وزنه تهاجمیِ چپ پای تیم ملی فوتبال ایران از تمام اتفاقات زندگیاش میگوید، وقایعی که تنها به هندسه مستطیل و دایره مربوط نمیشود.
وحید امیری فرزند سرزمینی است که بلوطهای استوار تنه به تنه کوه سر برآوردهاند، جغرافیایی که مِفرغهای بینظیرش فرهنگ و هنر وابسته آن خطه را به مردمان این روزها منتقل کرده است. او از دل یکی از کوهستانیترین شهرهای غربی ایران میآید. جایی که خبری از تیره روزی هوا و پدیدههای جمعیتی نوظهور نیست. ساعاتی را با پسر خوش قلب و ملیپوش فوتبال ایران هم کلام شدهایم، گفتوگوی ایسنا با وحید امیری در ادامه خواندنی است.
* اطلاعات بسیار کمی درباره زندگی فوتبالیات وجود دارد. ابتدا در مورد آغاز این دوران بگو. از کجا شروع کردی و چه شد که سر از باشگاه نفت تهران درآوردی؟ تا قبل از اینکه به نفت هم برسی در تیمهایی همچون داتیس، کوثر، گهر و نفت مسجد سلیمان پا به توپ شدی.
ابتدا باید بگویم از اینکه در کنار شما هستم، خوشحالم. همه میدانند استان لرستان و شهر خرمآباد از جمله استانها و شهرهای محروم در ایران هستند. حتی در استانهای غرب کشور لرستان از سایر استانها محرومتر است. چه از لحاظ اقتصادی و چه از نظر ورزشی. شاید اگر میتوانستم زودتر به فوتبال بیایم، جایگاه کنونیام با توجه به اعتماد به نفس و داشتههایی که از خودم سراغ دارم، به مراتب بالاتر از شرایط فعلی بود اما باز هم خدا را شکر میکنم که به همین جایگاه نیز دست یافتهام و هرگز ناشکر نیستم. فوتبال من از سال 86 که به دانشگاه رفتم شروع شد. در سنین پایینتر هم فوتبال بازی میکردم و دو، سه بار هم علیرغم اینکه میخواستم فوتبالم را پیگیری کنم اما نگرشهای منفی وجود داشت که مانع از این اتفاق شد. نگرشهایی همچون کوتاهی قد و یا اینکه نمیتواند فوتبال بازی کند عاملی بود تا نتوانم فوتبالم را در آن مقطع ادامه دهم. اما زمانی که به دانشگاه رفتم در تیم فوتسال آن عضو شدم و چند دوست خوب به من کمک کردند تا با کمک خداوند به تیم لیگ 3 که در شهرستان خرمآباد بود راه یابم. ابتدا پرسپولیس خرمآباد بود که پس از آن به داتیس تغییر نام داد، سال بعد هم به تیم کوثر که در لیگ 2 حضور داشت پیوستم. همان سال در حالی که مدارکم را برای اعزام به خدمت سربازی آماده کرده بودم، به تیم گهر دورود رفتم و در تست هم مورد پذیرش قرار گرفتم اما به دلیل اختلاسی که به وجود آمده بود تیم گهر منحل شد. در نهایت به تیم نفت مسجد سلیمان پیوستم و به لیگ یک رفتم. آنچه در فوتبال من اهمیت داشت این بود که نمیخواستم درجا بزنم بنابراین هر سال یک پله جهش میکردم و از لیگ 3 به لیگ 2، لیگ یک و لیگ برتر رسیدم. دو سال با تیم نفت مسجد سلیمان خاطرات خوبی را تجربه کردم و مردم این شهر لطف بسیاری به من داشتند. من هم همواره ارادتمند مردم این منطقه از کشور هستم چرا که فوتبال من در مسجد سلیمان شکل گرفت و در تیم منتخب لیگ یک قرار گرفتم. دو سال خیلی خوب از فوتبالم را در مسجد سلیمان تجربه کردم و علیرغم اینکه چند پیشنهاد در سال اول داشتم در نهایت پس از اتمام سال دوم به تیم نفت تهران در لیگ برتر پیوستم. اعتقاد دارم هر آنچه که خدا بخواهد میشود. در مورد من هم چنین اتفاقی رخ داد و پس از آن از نفت تهران به تیم ملی فوتبال ایران رسیدم که خدا را به همین دلیل بسیار شاکرم.
* همان طور که خودت گفتی فوتبالت را با ورود به دانشگاه آغاز کردی. حقوق خواندهای و از معدود فوتبالیستهای تحصیل کردهی کشور هستی. در حال حاضر وضعیت تحصیلیات به چه صورتی است؟
ابتدا بگویم همزمانی تحصیل و فوتبال بسیار سخت است. کسی که هم فوتبال بازی کند و هم در دانشگاه درس بخواند، باید هر روز با کیف ورزشی بر دوش به دانشگاه برود. حتی زمانی که به لیگ برتر میروی تفاوت این مسئله را بیشتر از زمانی که در لیگ یک یا دو بازی میکنی احساس خواهی کرد. خدا را شکر توانستم نتیجه بگیرم اما اگر کسی بتواند کنار فوتبال حرفهای درس بخواند کار سختی را انجام خواهد داد. من لیسانس حقوق گرفتم و کارشناسی ارشد را نیز در رشته تربیت بدنی مشغول به تحصیل هستم. این تغییر رشتهام به دلیل فعالیت فوتبالیام بود و تصمیم گرفتم با توجه به حضورم در فوتبال بتوانم در رشتهای تحصیل کنم که بتوانم در آینده مثمرثمرتر باشم.
* چرا حقوق؟
زمانی که به صورت حرفهای فوتبال بازی نمیکردم و درس میخواندم، حقوق مهمترین گرایش از رشته تحصیلیام بود اما زمانی که فوتبال برایم شکل و شمایلی حرفهای پیدا کرد، دیگر نمیتوانستم به صورت همزمان بر روی این رشته دانشگاهی و فوتبال تمرکز کنم چرا که حقوق رشتهای سنگین است که موفقیت در آن نیازمند تلاش و تمرکز است. به مرور که جلو رفتم متوجه شدم شغل اصلی من فوتبال است و باید هرآنچه که به شغل اصلیام ضرر میزند را کنار بگذارم. اگر میخواستم حقوق بخوانم باید در بسیاری از مواقع ازتمرین خود نیز میگذشتم اما بالاخره تصمیم گرفتم تا در رشتهای مقطع کارشناسی ارشد را پشت سر بگذارم که به فوتبالم نیز کمک کند.
* از اینکه ادامه تحصیل در رشته حقوق را کنار گذاشتی، پشیمان نیستی؟
خیر، خدا را شکر در تمام مسائل توکلم بر خداوند بوده و زندگی را به خواست خداوند ساختهام. وقتی که به آنچه طی این سالها پشت سر گذاشتهام نگاه کرده و نسبت به آن فکر میکنم، متوجه میشوم واقعا خداوند در برهههایی همانند معجزه دست من را گرفته تا به بیراهه نروم و در شغلی که دارم موفق باشم. هرچند نمیگویم این موفقیت صددرصدی بوده است اما به نظر خودم در شهر و استانم موفقیتی را برای همشهریانم کسب کردهام.
* بسیاری از فوتبالیستها که تازه از شهرستان به تهران میآیند و از خانواده خود جدا میشوند، علیرغم سختیهایی که باید در این مسیر طی کنند نمیتوانند به خوبی زندگی غیر فوتبالی خود را حفظ کنند و درست در مقاطع حساس به بیراهه میروند و حتی زندگی فوتبالیشان را تحت تاثیر قرار میدهند به گونهای که استعدادهایی که خداوند به آنها داده هرز میرود. تا جایی که اطلاع داریم تو به شدت مراقب زندگی بیرون از زمین مسابقه و تمرین خود هستی و به خوبی آن را مدیریت میکنی.
حواشی و اتفاقات بد هر زمان از زندگی آدم میتوانند نمود پیدا کنند. انسان نباید احساس کند هیچ لحظهای از اتفاقات و حواشی مصون است. باید بدانید هر کس برای زندگیاش هدفگذاری کرده باشد قطعا به سمت و سویی نمیرود که به زندگیاش لطمه وارد شود. تجربه چیزی است که افراد به سختی آن را به دست میآورند و به راحتی به دیگران انتقال میدهند. من نیز سعی کردهام از تجارب دیگران استفاده کنم و از صحبتهای دیگران درس بگیرم. قطعا اگر از تجربه و توصیههای دیگران و بزرگترها استفاده نمیکردم در این جایگاه نبودم. من 4-5 سال است با بوحمدان همخانهام. خدا را شکر وضعیت زندگیمان شکلی ساده دارد که بیشتر سعی میکنیم به شغل و کارمان فکر کنیم. کما اینکه خانهمان تا محل تمرین 5 دقیقه بیشتر فاصله ندارد. همین که با خستگی سر تمرین نمیرویم و آرامش خاطر داریم، از این مسئله میتوانیم به نحو مطلوب استفاده کنیم تا به سمت موفقیت پیش برویم.
دوری از خانواده بسیار سخت است. ما در این مسیر مشکلات متعددی را نیز تجربه کردیم چه از بحث تغذیه گرفته تا سایر موارد. ما دو نفر بودیم که هیچ کدام آشپزی بلد نبودیم و این موضوع کار را برای ما سخت کرده بود ولی با تحمل همه این سختیها بویژه در سال اول بر عکس برخی از بازیکنان که از لیگهای پایینتر به لیگهای بالاتر میآیند و شرایط محیطی روی آنها تاثیر میگذارد، به خوبی توانستیم مسیر خود را پیدا کنیم.
* یعنی الان در آشپزی حرفهای شدهای؟
(میخندد) خدا را شکر توانستیم منزل بزرگتری اجاره کنیم تا خانوادههایمان هر ازگاهی بتوانند به تهران بیایند و به ما سر بزنند.
* متوجه شدیم که به تازگی عقد کردهای، بابت این اتفاق به تو تبریک میگوییم و امیدواریم در زندگیات خوشبخت و سعادتمند شوی.
بله. به تازگی عقد کردهام ولی فعلا مراسمی نگرفتهایم. به امید خدا چند ماه دیگر ازدواج خواهیم کرد. قطعا انسان به این دلیل تلاش میکند که بتواند در آینده با برنامهریزی پیش برود و به موفقیت برسد. سرآمد و نهایت این موفقیت نیز ازدواج است، دروغ است یک نفر عنوان کند متاهل نشود اما زندگیاش سروسامان مییابد.
* از دعوت یکبارهات به تیم ملی فوتبال بزرگسالان بگو. حتی در آن برهه گفته بودی 10 بار لیست تیم ملی را مرور کردی، لیستی که نام خود را در کنار سایر بازیکنان میدیدی.
اولین بار در اردوی پرتغال به تیم ملی دعوت شدم. من در اردوی پرتغال مصدوم بودم. حتی این مصدومیت را از مربیان پنهان کردم. با خودم فکر کردم اگر از این مسئله مطلع شوند، ممکن است اتفاقاتی رخ دهد همان افکار بچهگانهای که ذهن هر بازیکنی را درگیر میکند. شاید همین مسئله باعث شد تا اردوی بعدی تیم ملی را به دلیل آسیب دیدگی از ناحیه کشاله ران از دست بدهم همان اردویی که تیم ملی با کره جنوبی در ورزشگاه آزادی بازی کرد. در اردوهای بعدی که با تیم ملی همراه بودم، تمام ذهنم را متمرکز کردم تا نهایت تلاشم را داشته باشم. به خودم میگفتم آن کسی که باید جواب زحمات تو را بدهد قطعا تلاشهای تو را نادیده نخواهد گرفت کما اینکه به نظر من خدا تمام تلاشهای من را دید. تمام لذتهایی که در زندگی از آنها زده بودم را دید و به تیم ملی دعوت شدم. این مسئله خواست خداوند و لطف کیروش بود. مربیگری سلیقهای است. امکان دارد خیلی از مربیان از سبک فوتبال من لذت نبرند اما خدا را شکر کیروش فوتبال من را پسندید و به تیم ملی دعوت شدم.
* زمانی که در اردوی آفریقای جنوبی به همراه تیم ملی حضور داشتی، فکر میکردی که در لیست بازیکنان مد نظر کیروش برای حضور در جام ملتهای استرالیا باشی و در ترکیب اصلی و ثابت تیم قرار بگیری؟
در اردوی آفریقا چند بازی دوستانه برگزار کردیم. حتی در بازی آخر نیز به من فرصت بازی نرسید. در آن برهه پیش خودم هزاران فکر کردم، به خودم میگفتم خدایا یعنی من در لیست تیمملی حضور خواهم داشت؟ اینکه اگر در لیست تیمملی هستم چرا در بازیهای دوستانه به من بازی نرسید؟ پیش خودم همواره عنوان میکردم تو تلاشت را بکن و آن که باید جواب دهد خداست که قطعا تلاشهایت را بیپاسخ نخواهد گذاشت. در تمام تمرینها با تمام وجود کار میکردم، در چند بازی اول جام ملتهای آسیا اصلا به من بازی نرسید اما به یکباره خدا را شکر بعد از هر بازی علیرغم اینکه شرایطم سخت بود و با توجه به اینکه انسانی احساسی هستم، در بازی با امارات کیروش به من اعتماد کرد و بازی خوبی از خود به نمایش گذاشتم تا در نهایت تیم ملی با تلاش مجموعه بازیکنان و کادر فنی پیروز از زمین خارج شود.
* درباره رسیدن پیراهن شماره 10 تیم ملی نیز به وحید امیری صحبت کن. چه اتفاقی افتاد که از شماره 13 به شماره 10 تیم ملی رسیدی؟
پیراهن شماره 10 تیمملی بر تن بسیاری از بزرگان فوتبال ایران بوده است. از علی دایی گرفته تا دیگر بزرگان فوتبال این مملکت. به نظر من پیراهن شماره 10 تیم ملی هماکنون متعلق به کریم انصاری فرد است. شاید بسیاری از مردم و رسانهها به من لطف دارند و این عبارت را در موردم به کار میبرند. تصور میکنم این مسئله درست نباشد چرا که کریم انصاری فرد در تیمملی از من سابقه بیشتری دارد و این پیراهن متعلق به اوست. اما در آن زمان که کریم انصاری فرد به دلیل وجود برخی مشکلات در تیم ملی حضور نداشت، این پیراهن به من رسید.
در تیم ملی به درجهای از راحتی با کیروش رسیده بودم که از او درخواست کردم شماره پیراهنم را تغییر دهد. به او گفتم از شماره 13 تیم ملی خاطره خیلی بدی دارم، اگر میشود لطف کنید و شماره پیراهن من را عوض کنید. شماره 13 تیمملی را در رقابتهای جام ملتها مسئولان تیم ملی برایم در نظر گرفتند.
* خاطره بدی که از آن صحبت میکنی مربوط به همان ضربه پنالتی مقابل تیمملی فوتبال عراق است که توپ به دیرک دروازه اصابت کرد؟
بله، هنوز صدای اصابت توپ به دیرک دروازه در گوشم میپیچد. به یکباره ورزشگاه ساکت شد و توپ به تیر دروازه برخورد کرد. صدای این ضربه را هنوز به خاطر دارم. پس از این تورنمنت به سرمربی تیم ملی گفتم تا شماره پیراهنم را عوض کند اما در خصوص اینکه چه شمارهای را به من بدهند هیچ حرفی نزدم. اما کیروش نسبت به من لطف داشت و در آن برهه از زمان پیراهن شماره 10 تیمملی را به من داد.
* رابطه کیروش با بازیکنان تیم ملی چگونه است؟ چه رفتارهایی از سرمربی تیمملی میبینید که قابل اشاره است؟
افتخار میکنم که چنین سرمربیای در تیم ملی دارم. کیروش مخالف و موافقان بسیاری دارد ولی به هر حال او شخصیت و نظمی دارد که آن را به تیمملی نیز منتقل کرده است. من همواره به سایر بازیکنان نیز گفتهام زمانی که پشت سر کیروش راه میروم احساس غرور میکنم که سرمربیام زمانی سرمربی رئال مادرید و یا تیم ملی پرتغال بوده و یا در منچستریونایتد مربیگری کرده و با بزرگان فوتبال دنیا کار کرده است. وقتی میبینم کنار زمین چه کسی به من دلگرمی میدهد و نکات فنی را به من منتقل میکند روحیه میگیرم. شاید حتی اگر یک مربی در سطح اول فوتبال آسیا در تیم ملی مربیگری کند نتواند چنین تاثیری را بر روی بازیکنان داشته باشد. او نشان داده در بازیهای سنگین به راحتی میتواند تیمملی را هدایت کند ولی آنچه که واضح و مشخص بوده، شخصیتی است که کیروش با خود دارد و از این طریق صمیمیت و همدلی بسیاری را بین بازیکنان ایجاد میکند. خدا شاهد است زمانی که از تیم ملی برمیگردیم، احساس دلتنگی داریم و به خود میگوییم ای کاش زودتر بازگردیم و در کنار یکدیگر باشیم.
* در برههای از زمان عنوان میشد که حمایت بازیکنان از سرمربی تیم ملی القایی است. در این رابطه نیز صحبت کن که آیا چنین فضایی در تیمملی حاکم است؟
من به عنوان یک مسلمان همواره از دروغگویی پرهیز کردهام. آنچه که من درباره کیروش در برخی مصاحبهها عنوان میکنم کاملا دلی است. حتی اگر به تیمملی دعوت هم نشوم، از او حمایت خواهم کرد. مطمئن باشید اگر از نزدیک در اردوی تیم ملی حضور داشته باشید و با کیروش آشنا شوید هرگز به خود اجازه نخواهید داد که در مورد او برخی مطالب را عنوان کند. کیروش مربی دوست داشتنی است و تمام افرادی که از نزدیک اردوی تیمملی را مشاهده کردهاند به خوبی نسبت به این مطلب واقفند.
باید زمانی که مقابل تیمهای ملی فوتبال شیلی و سوئد به میدان رفتیم در کنار ما حضور میداشتید. پس از گلی که در مقابل شیلی به ثمر رساندم، از من به نحوی تمجید کرد تا زمانی که میخواستم در مقابل سوئد به میدان بروم، اعتماد به نفسم وصف ناشدنی بود. مطمئن بودم که اگر به زمین مسابقه بروم، دفاع راست تیم ملی فوتبال سوئد که در لیگ برتر این کشور نیز توپ میزد، برایم اهمیتی نخواهد داشت و مانعی را در مقابلم احساس نخواهم کرد. کیروش به خوبی میتواند تیم را به شرایط مطلوب بازگرداند. حتی پس از بازی با عمان به خوبی این مطلب را لمس کردیم. تیم از مسقط بازگشته بود و شرایط مساعدی نداشت و باید در دیدار مقابل ژاپن در ورزشگاه آزادی به میدان میرفتیم. همه به خوبی دیدند که شرایط تیم چقدر در تهران تغییر کرده بود. شاید بسیاری از مربیان چنین ویژگیای را نداشته باشند. این یکی از مشخصههای بارز کیروش است.
* به دیدار تیمهای فوتبال ایران و عراق نیز در جام ملتهای آسیا بازگردیم. این دیدار هرچند پایان تراژیکی داشت اما به دلیل اتفاقاتی که در طول 90 دقیقه و نیز وقتیهای اضافه با توجه به بازگشت تیم ملی به بازی رخ داد، مردم به آن افتخار کردند. روزهای سختی را پس از بازی پشت سر گذاشتی، در این مورد نیز توضیح میدهی؟
علاوه بر اینکه شرمنده 80 میلیون ایرانی شدم از کیروش نیز خجالت میکشیدم و از ناراحتی او چند برابر ناراحت بودم. در آن برهه از زمان کیروش بسیار تحت فشار بود و انتقادات بسیاری به دلیل حذف تیم ملی مطرح شد. جا دارد از بزرگان تیم ملی فوتبال ایران همچون جواد نکونام، آندرانیک تیموریان، مسعود شجاعی و سید جلال حسینی تشکر کنم. آندو و جواد نکونام بیش از سایرین کنار من بودند. تیموریان پس از پایان بازی به اتاقم آمد و گفت که هوندا پنالتی خراب میکند تو هم از این شرایط مستثنی نیستی. شب آخر که در استرالیا حضور داشتیم و همه بازیکنان هتل را ترک کرده بودند به همراه جواد نکونام تنها در هتل ماندم. 4-5 ساعت با هم صحبت کردیم. من از جواد نکونام خیلی حساب میبردم، او ویژگیهای یک کاپیتان تمام عیار را در تیمملی دارا بود. من از اینکه پنالتی را به دیرک زدم خیلی ناراحت بودم جواد نکونام نیز دوست داشت این تورنمنت را با افتخاری بزرگ به پایان برساند اما متاسفانه اتفاقاتی افتاد که نتوانستیم بازی با عراق را پیروز شویم. به خاطر حضور همین بزرگان تیم ملی بود که من مجددا توانستم به شرایط قبل بازگردم.
* علیرغم اینکه تیم ملی از عراق متحمل شکست شد اما استقبال مناسب از تیم ملی چه در استرالیا و چه در تهران انجام شد. مردم هرچند شما با شکست به ایران بازگشتید اما راضی به نظر میرسیدند. خود کیروش پس از شکست در ضربات پنالتی با شما صحبت خاصی انجام نداد؟
سر میز ناهار بودیم که کیروش به من و احسان حاج صفی گفت شما قصدتان هدر دادن ضربات پنالتی نبوده و اینها جزئی از اتفاقات فوتبال است. در همان جلسه به ما خیلی روحیه داد و عنوان کرد که ما یک تیم هستیم و روزهای خوبی در آینده تجربه خواهیم کرد. کیروش بعد از اتفاقاتی که در استرالیا افتاد همچنان به من و فوتبالم اعتماد کرد و در تیم ملی بازی کردم. در تیم ملی به حدی رسیدم که اعتماد به نفس بالایی داشتم. این مسئله بر روند فوتبالی من در تیم ملی تاثیر بسیاری داشت و باعث رشد فوتبالیام شد.
درباره برخورد مردم نیز میگویم که شرایط چگونه بود. زمانی که به تهران بازگشتیم، شاید روزهای پراسترسی را در زندگیام پشت سر میگذاشتم. احساس میکردم هجمهی هواداران من را اذیت خواهد کرد اما به هیچ وجه نگاه مردم این گونه نبود. همان زمان بود که متوجه شدم مردم ایران به خوبی فوتبال را میفهمند و درک درستی از اتفاقات آن دارند. استقبالی که در فرودگاه از تیمملی شد، روحیه ما را مضاعف کرد. ضربالمثلی است که میگویند عدو سبب خیر شود. شاید تا قبل از جام ملتها کسی من را نمیشناخت اما پس از به هدر رفتن ضربه پنالتی بسیاری در خیابان میگفتند که این همان بازیکنی است که توپ را به دیرک دروازه زد. از همه مردم تشکر میکنم که در روزهای حساس من را تنها نگذاشتند و باعث شدند به خوبی ذهن خود را مجددا متمرکز کنم.
* جام ملتهای آسیا تمام شد و وحید امیری نمایش قابل تحسینی در دیدار مقابل تیمهای فوتبال شیلی و سوئد داشت. اعتماد کیروش با توجه به عملکرد درخشانت در این دو دیدار اروپایی و به نوعی بینالمللی باعث شد جایگاهت در تیم ملی را نسبت به قبل محکمتر کرد.
به نظر من تیمملی نیاز دارد در مقابل تیمهای بزرگ به میدان برود. خیلی از مردم روی تیم کیروش حساب آنچنانی باز نمیکردند یعنی برچسب بازی دفاعی را به تیم ملی میزدند اما در بازیهایی که ما مقابل تیمهای فوتبال شیلی و سوئد به میدان رفتیم، نگرشها نسبت به تیم ملی عوض شد. ابتدا تصور میشد که اختلاف ما با شیلی بسیار زیاد است. شاید فکر میکردند در این دیدار 4-5 گل دریافت کنیم اما در مقابل این تیم بازی بسیار قابل قبولی انجام دادیم و هرگز اجازه ندادیم صاحب موقعیت شوند. از موقعیتهای خود نیز به نحو مطلوب استفاده کردیم و پیروز شدیم. چنین دیدارهایی اعتماد به نفس بازیکنان را بالا میبرد. زمانی که در مقابل سانچس یا ابراهیموویچ به میدان میرویم قطعا میتوانیم بعد از این تجربه استفاده کنید. اگر بتوانیم هر چند ماه یک بار در چنین دیدارهایی به میدان برویم شرایط تیم ملی تغییر بسیاری خواهد کرد.
* به نکته قابل تاملی در مورد تو اشاره کنیم. برای بسیاری از مردم ایران جای سوال است چرا وحید امیری که جایگاه ثابتی در تیم ملی فوتبال ایران پیدا کرده و یکی از مهرههای ارزشمند کیروش به شمار میرود از کم قیمتترین بازیکنان لیگ فوتبال ایران است. رقم قرارداد تو در فصل جاری 214 میلیون تومان بوده است. در این خصوص توضیح بده چرا رقم قرارداد تو در دو فصل اخیر با توجه به دعوت به تیم ملی تا این حد پایین بوده است؟ بازیکنانی در لیگ فوتبال ایران حضور دارند که سطح شان نسبت به تو بسیار پایین است اما قراردادهای میلیاردی منعقد کردهاند. این مسئله برای بسیاری قابل هضم نیست.
سال اولی که از نفت مسجدسلیمان به نفت تهران آمدم رضایتنامهام فقط برای نفت تهران صادر شده بود. یا باید باز میگشتم و مجددا در لیگ یک بازی میکردم و یا تنها در لیگ برتر برای نفت تهران به میدان میرفتم. آمدنم به نفت تهران نیز با پذیرش کامل شرایط در نظر گرفته شده بود. یکی از شرایط امضای قرارداد سه ساله بودن آن بود، متاسفانه مبلغ پایینی را نیز برای قرارداد در نظر گرفته بودند. سالانه هم قرارداد تنها 20 درصد افزایش مییافت. قرارداد سال اولم 149 میلیون تومان بود که در سالهای دوم و سوم به ترتیب 20 درصد افزایش یافت، در سال دوم قراردادم 178 میلیون تومان و در سال سوم قراردادم 214 میلیون تومان ثبت شد، پولی را نیز که امسال دریافت کردم دقیقا مطابق همان قرارداد اولیه بوده است. به هر حال این شرایط باشگاه است و به نظرم باشگاهها نیز منافع خود را در نظر میگیرند. اینکه بازیکنانی را به خدمت بگیرند و سعی کنند با پایینترین رقم ممکن بیشترین کارآیی را از آنها بگیرند، من نیز مستثنی از این قضیه نبودم.
* تو در سال گذشته و به طور ویژه سال جاری پیشنهادات متعددی داشتی. حتی یکی از جدیترین مشتریانت در فصل پیشرو باشگاه پرسپولیس بود علاوه بر این سال قبل از باشگاه استقلال نیز پیشنهاد داشتی. باشگاههای ایرانی یک طرف و در حال حاضر نیز طبق گفته مدیرعامل باشگاه نفت پیشنهاداتی از باشگاههای قطری و چینی داری.
من برای باشگاه نفت ارزش و احترام بسیار زیادی قائل هستم، باشگاه نفت در زمینه فوتبال کمک بسیار زیادی به من کرده است. در مورد پیشنهاداتی که مطرح میکنید نیز کسی یا باشگاهی به طور مستقیم با من صحبت نکرده است هر چند هر پیشنهادی نیز که به صورت مستقیم به من داده شد به آنها اعلام کردم باید با باشگاه صحبت کنند. من اعتقاد دارم حتی اگر به شخصه با شخص یا باشگاهی به توافق برسم در نهایت این باشگاه نفت است که باید نظر و توافق نهایی را اعلام کند. در مورد دو باشگاه استقلال و پرسپولیس نیز باید بگویم این دو باشگاه بزرگترین باشگاههای کشور هستند و ارائه پیشنهاد از آنها بسیار وسوسهکننده است. علاوه بر این باید بگویم هواداران هر دو تیم طی چند سال اخیر بسیار مرا مورد لطف قرار دادهاند و از همه آنها تشکر میکنم.
در دو سه مورد با باشگاه صحبت شد و باشگاه نفت اعلام کرد که به هیچ وجه قصد فروش وحید امیری را به باشگاههای ایرانی ندارد، چه بسا اگر باشگاههای خارجی پیشنهادی در این زمینه داشته باشند به دلیل تفاوت رقم قرارداد و نیز مبلغی که باشگاه نفت از طریق رضایتنامه میتواند دریافت کند بررسیهای لازم را انجام خواهند داد. باشگاه نفت در سال جاری با مسائل متعددی از جمله مصدومیت چند تن از بازیکنان روبرو بود و بازیکنان زیادی را به همین دلیل از دست دادیم. نانگ، صادقیان و سانتوز از جمله این بازیکنان بودند به همین دلیل نیز باشگاه تصمیم گرفت برخی بازیکنان را نگه دارد تا بیش از این مهرههایش را از دست ندهد. باشگاه نیز به دنبال تامین منافع خودش استف اینکه بتواند بیشترین مبلغ را اگر قصد فروش من را کرده به دست آورد. در هر حال سه یا چهار ماه دیگر از قراردادم باقی مانده و قطعا باشگاه در این زمینه تصمیماتی را اتخاذ کرده است هر چند که از دور و نزدیک میشنوم که سه چهار پیشنهاد خارجی برای جذبم به باشگاه ارائه شده و خود باشگاه نفت در این زمینه در حال مذاکره است و فعلا منتظرم ببینم تفاهم لازم انجام میشود یا خیر.
* در مورد لیگ قهرمانان آسیا نیز صحبت کنید با توجه به تنشهای پیش آمده اخیر میان کشورهای عربی حوزه خلیج فارس با فوتبال ایران قطعا دیدار تیمهای فوتبال نفت و الجیش قطر حساسیت دو چندانی نسبت به قبل پیدا خواهد کرد، باشگاه نفت سال گذشته با مشکلات عدیده مالی در لیگ قهرمانان آسیا همراه بود شرایط در حال حاضر چگونه است؟
قطعا ما همان شرایطی را که در فصل گذشته داشتیم در این فصل نیز خواهیم داشت، این در حالی است که برخی مشکلات مالی ما در فصل جاری بیشتر هم شده است. آنچه که در این زمینه اهمیت بسیار بالایی دارد این است که ما زیر پرچم ایران در این رقابتها توپ میزنیم. سال قبل در لیگ قهرمانان آسیا خیلی شارژ مالی نشدیم آنچه که به ما در این رقابتها توان و انگیزه میداد عرق ملی بود و پرچم ایران که زیر آن توپ میزدیم. ما از تمام وجود مایه گذاشتیم دلیل آن هم هوادارانی بود که برای تیم فوتبال نفت به ورزشگاه میآمدند و مردمی که برای موفقیت ما دعا میکردند. در لیگ قهرمانان سال جاری نیز با توجه به مسائل و حواشی که بین ما و کشورهای عربی پیش آمده برای اینکه بتوانیم پرچم ایران را در این رقابتها برافراشته نگه داریم باید حمایتهای لازم از باشگاههای ایرانی حاضر در لیگ قهرمانان آسیا انجام شود. مدیران باشگاهها و مسئولان فوتبال ایران باید جدیت بیشتری به خرج دهند و از نظر مالی و روحی حمایتهای لازم را از بازیکنان و کادرفنی داشته باشند تا بتوانیم موفق باشیم. بسیاری از مردم به ورزشگاه میآیند اما نمیدادند که ما با چه مشکلاتی مواجه هستیم. در این رقابتها تنها برای خوشحال کردن مردم به میدان میرویم تا بتوانیم با پیروزی آنها را خوشحال کنیم. از تمامی مردم ایران تقاضا دارم که ما را در این رقابتها تنها نگذارند و همانطور که فصل قبل به باشگاه نفت به عنوان یک باشگاه ملی نگاه کردند در این فصل نیز ما را از حمایتهایشان بینصیب نکنند.
* در میان فوتبالیستهای ایرانی و فوتبالیستهای خارجی چه کسانی برای تو الگوی اخلاقی فنی بودند؟
الگوی اخلاقی من در فوتبال ایران کریم باقری بود. کریم باقری را زمانی که فوتبال بازی میکرد از نظر اخلاقی بسیار دوست داشتم. الگوی فنی من نیز در فوتبال دنیا آرین روبن است که واقعا از بهترین چپزنهای دنیاست. در میان بازیکنان ایرانی نیز از بازی چپهایی همچون ناصر محمدخانی لذت میبردم تا جایی که یاد دارم همه از ناصر محمدخانی به عنوان یک چپ پای فوقالعاده نام میبرند. در میان فوتبالیستهای چپ پای نسل جدید نیز نیکبخت واحدی از بازیکنانی بود که فوتبالش را دوست داشتم.
* هدف بلندمدت تو در فوتبال چیست، اینکه در فوتبال ایران محصور شوی یا اینکه قصد داری در لیگهای خارجی به میدان بروی و فوتبالت را در خارج از ایران دنبال کنی؟
اینکه انسان ناامید شود کفر است، ناامیدی یعنی اینکه وجود خداوند را باور نداریم. با خیلیها در این زمینه صحبت کردم. برخی از آنها میگویند سن و سال تو به گونهای است که به فوتبال اروپا نمیخورد. برخی افراد باعث ضعف انسان میشوند و دست و پای آدم را سست میکنند اما من با خودم عهد کردم تا روزی که در فوتبال هستم تمام تلاشم را انجام دهم تا بتوانم به همه ثابت کنم با سن و سال 27 یا 28 سال نیز میتوان به فوتبال اروپا رفت. میخواهم این مساله را ثابت کنم کمااینکه احسان حاج صفی نیز با شرایط سنی تقریبا مشابه در سال جاری به فوتبال آلمان رفت.
* در مجموع حضور در فوتبال اروپا را به پول فوتبال در کشورهای عربی ترجیح میدهی یا خیر؟
حقیقت امر این است که من تاکنون از فوتبال پولی دریافت نکردهام. آنچه که در مورد من مشخص بوده این است که بازیکن پول دوستی نبودهام ولی باید بگویم یک فوتبالیست باید آیندهاش را نیز ببیند. شاید چند سال بعد اتفاقاتی بیفتد که قابل پیش بینی نیست، آن روزها هیچ کس به گذشته باز نمیگردد و عنوان نمیکند امیری سالهای قبل هیچ پولی از فوتبال دریافت نکرد.
* اما شخصیتی که وحید امیری از خود در ذهن مردم ساخته این است که فوتبالیستهای شاخصی نیز وجود دارند که به دور از حاشیه و یا پولهای میلیاردی میتوانند در فوتبال ایران بدرخشند. شاید بخشی از محبوبیت تو در فوتبال نیز به همین بخش مربوط شود.
سه سال است که در فوتبال ایران شناخته شدهام شاید اگر قبلا در مراسمی حضور پیدا میکردم و سلام و احوالپرسی گرمی با مردم داشتم اکنون اگر در مکانی حاضر شوم با گرمی و صمیمیت بیشتری در کنار مردم حضور پیدا کنم. همواره سر زبانها بوده که اگر یک نفر شناخته میشود خود را از مردم جدا میداند اما من همواره سعی کردم در کنار مردم باشم و احترام بسیار زیادی برای آنها قائل هستم. همواره تصمیمم بر این است که هر چقدر رشد کنم و پیشرفت بیشتری داشته باشم خاکیتر از قبل با مردم برخورد کنم. اعتقاد دارم همین مساله موجب میشود تا کسی خودش را جدا از من تلقی نکند و از من دور نشود.
به هر حال یکسری مسائل وجود دارد که به صورت ناخواسته ایجاد میشود. کسی که به تیمملی میرود و مشغله فکری و کاریاش چندین برابر افزایش مییابد تا جایی که توان دارم سعی میکنم مردمدار باشم. معتقدم فوتبال خیلی زودتر از آنچه فکر کنی تمام میشود. بازیکنان زیادی بودند که فوتبالیستهای بینظیری در دوران فوتبالیشان خطاب میشدند اما از نظر اخلاقی آنچنان که باید و شاید عمل نکردند. همین مساله باعث شده از ذهنها فراموش شوند. یک فوتبالیست باید در کنار پیشرفت فوتبالی مسائل اخلاقی را نیز مدنظر قرار دهد تا بتواند همواره در ذهن و قلب مردم دارای جایگاه باشد. بعد اخلاقی یک فوتبالیست بسیار مهمتر از بعد فنی اوست.
در کنار این مسائل با توجه به تاهلم باید به مسائل مالی نیز توجه کنم. دیگر خودم تنها نیستم که زندگی میکنم از این پس بار مسئولیت یک زندگی را بر دوشخواهم داشت. باید علاوه بر خودم، به همسرم، خانوادهام و انتظاراتی که از سوی نزدیکانم وجود دارد توجه کنم. همه این مسائل باعث میشود که بازیکن به موارد دیگری نیز فکر کند. به نظرم درست نیست اگر بخواهم به خاطر ارقام بسیار پایین به فوتبال اروپا بروم. این مساله با توجه به شرایطی که دارم خیلی برایم جذاب نیست.
* خوشبختانه یکی از دلایل پیشرفت تو در سه سال اخیر این بوده که باشگاه نفت به دور از حاشیه کار خود را دنبال کرده است، شاید اگر در باشگاه استقلال یا پرسپولیس بودی به دلیل حواشی بسیار زیادی که این دو باشگاه با خود دارند نمیتوانستی آنگونه که باید به فوتبالت بپردازی.
بله قبول دارم، حاشیه در باشگاههایی همچون پرسپولیس و استقلال بیداد میکند اما اعتقاد دارم همه چیز به خود فوتبالیست مربوط میشود که باید مسائل را به خوبی مدیریت کند. همه چیز به بازیکن مربوط میشود. اینکه اجازه ندهد شرایط بر روی او تاثیر منفی بگذارد. فوتبالیست باید بتواند علاوه بر مدیریت خود در درون زمین بیرون زمین نیز خودش را مدیریت کند. حاشیه تنها در درون زمین و یا داخل ورزشگاه نیست، عمده حواشی بیرون از زمین مسابقه شکل میگیرد. باز هم تاکید میکنم که همه چیز به خود فوتبالیست مربوط میشود. یک بازیکن میتواند به بهترین نحو از وجود هواداران لذت ببرد و از وجودشان بهرهمند شود یا اینکه از این مساله تاثیر منفی بگیرد و فوتبالش رو به پایان برود.
* پیام صادقیان یکی از بازیکنانی بود که در فصل جاری با تو در تیم نفت همبازی شد. او از جمله بازیکنانی بود که در فوتبال ایران با حضور در باشگاه پرسپولیس به حاشیه رفت و فوتبالش دستخوش مسائلی شد که او را به سمت و سویی که نباید برد.
به نام پیام صادقیان اشاره کردید. قبل از اینکه او به باشگاه نفت بیاید به شخصه خیلی دوست داشتم که فوتبالش را از نزدیک ببینم و شخصیتش را بیشتر بشناسم. چیزی که در مورد صادقیان میتوانم بگویم این است که لیگ برتر فوتبالیستی همانند پیام صادقیان ندارد. او بیشتر از مغزش در فوتبال بهره میبرد تا بدنش. صادقیان کاملا با فکر بازی میکند اما متاسفانه خداوند همه چیز را یکباره به انسان نمیدهد. خداوند استعداد عالی به پیام صادقیان در فوتبال داده، او باید با مدیریت مسائل بیرونی بیشترین استفاده را از این نعمتداشته باشد. شک نکنید صادقیان با مدیریت خودش و مسائل پیش آمده هماکنون میتوانست در فوتبال اروپا به میدان برود و به راحتی بازی کند. بعضا شرایط برخی تیمها باعث میشود که بازیکن به حاشیه نیز برود. صادقیان قبل از اینکه به پرسپولیس بیاید بازیکن حاشیهای نبود اما باز هم میگویم شرایطی که در باشگاههای پرسپولیس و استقلال وجود دارد با سایر باشگاهها متفاوت است. یک بازیکن میتواند از این شرایط به نحو مطلوب استفاده کرده و به پیشرفتش در فوتبال کمک کند یا اینکه از این ویژگی استفاده نکرده و به حاشیه برود. صادقیان در حال حاضر نیز یکی از محبوبترین بازیکنان پرسپولیس در میان هواداران است. این مساله به وضوح در بازیهایی که ما مقابل پرسپولیس به میدان رفتیم مشهود بود. صادقیان ذاتا و مادرزاد فوتبالیست است و همانند آب خوردن دریبل میزند.
* مسائل متعددی در ادامه همکاری کیروش در تیم ملی طی مدت اخیر ایجاد شد حتی رییس فدراسیون فوتبال و نیز سرمربی تیم ملی عنوان کردند در صورت فراهم نشدن امکانات لازم برای تیم ملی ادامه همکاری این مربی پرتغالی در هالهای از ابهام قرار دارد.
واقعا کیروش چه امکاناتی را برای کار در فوتبال ایران میخواهد؟ لباس یا زمین چمن مناسب از اولیهترین نیازهای یک تیم آن هم در چنین سطحی است. بروید کمپهای تیمهای ملی در کشورهایی همچون قطر و امارات را ببینید، کشورهایی که با آن جمعیت چنین امکاناتی دارند، بنابراین وقتی این شرایط را با فوتبال ایران مقایسه میکنید که با چنین سرمایه جمعیتی و نیز آن قدمت فوتبالی با چنین مشکلاتی دسته و پنجه نرم میکند به فکر فرو میروید. ما یک زمین چمن مناسب برای تمرین تیم ملی بزرگسالان فوتبالمان نداریم. تنها زمین مناسبی که برای تمرین تیم ملی وجود دارد زمین شماره یک ورزشگاه آزادی است. اگر بخواهیم روی این زمین هر روز تمرین کنیم قطعا چیزی از آن باقی نمیماند. زمین کمپ را نیز بروید و از نزدیک نظاره کنید حتی به راحتی نمیتوانید دو پاس ساده را به یکدیگر بدهید چه برسد به اینکه یک تیم ملی همچون ایران که داعیه صعود راحت به جام جهانی را از طرف برخی افراد دارد روی آن تمرین کند. برخی افراد انتظار دارند که تیمملی به راحتی هر چه تمامتر به جام جهانی صعود کند دلیل آنها نیز رتبه اول ایران در رنکینگ تیمهای آسیایی در فیفاست. متاسفانه امکانات تیمملی و ابزار در اختیار این تیم دیده نمیشود. ما در تهیه کوچکترین امکانات اولیه برای فوتبال ایران ماندهایم. چرا سرمربی تیم ملی فوتبال ایران باید با چنین مشکلاتی مقابله کند؟ یک برهه از زمان انتقاد میکردند و میگفتند میانگین سنی تیم ملی ایران بسیار بالاست اما هماکنون که تیمملی بسیار جوان شده چرا باید باز هم بحث رفتن کیروش مطرح شود. چرا نباید امکاناتی را که او لازم دارد در اختیارش قرار دهند تا مجموعه فوتبال ایران و به ویژه بازیکنان تیمملی شرمنده مردم نشوند.
* شانس صعود ایران به جام جهانی 2018 روسیه تا چه میزان ارزیابی میکنی؟
اگر امکانات لازم در مدت پیشرو برای تیم ملی فوتبال ایران فراهم شود نمیگویم که به راحتی اما میتوانیم به جام جهانی صعود کنیم. هر اتفاق خوبی به راحتی به دست نمیآید و باید برای به دست آوردن خواستههایمان تلاش کنیم. قطعا جام جهانی بزرگترین رویداد فوتبال نیز مستثنی از این قضیه نخواهد بود. صعود به جام جهانی نیز به راحتی به دست نخواهد آمد مگر آنکه تمام تلاشمان را برای تحقق این مساله انجام دهیم، مهم نیست که چه کسی برای تیمملی در جام جهانی بازی میکند بلکه صعود ایران به جام جهانی مهم است که باید به آن دست یابیم. از مسئولان فوتبال ایران درخواست میکنم که امکانات لازم را برای تیمملی فراهم کنند تا در این راه سختی کمتری را متحمل شویم و بتوانیم دل میلیونها هوادار را شاد کنیم.
گفتوگو از نیما علیپور، خبرنگار ایسنا
انتهای پیام
نظرات