سیدمحسن طباطبایی مزدآبادی- دبیر انجمن علمی اقتصاد شهری ایران
شهرهای جدید، جنبشی جدید در شهرنشینی بودند که از اواخر قرن نوزدهم میلادی ابتدا در مناطقی از جهان که با مشکلات فزاینده شهرنشینی ناشی از انقلاب صنعتی درگیر بودند از جمله انگلستان - که با ایجاد دو شهر جدید ولوین و لچ ورث در نزدیکی لندن به نوعی خاستگاه شهرهای جدید محسوب میشود- ظهور یافتند و سپس دامنه آنها به سایر مناطق و فرهنگها نیز کشیده شد.
احداث شهرهای جدید با هدف بهبود ساختار فضایی، کاربری بهینه منابع طبیعی، مهار ابعاد تمرکزگرایی جمعیت و فعالیت در شهرها و آمایش سرزمین در نظام زیستی کشورها انجام میشود . در کشور ما نیز مشکلات فزاینده شهرنشینی و تمرکز جمعیت در شهرهای بزرگ و برهم خوردن تعادل منطقهای باعث شد که وزارت مسکن و شهرسازی وقت در اواخر دهه 60 طرح احداث شهرهای جدید را ارائه کند که بر اساس آن در سال 1368 دولت احداث 18 شهر جدید در کشور و چهار شهر جدید را پیرامون منطقه شهری تهران تصویب کرد.
برای بررسی میزان موفقیت یا عدم موفقیت این شهرها تا کنون سمینارها، کنفرانسها و همایشهای بسیاری برگزار و مقالات و کتب متعددی نگاشته شده است که نگاهی اجمالی به آنها نشان میدهد اکثریت قریب به اتفاق این شهرها در دستیابی به اهداف خود ناموفق بودهاند و پاشنه آشیل بیشتر آنها نداشتن شالوده و پایه اقتصادی مستقل و وابستگی آنها به کلانشهرها بوده است. به عنوان مثال از چهار شهر جدید مجموعه شهری تهران هیچکدام به افقهای جمعیتی مورد نظر دست نیافتهاند که علت اصلی این امر ضعف بنیانهای اقتصادی بوده که به نوعی به این شهرها جنبه خوابگاهی داده است.
به عنوان مثال شهر جدید هشتگرد که ظرفیت جمعیتپذیری آن 500 هزار نفر تعیین شده. تا کنون تنها حدود 30 هزار نفر جمعیت جذب کرده است و شهر جدید پردیس نیز ار افق 150 هزار نفری خود تنها دارای حدود 60 هزار نفر سکنه است و وضعیت در سایر شهرها نیز تقریبا به همین منوال است. تنها شهر جدید اندیشه است که در بعد جمعیتپذیری نسبتاً موفق عمل کرده ، اما از منظر اقتصادی و اجتماعی این شهر نیز یک شهر اقماری وابسته به کلانشهرها است.
حال امروز در شرایطی طرح ایجاد نسل دوم شهرهای جدید در دست بررسی است که هنوز چشمانداز روشنی از آینده شهرهای جدید فعلی وجود ندارد و برای پویایی و تحرک اقتصادی، اجتماعی و هویتی آنها طرح منسجمی ارائه نشده است. نگاهی به تجربه شهرهای جدید در جهان نشان میدهد که چنانچه شهرهای جدید دارای کارکرد اقتصادی تجاری مشخص و برنامهریزی شدهای باشند بسیار موفق عمل خواهند کرد؛ چنانکه شهر جدید کراولی در انگلستان به یکی از قطبهای صنعتی بزرگ بین لندن و ساحل جنوبی انگلستان تبدیل شده است و یا شهرهای جدید هنگکنگ مانند توئن مون و شاتین دارای جایگاه تجاری صنعتی برجستهای هستند که این امر جمعیتپذیری سریع آنها را میسر کرده است.
از دیگر مباحثی که در طراحی شهرهای جدید میبایست مد نظر قرار گیرد ، ملاحظات زیستمحیطی و توسعه پایدار است؛ چنانچه در انگلستان که خاستگاه باغشهرها است پس از پشت سر گذاشتن سه نسل از شهرهای جدید، امروز اصطلاح زیستشهرها (Eco cities) مورد اقبال قرار گرفته و شهرهای جدید را بر این مبنا میسازند که به نظر میرسد اکثر شهرهای جدید نسل قبلی کشور ما نگاهی زیست محیطی و مبتنی بر توسعه پایدار شهری نداشتهاند و از نظر پایداری دچار مشکلات عدیدهای هستند.
بنابراین با توجه به این مباحث ضرورت آسیبشناسی شهرهای جدید فعلی، مقایسه تطبیقی آنها با تجارب موفق و شناخت نقاط ضعف و قوت آنها پیش از اقدام به اجرای نسل دوم این شهرها امری ضروریست.
انتهای پیام
نظرات