"علی باباچاهی" میگوید: زمانی که تیراژ کتابهای رمان، شعر، فلسفه و آثار تحقیقی و پژوهشی به 400 نسخه و بعضا کمتر میرسد دیگر «آنچه عیان است چه حاجت به بیان است؟!»
این شاعر پیشکسوت در گفتوگو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، درباره وضعیت ادبیات در سال 94 گفت: خیلی کوتاه میگویم «قولی است که جملگی بر آنند!» همه معتقدند وضعیت کتاب در اواخر سالی که گذشت و هنوز هم ادامه دارد، واقعا اسفناک است. وضع به همین نحوی است که میگویم و از ناشران هم این را شنیدهام.
برخی از اهل قلم معتقدند امسال تعامل بین مولف و ممیز بهتر شده است؛ باباچاهی در اینباره اظهار میکند: از کلمه تعامل بین ممیز و مولف تا به این لحظه چیزی نشنیدهام. این تعامل تلویحی است. در واقع قراردادی بین ممیز و مولف نیست که بعد از مشخص شدن، امضاء شود.
او در ادامه افزود: شاید معنی این تعامل این است که ممیزها منصفتر از گذشته رفتار کرده و با عینک شفافتری به آثاری که به دستشان رسیده است، نگاه میکنند. ولی اگر درباره خودم بخواهم بگویم که آیا تغییری در نحوه ممیزی و دریافت مجوز حس کردهام در پاسخ باید بگویم "بله".
باباچاهی با بیان اینکه اوضاع ممیزی نسبت به قبل بهتر شده است، بیان کرد: در این دوره نسبت به دورههای قبل – نه لزوما دوره احمدینژاد - به طور کل مجوز کتابهای من زودتر صادر شد. اگر من محور باشم اوضاع ممیزی و مجوز بهتر شده است. من چند کتاب دیگر در وزارت ارشاد دارم که هنوز نتیجه آنها مشخص نشده است، ولی در این دوره جدید، دو - سه کتاب شعر داشتم که درباره آنها شخصا با مشکلی مواجه نشدم.
او بسته پیشنهادی پایان سال خود را با کتابی از خود آغاز و بیان کرد: اول یکی از کتابهای خودم را پیشنهاد میکنم. دوستانی که اهل نقد ادبی هستند کتاب «دری به اتاق مناقشه» را بخوانند. این کتاب از مجموعه گفتوگوهایی که در 35 سال فعالیت ادبیام با من شده، تشکیل شده و توسط نشر نگاه در حدود 500 صفحه منتشر شده است.
باباچاهی با بیان اینکه «آدم کتاب نقد را با روی خوش نمیخواند» گفت: افراد کتاب نقد را با تأمل میخوانند. دو نفر از خوانندگان حرفهای به من گفتند ما یکنفس کتاب «دری به اتاق مناقشه» را خواندیم و نتوانستیم آن را زمین بگذاریم. البته این به این معنی نیست که این کتاب بهترین کتاب در زمینه نقد ادبی است چون پرسش و پاسخ بود و گاهی پرسشگر سئوالی مخالف نظر من پرسیده که مجادلهآمیز شده است. همین مجادله بر جذابیت کتاب افزوده است.
این شاعر در ادامهی لیست کتابهای پیشنهادی خود به کتابی با موضوع مرگ اشاره کرد و گفت: رمانی از ژوزه ساراماگو به نام «در ستایش مرگ» با ترجمه شهریار وقفیپور خواندم که بسیار خوب بود. این کتاب توسط انتشارات مروارید منتشر شده است و به نظرم جذابیتهای زیادی دارد.
او درباره موضوع این کتاب اظهار کرد: کتاب مرگمحور به نظر میرسد؛ یعنی رمان حول محور مرگ پیش میرود. نویسنده برای اینکه نشان دهد که مرگ آنقدر عذابآور نیست، سرزمینی را مجسم میکند که در آن آدمها اصلا نمیمیرند. درست در همین زمان خواننده متوجه میشود که زندگی ابدی، طولانی و پایانناپذیر عذابآور است نه مرگ!
باباچاهی در ادامه بیان کرد: آدم به شکلی پیوند الزامی مرگ به زندگی و فلسفه و ضرورت مرگ را در این کتاب احساس میکند. ترجمه این اثر که توسط وقفیپور انجام شده بسیار خوب از کار درآمده است. او در ترجمه این کتاب گاه به جای متن اصلی از یک تعبیر شعری یا بخشی از شعر فارسی استفاده کرده و گاه نثر کلاسیک ما را با جملات متن اصلی تطبیق داده است.
این شاعر همچنین درباره کتابهای در دست انتشار و تألیف خود گفت: مجموعه شعر «آدمها در غروب اسم ندارند» و «قشنگی دنیا به همین است» مجوزشان را دریافت کردهاند و قرار است در نمایشگاه کتاب عرضه شوند.
او درباره آثاری که قرار است تجدید چاپ شوند نیز بیان کرد: «بیرون پریدن از صف» و «شروهسرایی در جنوب ایران» قرار است تجدید چاپ شوند. این دو کتاب در نمایشگاه کتاب امسال عرضه نخواهند شد، زیرا در حال حاضر در حال ویرایششان هستم.
انتهای پیام
نظرات