" مردمی که به یکدیگر گل هدیه نمیدهند، لبخند درو نمیکنند!" عنوان یادداشتی است که در روزنامه اعتماد منتشر شده است.
به گزارش ایسنا در بخشهایی از این یادداشت آمده است:
اخیرا، منصور واعظی، دبیر شورای فرهنگ عمومی به عنوان متولی درج مناسبتهای رسمی در تقویم سالانه کشور، از افزوده شدن 12 مناسبت جدید در تقویم سال 1392 خبر داد.
یکی از این مناسبتها، ورود دوباره روز ایمنی در برابر زلزله و بلایای طبیعی (20 مهر) بود؛ مناسبتی که از سال 1389 ناگهان و به همراه روز ملی گل و گیاه از تقویمها حذف شد؛ آن هم در کشوری که یکی از مهمترین خطرات بالقوه آن، استقرار تقریبا تمامی گسترهاش روی کمربند زلزلهخیز جهان است.
خوشبختانه اما با اعتراض نخبگان و فعالان این حوزه، مجددا از سال آینده این مناسبت به تقویمها بازخواهد گشت. با این وجود، همچنان خبری از بازگشت روز ملی گل و گیاه به تقویمهای رسمی کشور نیست؛ در صورتی که اعتراض روسای سندیکاهای تولید گل و گیاه در سراسر کشور و بسیاری از طبیعتدوستان همچنان به این روند ادامه دارد! چرا؟
اهمیت و حساسیت مساله، زمانی حادتر میشود که بدانیم میزان مصرف سرانه گل در ایران با حدود هفت شاخه در سال، کمتر از یک بیستم میانگینهای جهانی آن – یعنی 150 شاخه در سال – است؛ این در حالیست که مردم ساکن در اغلب کشورهای عضو اتحادیه اروپا، حتی در همین بحران اقتصادی، همچنان و بطور متوسط سالی 300 شاخه گل مصرف میکنند و به آنهایی که دوستشان دارند، هدیه میدهند.
در حقیقت، وضعیت در کشور چنان نگرانکننده است که به گفته غلامحسین سلطانمحمدی، رییس اتحادیه تولیدکنندگان گل و گیاه استان تهران، نیمی از مردم ایران، سالی یک بار هم گل نمیخرند! این در حالیست که تجارت و صادرات گل در جهان، در شمار یکی از پردرآمدترین خدماتی است که هم میتواند به اشتغالزایی و افزایش درآمد سرانه مردم کمک کند و هم بسیاری از مشکلات مربوط به تولید محصولات آلوده کشاورزی و نگرانی از آلایندگی منابع آب و خاک را به کمینه رساند؛ اما متاسفانه سهم ایران از تجارت 30 میلیارد دلاری گل و گیاه در جهان حتی به 20 میلیون دلار هم نمیرسد که سبب شده تا رتبه کشورمان در بین 117 کشور صادرکننده گل، در جایگاه نازل 107 قرار بگیرد.
در عوض و متناسب با کاهش اشتیاق ایرانیان برای هدیه دادن گل به یکدیگر، آمار نزاعهای خیابانی به ازای هر 100 هزار نفر جمعیت، شتابان در حال افزایش است و بسیاری از بزهکاریها و ناهنجاریهای اجتماعی به رشد نگرانکننده خود ادامه میدهند؛
از این رو، به نظر میرسد چنانچه دولت و بنگاههای اقتصادی مرتبط بکوشند تا افزایش مصرف و صادرات گل را در اولویت شایسته تری قرار دهند، هم با مردمانی شادتر روبه رو خواهیم شد که راندمان کاری مطلوبتری نیز از خود بروز میدهند و هم هزینه های مربوط به بهداشت و درمان و کلانتری و زندان به شکل امیدوارانه یی کاهش خواهد یافت؛ زیرا به تجربه ثابت شده مردمی که در خیابان به یکدیگر لبخند میزنند، در چهارراههای زندگی، کمتر با یکدیگر گلاویز میشوند.
انتهای پیام
نظرات