موضوع محیط بانان دربند، سوژهای است که هرگز کهنه نمیشود؛ و هر روزی در هر نقطهای از کشور که برای پیگیری وضعیتشان جلسهای برگزار شود، حرفهای جدیدی در آن میشنویم؛ اما یک موضوع در همه این جلسات ثابت است، محیطبانان کسانی هستند که همه عمر خود را برای حمایت از محیط زیست و ساکنان جنگلها میگذارند.
این بار در اصفهان جلسهای برگزار شد و در آن این موضوع دوباره زنده شد. در جلسه نامه یکی از محیطبانان خوانده شد.
«بسم الله الرحمن الرحیم؛ بنده غلامحسین خالدی، محیط بان پارک ملی دنا در استان کهگلویه و بویراحمد که از سال 89 تا کنون به اتهام قتل عمد نزدیک به شش سال است در زندان یاسوج به سر میبرم. بنده همیشه عاشق طبیعت بودم و هستم و هرگز نمیتوانم ببینم بال پرندهای یا شاخه درختی شکسته شود، ولی به اتهام قتل یک هموطن در زندان هستم و از تمام کسانی که تلاش کردند برای حل مشکل اینجانب و دیگر همکاران من کاری انجام دهند تشکر ویژه میکنم. حالا که خانواده اولیای دم بزرگواری کردند و رضایت دادهاند تا با پرداخت دیه من را مورد عفو قرار دهند تقاضا میکنم هرکس میتواند من را مساعدت مالی کند، تقاضای مساعدت و همکاری دارم تا بتوانم از زندان آزاد شوم.»
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه اصفهان، هفت سال پیش از این جایی در یکی از مناطق حفاظت شده و بکر ایران زمین در محدوده حفاظت شده دنا پنج شکارچی حرفهای با اسلحههای پیشرفته که بعضا تا شعاع 3 کیلومتر برد مفید دارند با چهرههای پوشیده در حال شکار گونههای ارزشمند و نادر ایرانی هستند که با سه محیطبان رو به رو میشوند...
در این درگیری مسلحانه که میان سه محیطبان از جان گذشته این بوموبر و پنج شکارچی غیرمجاز صورت میگیرد، شکارچیان برای فرار از دست محیطبانان اقدام به تیراندازی به سمت محیطبانان در حال گشتزنی میکنند؛ و محیطبان شجاع و دلسوز، اسعد تقیزاده که نامش برای همه طبیعت دوستان و فعالان اجتماعی آشناست در مقابل تیرهای اسلحه حرفهای شکارچیان و برای دفاع از جان خود و همکارانش با کلاشینکف سازمانی از رده خارجاش پاسخ میدهد.
عصر روز پنجشنبه در تلاش برای آزادی دو محیطبان زندانی و محکوم به دیه که یکی 5 سال و دیگری 7 سال است در زندان به سر میبرند گردهمایی با حضور خیرین، هنرمندان، فعالان عرصه محیط زیست، و دوستداران طبیعت گردهمایی به همت انجمن دوستداران محیط زیست (طبیعتیاران) و با همکاری اتاق بازرگانی اصفهان برگزار شد تا مبلغ دیه این دو محیطبان توسط خیرین جمعآوری شود.
اما مشکل ریشهایتر است و درگیریهای مسلحانه میان شکارچیان و «ضابطان دادگستری» که ما آنها را محیطبان میخوانیم اتفاق نادر و عجیبی نیست. این درگیریها به واسطه ذات طبیعت و شکار همیشه در دشتها، جنگلها و بیابانها اتفاق میافتد. جایی که شکارچیها ترسی از به قتل رساندن محیطبان ندارند، صدای فریاد محیطبان به جایی نمیرسد.
علاوه بر این معمولا شکارچیها قتل محیطبان را به دستگیری و پرداخت جریمههای سنگین ترجیح میدهند. برای آنها قتل محیطبان با شکار گوزن فرقی نمیکند. به همین خاطر است که دستگاه ذیربط برای دفاع از جان محیطبان در مقابل شکارچیان مسلح به اسلحههای با دقت و برد بالا و همچنین حفاظت از محیط زیست یک اسلحه سازمانی معمولا از رده خارج به محیطبان واگذار کرده است.
استفاده از اسلحه توسط محیطبان، (البته اگر محیطبان بعد از دست به اسلحه بردن در دادگاه «ضابط قضایی» محسوب شود) مشمول ماده یک قانون بکارگیری سلاح توسط مامورین نیروهای مسلح در موارد ضروری میشود. اما پیش از بررسی ماده یک قانون بکارگیری سلاح باید دید آیا محیطبان ضابط قضایی محسوب میشود یا خیر.
قانون چه میگوید؟
مینو خالقی، وکیل پایه یک دادگستری در پاسخ به این سوال که آیا محیط بان ضابط دادگستری محسوب میشود یا خیر میگوید: «ضابطان دادگستری مامورانی هستند که تحت نظارت و تعلیمات دادستان در کشف جرم، حفظ آثار و علائم و جمعآوری ادله وقوع جرم، شناسایی، یافتن و جلوگیری از فرار متهم اقدام میکنند.»
وی ادامه میدهد: «ضابطان دادگستری به دو دسته عام و خاص طبقه بندی میشوند، که ضابطان خاص شامل فرماندهان، افسران و درجه داران نیروی انتظامی جمهوری اسلامی میشوند و ضابطان عام شامل مقامات و مامورانی که به موجب شرایط و قوانین خاص در حدود وظایف محول ضابط دادگستری محسوب شوند.»
این حقوقدان برای ضابطان خاص مثال میزند: «روسا، معاونان، ماموران زندان، ماموران وزارت اطلاعات، ماموران نیروهای بسیج و همچنین (سایر نیروهای مسلح در مواردی که به موجب قانون تمام یا برخی از وظایف ضابطان به آنان محول شود) ضابط عام محسوب میشوند.»
خالقی میافزاید: «بر اساس ماده 15 قانون حفاظت و بهسازی محیط زیست مصوب 28 خرداد سال 1353 ماموران سازمان حفاظت از محیط زیست که از طرف سازمان مذکور مامور کشف و تعقیب جرایم مذکور در قانون حفاظت از محیط زیست میشوند در صورتی که وظایف ضابطین دادگستری را در کلاسهای مخصوص زیر نظر دادستان تعلیم گرفته باشند از لحاظ اجرای این قانون و قانون شکار و صید در ردیف ضابطین دادگستری قرار میگیرند.»
*پس محیطبانان نه ضابط دادگستری عام، بلکه مشخصا ضابط دادگستری خاص هستند و در استفاده از اسلحه، مجاز و مشمول همان قوانینی میشوند که دیگر نیروهای مسلح کشور از آن تبعیت میکنند. حال سوال اینجاست که چرا هنوز در برخورد قضات با پروندههای محیطبانان شاهد تناقض هستیم و بعضی از قضات کشور محیطبان را ضابط قضایی محسوب نکرده و حکم قتل عمد صادر میکنند.
خالقی معتقد است: «قانونگذار باید به فکر شرایط خاص همچون شرایط محیطبانان باشد. باید برای اصلاح قانون بکارگیری سلاح مخصوصا برای محیط بانان فکری کرد. محیطبانانی که به خاطر کمبود نیروی انسانی به جای حفاظت از 3 هزار هکتار گاهی تا 100 هزار هکتار را زیر پوشش قرار میدهند.»
به گفته خالقی، اگر محیط بان ضابط قضایی نیست باید ایراد را به دادستانی گرفت که چرا اسلحه سازمانی در اختیار محیطبانان قرار میدهد. اگر محیطبان در درگیریهای مسلحانه اجازه استفاده از اسلحهاش را در مقابل شکارچی ندارد «پس این چه اسلحه دادنی است؟» و اگر به او اسلحه میدهید چرا او را ضابط قضایی نمیدانید؟ و بعد از درگیری با شکارچی همچون یک شهروند عادی که دست به اسلحه برده باشد با او برخورد میکنید؟
*خردادماه سال 1388 اردشیر امینی 37 ساله، مامور سبزپوش و همیشه خنده روی گارد حفاظت محیط زیست استان فارس در حوزه نورآباد ممسنی به همراه دو نفر از همکارانش در حال گشت زنی در دل مناطق شکار ممنوع این حوزه هستند که به صورت اتفاقی با یک موتور سیکلت رو به رو میشوند. این سه مامور به سمت موتور سیکلت میروند تا حال راکبان آن را جویا شوند و علاوه بر بررسی وضعیت، مطمئن شوند این دو نفر سوار بر موتور سیکلت راه را گم نکرده باشند.
بعد از نزدیک شدن به موتور سیکلت پیش از هرگونه اقدام و صحبتی به صورت کاملا غافلگیرانه توسط شکارچیان سوار بر موتور سیکلت آماج رگبار گلولههای کلاش قرار میگیرند و با برخورد یک تیر به شاهرگ گردن اردشیر، جوان 37 ساله در دم به شهادت میرسد. او بیست و دومین شهید در راه مخلوقات زیبای خداوند در استان فارس است.
پس چیزی که واضح و کاملا مشخص است این است که محیطبانان به خاطر رو در رویی با قاتلان در لباس شکارچی باید مسلح باشند که هستند. اما در استفاده از اسلحه باید از ماده یک قانون بکارگیری اسلحه تبعیت کنند. اما پیش از برشمردن قوانین این ماده توجه کنید که:
1-احراز عنوان ضابط دادگستری، علاوه بر وثاقت و مورد اعتماد بودن منوط به فراگیری مهارتهای لازم و گذراندن دورههای آموزشی زیر نظر مرجع قضایی و تحصیل کارت ویژه ضابطان دادگستری است. اقدامات صورت گرفته از سوی اشخاص فاقد این کارت ممنوع و از نظر قانونی بدون اعتبار است (ماده 30 قانون آ. د. ک)
2-ضابطان دادگستری درباره جرائم مشهود، تمام اقدامات لازم را به منظور حفظ آلات، ادوات، آثار، علائم و ادله وقوع جرم و «جلوگیری از فرار یا مخفی شدن متهم و یا تبانی به عمل میآورند، تحقیقات لازم را انجام میدهند و بلافاصله نتایج و مدارک به دست آمده را به اطلاع دادستان میرساند.»
3-تمرد نسبت به مامورین دولت و ضابطان دادگستری مجازات دارد که بر اساس ماده 838 مجازات اسلامی «هرگونه حمله یا اقدام مقاومتی که با علم و آگاهی نسبت به مامورین دولت در حین انجام وظیفه آنان به عمل آید تمرد محسوب میشود و دارای مجازات است.»
طبیعت وارداتی نیست، وقتی تمام شود تمام شده است
مقدم، پیشکسوت و پیر محیطبانان کشور درباره خدمت بیست و هفت سالهاش در محیط بانی میگوید: تلخ و شیرینهای زیادی را در طول خدمتام به زیست بوم دیدهام. خداوند به واسطه روح طبیعت قدرت و شجاعت عجیبی به محیط بان میدهد. محیط بان به جایی میرسد که حاضر است از همه چیزش بگذرد تا مبادا شاخهای از درختی بشکند.
وی ادامه میدهد: علاوه بر صدها محیط بان مجروح و جانباز که یکی دست ندارد یکی پایش را از دست داده و یکی چشماش را، بیش از 130 محیط بان شهید را میشناسم. محیط بان ضامن آهوست. ضامن طبیعت است. محیط بانان ایران به امام رضا (ع) اقتدا میکنند.
این محیطبان پیشکسوت میگوید: با از بین رفتن گونههای جانوری و محیط زیست در آینده چگونه زندگی کنیم؟ من از بین رفتن طبیعت را سی سال لحظه به لحظه با چشمان ام دیدهام. چه گونههای نادر و رو به انقراضی که جلوی چشمانم شکار شدهاند و کاری از دستم برنمیآمد. اگر همین طور ادامه بدهیم برای آیندگان از طبیعت چه چیزی باقی خواهد ماند؟
مقدم اضافه میکند: طبیعت وارداتی نیست. وقتی تمام شود تمام شده است. کره دیگری وجود ندارد که از آنجا وارد کنیم. آموزش درباره احترام و تلاش برای حفظ طبیعت باید از مهدکودک و دبستان آغاز و در تمام سنین ادامه داشته باشد.
وی میگوید: به یاد میآورم محیطبانی را که در جنگل گلستان به همراه همسر و فرزند سه سالهاش در جایی خدمت میکرد که 2 ماه از سال جادهاش بسته میشد و او میماند و همسر و فرزند و یک کلبه جنگلی؛ و بالاخره در یکی از این سالها به من بیسیم زد و گفت خواهش میکنم بیایید. پسرم مریض است.
این محیطبان بغض میکند و با صدایی لرزان ادامه میدهد: وقتی به سختی به آنجا رسیدیم محیطبان و همسرش جسم زرد و بیجان پسرک را در آغوش گرفته بودند و گریه میکردند. این از خود گذشتگی نیست؟ این شجاعت، ایثار، انسانیت و هرآنچه از خوبی میدانیم نیست؟
مقدم آرزو میکند: کاش آنقدر عمر کند تا روزی را ببیند که همه مردم کشور هرکدامشان یک محیطبان هستند که اگر اینطور نشود زندگی در آینده غیرممکن خواهد بود.
دیدهبان، محیط بان نمونه سال 94 که توانست با فیلم برداری و ثبت چهره شکارچی در حین شکار، یکی از همکارانش را از اعدام نجات دهد، میگوید: شرایط و قوانین حمل سلاح از مشکلات ماست و همیشه با اینکه کارت ضابطی داریم و دائم دوره میبینیم بعد از هر درگیری بازداشت و زندانی میشویم و همیشه مجبور به پرداخت دیه و حتی اعدام میشویم.
ماده یک بکارگیری سلاح در موارد ضروری میگوید؛ مامورین مسلح موضوع این قانون که به منظور استقرار نظم و قانون و جلوگیری از فرار متهم یا مجرم و یا در مقام ضابط قوه قضاییه به تفتیش، تحقیق و کشف جرائم و اجرای احکام قضائی و یا سایر ماموریتهای محوله مجاز به حمل سلاح هستند موظفند به هنگام بکارگیری سلاح از این قوانین تبعیت کنند.
مامورین مسلح در کلیه موارد مندرج دراین قانون در صورتی مجاز هستند از سلاح استفاده نمایند که اولا چارهای جز این نباشد و ثانیا در «صورت امکان» مراتب زیر را رعایت کنند:
الف)ابتدا تیر هوایی
ب)تیراندازی به از کمر به پایین
ج) تیراندازی به از کمر به بالا
همچنین بد نیست ماده 3 قانون بکارگیری سلاح را بازخوانی کنیم. در این قانون مواردی که مامورین اجازه استفاده از سلاح را دارند نام برده شده است.
1-برای دفاع از خود در برابر کسی که با سلاح سرد یا گرم به آنها حمله کند.
2-برای دفاع از خود در برابر یک یا چند نفر که بدون سلاح حمله میآورند ولی اوضاع به گونهای باشد که بدون بکارگیری سلاح مدافعه امکان نداشته باشد.
3-در صورتی که مامور مشاهده کند یک یا چند نفر مورد حمله قرار گرفتهاند و جانشان در خطر است.
4-برای حفظ سلاحی که در اختیار آنها قرار داده شده است.
مطابق با قانون 256 مجازات اسلامی هرگاه فردی در مقام دفاع از نفس، عرض، ناموس، مال یا آزادی تن خود با دیگری در برابر هرگونه تجاوز یا خطر فعلی یا قریب الوقوع، با رعایت مراحل دفاع مرتکب رفتاری شود که طبق قانوون جرم محسوب شود در صورت اجماع شرایط زیر، مجازات نخواهد شد:
الف)رفتار ارتکابی برای دفع تجاوز یا خطر ضرورت داشته باشد.
ب)دفاع مستند به قرائن معقول یا خوف عقلایی باشد.
پ)خطر و تجاوز به سبب اقدام آگاهانه یا تجاوز خود فرد و دفاع دیگری صورت نگرفته باشد.
ت)توسل به قوای دولتی بدون فوت وقت ممکن نباشد یا مداخله آنان در دفع تجاوز و خطر موثر نباشد.
در بیابان شاهدی برای شهادت دادن نیست
حمید ظهرابی، مدیرکل حفاظت محیط زیست استان اصفهان در این باره میگوید: روح محیط بان عجین با طبیعت است و روح طبیعت روح محیط بان همراه او را لطیف میکند. به همین خاطر گاهی محیطبانان کارهایی میکنند که برای ما باور نکردنی نیست. مثلا از جان خود برای یک حیوان میگذرند.
وی ادامه میدهد: محیطبان شجاعت و غیرت خاصی برای حفاظت از محیط زیست پیدا میکند. خطرات بسیار زیادی هر لحظه محیطبان را تهدید میکند. نقص موارد قانونی و چالههای قانونی مشکلات و خطرات این رزمندگان را دوچندان کرده است.
مدیر کل حفاظت محیط زیست استان اصفهان ادامه میدهد: در بیابان شاهدی نیست که شهادت دهد چه کسی اول تیراندازی را شروع کرده و چه کسی دوم. وقتی به محیط بان اسلحه داده میشود و او را ضابط دادگستری میدانند چرا بعد از درگیری و از پای در آوردن یک شکارچی، برای دفاع از جان باید به اعدام محکوم شود.
سیدرسول رنجبران، فعال اقتصادی و نماینده اتاق بازرگانی نیز در این خصوص میگوید: اقتصاد و تخصص من در نگاه اول ارتباطی به محیطبانی و محیط زیست ندارد. اما وقتی کمی عمیق نگاه کنیم خواهیم دید یکی از اصلیترین شاخصهای توسعه، مسئله محیط زیست است.
وی تصریح می کند: ما در شاخصهای توسعه یافتگی بسیار عقب افتاده هستیم و نه تنها در حوزه طبیعت بلکه در موارد دیگر از جمله توسعه منابع انسانی هم عقب افتاده هستیم. باید بدانیم توسعه یک بعدی نیست و اولین و مهمترین خاص توسعه توجه به زیست بوم و توسعه پایدار است.
این عضو هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی اصفهان میافزاید: اگر فضایی که در آن تنفس میکنیم پاک نباشد و اگر طبیعتی که در آن هستیم سالم نباشد، بیتردید تمام دیگر فعالیتها و تلاشهای ما ابتر خواهد بود. من در همین جا اعلام میکنم تمام تلاشمان را از طرف اتاق بازرگانی برای حل مشکل محیطبانان خواهیم کرد و حمایت اتاق بازرگانی را از این عزیزان اعلام میکنم.
در طول این نشست مبالغ کوچک و بزرگی به این دو محیطبان از طرف خیرین و فعالان این زمینه اهدا شد. چند بانوی حاضر گوشواره و گردنبندهای طلایشان را اهدا کردند و حتی کودکی پول توی جیبیاش را اهدا کرد.
خلاهای قانونی موجود در جهت بازدارندگی و کارایی قوانین مربوط به شغل محیطبانی به خصوص قانون بکارگیری سلاح توسط مامورین و نیروهای مسلح در موارد ضروری در ارتباط با ضابطین خاص (محیطبانان)، کمبود نیروی انسانی بر اساس آمار رسمی، آموزشهای مورد نیاز و ضروری حقوقی و کاربردی کار با سلاح به صورت مستمر، به کارگیری سلاحهای نوین و با دقت کافی در مقابل سلاحهای شکارچیان، مسائل و مشکلات متعدد مربوط به امور استخدامی و حقوق و دستمزد محیطبانان و ... مواردی است که باید مورد بررسی مجدد توسط قانون گذار قرار گیرد تا دیگر محیط بانی به جرم حفاظت از طبیعت جان خود را از دست ندهد.
گزارش از: نیما آتش خبرنگار ایسنا، منطقه اصفهان
*عکس تزیینی است.
انتهای پیام
نظرات