شب «شاعران معاصر ایتالیا» شامگاه یکشنبه، دهم دیماه، در تهران برگزار شد.
به گزارش بخش ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در صدوپنجمین شب از شبهای مجله بخارا در گالری محسن، کارلو چرتی - وابسته فرهنگی ایتالیا در ایران - با یادآوری اینکه شعر تخصص او نیست، از فرصتی که نصیب دو شاعر جوان ایتالیایی قرار گرفته تا بتوانند شعرهایشان را برای مخاطبهای فارسیزبان بخوانند و همچنین با شاعران جوان ایرانی آشنا شوند، استقبال کرد و گفت: این حرکت را برای آشنایی بیشتر شاعران این دو سرزمین مغتنم است.
این دیپلمات ایتالیایی در ادامه به نقش شعر در ادبیات ایتالیا اشاره کرد و متذکر شد: گرچه توجه به شعر در ایتالیا شاید به اندازهی اهمیت شعر در ادبیات فارسی و ایران نبوده، اما بیگمان همواره نقشی بسیار قابل توجه در میان اهل ادب و ادبدوستان ایتالیا داشته است.
همچنین در این برنامه، کلارا کورونا نگاهی کوتاه به «شعر معاصر ایتالیا» داشت و گفت: امشب افتخار این را داریم تا در خدمت دو نماینده از نسل جدید شاعران ایتالیا باشیم، آقایان فرانچسکو تارگتا و جوانی تورا. شعر قرن بیستم در ایتالیا به سه دورهی اصلی تقسیم میشود؛ ابتدا دورهی نمادگرایی متاخر و هرمتیک با شاعرانی مانند جیوسپه اونگارتی و ماریو لوزی، در فاصله بین جنگ جهانی اول و دوم. سپس دورهی تجربی پیشگام (آوانگارد) در دههی 60 با طلایهدارانی چون ادوئاردو سنجیونتی، نانی بالسترینی و در نهایت دورهای که به عصر ما نزدیک است، دورهی شعر که گوشهچشمی به نثر دارد، مانند اشعار جوانی گیودوچی، الیو پاگلیارنی و آخرین اشعار مونتاله. اما پیروی از نثر برای شاعر به این معنا نیست که از ویژگیهای غنایی شعر چشمپوشی کند، بلکه آنها را با زبان و موضوعهای روایی در هم میآمیزد؛ همین امر الگوی کار دو شاعر ما یعنی تارگتا و تورا قرار گرفته است.
او اظهار کرد: عناصری که در شعرهای مطبوع جوانی تورا تا به امروز تکرار میشوند - دو مجموعهی شعر به نامهای نقشههای پلانیمتری و آپارتماننشینها و چهرهها که به ترتیب در سالهای 1998 و 2007 به چاپ رسیدند - جسم و خانه هستند. زبان تورا عاری از پیچیدگیهای فلسفی است، برعکس بسیار از زبان روزمره وام میگیرد. ولی در عینحال به طرز عجیبی از واژههای قدیمی و منسوخ نیز استفاده میکند. اتخاذ چنین سبکی شاهدی است بر نبود اعتماد شاعر نسبت به زبان مرسوم، رایج و سعی در دستیابی به بیانی اصیلتر از جهان هستی.
این منتقد ایتالیایی متذکر شد: فرانچسکو تارگتا با چاپ اولین مجموعهی شعرش با عنوان «شکستها» به سال 2009 خود را در زمرهی شاعران روایی ایتالیا قرار داد. این شاعر با شاعران غروب در ایتالیا، شاعران نیمه اول قرن بیستم، قرابت زیادی دارد. از سرشناسترین شاعران این مکتب میتوان به گویدو گوزانو اشاره نمود. شاعر خود را روی خط سیری حفظ میکند که نه گویش جوانها را ناچیز شمارد و نه کلمههای جدید در زبان نو را. این کتاب مجموعهای از «شکستها» را به تصویر میکشد. تارگتا نیز مانند شاعران مورد توجهاش یعنی گوزانو و گیودوچی و از لحن طنز در ریتم و در قافیهبندی استفاده میکند تا از تلخی و حس سرخوردگی موضوع بکاهد. تارگتا در کتاب بعدیاش به نام «پس خوشعکس هستیم» که در سال 2012 به چاپ رسید، رگه روایتگری اولین اثرش را تقویت کرده و رمانی تماما به نظم مینویسد. این گونهی ادبی اگرچه در ایتالیای قرن بیستم نادر است، ولی نتایج خیلی خوبی دربر داشته است. از جمله آثار موفق این سبک «دختری به نام کارلا» اثر الیو پاگلیارنی است.
او افزود: تارگتا در این رمان واقعیت زندگی نسلش یعنی نسل متولد دهههای 70 و 80 در ایتالیا را به تصویر میکشد. او در این رمان پریشانیها و برنامههای چند جوان همخانه در پادوا، شهر دانشجویی را که در آن مشغول تحصیل هستند، روایت میکند. وی با شعر در عمق وجود شخصیتهایش کاوش میکند و کمتر روی کارهایشان متمرکز میشود. شخصیت اصلی داستان و دوستانش، خوشعکس هستند، دقیقا به دلیل اینکه در یک ایستایی فلجکننده متوقف شدند، امری که آینهی تمامنمای ایتالیای امروز است. از ویژگی خاص این رمان بهره جستن از یک زبان چندگونه و متنوع است. پای اشیا و روزمرگیهایی را که غالبا مختص نثر هستند، به شعر نیز باز میکند. با شنیدن اشعار تورا و تارگتا به این نکته پی میبریم که چطور شعر ایتالیای مدرن، پس از چندین دهه کندوکاو درونگرایانه و تمرکز روی خویشتن فرد، سرانجام توانست شیوهای روایی پیدا کند.
پس از آن، آنتونیا شرکاء با معرفی جووانی تورا و فرانچسکو تارگتا، آنها را به شعرخوانی دعوت کرد.
او در معرفی جووانی تورّا گفت: جووانی تورّا سال 1973 در شهر مِستره نزدیکی ونیزبه دنیا آمده است. وی در مولیانو ونِتو زندگی میکند، استاد حقالتدریس ِ دانشکدهی ادبیات و فلسفهی دانشگاه کافوسکاری شهر ونیزاست. در حوزهی نقد و پژوهش، مدتها درباره شاعران و رماننویسهای قرن بیستم ایتالیا مطالعه کرده است. از این شاعر گفتوگو با فرانچسکو بیامونتی - نویسنده معاصر اهل لیگوریا - در کتاب نوشتهها و گفتهها - چاپ انتشارات اینائودی، 2008- آمده است. از دیگر تالیفهایش به مجموعهی اشعار پلان سنج (بوک، 1998)، مجتمعهای مسکونی و چهرهها (اشعار معاصر، جلد نهم: ایتالیا، مارکوس ای مارکوس، 2007) میتوان اشاره کرد. وی همچنین در سال 2007 جایزهی اول چنتوناوِرده را در عرصهی ادبیات از آن خود کرد.
او همچنین افزود: فرانچسکو تارگتا سال 1980 در شهر تِرِویزوی ایتالیا به دنیا آمده است. وی دانشجوی دکترای پژوهشی رشتهی زبان و ادبیات ایتالیایی در دانشگاه پادوواست. مقالههایی درباره شعر در سدههای 19 و 20 ایتالیا در مجلههای مختلف علمی به چاپ رسانده است. تارگتا طی چهار سال گذشته در حدود 10 دبیرستان ایتالیایی به تدریس ادبیات پرداخته است. هماینک در حال جمعآوری گزیده اشعاری در سبکِ سمبولیسم ایتالیاست. او همچنین دو مجموعهی شعر «خمرهها» (میلان، انتشارات اکس کوجیتا، 2009) و «پس توی عکسها خوب میافتیم» (انتشارات ایسبن، 2012) را نیز در کارنامهی حرفهییاش دارد.
این نشست به همت علی دهباشی، سردبیر مجلهی بخارا، و همکاری سفارت ایتالیا و گالری محسن در محل این گالری برگزار شد. همچنین محمود دولتآبادی در این جمع حضور داشت.
انتهای پیام


نظرات