محمد كشاورز از مسيري كه براي رسيدن به بهترين بازيكني آسيا طي كرده است مي‌گويد.

در صحبت‌هايش مي‌توان فهميد كه او همچنان گيتي پسند را قهرمان ايران مي‌داند و از برخي كه فوتسال را به "بيراهه" مي‌برند، گله دارد. كشاورز همچنين به اهالي فوتسال توصيه‌هايي دارد تا در سال جام جهاني آرامش اين رشته پرطرفدار را حفظ كنند.

به گزارش ايسنا، محمد كشاورز از جمله بازيكنان فوتسال ايران است كه اين روزها با كسب افتخارات گوناگون در اوج قرار دارد و روز به روز هم به عناوينش در ايران، آسيا و جهان اضافه مي‌كند. كشاورز كه ورزش را از مناطق محروم و جنوب شهري تهران آغاز كرده، در حال حاضر يكي از اركان اصلي تيم ملي فوتسال به حساب مي‌آيد و همگان درخشش او در جام جهاني 2008 برزيل را به ياد دارند. اما شايد مهم ترين بهانه‌اي كه باعث دعوت او به ايسنا شد، كسب عنوان بهترين بازيكن آسيا و بهترين بازيكن جام باشگاه‌هاي آسيا در سال2011 و همچنين كسب دومين عنوان بهترين بازيكن جام باشگاه‌هاي آسيا 2012 بود.

كشاورز همچنين در سال 2011 در جمع پنج بازيكن برتر جهان قرار گرفت و البته به گفته خودش قهرماني گيتي پسند(!) در ليگ برتر ايران را هم بايد جزو موفقيت‌هاي او بدانيم.

مشروح اين گفت‌وگو را در ادامه مي‌خوانيد:

**ابتدا بيوگرافي كاملي از خودتان تشريح كنيد و بگوييد كه چه شد وارد دنياي فوتسال شديد و چه افتخاراتي هم در فوتسال كسب كرده‌ايد؟

- متولد 14 تير 1361 در شهرري هستم. ورزش را ابتدا با فوتبال و از زمين هاي خاكي شهرري آغاز كردم و در تيم‌هاي سايپاي شهرري، ‌دارايي تهران و كوثر تهران فوتبال بازي مي‌كردم. در ادامه نيز براي دوران مقدس سربازي به فوتسال رو آوردم كه در آن موقع در تيم بسيج شهرري با مديريت اكبر تقوي عضو شدم. پس از آن نيز در تيم‌هاي ليگ برتري شن ساي ساوه،‌ شهيد منصوري قرچك، فولاد ماهان و گيتي پسند اصفهان بازي كردم و عناوين مختلفي هم با اين تيم‌ها بدست آوردم. من با شن ساي ساوه دو بار، با منصوري قرچك و ماهان و گيتي پسند نيز يك بار قهرمان ليگ ايران شدم و چند عنوان دومي و سومي هم با تيم هاي شن سا و شهيد منصوري در كارنامه دارم. در مجموع در تيم‌هايي حضور داشتم كه مقام‌هاي اول تا سوم ليگ ايران را كسب كرده‌اند.

** از چه زماني و توسط چه كسي به تيم ملي دعوت شديد؟ و افتخاراتي كه با تيم ملي بدست آورديد چه بود؟

- من از سال 2003 توسط محمد حسن انصاري فرد به تيم ملي دعوت شدم و از آن به بعد نيز به صورت مداوم در تيم ملي حضور داشتم. در سال 2004 اولين تورنمنت رسمي‌ام با تيم ملي را در بازيهاي آسيايي ماكائو تجربه كردم و بعد از آن نيز در مسابقات جهاني تايپه حضور داشتم. با تيم ملي به مقام قهرماني بازيهاي آسيايي 2004 ماكائو، 2008 ژاپن، 2009 تايلند و 2010 ازبكستان دست يافتم و در سال 2011 نيز به مقام سومي رسيدم. همچنين در سال 2007 با تيم ملي قهرمان بازيهاي آسيايي ماكائو شديم و در سال 2009 نيز با تيم ملي به مسابقات قاره‌اي در ليبي رفتيم كه آنجا نيز اول شديم. همچنين افتخار دو بار حضور در جام جهاني را دارم كه تيم ملي يك بار در سال 2004 در اين مسابقات توفيقي نداشت،‌اما در سال 2008 پنجم دنيا شد.

** وقتي به قهرماني‌هايتان اشاره مي‌كنيد،‌ قهرماني گيتي پسند را هم يكي از افتخاراتتان عنوان كرديد. مگر شما بازيكنان هنوز قبول نكرده‌ايد كه قهرماني از آنها پس گرفته شده است.

- تا زماني كه به ما نگويند چه كسي و چرا در گيتي پسند تباني كرده است، من اين تيم را قهرمان ايران مي‌دانم. اگر بخواهم تباني را با يك پديده اجتماعي مقايسه كنم آن را با قتل عمد برابر مي‌دانم. مگر مي‌شود كسي قتل عمد كند اما به راحتي در جامعه حضور داشته و كسي هم كاري به كارش نداشته باشد؟ بنابراين خودم تا زماني كه برايم ثابت نشود دلايل كميته‌ي استيناف چه بود، با قطعيت گيتي پسند را قهرمان مي‌دانم. وقتي كميته‌ي استيناف به اين نتيجه مي‌رسد كه بازي گيتي پسند و پرسپوليس تباني بوده بايد بگويد چه كسي اين كار را انجام داده است. جالب است آقاي صالحي رييس كميته استيناف مي‌گويد بي اخلاقي در بازي شهيد منصوري و فولاد ماهان مشهود بود اما تباني نكردند. اين در حالي است كه مي‌گويند بي اخلاقي در بازي گيتي پسند و پرسپوليس هم وجود داشت اما تباني انجام شده است.

** به هرحال گيتي پسند براساس اعلام فدراسيون با تباني به آسيا رفت و قهرمان هم شد و اين قهرماني هم چندان به دل مردم ننشست.

- همين مردمي كه شما مي گوييد براي استقبالمان به فرودگاه آمدند و 2000 نفر در فرودگاه اصفهان ما را تشويق كردند!

** در ماه‌هاي اخير، جدا از اتفاقات حاشيه‌اي ليگ و ناكامي‌هاي تيم ملي، افتخارات بسياري بدست آورديد.

- سال 2011، ‌سال بسيار رويايي برايم بود و من در اين سال افتخارات بسياري را كسب كردم. ابتدا بهترين بازيكن جام باشگاههاي آسيا شدم و در پايان سال 2011 نيز AFC مرا بهترين بازيكن فوتسال آسيا معرفي كرد. همچنين از سوي فوتسال پلنت در جمع پنج بازيكن برتر جهان و نامزد بهترين بازيكن جهان قرار گرفتم. امسال نيز در سالي كه تيم‌ام قهرمان جام باشگاه‌هاي آسيا شد، خودم بهترين بازيكن جام شدم. البته من هيچوقت دنبال افتخارات شخصي نبودم و هميشه به تيمم فكر كرده‌ام. در كنارش هم بدم نمي‌آيد افتخاراتي را براي خودم كسب كنم.

** اما بازيكناني كه مثل شما در پست عقب گير بازي مي‌كنند حتي در فوتبال نيز كمتر به عنوان بهترين بازيكن انتخاب مي‌شوند.

- همينطور است. در فوتبال و فوتسال بازيكناني كه گل مي‌زنند و كار تكنيكي مي‌كنند بيشتر در ديد هستند و آنهايي كه از پست عقب گير (مدافع) انتخاب شده‌اند مثل كاناوارو در فوتبال استثنا هستند. اما به هر حال اين موقعيت نصيب من شد تا به عنوان عقب گير بهترين بازيكن انتخاب شوم.

** البته به عنوان يك عقب گير، شم گلزني بالايي هم داريد.

- در فوتسال چرخش و كار تيمي طوري است كه ما از دروازه دور هستيم اما به هرحال من امسال دربازيهاي ليگ 18 گل را به ثمر رساندم و خدا را شكر شرايط گلزني‌ام هم بد نبود.

**مطمئنا بزرگترين تجربه ورزشي شما حضور در جام جهاني برزيل و قرار گرفتن بين پنج تيم برتر دنياست. خاطره‌اي از اين مسابقات داريد؟

- جام جهاني آرزوي هر بازيكني است. اين مسابقات پس از المپيك بزرگترين رويداد ورزشي جهان است. من هم از بابت اينكه در جام جهاني 2008 حضور داشتم، خوشحال بودم. آن سال همه بازيكنان فوق العاده بودند و به اعتقادم ايران بعد از برزيل بهترين تيم جام بود،‌ تيمي كه با قهرمان جهان مساوي كرد و بازيهاي خيره كننده‌اي را برابر ساير تيم‌ها به نمايش گذاشت و تاريخي جديد را براي فوتسال ايران رقم زد. اما تنها در پنجاه ثانيه تمركز تيم از دست رفت و باعث شد ما به جمع چهار تيم برتر دنيا نرويم كه اين چيزي از ارزشهاي هيچ كس كم نكرد. يادم مي‌آيد بعد از نتيجه‌اي كه برابر ايتاليا گرفتيم و به فينال نرسيديم، هواداران برزيلي ايران را تشويق مي‌كردند و ما نيز برابر آنها اشك حسرت مي‌ريختيم.

** قبول داريد كه آن همبستگي و يكدلي جام جهاني، در جام ملتهاي 2012 امارات وجود نداشت؟

- اينكه آن همدلي وجود نداشت را قبول ندارم اما معتقدم كه همبستگي تيم در اين بازيها كمتر شده بود. دليلش هم درگيري‌هاي زياد بين اهالي فوتسال بود. اين مسائل تاثيرگذار است. به هر حال چند وقتي است كه بزرگان فوتسال با هم درگيرند و اين درگيري به نفرات تيم ملي نيز سرايت كرده بود. اختلاف نظرها در سال 2008 و 2009 و زماني كه حسين شمس سرمربي تيم ملي بود، به اين شدت وجود نداشت و همه چيز آرام پيش مي رفت. اما چند وقتي است كه اختلاف نظرها در فوتسال به اوج رسيده و اين موضوع گريبان گير تيم ملي هم شده است. از طرفي نيز تباني در ليگ تاثير منفي در جو تيم ملي داشت؛ به عنوان مثال پيش از اعزام تيم ملي به امارات، وقتي خبرنگاران در تمرين تيم ملي حاضر مي شدند اولين سوالشان راجع به تباني بود. اين در حالي است كه جاي اين سوالات در اردو نيست. همين مسائل دست به دست هم داد تا تيم ملي با روحيه كمي به جام ملتها برود. همچنين در بازي با تايلند ما بدشانسي آورديم و آن باخت براي ايران رقم خورد كه بايد از تمام اينها درس بگيريم تا در آينده ديگر تكرار نشود.

** آيا بودن مربي باتجربه نمي‌توانست اين مسائل را از تيم ملي پاك كند؟

- به اعتقادم صانعي تلاش خودش را كرد. من هميشه از مربيان باتجربه اي مثل حسين شمس حمايت كرده ام اما ما بايد منصفانه صحبت كنيم. صانعي زحمتش را كشيد و براي تيم ملي چيزي كم نگذاشت،‌اما نتيجه تلاش بعضي وقتها خوب از آب در نمي‌آمد.

** آقاي ترابيان دليل اصلي عدم نتيجه گيري تيم ملي را كم كاري و نبود شور و هيجان بين بازيكنان مي‌دانست. آيا اين موضوع را تاييد مي‌كنيد؟

- آقاي ترابيان به عنوان رييس كميته فوتسال نظر خودش را گفته است و من به نظر وي احترام قائل هستم اما من به عنوان ملي‌پوش كم كاري را نمي‌توانم قبول كنم.

** لقب "محمد سيم خاردار" از كجا آمده است؟

محمد کشاورز در ايسنا

- من اين لقب را براي اولين بار از آقاي ترابيان شنيده‌ام. ما يك بازي در ليگ برتر داشتيم و آقاي ترابيان در آن بازي اين لقب را به خودم گفت، اما من آن را جدي نگرفتم. اين موضوع گذشت و من چند وقت بعد در ورزشگاه شنيدم كه تماشاگران يك صدا مي‌گفتند اما من متوجه نشدم كه به چه كسي مي گويند و سپس دقت كردم و ديدم اين لقب را به من داده اند. چهار سالي است كه تماشاگران به من لطف دارند و به اين شكل من را تشويق مي كنند. حتي من براي بازي در ليگ به شهرستان ها هم كه مي روم تماشاگران شهرستاني به اين شكل مرا تشويق مي كنند.

** خودت اين لقب را دوست داري؟

- بله ديگر به آن عادت كردم‌.‌ به هرحال از اين دست القاب به بقيه بازيكنان هم داده شده و به عنوان مثال به مصطفي نظري مي‌گويند "صخره" و به وحيد شمسايي مي‌گويند "وحيد آقاي گل"

** ارقام قراردادهاي فوتسال پا به پاي فوتبال در حال افزايش است. قراداد اولتان چقدر بود و الآن چقدر دريافت مي‌كنيد؟

- اولين قرارداد من با تيم شن‌ساي ساوه بود كه من تنها چهار ميليون و ماهيانه 70 هزار تومان دريافت مي‌كردم. به هر حال رقم قرارداد فوتسال همچون رشته‌هاي فوتبال، ‌واليبال و بسكتبال چند سالي است كه سير صعودي داشته، اما من در حال حاضر بازيكني را مي‌شناسم كه در ليگ برتر به اندازه‌ي اولين قرارداد من پول دريافت مي‌كند. من اسم اين بازيكن را نمي‌توانم بگويم اما مي‌دانم بازيكناني هستند كه هنوز قراردادهاي 5 ميليوني مي‌بندند كه در پايان فصل نصف آن را هم دريافت نمي‌كنند. البته بازيكنان شاخصي هم هستند كه پولهاي خوبي مي‌گيرند كه حقشان هم هست چون زحمت مي‌كشند و فشار زيادي را تحمل مي‌كنند. من نيز پول چنداني از تيم منصوري دريافت نمي‌كردم و در گيتي پسند نيز بندي در قراردادم وجود داشت كه من با توجه به آن نمي توانم مبلغ قراردادم را بگويم.

** بالاترين قرارداد فوتسال در حال حاضر چقدر است؟

-. در حال حاضر قراردادهاي فوتسال به 300 ميليون هم رسيده و بازيكنان شرايط مالي خوبي دارند. به هر حال تيم‌ها ديگر حرفه‌اي كار مي‌كنند و بازيكنان را تمام وقت در اختيار دارند. با اين وضع بايد فكري به حال بازيكناني كنيم كه قرارداد مي‌بندند اما پولي دريافت نمي‌كنند.

** شنيده شده است قانون سقف قراردادها در فوتسال نيز به كار گرفته خواهد شد. آيا اين كار نفعي براي فوتسال دارد؟

- قانون سقف قراردادها در هر رشته‌اي كه مي‌خواهد باشد به جز رواج دادن پولهاي زيرميزي هيچ نفعي نخواهد داشت. در فوتبال هم همه مي بينند كه قراردادهاي يك و نيم ميلياردي منعقد مي‌شود.

** در دو ماه اخير تيم‌هاي بسياري از جمله ماهان و منصوري منحل شده‌اند. اين را چطور ارزيابي مي‌كنيد؟

- انحلال هرتيمي در هر رشته‌اي از ورزش آسيب زننده است به خصوص در باشگاههاي بزرگي كه به صورت حرفه اي تيمداري مي كنند، بازيكنانشان پس از انحلال اين باشگاه ها بلاتكليف مي‌مانند. من به شخصه از اينكه مي‌شنوم تيمهاي بزرگي مثل فولاد ماهان و فيروز صفه منحل شده است، ناراحت مي‌شوم. مشكلاتي بر سرراه باشگاهها وجود دارد، اما با منحل كردن تيم تنها صورت مساله پاك مي‌شود. آنها بايد با يك فكر اساسي تصميمي بگيرند تا مشكلات را از سر راهشان بردارند. اينكه هرتيمي بگويد من نمي‌آيم و خداحافظ، با شان و جايگاه فوتسال ما مطابقت ندارد. من با تيم فولاد ماهان افتخارات زيادي كسب كرده‌ام و در سال 2010 با اين تيم قهرماني ايران و آسيا را بدست آوردم به همين دليل دوست ندارم تيمي كه با آن خاطره دارم را ديگر در ليگ نبينم. همچنين ماهان بازيكنان ملي پوش زيادي را تحت پوشش دارد كه با انحلالش اين بازيكنان آينده روشني نخواهند داشت. به همين دليل اميدوارم براي اين تيم اتفاقي نيفتد.

**انحلال منصوري قرچك چطور؟

- من با انحلال هيچ باشگاهي موافق نيستم. شهيد منصوري در قرچك طرفداران زيادي دارد. اما رفتار مديران اين باشگاه به هيچ وجه پسنديده نيست. هيچ كس در فوتسال از دست آقاي منصوري راضي نبوده است. بازيكنان زيادي از او گله دارند و بعد از گذشت چند سال طلبهايشان را دريافت نكرده‌اند. خودم نيز پس از گذشت يكسال 30 ميليون از اين باشگاه طلبكارم. منصوري قرچك از انتقالم به گيتي پسند مبلغ خوبي دريافت كرد كه نوش جانشان اما اينكه آنها به بازيكن مي‌گويند پول نمي‌دهيم درست نيست. حتي تعدادي از بازيكنان سابق اين تيم گفته‌اند كه باشگاه منصوري برگه قرارداد را به آنها نمي دهد و رقمي كه به بازيكن پرداخت مي شود كمتر از رقمي است كه در هيئت فوتبال ثبت مي‌شود. من از اين اتفاق بسيار متأسف شدم و در وهله اول اميدوارم چنين موضوعي صحت نداشته باشد و اگر صحت دارد هرچه سريعتر از مسير قانوني به آن رسيدگي شود.

** در كنار انحلال تيم‌ها اتفاق جديد ديگر در ليگ برتر، 16 تيمي شدن مسابقات است. اين موضوع چقدر مي‌تواند روي كيفيت بازي‌ها تاثيرگذار باشد؟

- طبيعتا زماني كه تعداد تيم‌ها افزايش پيدا مي‌كند، تيم‌ها بايد براي انجام بازي‌ها سفرهاي بيشتري داشته باشند. اين در حالي است كه تيم‌ها از عهده هزينه‌هاي عادي هم بر نمي‌آيند و اين موضوع مي‌تواند آن‌ها را دچار مشكلات مالي كند. ضمن اينكه تصويب 16 تيمي شدن ليگ در هيئت رئيسه با لابي آقايان صورت گرفت. به هر حال مدير عاملي كه تيمش به دسته يك سقوط كرده بود تمام تلاشش را به كار گرفت تا نظر بقيه اعضا را هم با خودش يكي كند و اين مورد را به تصويب برساند. به اعتقادم اين كارها اصلا درست نيست و اشخاصي كه در جايي سمت دارند، نبايد از موقعيتشان سو استفاده كنند.

** مدتي هم رفتن بازيكنان به ليگ كشورهاي عربي باب شده است. آيا اين اتفاق نفعي براي فوتسال ايران خواهد داشت و اگر از اين كشور ها پيشنهادي شود، قبول خواهيد كرد؟

محمد کشاورز در ايسنا

- به اعتقادم ليگ‌هاي كشورهاي عربي حوزه خليج فارس به پيشرفت فوتساليستهاي ايراني كمك نمي‌كنند. ليگ ايران جزو پنج، شش ليگ برتر دنياست كه بازيكنان بزرگ برزيلي هم به ايران مي‌آيند تا در ليگ ما بازي كنند، اما در كويت جز پسرفت هيچ چيز ديگري براي بازيكنان ايراني ندارد. دليلش هم اين است كه بازيكنان در اين ليگ‌ها بازي سنگيني انجام نمي‌دهند و تيم‌ها نيز از آنها كار نمي كشند. همچنين برنامه تمريني آنها بازيكنان را تنبل مي‌كند. با اين اوصاف خودم به هيچ وجه دوست ندارم در اين كشورها بازي كنم حتي اگر بدون تيم هم بمانم به بازي در كشورهاي مثل كويت، قطر و امارات تن نمي‌دهم. اميدوارم ساير بازيكنان نيز به اين كشورها كشيده نشوند و در ايران بمانند.

** تيم ملي فوتسال حدود سه ماه ديگر بايد در جام جهاني حاضر شود. با وضعيتي كه اكنون بر فوتسال ايران حاكم شده است، پيش بيني شما از اين بازي‌ها چيست؟

- ايران براي حضور در جام جهاني برنامه‌هاي بسياري بايد داشته باشد كه مهم‌ترين آن فراموش كردن گذشته است. درست است كه ما در امارات نتيجه‌ي تلخي رقم زديم اما بايد آن را به دست فراموشي بسپاريم و بايد روبه جلو حركت كنيم. در حال حاضر بزرگترين چيزي كه تيم ملي ايران به آن احتياج دارد آرامش است. بگو مگو و جنگهاي لفظي بايد به حداقل برسد. آرزوي تمام فوتسالي‌ها درخشش ايران در جام جهاني 2012 تايلند است چه آنهايي كه با تيم به تايلند مي‌روند و چه آنهايي كه در ايران مي‌مانند و دعا مي‌كنند، دوست دارند تيم ملي بهترين نتيجه را كسب كند. در شرايط فعلي بزرگترها بايد اختلاف نظرها را كنار بگذارند و با همدلي اجازه دهند تا ما با آرامش كار كنيم.

** هدف اصلي ايران در جام جهاني چه خواهد بود؟

- هدف گذاري ايران بايد طوري باشد تا بين 4 تيم برتر جهان قرار بگيريم. با پتانسيلي كه فوتسال ايران دارد مي‌توانيم به اين مهم دست يابيم. از همين رو از من بازيكن گرفته تا كادر فني و مسئولان كميته فوتسال بايد با قدرت بجنگيم تا دل مردم را شاد كنيم.

** ساختار كميته فوتسال نيز در حال تغيير است و قرار شده افرادي مثل محمدرضا ساكت، حسين شمس و ناصر صالح از اعضاي جديد كميته فوتسال باشند.

- اين نفراتي عالي اند و در فوتسال شناخته شده هستند. من اميدوارم كميته جديد هرچه زودتر تشكيل شود. اما اي كاش بازيكنان هم در اين كميته نماينده‌اي داشته باشند. مي‌دانيم كه بازيكنان نمي‌توانند در تصميمات كلان دخالت كنند اما يك سري تصميمات به صورت مستقيم به تيم ملي مربوط است كه اگر آقاي ترابيان يك كرسي براي بازيكنان هم در كميته فوتسال درنظر مي گرفت لطف بزرگي به ما مي‌كرد.

** بزرگترين آرزوي محمد كشاورز در زندگي ورزشي و همچنين زندگي شخصي اش چيست؟

- در ورزش آرزو دارم كه با تيم ملي به فينال جام جهاني برسم اما آرزويي كه در زندگي شخصي ام دارم الان در خاطرم نيست تا بگويم.

گفت‌وگو از خبرنگار ايسنا، علي احدي

انتهاي پيام