نبوغ ذاتی ستاره آرژانتینی فوتبال جهان در فیلتر آزمایشگاه نیز قابل ردیابی نیست! تحقیقات علمی هرچند نشان میدهد که وی از لحاظ جسمانی، بدنی، و آناتومیکی تفاوتی با افراد عادی ندارد، اما محققان با اطمینان از "پیچیدگی" نهفته در وجود مسی صحبت میکنند. پیچیدگی که قابل رصد نیست، اما از او یک بازیکن "متفاوت" میسازد.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، پایگاه اینترنتی دیلی ساینس در مقالهای دو ستاره را با هم مقایسه کرده است؛ یکی در فوتبال دیگری در علم. در این تحقیق نویسنده مقابل لیونل مسی فوق ستاره فوتبال جهان را با الکس کلارک رییس انجمن تحقیقاتی دانشکده پرستاری دانشگاه آلبرتا مقایسه کرده و در انتهای تحقیق خود نوشته از لحاظ شاخصهای مهم در این تحقیق این دو پدیده با هم تفاوتی ندارند، البته کلارک به هیچ وجه نمیتواند مانند مسی، جمعیتی عظیم را به هیجان بیاورد!
کلارک میگوید: حدود پنج ثانیه طول می کشد تا لیونل مسی از لحظه صاحب توپ آن را به سمت دروازه هدایت کند و نشان دهد که فوتبالیست با استعدادی است. با وجود این بسیاری از تحقیقات ما را خیلی شبیه به هم میدانند. هر دو مرد هستیم؛ موهای قهوهای داریم؛ قدمان حدودا یکی است و هر دو در زمینه کاری خود حرفهای هستیم.
از نظر تحقیقات مرتبط با سلامتی، با روند پیش گرفته شده نمیتوان تفاوتهای بین الکس کلارک و لیونل مسی را دریافت. کلارک از یک تحقیق مقایسهای در زمینه فوتبال که در مجله پزشکی انگلیس چاپ شده بود، استفاده کرد. این تحقیق با کمک یکی از همتایان او در زمینه پرستاری، یکی از هواداران فوتبال (بورن ترسیک) و محققین موسسه جرج (موسسه سلامت جسمانی در سیدنی) انجام شده بود. البته این تحقیق راه به جایی نبرد.
کلارک میگوید: درسهایی که از فوتبال می گیریم واقعی هستند.
وی می افزاید: تحقیق ما برای ارزیابی این برخوردها، باید همین کارهای باور نکردنی مسی را بررسی کند و یک آزمایش ساده نمیتواند همچنین کاربردی داشته باشد.
ترسیک میگوید: بسیاری از سوالاتی که محققین سلامت می پرسند، را میتوان در حیطه فوتبال این طور معادل گزینشی کرد، آیا مسی گل میزند؟ آیا منچستر یونایتد بازی را برد؟ در واقع سوالات محققان نمیتوانند خیلی از فاکتورها را توضیح دهد. فاکتورهایی وجود دارند که غیر قابل ارزیابی و مشاهده هستند. اینها همان فاکتورهایی هستند که در مسی وجود دارند و در بقیه نیستند و او را متفاوت میکنند.
* پذیرفتن شکست
ترسیک و کلارک میگویند: محققان میتوانند از شکستها هم نتیجه بگیرند، وقتی مسی توپی را خوب شوت نمیکند، هواداران می پرسند چرا؟ اما در مباحث علمی و تحقیقاتی اگر نتیجه منفی دریافت شود، حتی چاپ هم نمیشود و شاید فقط جنبه های مثبتی از آن بیرون کشیده شود، اما هواداران ورزش از شکست بدشان نمیآید، زیرا شکست انگیزهای برای تلاش ایجاد میکند. مثلا میگویند : «چرا نمیبریم؟»، «چه اتفاقی در حال رخ دادن است؟»
وی ادامه میدهد: اما در تحقیقات شکستها را پنهان میکنیم و یا نتیجهها را به سمت و سوی دیگری میکشانیم. در واقع 40 درصد نتایج تحقیقاتی منفی هستند که نادیده گرفته میشوند، زیرا در دنیای علم نگاه مثبتی به شکست وجود ندارد، این واقعیت سوالات زیادی را درباره فرهنگ علمی به بار میآورد. ما باید شکستها را با آغوش باز بپذیریم و تحقیقات بهتری را بر پایه این شکستها بنا کنیم، تا بتوانیم برای مردم مفیدتر باشیم.
انتهای پیام
نظرات