مریم جعفری آذرمانی از آمدن نامش در جوابیه منتشرشده در سایت خانه شاعران انتقاد کرد.
این شاعر در یادداشتی ارسالی به خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، نوشته است: «من به عنوان یک شاعر، همیشه به شعر فکر کردهام و کسانی که با من از نزدیک آشنا هستند میدانند که به خاطر همین خصوصیت جدی بودنم در شعر، چقدر مورد بیمهری بخشهایی از جامعه شعری قرار گرفتهام و اگر تا کنون انتقاداتی به بعضی برخوردهای دیگران داشتهام، فقط برای آن بوده که برای شعرم و موقعیتِ شاعریام اهمیت بسیاری قائل بودهام. اکثراً انتقاد من به مسائلی بوده که به خود شعر و شاعری مربوط است، اما با کمال تعجب، در غروب روز سوم دیماه، در سایت خانه شاعران، جوابیهای دیدم که برای دفاع از عملکرد خانه شاعران در پاسخ به انتقادات شخص یا اشخاص دیگری نوشته شده بود و در صدر و ذیل آن، نامهای اسکنشده وجود داشت که گویا مدتها پیش خطاب به مسؤولین خانه هنرمندان ایران نوشته شده و مضمون آن معرفی کردن برخی شاعران برای عضویت در تعاونی مسکن بوده که نام من را هم در آن لیست آورده بودند. (البته نمیدانم که بعد از دیدن این خبر آن نامه در آن صفحه باقی بماند یا نه).
اگر چه در توضیح نامه اسکنشده ذکر شده که نامه بدون اطلاع بعضی از شاعرانِ موجود در لیست، نوشته شده، اما باید یادآور شد که حیثیت شاعران طبیعتاً باید برای خانه شاعران حائز اهمیت باشد که گویا نبوده است، چون نه تنها من در این تعاونی سهیم نبودهام (هرچند که به عنوان شاعر و حتا یک شهروند حق آن را دارم و نهاد مذکور هم وظیفه رازداری را باید لحاظ کند چون بدون ذکر نام هم میتواند اینگونه فعالیتهایش را بازتاب دهد) بلکه اصلا نباید این نامه بدون اطلاع نوشته میشد چه برسد به انتشار آن، چون من به شخصه از نوشته شدن چنین نامهای اطلاع نداشتم و اگر قبل از نوشته شدن نامه مذکور، روحم از آن اطلاع میداشت، به هیچ وجه اجازه نوشته شدن آن را نمیدادم. این را هم اضافه کنم که حتا اگر خانه شاعران یا هر نهاد دیگری برای یک شاعر، بر فرض کاری هم انجام میدهد، از لحاظ انسانی و اخلاقی، اجازه ندارد به این نحو با ذکر نام، آن را خبررسانی کند، حتا اگر قیدِ «آش نخورده و دهن سوخته» را هم در متن مذکور اضافه کند، درست نیست که شخصی یا نهادی، برای ردّ اتهاماتی که درست یا غلط به او زده شده است، به دیگران چیزهایی را نسبت بدهد که در اصل هم حقشان بوده، اما از آن صرف نظر کردهاند. به هر حال انتشار چنین نامهای باعث میشود که برخی از افراد ناآگاه از اصل قضیه تصور کنند که گویا منفعتی نصیب چند نفر شده است و دیگران از آن بینصیب ماندهاند.
بگذریم از اینکه شاعران واقعا مظلومترین قشر جامعه ایران هستند و با اینکه در جهان به شعر و ادبیاتمان افتخار میکنیم، اما بسیاری از شاعران که زحمت فراوانی برای زبان و فرهنگ این کشور متحمل شدهاند، توجهی که به آنها میشود، بسیار کمتر از رنجی است که کشیدهاند و شاعر حتا نمیتواند شاعر بودن خود را یک حرفه رسمی قلمداد کند.
واقعا تأسفبرانگیز است که منِ شاعر در کنار تمام مشکلاتی که شاعران مستقل با آن روبهرو هستند، اعم از مشکل نشر و پخش کتاب، یا تحمل بعضی از کسانی که توهینهای خودشان را اینور و آنور به عنوان نقد، منتشر میکنند یا همین حساسیتهای شاعرانه که زندگی عادی را هم مختل میکند، به جای آنکه الآن به نوشتن و خواندن و فکر کردن به کارهای شاعریِ خودم مشغول باشم، مجبورم خودم را توضیح بدهم، آن هم برای چیزی که اصلا ربطی به من و شعر و شاعریِ من ندارد.
مسأله اصلی این است که چگونه یک نهاد شعری میتواند اینقدر به راحتی از نام شاعران دیگر در موضوعی که حتا به شعر مربوط نیست، استفاده کند، البته اصولا وظیفه نهادهای شعری، رسیدگی به شاعران است و من همیشه برای این نهادها، فارغ از جانبداریهای ایدئولوژیکشان، حرمت قائل بودهام، اما میبینم که گویا آنها برای دیگران حرمت قائل نیستند و دعوا سر چیزی غیر از شعر و شاعری است و بین افراد نسل قبل از من اتفاق افتاده، اما برای اثبات خودشان، از نسل بعد از خودشان به این شکل غیر منصفانه استفاده میکنند.
از آنجا که جوابیه و انتشار نامه مذکور که بیاجازه هم نوشته شده، در پاسخ به انتقادات شخص یا اشخاص دیگری بوده است، لازم میدانم تأکید کنم که من مسؤول دفاع از خودم هستم و به هیچ وجه نمیخواهم مدافع یا مخالف یک عدّه، در جهت ایراد وارد کردن یا رسمیت بخشیدن به طرف مقابل باشم.»
انتهای پیام


نظرات