«خانه ناامن مادر رواني براي دو كودك» عنوان خبري بود كه روز دوشنبه بر صفحه روزنامهها و خروجي برخي خبرگزاريها منتشر شد؛ خبري كه از قتل دو كودك توسط مادرشان حكايت ميكرد و اين فاجعه در حالي روي داد كه اين مادر 10 روز پيش از حادثه به دليل رنج بردن از افسردگي شديد از ماموران "اورژانس اجتماعي" تقاضاي كمك كرده بود.
اين مادر در نهايت استيصال روز شنبه 14 مردادماه از اوژانس اجتماعي تقاضاي كمك ميكند. او كه كودكانش را در معرض خطر
ميبيند از ماموران اورژانس در خواست ميكند تا كودكانش را به مراكز بهزيستي منتقل كنند كه با مخالفت پدر خانواده با اين امر و با گذشت كمتر از 10 روز بعد، چراغ زندگي كودكان يك و چهار ساله تنها بدليل افسردگي شديد مادر و به دست وي خاموش ميشود.
در پرونده قتل محمدجواد يك ساله و فاطمه چهار ساله در حالي موجي از انتقادات سازمان بهزيستي و اورژانس اجتماعي را هدف گرفته كه رضاييفر ـ مديركل امور آسيب ديدگان اجتماعي سازمان بهزيستي كشور ـ در گفتوگو با خبرنگار «اجتماعي» خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، معتقد است كه ماموران اوژانس اجتماعي در اين پرونده فراتر از وظيفه خود ظاهر شدهاند.
رضاييفر با اشاره به حادثهاي كه در آن مادري دو فرزند يك و چهارساله خود را خفه كرده است، اظهار كرد: برخلاف آنچه كه در رسانهها مطرح شده است، سازمان بهزيستي كشور مداخلات لازم را در اين زمينه انجام داده است.
وي در ادامه با تشريح اقدامات انجام شده از سوي اورژانس اجتماعي سازمان بهزيستي در اين رابطه، گفت: در 14 مرداد ماه با اورژانس 123 سازمان بهزيستي تماسي برقرار ميشود و زني با افكار خودكشي، تقاضاي كمك ميكند و بلافاصله بعد از اين تماس، ماموران اورژانس اجتماعي در محل حادثه حاضر ميشوند.
به گفته مديركل امور آسيبديدگان اجتماعي سازمان بهزيستي اين مادر 28 ساله داراي پسر يك ساله به نام محمدجواد و دختر چهار ساله به نام فاطمه بوده و پس از تولد دومين فرزندش، مبتلا به افسردگي پس از زايمان شده بود.
رضاييفر در ادامه عنوان كرد: همسر اين زن، 30 ساله، ليسانس حسابداري و حسابدار و محل زندگي آنها آپارتماني استيجاري در جنوب تهران با امكانات رفاهي متوسط بوده و از نظر مالي مشكلي نداشتند و ارتباط وي با همسرش خوب بوده است.
وي همچنين با اشاره به مشاهدات ماموران اورژانس و گزارش كار آنها، اظهار كرد: بر اساس اين گزارشات وضعيت رواني اين زن مساعد نبوده و ماموران كودكان را در معرض خطر اعلام ميكنند و تصميم گرفته ميشود كه مادر از طريق اورژانس 115 براي بستري به بيمارستان معرفي و كودكان به محل امن منتقل شوند كه اين امر با مخالفت پدر مواجه ميشود.
مديركل امور آسيبديدگان اجتماعي سازمان بهزيستي در ادامه گفت: پدر اعلام ميكند كه شخصا علاقهمند است وضعيت درمان و مسووليت نگهداري فرزندانش را بر عهده بگيرد و در كلانتري خزانه در مقابل اصرار ماموران اورژانس براي بستري كردن همسرش متعهد ميشود كه درمان همسرش را از طريق روانپزشكان خصوصي پيگيري كرده و شرايط كودكانش ايمن باشد و متن تعهد پدر نيز موجود است.
رضاييفر افزود: ضمن اينكه پدر خانواده متعهد ميشود كه هيچگونه ادعايي در صورت بروز حادثه براي همسرش و فرزندانش نداشته، خواهان انصراف ماموران اورژانس اجتماعي از پرونده و سلب مسووليت آنها ميشود.
بنابر اظهارات وي، با توجه به خطري كه اين خانواده را تهديد ميكرد، ماموران اورژانس به طور مرتب پيگير وضعيت خانواده بودند و در 15 مرداد ماه با پدر تماس گرفته ميشود و از وي درخواست ميشود كه نسخه دارويي و ويزيت روانپزشك را به اورژانس اجتماعي تحويل دهد.
مديركل امور آسيبديدگان اجتماعي سازمان بهزيستي در ادامه گفت: در 16 مرداد، پدر خانواده اعلام ميكند كه ويزيت روانپزشكي انجام شده و نسخههاي روانپزشك را تحويل ميدهد و طي تماس 17 مرداد ماموران اورژانس، پدر ميگويد، وضعيت روحي مادر خوب است و هيچگونه مشكلي وجود ندارد.
رضاييفر اضافه كرد: در تماس 18 مرداد ماموران اورژانس، پدر اعلام ميكند كه تاريخ ويزيت روانپزشك مادر، دو هفته بعد است و بدينترتيب ماموران در 28 مرداد ماه با پدر تماس ميگيرند، اما پاسخي داده نميشود و به درب منزل مراجعه ميكنند كه اين مراجعه نيز بيپاسخ ميماند كه در نهايت مطلع ميشوند 23 مرداد ماه، مادر اقدام به قتل دو فرزندانش كرده است.
وي با اعلام تاسف عميق از اين حادثه، عنوان كرد: اقدامات انجام شده از سوي اورژانس اجتماعي، كارشناسي و فراتر از حيطه وظايف ماموران اورژانس بوده است.
به گزارش ايسنا، اينبار هم ناكافي بودن اختيارات اورژانس اجتماعي و خلاهاي قانوني قرباني گرفت تا ضرورت افزايش بيش از پيش اختيارات نهادهاي حمايتي براي پاسداري از جان كودكان را بازگو كند.
انتهاي پيام
نظرات