اختیار کاربردهای رایج قرار میگیرد و بنابراین کاری انجام میگیرد که چیزی نصیبمان شود.
وی با بیان اینکه در مقابل روایت کنشی؛ روایت آرمانی قرار دارد، افزود: روایت آرمانی با دید تخیلی و آرمانی سر و کار دارد و در واقع در این روایت هدف این نیست که به یک ارزش برسیم و اصلاً ارزش مادی، فوریتی و کاربردی معنایی ندارد؛ بلکه در این روایت تخیلهای ادبی، زیباییشناختی، حس مفهوم پیدا میکند، پس در این روایت حس، عواطف و احساسات نقش ایفا میکنند.
عضو انجمن بین المللی نشانه معناشناسی فرانسه ادامه داد: شهر، محل پیادهسازی روایت است و تفاوت شهر و روایت یک نکته خاص است. شهر بنا شده است، اما روایت حرکتی است که نمیدانیم کجا میخواهد اتفاق بیفتد.
شعیری با بیان اینکه در مورد روایت مهمترین نکته زمان است، تصریح کرد: زمان روایت دو زمان شوشی و کنشی است که زمان کنشی فیزیکی و تقویمی و زمان شوشی روانی، هیجانی و عاطفی است. در واقع زمان در روایت سه مدل تعریف میشود یا ما را به گذشته ارجاع میدهد زیرا تاریخ، خاطرات و نوستالژیها مهم هستند، یا ما را به سمت آینده میبرد زیرا انتظار مفهوم بسیار مهمی است و یا اینکه به اکنون توجهمان را جلب میکند، چراکه باید به حال نیز توجه کرد.
وی با اشاره به اینکه روایت، لازمه با هم زیستن است، گفت: زمانی که وارد ارتباط میشویم و به تعامل زیستی میپردازیم، دست به تولید روایت میزنیم. روایت همواره کنش زبانی "من کیستم؟" است. پس برای معرفی خود به دیگری باید داستان و فرآیند کنشی حضور خود را شرح دهیم.
این استادیار دانشگاه تربیت مدرس تاکید کرد: انسان قبل از اینکه شهرنشینی را آغاز کند، روایت ساخته است و بسیاری از روایتهای ساختهشده قبل از شهرنشین شدن انسان رخ داده است. پس زیست و روایت بر شهرنشینی مقدم بوده است.
شعیری اظهار کرد: اگر در "شهر – روایت" تقدم را به روایت بدهیم، در واقع روایت شهرهای آرمانی و یا شهرهای موعود را بنا میکند، اما اگر تقدم را به شهر بدهیم آنگاه روایتی آرمانی، تخیلی و اسطورهای خواهیم داشت و در واقع شهر موجب ایجاد روایت کنشی و کاربردی میشود.
وی ادامه داد: شهرنشینان ابتدا به ساختن و بنا کردن میپردازند و سپس به روایت و زیستن میاندیشند، این در حالی است که مسافران همزمان به مکان و روایت میاندیشند. پس به همین دلیل هرکجا استقرار یابند، آنجا بخشی از روایت آنها خواهد بود.
عضو انجمن بین المللی نشانه معناشناسی فرانسه گفت: روایت برنامه مند، منظم، کنشی و هدف دار، هوشمند و دارای مقصدی مشخص است در واقع این روایت یک روایت شهرنشینی است، اما روایت بدون برنامه، غیر هدفمند، غیرقابلپیشبینی و حادثه مند نمیتواند روایت شهرنشینی باشد.
شعیری با اشاره به برخی ضد روایتها در زندگی شهری اشاره کرد و گفت: ایجاد نرده در اطراف پارک ها و یا میدانها و ایجاد نرده برای اتوبوس های تندرو و موانع شهری ضد روایت هستند. این در حالی است که اگر انتظار در شهر تقویت شود به جای اینکه روایت حذف شود موجب تولید روایتها میشود، اما برای تولید روایت در شهرها نیازمند امنیت و فضای ضد استرس در شهر هستیم.
وی با بیان اینکه روایت رابطه ساز است، افزود: یکی از این رابطهها دور یا نزدیک بودن را میسازد و به همین دلیل دور و نزدیک در فضاهای شهری بسیار دخیل هستند. در واقع وقتی چیزی در دور قرار میگیرد، جزئیات فرار میکنند و آنچه که در نزدیک قرار میگیرد موجب از دست رفتن پیرامون میشود.
عضو انجمن بین المللی نشانه معناشناسی فرانسه با اشاره به اینکه شهر در ارتباط با روایت جهت مندی پیدا میکند، عنوان کرد: شهر یا بعد عمودی دارد که کارکرد آیینی، سلوکی و همچنین عرفانی و تقدس گرا دارد، یا بعد افقی دارد که کارکرد انسانی، کاربردی و کنشی و روزمره دارد. حالا اگر به میدان نقش جهان به عنوان یک مکان اسطورهای نگاه کنیم، میبینیم که هم دید افقی و هم دید عمودی در اختیار ما قرار میدهد.
شعیری اضافه کرد: بُعد بسته یا محصور نیز بعد دیگری است که در آن روایت معلق میشود و فرد فرصت میکند، برای حضور مجدد و روایت جدید یک بازسازی داشته باشد.
وی به اسطورههای شهری اشاره کرد و گفت: مهمترین امکان روایی اسطورههای شهری این است که اسطوره شهری افراد را به تاریخ قهرمانی یک شهر ارجاع میدهد و قدرت روایی را در شهروندان آن شهر ارتقا میدهد و در واقع حال را به گذشته پیوند می زند.
عضو انجمن بین المللی نشانه معناشناسی فرانسه تاکید کرد: اگر امروز بتوانیم شهری ایجاد کنیم که فضای شهری موجب روایت افقی و عمودی شود و یا اینکه موجب دید افراد از بالا به پایین و از پایین به بالا شود، میتوانیم بگوییم که به شهر اسطورهای نزدیک شدهایم؛ مثل آنچه در میدان نقش جهان امروز نمونه آن را داریم و یا مثل کوچههای یزد که نمونه بارز این امر محسوب میشوند.
شعیری اظهار کرد:"روایت – شهر" سه جریان مهم ایجاد میکند؛ ابتدا هویت، یعنی آنچه سبب میشود که توان تفکیک عناصر شهری از یکدیگر را داشته باشیم، سپس ساختار یعنی آنچه سبب میشود بین عناصر موجود در یک شهر رابطه برقرار کنیم و در پایان معنا سازی که موجب میشود همان چیزی که برای من معنای خاصی میدهد برای دیگری معنای دیگری داشته باشد.
انتهای پیام
نظرات