يك كارشناس مسائل سياسي، اجتماعي و فرهنگي با بيان اينكه دشمن، ايران را فقط يك كشور بزرگ، قوي، ثروتمند و ضدآمريكا و صهيونيست نمي‌داند، گفت: تمدن بزرگ اسلامي با رهبريت ايران رو به شكل‌گيري است و جهان اسلام نسبت به گذشته در بهترين موقعيت تاريخي خود قرار دارد كه هر تحولي در آن موقعيت جمهوري اسلامي را بهبود مي‌بخشد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، محمدحسن قديري ابيانه صبح امروز در نشست اعضاي دفتر تحكيم وحدت در محل دفتر مركزي اين تشكل با ارزيابي از اوضاع جهان، قبل و پس از بحران اقتصادي و همچنين بيداري اسلامي در جهان اسلام خاطر نشان كرد: جهان تك قطبي مدتي است كه به پايان رسيده و جهان چند قطبي رو به جلو در حال پيشرفت است. كشورهايي همچون چين، هند، ژاپن، برزيل، روسيه، آفريقاي جنوبي و اتحاديه اروپا جزء اين قطب‌ها هستند.

وي با اشاره به اينكه صاحب تئوري جنگ تمدن‌ها پيش‌بيني شكل‌گيري تمدن بزرگ اسلامي را كرده است، افزود: يكي از تئوري‌پردازان رهبريت اين تمدن بزرگ اسلامي را جمهوري اسلامي ايران عنوان كرده و معتقد است به دليل برخورداري ايران از سه موقعيت جغرافيايي، سياسي و اقتصادي رهبريت شكل‌گيري اين تمدن بزرگ را دارد.

اين كارشناس مسائل سياسي، اجتماعي و فرهنگي خاطر نشان كرد: آنچه اكنون در جهان اسلام تحت عنوان بيداري اسلامي مشاهده مي‌كنيم مراحلي از شكل‌گيري اين تمدن بزرگ اسلامي است.

قديري ابيانه با بيان اينكه آمريكا در چنين شرايطي براي اينكه موقعيتش افول نكند يك راه بيشتر نداشته و ندارد، گفت: اين راه اشغال منابع نفتي خاورميانه بود زيرا صنعت و توليد بسته به انرژي است و بر همين اساس آنها عراق را اشغال كردند تا بعد به سراغ ايران بيايند و پس از آن عربستان، قطر، كويت و ... را اشغال كنند و براي اينكه بتوانند سلطه خود را تداوم بخشند بايد جهان اسلام را تا مي‌توانند تجزيه مي‌كردند كه در برخي كشورها همچون اندونزي و سودان موفق شدند و اكنون در منطقه، بحث كردستان متحد را مطرح مي‌كنند. البته اين شعار براي جذب يكسري نيروها جهت تجزيه عراق، سوريه و ايران است.

وي يادآور شد: خاورميانه جديد كه آمريكا از آن دم مي‌زد و مطرح مي‌كرد يعني يك خاورميانه كه تجزيه‌ شده و تحت سلطه آمريكا و هم‌پيمانانش باشد كه البته در اين زمينه با شكست مواجه شد.

سفير سابق ايران در كشورهاي استراليا و مكزيك با اشاره به اينكه آمريكا وقتي از گزينه نظامي پاسخ نگرفت فشارهاي زيادي در بحث مساله هسته‌يي به ايران آورد،‌ افزود: آنها مي‌دانند كه ما دنبال سلاح هسته‌يي نيستيم و صرفا اين موضوع يك بهانه براي اعمال فشار است و هر نوع عقب‌نشيني در مقابل خواست آنها نه تنها هيچ دستاوردي براي ما نخواهد داشت، بلكه هرگونه عقب‌نشيني يك پيغام دارد و آن اين است كه ما فشار را مي‌پذيريم.

قديري ابيانه افزود: منافع آنها در اين است كه اين تمدن اسلامي شكل نگيرد چرا كه به ابرقدرتي تبديل مي‌شود و در مقابل آن، قدرت‌هاي ديگر رنگي نخواهند داشت لذا آنها اين جنگ تمدن‌ها را كليد زدند و حتي تشكيل اسرائيل براي جلوگيري از اتحاد مسلمانان و به نوعي شروع جنگ‌ تمدن‌ها بود.

وي تحميل حكومت‌هاي دست‌نشانده را بخشي از سياست آمريكايي‌ها در مقابله با شكل‌گيري تمدن بزرگ اسلامي عنوان كرد و گفت: در راستاي سياست اختلاف بينداز و حكومت كن، ايجاد اديان دست ساخته استعمار نيز بخشي از اين سياست‌ها بوده كه انگليس به صورت خاص و در زمان‌هايي روسيه تزار انجام مي‌دادند.

اين كارشناس مسائل سياسي و فرهنگي با بيان اينكه امروز بيداري اسلامي محقق شده و در مقابل شعار "نيل تا فرات"، شعار "از بحر تا نهر" مقام معظم رهبري مطرح مي‌شود، خاطر نشان كرد: در شرايط كنوني كه با بحران اقتصادي غرب و بيداري اسلامي روبرو شديم شرايط متحول شده و بحران غرب ابعاد بسيار بالايي دارد به طوري كه دولت فدرال آمريكا اعلام كرده شانزده هزار ميليارد دلار بدهي دارد. علاوه بر آن دولت‌هاي ايالتي و خود مردم آمريكا نيز بدهكار هستند و اين به سرعت رو به گسترش است.

قديري ابيانه ادامه داد: اتحاديه اروپا نيز وضعيتي مشابه دارد به طوري كه مطرح كردند تا 10 سال ديگر نمي‌توانند از اين بحران خارج شوند و از سوي ديگر اسرائيل هم‌دستي همچون حسني مبارك را از دست داده به طوري كه برخي كارشناسان اعلام كردند اسرائيل تا سال 2025 تمام شده است و ساكنان اسرائيل دنبال فرصت مي‌گردند تا به آمريكا برگردند به طوري كه هر پيروزي در منطقه اميد صهيونيست‌ها را به ماندگاري از بين مي‌برد و ميل آنها را به بازگشت بيشتر مي‌كند.

وي با تاكيد بر اينكه دشمن، ايران را فقط يك كشور بزرگ، قوي، ثروتمند و ضدآمريكا و صهيونيست نمي‌داند، گفت: آنها ما را رهبر تمدن بزرگ اسلامي رو به شدن مي‌دانند و تمركز دشمني‌شان به اين خاطر است بنابراين تمدن بزرگ اسلامي با رهبريت ايران رو به شكل‌گيري است و جهان اسلام نسبت به گذشته در بهترين موقعيت تاريخي خود قرار دارد كه هر تحولي در آن موقعيت جمهوري اسلامي را بهبود مي‌بخشد.

سفير سابق ايران در كشورهاي استراليا و مكزيك تصريح كرد: ‌در چنين شرايطي بايد با صبر و پيروي از ولايت و انسجام و وحدت اين مسير را طي كنيم و توجه داشته باشيم كه اين دهه، دهه‌ي بسيار مهمي است و فرصت‌هاي بسيار بزرگي براي جمهوري اسلامي ايران پيش خواهد آمد.

قديري ابيانه در بخش ديگري از سخنان خود با اشاره به اينكه رابطه با آمريكا و مذاكره دردي را دوا نمي‌كند، اظهار كرد: نبايد از اصول‌مان عقب بنشينيم كه آن به معناي پذيرفتن فشارهاي زياد است. برخي تصور مي‌كنند اگر گفت‌وگو داشته باشيم تحريم‌ها برداشته مي‌شود كه اصلا اينگونه نيست.

وي تصريح كرد: براي مواجهه و عبور از اين موانع بايد آرمان‌گرا و واقع‌بين باشيم. نقاط قوت و ضعف‌مان را بشناسيم و توجه كنيم كه ما در كشور تا به حال توانسته‌ايم هر تهديدي را به فرصت تبديل كنيم حتي تحولاتي كه ما نقش نداشتيم به نفع جمهوري اسلامي بوده است.

اين كارشناس مسائل سياسي و فرهنگي با بيان اينكه در مباحث فرهنگي نيز يكسري نقاط مثبت و منفي داريم، گفت: در مباحث مديريت استراتژيك يكي از موضوعات مهم، شناخت وضع موجود و تحولات پيش‌رو و هدف‌گذاري مناسب براي آينده است. استراتژي استعمار نسبت به كشورهاي اسلامي اين بوده كه كشورهاي نفت‌خيز بايد وابسته به فروش نفت خامي باشند كه مورد نياز آنهاست و اين انرژي نبايد تبديل به اهرمي در دست آنها شود؛ بنابراين اين كشورها نبايد توليد ثروت داشته باشند تا اقتصاد‌شان وابسته به فروش نفت باشد.

قديري ابيانه خاطرنشان كرد: استراتژي دوم آنها اين است كه درآمد حاصل از صادرات نفت در اين كشورها، صرف آباداني و توليد ثروت نشود، بلكه در مصرف كالاهاي مصرفي از دست برود و اين پترو دلارها به جيب آمريكا و هم‌پيمانانش برگردد.

وي با بيان اينكه در قسمت اول كار منسجمي در زمان حكومت پهلوي براي از بين بردن عوامل توليد انجام دادند، ابراز عقيده كرد: متاسفانه ما در اين زمينه يكي از ضعيف‌ترين كشورها هستيم و گاه بعد از انقلاب ضعيف‌تر هم شديم و خودي‌ها ندانسته و برخي خائنانه به اين مساله دامن زدند. از طرف ديگر براي اينكه درآمد نفت را در توليد ثروت از دست بدهيم مصرف‌گرايي را دامن زدند و متاسفانه ايران يكي از مسرف‌ترين اين كشورهاست كه بعد از انقلاب بدتر شده است و براي اينكه مصرف كالاي خارجي باشد از نظر فرهنگي كاري كردند كه مصرف كالاي خارجي ارزش و تشخص باشد.

سفير سابق ايران در كشورهاي استراليا و مكزيك به موفقيت‌هاي كم‌نظير نظام جمهوري اسلامي در مقابل اين توطئه‌ها اشاره كرد و گفت: همين كه در مقابل اين توطئه‌ها نظام جمهوري اسلامي 33 سال پابرجاست يك معجزه است. از سوي ديگر همين كه در اوج تهديدها و تحريم‌ها پيشرفت چشمگيري داشته است خود پيروزي بزرگي است.

قديري ابيانه با تاكيد بر اينكه ما مي‌توانيم توطئه‌ها و تحريم‌ها را با تلاش، مقاومت و تدابير مناسب به فرصت تبديل كنيم، گفت: مشكل اصلي ما در بحث اقتصاد مشكل داخلي است. يكي از مشكلات ما توهم درآمد نفتي است كه برخي مسوولان و حتي صداوسيما نيز دچار اين توهم هستند و به آن دامن مي‌زنند.

وي با طرح اين سوال كه درآمد نفت ايران چقدر است، گفت: اگر كل صادرات ايران از محل درآمد نفتي صرف هيچ يك از نيازها نشود و مستقيم در بين مردم توزيع شود چقدر خواهد بود. برخي آن را رقمي ميليوني و حتي ميلياردي تصور مي‌كنند در حالي كه در اوج صادرات نفت ما روزانه دو ميليون و 300 هزار بشكه نفت صادر كرديم اين يعني اينكه به هر نفر در ماه كمتر از يك بشكه مي‌رسد.

اين كارشناس مسائل سياسي و فرهنگي افزود: در سال 90 كه درآمد نفت بيشتر شد و در بودجه در نظر گرفته شد باز ديديم كه نفري 63 هزار تومان در ماه بوده كه 47 هزار تومان صرف بودجه عمراني و 13 هزار تومان بودجه آموزش و پرورش است پس تصورات ميليوني و ميلياردي از درآمد نفتي درست نيست.

قديري ابيانه يادآور شد: كل بودجه عمومي دولت از محل درآمد صادراتي، ماليات‌ها،‌ گمرك، عوارض، جرايم،‌ وام‌ها،‌ فروش سرمايه و 65 درصد سود شركت‌هاي دولتي تامين مي‌شود كه اين بودجه در سال 91 به ازاي هر نفر 187 هزار تومان بوده است.

وي با تاكيد بر اينكه اين توهم در درآمد نفت مصيبت‌هايي براي ما ايجاد كرده است، تصريح كرد: چنين تصوري باعث بالا رفتن توقعات مردم شده و نگاه‌ها به مديريت كشور براي تامين اين نيازها پررنگ‌تر شده كه اكثر آنها نيز برآورده شدني نيست چون بر واقعيت منطبق نمي‌باشد؛ بنابراين مردم نقش مديريت‌ها و دولت‌ها را در امور اقتصادي پررنگ و نقش خود را كم‌رنگ مي‌دانند.

اين كارشناس مسائل سياسي،‌ فرهنگي و اجتماعي با بيان اينكه در ايران همواره بحثي راجع به توزيع عادلانه بودجه و ثروت وجود دارد، اظهار كرد: ما نياز داريم به شدت اين توهم را برطرف كنيم زيرا اين توهم باعث توقع شده و چون نشدني است تصور ناكارآمدي نظام و براي برخي ناكارآمدي اسلام را متصور مي‌كند و حتي بخشي از گرايش‌ها به مكاتب ديگر و بخشي از دين‌گريزي اين تصور غلط ناشي از آن توهم برمي‌گردد.

قديري ابيانه تاكيد كرد: يكي از دلايلي كه احزاب در ايران پا نمي‌گيرد و رشد نمي‌كند اين است كه در خارج، كسي كه عضو حزب مي‌شود مي‌پذيرد كه در هزينه‌هاي حزب مشاركت كند اما در ايران برعكس آن است يعني هر كس عضو حزبي مي‌شود فكر مي‌كند بايد چيزي از دولت بگيرد و هزينه‌هاي آن را از جاي ديگري تامين كند؛ بنابراين احزاب دولت‌ ساخته زود رشد مي‌كنند و به محض اينكه عمر اين دولت تمام شد از بين مي‌روند.

وي در بخش پاياني صحبت‌هاي خود با بيان اينكه تورم و گراني با بخشنامه حل نمي‌شود، گفت: هر كاري راه‌حلي دارد. هر چه مصرف بيشتر و توليد كمتر باشد تورم ايجاد مي‌شود به طور مثال اگر بعد از تعطيلات نوروز در ايران تورم نشود معجزه است چون پانزده روز همه توليد تعطيل شده و مصرف به اوج خود مي‌رسد پس افزايش توليد، كاهش مصرف و كاهش تقاضاي ارزي از عوامل مهم در كاهش تورم است.

انتهاي پيام