فیلم مستند تبلیغاتی محمد باقر قالیباف نامزد انتخابات ریاست جمهوری شامگاه 16 خردادماه با عنوان «دوباره زندگی» به روی آنتن شبکه اول رفت.
به گزارش خبرنگار سرویس تلویزیون خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، فیلم مستند محمدباقر قالیباف با نشان دادن شهر تهران از فراز آسمان آغاز شد، سپس تصاویری مربوط به بارانهای شدید در تهران، تگرگ و رعدوبرق، عملیات ساختاری تونل توحید، متروی شهر تهران و همچنین آمدن آب به متروی استاد معین برای بینندگان به تصویر کشیده شد که در این میان خود قالیباف را نشان میداد که هر لحظه در محل حادثه حضور داشت و پا به پای کارگردان مدام درگیر بود و به آنها راهکار ارائه میداد.
در بخشی از فیلم مستند وی فعالیتهای کارگران که مشغول تعمیر تونلهای مترو بودند به تصویر کشیده شد.
همچنین پس از اتفاقاتی که در شهر تهران که مربوط به آمدن آب به مترو میشد، محمدباقر قالیباف را نشان میداد که در یک سخنرانی جمعی با اشاره به اتفاق اخیر گفت: تنها 300 ساعت برای مدیریت و جبران صرف شد.
وی یادآورشد: یکی از نشانههایی که خدا از انسان راضی باشد این است که انسانها از فردی رضایت داشته باشند. زمانی که مردم از ما راضی بودند خدا هم از ما راضی است.
در بخشهایی از فیلم مستند قالیباف ماشین در حال حرکت وی را نشان می داد که در عقب ماشین نشسته و در حال دعا خواندن است سپس بعد از دقایقی خطاب به مردم گفت: آمدهام که با تمام وجود اعلام کنم که بر پیمانم پایدارم. آمدهام که بگویم که نمیگذاریم به ملت ایران جفا شود. ایستادهام که دوباره به ایران، وطنم و همچنین به انقلابمان افتخار کنم.
قالیباف خاطر نشان کرد: اگر با هم یکی باشیم هیچگاه خدا امیدمان را ناامید نمیکند.
به گزارش ایسنا، بخشی از فیلم مستند محمدباقر قالیباف که یکی از کاندیدای ریاست جمهوری است به دیدار او با آیتالله العظمی انصاری شیرازی در بیمارستان مشهد، دیدار با مکارم شیرازی، دیدار با آیتاللهالعظمی جوادی عاملی و همچنین دیدار با آیتالله امینی،علوی گرگانی، موسوی اردبیلی و... اختصاص داشت.
پس از دقایقی که حدود 10 دقیقه از پخش فیلم مستند قالیباف میگذشت بخشی از فیلم تصاویری از آتشنشان اخیری که طی عملیات کاریاش شهید شد و اعضای بدنش اهدا شد به تصویر کشیده شد و سخنرانی قالیباف را در بهشتزهرا(س) در روز تشییع جنازه وی نشان می داد که در انبوهی از جمعیت گفت: ما امروز امید عباسی را از دست ندادهایم چرا که امیدش را به چهار نفر دیگر بخشید.
همچنین ادامهی فیلم مستند قالیباف با پخش تصاویری از جنگ تحمیلی و حضورش در جنگ و همچنین رفتنش به منطقهی جنگی ادامه داشت که وی در سخنرانی میان مردم در منطقهی جنگی بیان میکرد: من در 19 سالگی که جبهه بودم رفتم که بمیرم، نرفتم که سردار شوم.
همچنین وی با زنده کردن خاطرات گذشتهاش از جنگ یادآور شد: اگر ما در جنگ عرق نمیریختیم، میدانهای مین را باز نمیکردیم و تلاش دستهجمعی نمیکردیم و زحمت نمیکشیدیم عملیاتی اتفاق نمیافتاد.
او سپس گفت: مردم ما تشنهی تبلیغات نیستند ولی تشنهی محبتند.
سپس بعد از پخش نماهنگهای کوتاهی و پلیبک به دوران گذشته جنگ در فیلم مستند قالیباف سخنرانی وی در میان دانشجویان در یکی از دانشگاههای تهران دیده میشد که در میان آن جمع یکی از دانشجویان بلند شد و با صدای بلند گفت: برنامت چیه آقای قالیباف همه میگویند میسازم میسازم، میسازم شما چیست؟ سپس قالیباف را نشان داد که طی سخنان کوتاهی اظهار کرد: باور و اعتماد را در مردم شکستهایم و مردم را دچار تردید کردهایم.
سپس قالیباف را در فیلم مستندش میبینیم که در شهر مشهد میان مردم حضور پیدا کرده و به صحبتهای مردم شهرش گوش جان میسپارد. در میان انبوه جمعیت که به استقبال قالیباف آمده بودند خانمی میانسال خطاب به قالیباف گفت: آقای قالیباف نگو من مقام دارم، مقام بیمقام، یک نصحیت میکنم شما را و آن است که همان راهی را ادامه بده که علی(ع) رفت و با علی(ع) همپیمان شو.
سپس محمدباقر قالیباف را در ماشین در حال حرکتش نشان میداد که رو به دوربین گفت: باعث افتخارم است که یک روستازاده هستم.
وی خاطرنشان کرد: باید به روستاها و شهرستانهای هویت دهیم و اجازه دهیم مردم خودشان در مورد اموراتشان تصمیم بگیرند.
قالیباف در پیش صحبتهای خود در فیلم مستندش با اشاره به پرداخت یارانههای موجود یادآور شد: در دولت من هم یارانههای موجود حتما ادامه پیدا میکند و همچنین یارانهی تولید برای کشاورزی و دامپروی جز اولویتهای قطعی بنده است. در دولت من اتفاق خواهد افتاد که جوان ما به خاطر گذراندن زندگیاش از روستا به حاشیه شهر نیاید که به سختی زندگی کند.
بخشی از فیلم مستند قالیباف به پخش صحبتهای مردم کوچه و بازار گذشت که بلافاصله سخنان قالیباف را پس از درد دلهای مردم نشان داد که گفت: به نظر اگر هر نظامی درون جامعه مورد تحسین مردم خودش قرار نگیرد بعید میدانم مورد تحسین مردم دنیا قرار بگیرد.
وی اظهار کرد: اولین بیتقوایی فرد این است که کاری را نتواند انجام دهد و بگوید من این کار را انجام میدهم.
بخش از فیلم مستند قالیباف به دیدارش با چندین فرزند بیمار منجمله بچههای سرطانی و صحبت باخانوادههایشان گذشت که در این میان ماشین در حال حرکت بود ولی مردم در حالی که راه میرفتند و میدویدند حرفهای دلشان را به قالیباف میزند و به او نامه میدادند قالیباف هم در مقابل آنها را دلداری می داد.
بخش ای فیلم وی هم به پخش تصاویری مربوط به جوانان میشد که خواستههایشان را با قالیباف درمیان میگذاشتند. سپس قالیباف گفت: توجه به جوانان را سرلوحهی کارم قرار میدهم نه به عنوان یک شعار بلکه به عنوان یک وظیفه.
سپس مجدد قالیباف را در ماشینش نشان میداد که رو به دوربین خواستهی پسر جوانی را تعریف میکرد و اینگونه میگفت: پسر جوانی به من گفت آقای قالیباف اگر رئیس جمهور شدی با آمریکا ارتباط برقرار کن که من در مقابل از او پرسیدم چرا این چنین میگویی؟ پسر جوان در جواب گفت، بخاطر وضع مملکتان که من در مقابل به او گفتم وضع مملکتمان تقصیر خودمان است و ربطی به آمریکا ندارد.
سپس تصاویری را نشان داد که قالیباف با مردم شهرش خداحافظی کرد و برخی از مردم خطاب به ایشان گفتند، آقای قالیباف اگر رئیس جمهور شدی اینجا را فراموش نکن باز هم به اینجا بیا.
پس از دقایقی که به پایان فیلم مستند قالیباف نزدیک میشد تصاویر مربوط به عملیات عمرانی خیابانهای تهران توسط کارگردان و حضور خود قالیباف در معابر و همچنین تصاویر کوتاهی از پارک آب و آتش، ایستگاههای اتوبوسرانی، مترو، مساجد، تونل نیایش و ... را نشان میداد.
همچنین بخشی از فیلم مستند قالیباف به جلسهاش با عده ای از بانوان در دفاع از حقوق آنها اختصاص داشت.
وی که در جمع بانوان قرار گرفته بود در دفاع از حقوق آنها خاطرنشان کرد: این نگاه غلط است که خانمها را حذف کنیم بلکه باید اجازه دهیم که خودشان خودشان را تعریف کنند و نباید به بهانهی بحثهای امنیت اخلاقی زنان را از جامعه حذف کنیم این اقدام توهین به بانوان و جامعه است.
سپس قالیباف گفت: برای راهاندازی پارک بانوان در تهران چقدر بر من تاختند که قالیباف تفکیک جنسیتی انجام میدهد در حالی که اصلا اینطور نبود و تفکیک جنسیتی در کار نبود من فقط متوجهم که خانمها نیازمند این هستند که در محیطهای آزاد ورزش کنند. ما حاضر نیستیم خانمها با چادر در خیابان بدوند بلکه دوست داریم راحت ورزش کنند.
بخش دیگر از این فیلم مستند ، محمدباقر قالیباف گفت : من یادم نمی آید که در نیروی انتظامی از فیلمی ، هنرمندی ، روزنامه ای شکایت کرده باشم. وی سپس در پاسخ به این سوال که کدام فیلم را بیشتر میپسندید؟ گفت: «آژانس شیشهای» را دوست داشتم چرا که حس خوبی به من انتقال میداد.
به گزارش ایسنا، بخشهایی از مستند قالیباف به پخش تصاویری مربوط به یک جانباز شیمیایی اختصاص داشت که وضع مناسبی نداشت که پس از پخش تصاویری که بینندگان را تحت تاثیر قرار میداد، قالیباف در سخنرانی کوتاهی در یک جمع اینگونه بیان کرد که درد امروز جامعه ما این است که بچه رزمندهای تیرخورده مجروح شده اما در مقابل دشمن خم به ابرو نیاورده است اما امروز همین رزمندهی ما در منزلش مقابل دخترش میشکند به دلیل اینکه پول این را ندارد که یک جفت کفش برایش بخرد.
همچنین در ادامه تصاویر مربوط به حضور قالیباف در قطعهی شهدای گمنام، قدم زدن وی در شهر تهران و ... در فیلم مستندش اختصاص داشت.
سپس قالباف در آخرین سخنانش در فیلم مستندش خطاب به مردم و بینندگانی که فیلم او را میبینند اینگونه بیان کرد: این بار آمدهام تا پیمان بزرگتری ببندم و به ایرانی افتخار کنم که هیچ کودکی دیگر گرسنه سر بر بالین نگذارد، به ایرانی افتخار میکنم که جوانانش سرگردان یک شغل باعزت نباشد، به ایرانی افتخار میکنم که هیچ پدری خجلتزدهی خانوادهاش نباشد، به ایرانی افتخار خواهم که در آن حرف زدن تمام شده باشد و همه با هم کار کنند .
در پایان مستند قالیباف در حالی تمام شد که پلیبکی به پخش تصاویر مربوط به رأیگیری و حضور مردم در سالهای متعدد انجام شده بود.
قالیباف در پایان مستند انتخاباتی خود در پاسخ به اینکه فکر می کنید چه شود؟ گفت: "با خداست".
انتهای پیام
نظرات