• دوشنبه / ۷ مهر ۱۳۹۳ / ۰۰:۱۶
  • دسته‌بندی: فرهنگ عمومی
  • کد خبر: 93070703860
  • خبرنگار : 71503

آن مردها رفتند، بحران آب آمد

آن مردها رفتند، بحران آب آمد

شاید اگر شغل میرآبی همچنان حفظ می‌شد، امروز دیگر با بحران کم‌آبی مواجه نمی‌شدیم. یا اگر میرآب‌ها امروزه کارشان را در روستاهای اطراف آذربایجان غربی ادامه می‌دادند، دریاچه ارومیه هم به چنین روزی نمی‌افتاد و نمی‌خشکید یا زاینده‌رود جای خالی آب را حس نمی‌کرد.

شاید اگر شغل میرآبی همچنان حفظ می‌شد، امروز دیگر با بحران کم‌آبی مواجه نمی‌شدیم. یا اگر میرآب‌ها امروزه کارشان را در روستاهای اطراف آذربایجان غربی ادامه می‌دادند، دریاچه ارومیه هم به چنین روزی نمی‌افتاد و نمی‌خشکید یا زاینده‌رود جای خالی آب را حس نمی‌کرد.

این افراد در گذشته مسئولیت تقسیم آب کشاورزی را بر عهده داشتند تا قطره‌ای از آن هدر نرود و زمین‌داران بر اساس وسعت زمین‌هایشان آب مورد نیاز برای آبیاری محصولات‌ را به‌دست آورند. میرآبی در مناطق کویری به دلیل شرایط اقلیمی خاص آن، مشهودتر بوده است.

به گزارش خبرنگار ایسنا، آبیار و تقسیم‌کننده را میرآب می‌گفتند. میرآب در خانه‌فنجان (محلی که تقسیم آب صورت می‌گرفته) می‌نشست و بنابر ابزاری که در اختیار داشت، آب کشاورزی را تقسیم می‌کرده و دستمزد خودش را هم از آب باقی مانده در حوضچه فنجان‌خانه برمی‌داشت.از ابتدای کشف قنات، تعیین زمان و تقسیم عادلانه آب بین سهامداران توسط میرآب و با ابزار ساعت آبی یا فنجان انجام می‌شده است. ساعت آبی از کاسه یا فنجان (دقیقه‌شمار)، دیگ پر از آب، سنگ‌های کوچک یا تشله، محاسبه‌گر انسانی یا میرآب و محل استقرار که به آن خانه ‌فنجان می‌گفتند و میراب بطور دایمی در آن استقرار داشت، تشکیل می‌شده است.

فنجان یک کاسه مسی کوچک با روزنه‌ای در وسط آن است و چند درجه یا علامت عددی در بدنه داخلی آن که بر روی آب‌های یک دیگ بزرگ قرار می‌گیرد. این وسیله برای تعیین دقیق زمان استفاده از آب قنات و تقسیم عادلانه زمان توزیع سهم هریک از سهامداران اختراع شده است، اما بعدها کاربردهای دیگری پیدا کرد و برای تعیین بزرگترین روز سال، طولانی‌ترین شب و روز و تعیین اوقات شرعی در دوره اسلامی بکار برده می‌شد.

این ساعت از ابتدای ساخت «قنات گناباد»که کهن‌ترین قنات شناخته شده در ایران است و قدمت آن به دوره هخامنشی می‌رسد، مورد استفاده بوده‌ است. قنات «گناباد» تا کنون دچار خشکسالی نشده و عمق مادر چاه آن 240 متر است و اخیرا در فهرست میراث فرهنگی ثبت شد. مدیریت این ساعت آبی را دستکم یک نفر در نوبت روز و یک نفر در نوبت شب انجام می‌داده‌ و زمان (دقیقه‌ها) بر اساس تعداد پر شدن فنجان و جمع کردن آن با تعدادی تشله سنگ، محاسبه می‌شده ‌است.

میرآب دقیقا می‌دانسته که مقدار آب از زمان غروب تا زمان طلوع خورشید چند فنجان بوده است و روزی را که تعداد فنجان‌های روز با تعداد فنجان‌های شب برابری می‌کرد را روز اول سال نو "نوروز" می‌نامیدند.

همچنین طولانی‌ترین روز چله تابستان (اول تیرماه) و طولانی‌ترین شب چله زمستان یلدا (حدود ۱۱۵ فنجان) را با آن تعیین می‌کرده‌اند. با ساعت‌های جدید معلوم شد که هر فنجان قدیم معادل هفت دقیقه و نیم به ساعت‌های فعلی بوده‌ است، اما هنوز هم واحد شمارش در سهام قنات فنجان است، مثلا می‌گویند فلانی ۱۰ فنجان از آب قنات سهم دارد.

میرآب به کشاورزانی که می‌پرسیدند نوبت‌شان چه موقع می‌رسد؟ جواب می‌داد ۱۰ فنجان دیگر یا ۵ فنجان بعد از غروب؛ در زمان‌های قدیم به جای دقیقه و ثانیه فقط از واحد فنجان یا سراچه استفاده می‌کردند. مثلا 70 فنجان یا کاسه از روز ورآمد (طلوع) تا روز در کوه (غروب) ۵۲۵ دقیقه می‌شد.

شمس تبریزی هم در دیوان شعرش می‌گوید: ای میرآب بگشا آن چشمه روان را ... تا چشم‌ها گشاید ز اشکوفه بوستان را

ساعت آبی ایرانی ابزاری ساده و در عین حال بسیار دقیق، کارآمد و همیشگی بوده و در زندگی کشاورزی جامعه ایران، بویژه در مناطق کویری که آب مایه حیات و عنصر اصلی زندگی اجتماعی بوده ضروری و نقش کارآمدی داشته است. با مطالعه استفاده از ساعت آبی در کشورهای مختلف می‌توان گفت در هیچ کجای جهان ساعت آبی به اندازه ایران کارآمد و تاثیرگذار و مستمر نبوده است. این ساعت حتی در زمانیکه ۵۰ سال قبل ساعت‌های نوین به بازار آمده بود، با آنها رقابت می‌کرد و کشاورزان حاضر به کنار گذاشتن آن و استفاده از ساعت‌های امروزی نبودند.

«کالیستنس»، مورخ یونانی که اسکندر مقدونی را در لشکرکشی به ایران همراهی می‌کرد و رویدادهای روز و مشاهداتش را همیشه یادداشت می‌کرده، نوشته است: در دهکده‌های ایران آب را برحسب نوبت به کشاورزان برای آبیاری می‌دهند، یکی از میان کشاورزان انتخاب می‌شود تا بر زمان نوبت و تقسیم زمانی سهم آب نظارت داشته باشد. این فرد در کنار مجرای اصلی آب و محل انشعاب آن میان کشاورزان، بر سکویی می‌نشیند و ظرفی فلزی را که سوراخ بسیار ریزی در آن تعبیه شده در ظرفی بزرگ‌تر و پر از آب قرار می‌دهد که پس از پر شدن ظرف کوچک که به آهستگی و طبق محاسبه قبلی ابعاد سوراخ آن صورت می‌گیرد، آب را قطع و آن را به جوی کشاورز دیگر باز می‌کند. این کار دائمی است. این وسیله، ساعت آبی عدالت را برقرار کرده و از نزاع کشاورزان بر سر آب جلوگیری می‌کند.

با توجه به این گزارش «کالیستنس» می‌توان گفت که ساعت آبی قبل از دوره اسکندر مقدونی در ایران گسترده بوده و اختراع آن باید سده‌های قبل در ایران روی داده باشد. ساعت آبی انواعی داشته، اما ساده‌ترین و دقیق‌ترین آن ساعت آبی ایرانی "پنگان" یا فنجان بوده است که بر اساس دو ظرف و حداقل یک محاسبه‌گر انسانی قرار داشته است. بر اساس بررسی‌های اولیه ساعتی آبی در ایران حداقل ثبت مکتوب و کاربرد ۲۴۰۰ ساله دارد.

تا ۴۰ سال قبل در برخی روستاهای ایران همچنان برای توزیع آب چشمه و قنات از پنگان استفاده می‌شد. طریقه کار فنجان یا ساعت بدین گونه بود که میرآب با چشم دوختن به فنجان با هربار پر شدن و غرق شدن آن و خوردن کاسه به کف دیگ یک فنجان یا هفت دُنگ و نیم (۷ دقیقه و نیم امروزی) محاسبه می‌شده و یک سنگ کوچک برای هر بار غرق شدن کاسه در یک کیسه یا یک ظرف سفالی می‌گذاشت، وقتی که باغ فرد مورد نظر آبیاری می‌شد و اعلام انتقال آب به باغ فرد دیگر می‌شد برای محاسبه جمع کل تعداد فنجان‌ها و زمانیکه آب برای مزرعه یا باغ رها می‌شده، تعداد تشله‌ها یا سنگ‌ها یا چوب خط شمرده می‌شد و مشخص می‌شد که کشاورز چند فنجان آب برده است.

میراب در خانه فنجان

بنابر این تعداد فنجان‌ها و زمانی که سهامدار قنات آب برای باغ خود یا زمین می‌برده، دقیقا حساب می‌شد؛ مثلا اگر ۱۰ سنگ درون کیسه باشد نشان می‌داده که کشاورز معادل ۱۰ فنجان یعنی (۷۵ دقیقه) امروزی آب قنات را استفاده کرده است و با اعلام جار یا شیپور زدن فرد بعدی آب را به باغ یا زمین خود منتقل می‌کرده است.

امروزه میرآب فراموش شده‌اند و کمتر کسی آنها را می‌شناسند، زیرا کشاورزان برای آبیاری مزارع‌شان یا از آبیاری قطره‌ای استفاده می‌کنند یا بر سر زمین‌هایشان چاه حفر می‌کنند و یا از آب رودخانه‌ها و در گاهی موارد حتی از فاضلاب شهری استفاده می‌کنند، از طرفی نیز با اختراع انواع ساعت‌ها دیگر به محاسبه زمان دقیق نیازی نیست.

* بخشی از این گزارش بر اساس پژوهش دکتر «محمد عجم» است.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha
avatar
۱۳۹۳-۰۷-۰۷ ۲۱:۴۰

هزاران سال است که ثابت شده چرخ گردش کار ميکنه. نيازي نيست ثابت کنيم بايستي دايره باشه. تمام تکنولوژيهاي جديد خوب، عالي، درآمدزا، اشتغال زا و ضروري، وليکن به کنار. چرا سنت قنات سازي و احياء قنات ها و جلوگيري از تخريب آنها را حداقل براي شهرهاي کوچک و روستاها فراموش کرده ايم؟ فوايد قنات هزاران سال است که بر همگان با وضعيت جغرافيايي ايران معلوم است. لطفاً، خواهشاً و لطفاًو لطفاً سد نسازيد( باور کنيد ديگر نه نشانه توسعه اقتصادي و نه نشانه توسعه پايدار است). به جاش قنات بسازيد. هزاران هزار رشته، و انرژي سدسازان و تونل سازانمان را در احداث قناتهاي پيشرفته به کار بگيريد. در ضمن، واردات برخي محصولات کشاورزي شايد به نفع همگان باشد. راستي تا به کي اقتصاد ما بايستي اقتصاد کشاورزي باشد؟ آمايش سرزمين و آمايش در کشاورزي که فقط در کتابها جايش نيست!!! کشاورزان عزيز را هم به سمت کشت پيشرفته متناسب با اقليم هدايت نماييد. واقعاً کاري نداره اگر بخواهيم( شايد حداکثر 10 سال پروژه طول بکشه) خدا را شکر پولش را هم داريم، انگيزه اش را هم و نيروي انساني ماهر و متخصص هم، فقط مديريت بايد متحول بشه.