• سه‌شنبه / ۱۴ شهریور ۱۳۹۱ / ۱۷:۳۰
  • دسته‌بندی: سیاست خارجی
  • کد خبر: 91061408639
  • خبرنگار : 71049

بندر چابهار نقطه اتصال منافع هند،افغانستان و ايران

سياست خارجي عمل‌گرايانه و ضرورت توسعه اقتصادي، مواضع سه كشور ايران، هند و افغانستان را به يكديگر نزديك كرده است. افغانستان به يك بندر و نفت نياز دارد. ايران به فروش نفتش نياز دارد. هند مي‌خواهد براي كالاهاي خود در آسياي‌ ميانه بازار پيدا كند و نفت مورد نياز خود را نيز به راحتي تأمين كند. وابستگي‌هاي سه كشور به يكديگر براي تأمين نيازهاي‌شان نكته‌اي نيست كه بتوان آن را به سادگي ناديده گرفت.

سياست خارجي عمل‌گرايانه و ضرورت توسعه اقتصادي، مواضع سه كشور ايران، هند و افغانستان را به يكديگر نزديك كرده است. افغانستان به يك بندر و نفت نياز دارد. ايران به فروش نفتش نياز دارد. هند مي‌خواهد براي كالاهاي خود در آسياي‌ ميانه بازار پيدا كند و نفت مورد نياز خود را نيز به راحتي تأمين كند. وابستگي‌هاي سه كشور به يكديگر براي تأمين نيازهاي‌شان نكته‌اي نيست كه بتوان آن را به سادگي ناديده گرفت.

به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، روزنامه آسيا تايمز در مقاله‌اي با اشاره به ديدار مقامات كشورهاي ايران، افغانستان و هند در حاشيه شانزدهمين نشست سران جنبش غيرمتعهدها در تهران به موضوع ايجاد تأسيسات و تسهيلات جهت تجارت با افغانستان در بندر چابهار كه در اين ديدار درباره آن بحث و گفت‌وگو شد، پرداخته است.

نويسنده مقاله با مهم خواندن ديدار مقامات ارشد سه كشور خاطرنشان مي‌كند كه "مسائل اقتصادي عمده‌ترين دستور گفت‌وگوها را به خود اختصاص خواهند داد. در عين حال مسايل مهم سياسي نيز در دستور مذاكرات در اولويت برخوردار خواهند بود."

در ادامه اين مقاله آمده است: "موقعيت جغرافيايي اين سه كشور، عمده‌ترين عامل در تجارت سه جانبه محسوب مي‌شود. در ماه مه سال جاري ميلادي، انور الحق احدي، وزير بازرگاني و صنايع افغانستان و ابوالفضل زهروند، سفير ايران در كابل موافقت‌نامه‌اي براي گسترش مناسبات بازرگاني بين دو كشور امضاء كردند. مهم‌ترين موضوع مورد توجه دو طرف در اين موافقت‌نامه، بندر چابهار در جنوب شرق ايران بود. پنجاه هكتار از زمين‌هاي مجاور اين بندر و محوطه خود بندرگاه براي ايجاد تأسيسات و تسهيلات بسيار بزرگي براي تجارت با افغانستان اختصاص يافته است."

به گزارش ايسنا، نشست سه‌جانبه‌يي پنجم شهريورماه ايران، هند و افغانستان درباره بررسي همكاري‌هاي مشترك به ويژه توسعه و گسترش همكاري‌ها براي تجارت و ترانزيت و سرمايه‌گذاري در بندر چابهار برگزار شد.

در اين نشست سيدعباس عراقچي، معاون آسيا و اقيانوسيه وزارت خارجه ايران، حيدر، معاون وزير خارجه افغانستان و ماتاي، قائم مقام وزير خارجه هند شركت داشتند.

در ادامه مقاله مذكور نويسنده درباره توافق سه كشور براي ايجاد تأسيسات و تسهيلات بسيار بزرگ در بندر چابهار براي تجارت با افغانستان مدعي شده است: "گرچه اين موافقت‌نامه از اهميتي به مراتب بيش‌تر از تجارت با افغانستان برخوردار است، اما امضاء آن چندان مورد توجه قرار نگرفت."

وي‌ مي‌افزايد: "در خلال 10 سال گذشته دولت هند براي توسعه بندر چابهار با دولت ايران همكاري كرده است تا زمينه براي پهلو گرفتن كشتي‌هاي هندي در اين بندر براي تخليه محموله‌هاي خود به مقصد افغانستان و بازارهاي آسياي ميانه آماده شود. بندر چابهار سبب خواهد شد تا هند براي تجارت سودآور با كشورهاي آسياي ميانه ديگر نيازي به حمل كالاهاي خود به بازارهاي اين منطقه از طريق خاك پاكستان نداشته باشد. ايران، هند و افغانستان در سال 2003 ميلادي نخستين موافقت‌نامه خود را درباره توسعه بندر چابهار امضاء كردند. براساس اين موافقت‌نامه، قرار شد كه ايران جاده چابهار تا مرز افغانستان را بسازد و دولت هند نيز اين جاده را از مرز افغانستان تا زرنج ـ دل‌آرام كه كنار بزرگراه قندهار ـ هرات واقع است ادامه دهد. به اين ترتيب، بندر چابهار به كابل و نقاط شمالي افغانستان پيوند خواهد خورد. اين جاده‌ها هم اكنون آماده شده‌اند و بندر چابهار نيز براي تبديل شدن به كانون اصلي ترانزيت كالاهاي هندي به مقصد افغانستان و كشورهاي آسياي ميانه از آمادگي لازم برخوردار است."

اين مقاله مي‌افزايد: "بندر چابهار يا چهار بهار يك بندر مهم در حاشيه آب‌هاي گرم اقيانوس هند و درياي عمان است و به همين علت قادر است در تمامي طول سال امكان انتقال كالا به آسياي ميانه را فراهم آورد. دولت ايران در سال 1991 ميلادي چابهار را منطقه ويژه اقتصادي اعلام كرد تا امكان سرمايه‌گذاري خارجي به‌ ويژه از سوي كشورهاي جنوب شرق آسيا در اين شهر بندري فراهم كند. 10 سال پيش هندي‌ها علاقمندي خود را براي سرمايه‌گذاري در چابهار اعلام كردند و اكنون حضور هندي‌ها در اين بندر از ديگران چشمگيرتر است. دولت ايران اميدوار است با امضا موافقت‌نامه جديدي با دولت هند امكان سرمايه‌گذاري‌هاي بيش‌تر با آن كشور در چابهار را فرآهم آورد.

افزون بر يك بزرگراه عمده كه چابهار را به بزرگراه قندهار ـ هرات متصل مي‌كند، دو طرح ريلي نيز در دست اجرا قرار دارند. نخستين خط آهن كه هندي‌ها ساخت آن را برعهده دارند بندر چابهار را به منطقه حاجي گاك كه ارزش ذخاير معدني آن بين يك تا سه هزار ميليارد دلار برآورد شده است، متصل خواهد كرد. خط دوم كه ايراني‌ها سرگرم ساخت آن هستند، شهر هرات در افغانستان را به مشهد متصل و از آن جا به سمت تركيه ادامه خواهد يافت. ساخت اين خط آهن حدود 10 سال طول خواهد كشيد."

در ادامه اين مقاله آمده است: "نيمي از نفت مورد نياز افغانستان از سوي ايران تأمين مي‌شود. تأمين نفت مورد نياز افغانستان از منابع ديگر مقرون به صرفه نخواهند بود. ايران از جمله بزرگ‌ترين كشورهاي توليد‌كننده نفت در جهان است و 936 كيلومتر مرز مشترك با افغانستان دارد. با وجود اشغال افغانستان توسط آمريكا اين كشور نتوانسته است ميزان وابستگي نفت افغانستان به ايران را كاهش دهد. افغانستان كشوري است كه به دريا دسترسي ندارد و براي تجارت با جهان خارج به همسايگان خود وابسته است."

نويسنده مقاله مذكور مي‌افزايد: "دولت پاكستان مسير تداركاتي ناتو به افغانستان را مسدود كرده است و انتقال ساز و برگ نظامي به افغانستان از سوي ناتو از طريق آسياي ميانه نيز با مشكلاتي روبه‌رو شده است و دولت‌هاي اين منطقه با زيركي هزينه اجاره پايگاه‌ها و انتقال محموله‌ها از خاك خود به سمت افغانستان را با چانه‌زني افزايش داده‌اند. وادار كردن حامد كرزاي به پيوستن به جمع كشورهاي تحريم‌كننده ايران ناممكن بوده است، چون اين كار براي افغانستان كه همواره در معرض بحران قرار دارد اقدامي مخاطره‌آميز است و به تشديد مشكلات ناشي از اشغال اين كشور خواهد انجاميد.

نويسنده مقاله مذكور در ادامه درباره نگاه هند به رابطه با ايران و افغانستان و كشورهاي منطقه مي‌افزايد: "دولت آمريكا براي وادار كردن دولت هند به كاستن از ميزان واردات نفت از ايران فشارهاي شديدي را بر دهلي‌نو وارد آورده است. هند بين 10 تا 15 درصد نفت مورد نياز خود را از ايران وارد مي‌كند كه در مقايسه با پنج سال پيش كاهش چشمگيري يافته است. دولت هند در خلال دو دهه گذشته تلاش كرده است روابط خود را با آمريكا گسترش دهد و براي تحقق اين هدف حاضر شده است بهاي سنگيني بپردازد (رأي دادن به زيان ايران در شوراي حكام آژانس بين‌المللي انرژي اتمي در سال 2005 و 2009 ميلادي). دولت هند براي دستيابي به توافق در زمينه همكاري‌هاي هسته‌يي صلح‌آميز با آمريكا ناگزير شد تا در نشست‌هاي آژانس به زيان ايران رأي دهد.

با وجود اين، هند هم‌چنان يكي از شركاي عمده تجاري ايران و از همسايگان نزديك اين كشور است. هند براي پرداخت بهاي نفت خريداري شده از ايران و دور زدن تحريم‌هاي شديد آمريكا عليه ايران روش زيركانه‌اي ابداع كرده و 45 درصد بهاي نفت وارداتي از ايران را به روپيه پرداخت مي‌كند و همين اقدام به گسترش صادرات هند به ايران كمك كرده است. فرصت پديد آمده در چابهار هند را بر سر دوراهي قرار داده است و دهلي‌نو نمي‌داندكه آيا بايد براي دستيابي به بازارهاي آسياي ميانه در چابهار سرمايه‌گذاري كند يا اين‌كه براي خشنود كردن آمريكا به ايران بي‌اعتنايي نشان دهد؟

به گزارش ايسنا، اين مقاله مي‌افزايد: "افغانستان هم‌چنان در اشغال آمريكا قرار دارد. هند خواستار بهبود روابط با آمريكاست. ايران و آمريكا با يكديگر دشمني دارند. با وجود اين ايران، افغانستان و هند كه هريك رابطه‌اي متفاوت با آمريكا دارند به اين نتيجه رسيده‌اند كه موقعيت جغرافيايي آن‌ها سرنوشت‌شان را به يكديگر گره زده است. سياست خارجي عمل‌گرايانه و ضرورت توسعه اقتصادي، مواضع اين سه كشور را به يكديگر نزديك كرده است. افغانستان به يك بندر و نفت نياز دارد. ايران نيز به فروش نفت خود نياز دارد. هند مي‌خواهد براي كالاهاي خود در آسياي‌ ميانه بازار پيدا كند و نفت مورد نياز خود را نيز به راحتي تأمين كند. وابستگي‌هاي اين سه كشور به يكديگر براي تأمين نيازهاي‌شان نكته‌اي نيست كه بتوان آن را به سادگي ناديده گرفت.

اين تحولات براي پاكستان و آمريكا ناخوشايند است. آمريكا از آن ناخرسند است كه قدرت‌هاي منطقه‌اي حاضر نيستند به تحريم‌هاي اقتصادي و سياسي ايران مبادرت كنند كه شانزدهمين كنفرانس سران جنبش غيرمتعهدها با عضويت دو سوم اعضاي سازمان ملل متحد در تهران پايتخت اين كشور برگزار مي‌شود و موجبات سرخوردگي شديد آمريكا را فراهم آورده است.

مقامات آمريكايي مي‌دانند كه نمي‌توانند از شكل‌گيري اين جرگه سه جانبه پيشگيري كنند. آمريكا نمي‌تواند تمامي نيازهاي افغانستان را از طريق حمل و نقل هوايي تأمين كند. واشنگتن در عين حال نتوانسته است وابستگي هند به نفت ايران را از ميان بردارد هرچند از عربستان خواسته است و عربستان نيز قول داده است كه نفت مورد نياز هند را تأمين كند.

نويسنده مقاله درباره نگاه پاكستان به همكاري سه جانبه ايران، هند و افغانستان مي‌افزايد: "متأسفانه منافع پاكستان نيز از شكل‌گيري اين جرگه جديد به خطر افتاده است. پاكستان در رقابت با طرح دولت ايران براي گسترش بندر چابهار، بندر گوادر را با كمك چيني‌ها توسعه داده است. اما روابط كابل و اسلام‌آباد به علت نگراني حامد كرزاي از حمايت دوباره پاكستان از طالبان به عنوان ابزاري براي پيشبرد سياست‌هاي خود در افغانستان تيره شده است.

يادآوري اين نكته لازم است كه دولت وقت افغانستان تشكيل كشور و دولت پاكستان در سال 1947 ميلادي را به‌ رسميت نشناخت. افغانستان و پاكستان با يكديگر اختلاف مرزي ديرينه دارند. از آن‌جايي كه در سال 1893 ميلادي مرزي بين افغانستان و هند تحت مستعمره انگليس كشيده شد كه "خط دوراند" نام دارد و كرزاي از آن به عنوان "خط نفرت" ياد مي‌كند. بيزاري دولت افغانستان از پاكستان به علت حمايت اين كشور از طالبان سبب شده است تا كابل به سمت ايران و هند كه هر دو روابطي خصمانه با طالبان دارند گرايش پيدا كند. پاكستان همواره چنين احساس كرده است كه هند تلاش مي‌كند با برقراري روابط دوستانه با افغانستان اين كشور را به محاصره خود درآورد. اين دشمني فزآينده سبب شده است تا شكل‌گيري روابط سياسي منطقي در اين منطقه از جهان ناممكن شود. اطمينان نداشتن هند به پاكستان موجب شد تا خط لوله گاز ايران به هند از طريق خاك پاكستان به تدريج به بوته فراموشي سپرده شود.

اهداف ضد و نقيض آمريكا در اين منطقه از جهان به سست شدن بنيان خط مشي آمريكا انجاميده است. آمريكا مي‌خواهد صلح و ثبات را براي افغانستان به ارمغان آورد، اما بدون كنار آمدن با هند و ايران و هم‌چنين پاكستان نمي‌تواند به اين خواست خود جامه عمل بپوشاند. واشنگتن مي‌خواهد ايران را منزوي كند، اما به علت وحشت از فروپاشي اقتصادي افغانستان نمي‌تواند ايران را كاملا منزوي كند.

در صورت پايان يافتن قدرت نمايي‌هاي آمريكا در اين منطقه مي‌توان با اتخاذ تدابيري تنش‌ها را كاهش و ميزان تكيه و وابستگي ملت‌هاي اين منطقه به يكديگر را گسترش داد. ايران و هند مي‌توانند با ايجاد اعتماد و حسن نيت از طريق اجراي طرح‌هاي كوچك، روابط خود را با پاكستان گسترش دهند و سپس مناسبات سه جانبه خود را به تدريج توسعه دهند. ديدار سه جانبه زمامداران هند، افغانستان و ايران در حاشيه نشست سران جنبش غيرمتعهدها در تهران مي‌تواند به برداشتن گامي كوچك در جهت اتحاد در جنوب آسيا منجر شود. چنين تحولي مي‌تواند به سياست‌هاي جنگ‌طلبانه در اين منطقه پايان دهد."

انتهاي پيام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha