دوازده کیلومترمربع خاک خشک، جنوبیترین قسمت از خاک ایران در دریایی که همیشه متعلق به پارسیان بوده است، ابوموسی. جایی که این روزها بعد از سفر استانی محمود احمدی نژاد اسمش دوباره سر زبانها افتاده براي ادعای مالکیت یک کشور 41 ساله بر سرزمینی که از امپراطوری ایلام تا به حال ایرانی بوده است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، بعد از این که محمود احمدینژاد، رييسجمهوري ايران در شهرستان ابوموسی حاضر شد،اماراتیها به تحريك آمريكا و انگليس صدایشان در آمد. در اولين واكنش امیر عبداللهیان، معاون عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه تاکید کرد که بازديد احمدينژاد از جزيره ابوموسي یک موضوعي داخلي است كه در چارچوب سفر استاني صورت گرفته است. خبرگزاری دولتی امارات متحده عربی، نيز خبر داد که وزارت خارجه اين كشور، سیف محمد عبید الزعابی سفیر خود را برای مشورت از تهران فراخوانده است.
شورای ملی فدرال امارات متحده عربی بیانیهای اعتراضی منتشر کرد وشیخ عبدالله بن زاید آل نهیان، وزیر خارجه امارات متحدۀ عربی این سفر را نقض آشکار حاکمیت امارات و "گامی رو به عقب در زمینه تمام تلاشها و کوششهای امارات به منظور یافتن راهحلی صلحآمیز برای پایان دادن به اشغال سه جزیره اماراتی از سوی ایران" دانست! اماراتیها حتی بازی دوستانه فوتبال بین ایران و امارات كه قرار بود 29 فروردین برگزار شود را لغو کردند.
در ادامه علياكبر صالحي، وزير خارجه ايران درباره ادعاهاي امارات در قبال جزاير سهگانه ايراني گفت: حاكميت ما بر اين جزاير قابل گفتوگو و مذاكره نيست و حاكميت ايران بر اين جزاير امري مسلم و مسجل است. تفاهمنامه 1971 نيز ناظر بر اين امر است. پس از 1971 مسائلي پيش آمد كه موجبات سوء تفاهم را فراهم كرده است كه ما بارها اعلام كردهايم آماده گفتوگو براي رفع اين سوء تفاهمها هستيم؛ نه از طريق رسانهيي. ضمن اين كه هيچ كشوري در مورد حاكميتش صحبت نميكند.
همچنين رامين مهمانپرست، سخنگوي وزارت خارجه ايران گفت: هر كشور و هر فردي كه در امور داخلي كشور ما مداخله كند و اظهاراتي را برخلاف اصول تمامي ارضي كشور ما اعلام كند حتما با برخورد مسوولان كشور ما مواجه خواهد شد.
*** پيشينه تاریخی حاکمیت ایران بر جزایر خلیج فارس
بر اساس بررسیهای انجام شده از 5 هزار سال پیش از میلاد، جزیره ابوموسی بخشی از قلمرو ایران بوده و توسط ایرانیان اداره میشده است. ایلامیها به دلیل نزدیک بودن پایتختشان شهر شوش به خلیج فارس به این منطقه توجه ویژهای داشتند و مطابق اسناد و شواهد تاریخی هریک از اقوام ایرانی مانند مادها، هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان حاکمیت خود را بر کرانه خلیج فارس استوارتر ساختند و در تمامی این دوران خلیج فارس به منزله دریاچه ایرانی بوده است.
از آغاز تاریخ تا اواسط قرن هجدهم نه تنها تمام جزایر خلیج فارس از جمله جزایر تنب و ابوموسی، بلکه کنارههای جنوبی آن نیز تحت کنترل و حاکمیت ایران بوده است، اما تا حدود قرن هيجدهم میلادی کمبود آب شیرین و هوای گرم مانع از آن شده بود که این جزایر مورد توجه سیاحان، مورخان و جغرافیدانان قرار گیرد بنا بر این در کتابهای تاریخی و جغرافیایی تا قرن هجدهم، اشاره مستقمیی به تعلق این جزایر به ایران نشده است. با سقوط صفویه قبیلهای موسوم به قاسمیها که در قرن هجدهم در سواحل خلیج فارس از دوبی تا راس الخیمه مستقر شده بودند و به علت نبود امکانات کشاورزی و معیشت، به راهزنی و باجگیری از کشتیها اشتغال داشتند، از فرصت استفاده کرده، برای اولینبار درسال 1727 جزیره قشم را اشغال کردند و در لنگه مستقر شدند.
با به قدرت رسیدن نادر شاه، ایران وحدت اراضی خود را بازیافت، قاسمیها از جنوب رانده شدند و سواحل جنوبی خلیج فارس و جزایر آن دوباره تحت حاکمیت حکومت مرکزی درآمد، با مرگ نادرشاه فرصت جدیدی برای قاسمیها فراهم شد اما در آوریل 1885 دولت ایران در طرح تقسیمات کشوری که از روزگار صفویه باقی مانده بود، تجدید نظر کرد؛ به موجب طرح جدید ایران به 27 استان تقسیم شد و کرانهها و جزیرههای خلیج فارس بیست و ششمین استان یا ایالات ایران نام گرفت که بندر لنگه و جزایر شش گانه هم ضمیمه آن بودند. سرانجام پس از کش و قوسهای فراوان در سال 1887 قاسمیها پس از یک قرن حضور در بندر لنگه، جزایر تنب و ابوموسی، توسط حکومت مرکزی مطیع شدند.
***آغاز مساله. همیشه پای بریتانیا در میان است
چندي بعد خلیج فارس مورد توجه دو قدرت بزرگ جهانی، یعنی آلمان و روسیه بود که ارتباط خوبی با بریتانیا، که قدرت مسلط بر خلیج فارس و عهدهدار سیاست خارجی امارات متصالحه، امارات متحده عربی فعلی، بود نداشتند.
رقابت سه کشور اروپایی در اوایل قرن بیستم بر اهمیت استراتژیک این جزایر افزود و منجر به اشغال جزایرتنب بزرگ و كوچك و ابوموسی توسط دولت بریتانیا در سال 1904 شد. چهار سال بعد، در سال 1908 جزیره تنب کوچک نیز به اشغال بریتانیا درآمد و پرچم شارجه که از شیوخ تحت الحمایه بریتانیا بود، در این جزایر برافراشته شد. این آغاز اشغال جزایر سه گانه ايراني توسط بریتانیا بود.
***آغاز تلاشها برای حفظ حاکمیت
در فاصله سالهای 1904 تا 1925 بارها دولت ایران در صدد بازگرداندن حق حاکمیت خود بر جزایر برآمد، اما موفق نشد. در سالهای 1913 و 1923 مقامات ایرانی مذاکراتی را با بریتانیا ترتیب دادند که به نتیجه نرسید و بريتانیا شرط اعطای وام به ایران را منوط به چشم پوشی ایران از حق حاکمیت خود بر جزایر دانست. مذاکرات دیگری هم در 1928 برای بازگرداندن حق حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه اشغال شده توسط بریتانیا، بینتیجه ماند؛ تا سال 1950 اقدامات ایران از قبیل دیدار مقامات ایران از جزایر، پیاده کردن نیرو، تماس مستقیم با شیوخ و حتی نصب پرچم ایران (1949) در جزایر تنب که بلافاصله توسط نیروی دریای بریتانیا پایین آورده شد، سودی نداشت.
تلاش انجام گرفته در دوره دکتر مصدق و اسدالله علم نیز بینتیجه ماند، دولت بریتانیا در مذاکراتی که انجام شد پیشنهادهایی مبنی بر گذشتن ایران از حق خود بر بحرین که در آن زمان بخشی از خاک ایران بود و ابوموسی و فروختن جزایر تنب کوچک و بزرگ به ایران را داشتند اما در تمام سالهای اشغال،یعنی از 1904 تا 1971، این جزایر در تقسیمات کشوری جزو ایران محسوب میشدند.
***پایان اشغالگری بریتانیا
در1968 وقتی بریتانیا تصمیم گرفت نیروی نظامی خود را از خلیج فارس خارج کند، فاز جدیدی از مذاکرات میان دو دولت برای حل اختلافات مربوط به جزایر ايراني و بحرین آغاز شد که تا 1971 طول کشید؛ در دور نخست این مذاکرات در مه 1970 بحرین از ایران جدا شد و در دور دوم در 29 نوامبر سال 1971 یعنی یک روز قبل از ورود نیروهای ایران به جزایر تنب و ابوموسی مطابق با تفاهمنامه 1971، حق حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه به دولت ایران اعاده شد،تفاهمنامه از طریق بریتانیا بین ایران و شارجه مبادله شد، در 30 نوامبر (9 آذر 1350)، درست 24 ساعت بعد از اين که شارجه توافق خود را با ايران در مورد جزيره ابوموسي اعلام کرد، نیروهای ایران وارد خاک جزایر شدند و پرچم ايران بر فراز قله کوه حلوا، مرتفعترين نقطه جزيره ابوموسي به اهتزاز در آمد؛ در دوم دسامبر همان سال امارات متحده عربی نیز در اعلامیهای استقلال خود را اعلام کرد.
با وجود این که مرزهای دقیق بین ایران و امارات مشخص نشده بود اما اعمال مقررات 12 مایل دریای سرزمینی ایران در مورد جزیره ابوموسی، تعیین حدود دریایی ایران و شارجه، اعمال حد میانه در آبهای کرانههای جزیره ابوموسی و کرانههای ام القوین و تعیین مرز 72 کیلومتری دریای ایران و دوبی بر اساس توافقنامه 14 اوت 1974 منجر به این شد که در عمل محدوده مرزی آن بخشها رعایت شود.
*** امارات به جای بریتانیا، مدعی بعد از مدعی
امارات متحده عربی از پیوستن هفت امیرنشین، در دوم دسامبر 1971 موجودیت یافت و تا پیش از آن به نام امارات «متصالحه عربی » معروف بود و در سال 1992پس از پايان جنگ خلیج فارس، در حالی که پس از توافق ایران و بریتانیا در سال ۱۹۷۱ و پیش از خروج نیروهای نظامی انگلیس از منطقه و تأسیس کشور امارات متحده عربی، ابوموسی به همراه تنب بزرگ و تنب کوچک پس از نزدیک به ۷۰ سال به ایران بازگردانده شده بود، امارات متحده عربی بر خلاف نظر شیخ شارجه و معاهده ۱۹۷۱، اقدام به طرح ادعاهای مالکیت بر جزایر سه گانه کرد که واکنش دولت ایران را برانگیخت.
اکبر هاشمی رفسنجانی، رییس جمهور وقت، در خطبههای نماز جمعه ۲۵ دسامبر ۱۹۹۲ خطاب به شورای همکاری حاشیه خلیج فارس و همپیمانان غربی آنان گفت: برای جداسازی جزایر سه گانه از ایران باید از دریای خون گذشت.
***طرح موضوع در مجامع بینالمللی
با طرح ادعای تعلق جزایر سهگانه ايراني به امارات، طرح مساله به سازمان ملل کشانده شد.این مساله واکنش شدید و موضعگیریهای رسمی و صریح مقامات دولت ایران را به دنبال داشت. واکنش ایران، در همان سال موجب فروکش کردن بحران و کند کردن شتاب آن شد. از 1993 تا 1996 مواضع ایران و امارات متحده عربی در مورد جزایر گاه آشتیجویانه و گاه تهاجمی بود و دراین مدت ایران همواره در برابر ادعاهاي اماراتيها آمادگی خود را برای انجام مذاکره بدون پیش شرط در مورد سوء تفاهمات پیشآمده در مورد جزیره ابوموسی اعلام کرده است.
در اواخر مارس 1994 وزیر امور خارجه امارات در قاهره اعلام کرد که امارات در آخرین مرحله از تلاشهای خود در مورد مناقشه با ایران بر سر جزایر سهگانه خلیج فارس، به دیوان لاهه روی خواهد آورد و در سخنرانی خود در مجمع سازمان ملل متحد، مجددا پیشنهاد ارجاع اختلاف به دادگاه لاهه را مطرح کرد و قول داد که رای داگاه لاهه را بپذیرد.
اما وزیر امور خارجه وقت ایران تصریح کرد که «ارجاع مساله جزایر ایرانی به دادگاه لاهه نیاز به موافقت دو طرف دارد، جمهوری اسلامی ایران به طور طبیعی با آن موافق نیست. مرجع حل سوء تفاهمهای به وجود آمده میان ایران و امارات همین دو کشور هستند و هیچ کشور ثالثی حق دخالت ندارد و به هیچ مرجع بینالمللی نیز ربطی ندارد»
تازهترین ادعاها زمانی صورت گرفت که امارات جوان وارد دهه سوم عمر خود میشد و در واقع 30 سالگی خود را جشن میگرفت. مجلس ملی اتحادیه امارات عربی متحده با صدور بیانیهای که به مناسبت آن چه سی امین سال اشغال جزایر سه گانه خوانده شد، مجددا بر دعوت مسالمتآمیز دولت امارات از جمهوری اسلامی ایران برای پایان دادن به اشغال این جزایر تاکید کرد.
***قومیت، دلیل ادعای مالکیت؟
دولت بریتانیا در گذشته و امارات عربی متحده در حال حاضر ادعا میکنند که همه ساکنان جزیره ابوموسی عرب هستند و همین مساله یکی از دلایل از سرگیری ادعاهای امارات نسبت به این جزیره است. در صورتی که در منابع تاریخی مربوط به صد سال پیش در مورد تعداد جمعیت و نژاد ساکنان جزیره ابوموسی آمده است: «سکنه سابق جزیره ابوموسی 200 نفر عجم و عرب بودهاند. اعراب از طایفه سودان و از بنی اعمام؛ سکنه جزیره عموما از آن جا به بنادر خان و شارجه مهاجرت کردند و در شارجه خود را در حمایت انگلیسیها قرار دادند»
در سال 1992 جمعیت جزیره ابوموسی حدود 3000 نفر بوده که براساس برآورد مقامات محلی 2500 نفر از آنها ایرانی و حدود 500 نفر عرب تبار بودهاند یعنی حدود یک ششم جمعیت ابوموسی را اعراب تشکیل میدادند که بسیاری از آنها هم اصل و نسب ایرانی داشتهاند.
*** اهمیت اقتصادی ـ سیاسی جزایر شش گانه
جزایر ابوموسی و تنب تقریبا در وسط آبهای خلیج فارس و در عمیقترین قسمتهای این خلیج واقع شدهاند و از آن جا که صادرات نفت و بخش بزرگی از تجارت خارجی ایران از راه خلیج فارس و تنگه هرمز انجام میشود، نقش این جزایر در تجارت خارجی ایران و حفظ منافع ملی کشور مهم است، همچنین بخش عمدهای از نفت خام مورد نیاز جهان از میان این جزایر عبور میکند و طبق مقرارت مربوط به کشتیرانی بینالمللی نظارت بر کلیه عبور و مرورهای کشتیها بر عهده دولت ایران است چراکه طبق قوانین حدود آبهای ساحلی، دریای سرزمینی بخشی از سرزمین اصلی محسوب میشود و این جزایر نیز بخشی از سرزمین اصلی ایران هستند که در آب ادامه یافته، بنا بر این کلیه کشتیها موظف به رعایت قوانین و مقررات مربوط به دولت ایران هستند که منطبق بر اصول حقوق بینالملل دریاهاست.
***اهمیت ژئواستراتژیک جزایر شش گانه
هرچند از اهمیت جزیره ابوموسی از نظر حقوق مربوط به حفاری در آبهای بیرون ساحلی نمیتوان چشمپوشی کرد، اما ارزش جزایر تنب و ابوموسی بیشتر به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی و نقش ژئواستراتژیکی آنهاست.
جزایر هرمز، هنگام، لارک، قشم، ابوموسی و تنب بزرگ «خط دفاعی قوسی» را در تنگه هرمز تشکیل میدهند. اگر چه گفته میشود فاصله 150 کیلومتری ابوموسی تا تنگه هرمز فاقد نقش استراتژیک برای کنترل این تنگه است، اما از آن جا که این جزایر در خط دفاعی قوسی قرار میگیرد، برای حفظ امنیت آبراه، مهم هستند در حالی که برای امارات متحده چنین ارزش و نقشی را ندارند.
جزیره ابوموسی، غربیترین جزیره از جزایر شش گانه و جنوبیترین نقطه خط دفاعی ایران است، ضمن آن که جزایر جنوب ایران، حتی جزایر کم وسعت، سکوهای دیدبانی و کنترل مطمئن برای سواحل خلیج فارس محسوب میشوند و بالقوه مکانهای مهمی برای استقرار تجهیزات نظامی چه از سوی ایران و چه علیه ایران هستند.
***دلایل جغرافیایی مالکیت ایران بر ابوموسی
از نظر جغرافیایی مطالعات نشان میدهد که جزایر تنگه هرمز و خلیج فارس، بخش سوم ناحیه زاگرس پست را تشکیل میدهد که اگر چه در ظاهر به نظر میرسد که داخل خلیج فارس باید ناحیه مستقلی باشد، اما از لحاظ طبیعی این جزایر پیوسته به زاگرس هستند. به عبارت دیگر پیوستگی و هماهنگی ساختگی بین ارتفاعات و کوههای زاگرس ایران و نیز پیوستگی تشکیلات نمکی جزایر خلیج فارس با تکتونیک نمکی ایران که تا بخشهای جنوبی خلیج فارس (چون بحرین، قطر و حتی شبه جزیره عربستان ادامه مییابد) مؤید این است که جزایر تنب و ابوموسی دنباله طبیعی فلات ایران هستند و با سایر جزایر ایران در خلیج فارس یک مجمع الجزایر را تشکیل میدهند. نزدیکی جغرافیایی از نظر حقوقی ایجاد حق نمیکند، اما به طور غیرمستقیم در تقویت ادامه اثبات مالکیت اهمیت فراوانی دارد. اصولا جزایری مانند تنب که آن قدر به خاک ایران نزدیک هستند، قاعدتا باید جزو قلمرو سرزمینی باشند که کرانه ها را در اختیار دارد.
***گوشهای از اسناد تاریخی مالکیت ایران بر ابوموسی
اسناد فراوان تاریخی در مورد تصدیق مالکیت ایران بر جزایر شش گانه و از آن جمله ابوموسی وجود دارد، در اینجا تنها به بخشی از آنها اشاره میشود:
گزارش نماینده سیاسی بریتانیا در منطقه عربستان عثمانی به تاریخ فوریه 1836 که در آن ضمن بررسی ویژگیهای جغرافیایی و سیاسی بنادر و جزایر خلیج فارس در بخش مربوط به سواحل و بنادر ایران، اشاره کرده است به درآمد سالانه دولت ایران از جزایر و بنادر که هرکدام را نام برده و در میان آنها به جزایر سه گانه نیز اشاره شده است.
در گزارش هیات نمایندگی سرجان ملکم به دربار فتحعلی شاه در مورد حدود و ثغور امپراطوری ایران که در سال 1813 با مقدمه مشاور سیاسی هیات یاد شده منتشر شده است، در فصل مربوط به قلمرو ایران و خلیج فارس جزایر تنب و ابوموسی از جمله جزایر تحت حاکمیت ایران نامبرده شده .
در چاپ اول و دوم مجموعه راهنمای خلیجفارس که به وسیله وزارت دریاداری بریتانیا چاپ و در سالهای 1883 و 1889 نیز تجدید چاپ شد، جزایر سیری، فار و تنب بزرگ و کوچک از توابع بندر لنگه که تحت قلمرو حکومت فارس است، نام برده شده است.
از دیگر اسنادی که میتوان در حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه به آنها استناد کند، نقشههای رسمی و غیررسمی بریتانیاست، در نقشه خلیج فارس که توسط کلنل رابرت تیلور نماینده سیاسی مقیم ایتالیا در سال 1836 تهیه شده و جزایر تنب و ابوموسی به عنوان جزایر ایرانی تعیین شده است؛ در نقشه وزارت دریاداری بریتانیا که در سال 1836 چاپ و منتشر شد و در سالهای 1900 و 1912 نیز تجدید چاپ شد، جزایر تنب و ابوموسی به رنگ سرزمین ایران مشخص شده، در نقشه رنگی رسمی ایران که برای اولینبار در سال 1886 با عنوان نقشه ایران در بخش اطلاعات وزارت جنگ بریتانیا تهیه شد، همه جزیرههای ایرانی و از جمله جزایر سهگانه به رنگ خاک ایران، رنگآمیزی شده است، این نقشه به دستور وزیر وقت خارجه بریتانیا توسط وزیر مختار آن کشور طی مراسمی به ناصرالدین شاه تسلیم شد.
همچنین نقشههای غیر رسمی، مانند نقشه ایران در سال 1828 که در لندن تهیه شد، یا نقشه ایران در سال 1840 برای اطلس پلاک تهیه و چاپ شد، یا نقشه اطلس جهانی تایمز که در سال 1922 زیر نظر نقشهکش ویژه پادشاه انگلیس در موسسه جغرافیایی «ارین بورد» تهیه شد همه بر حاکمیت ایران بر جزایر شش گانه تصریح داشتهاند.
***تمامیت ارضی محترم، قابل دفاع و غیرقابل چشمپوشی
با وجود این همه اسناد تاریخی و توافقنامههای معتبر بین ایران و امارات، تاکید براین نکته هنوز هم ضروری به نظر میرسد که وجب به وجب از خاک هر کشور محترم و قابل دفاع است، تمام قواعد بینالمللی بر لزوم به رسمیت شناختن تمامیت ارضی کشورها تاکید دارند، و این چیزی نیست که با هیاهوی تبلیغاتی و رسانهيی قابل چشم پوشی و فراموشی باشد.
منابع:
ـ مبالغهي مستعار ـ دکتر محمد علي موحد ـ چاپ اول 1373 ـ دفتر خدمات حقوقي بينالمللي جمهوري اسلامی ایران
ـ نگاهي تاريخي به جزاير ايراني تنب و ابوموسي ـ اصغر جعفري ولداني ـ تهران ـ 1384 ـ چاپ دوم ـ دفتر مطالعات سياسي و بينالمللي
ـ جزاير تنب و ابوموسي ـ پيروز مجتهد زاده ـ ترجمهي حميدرضا ملک محمدي نوري ـ انتشارات وزارت امور خارجه ـ دفتر مطالعات سياسي و بينالمللي ـ تهران 1386.
ـ خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، سرویس: سياسي ـ سياست خارجي.
گزارش از خبرنگار ايسنا: فاطمه كريمخان
انتهاي پيام
نظرات