• شنبه / ۲۲ اسفند ۱۳۸۸ / ۱۰:۴۹
  • دسته‌بندی: رسانه
  • کد خبر: 8812-12264

سواد رسانه‌يي جامعه كمرنگ است؟ استاد دانشگاه: سواد رسانه‌يي بايد فراتر از آموزش‌هاي حرفه‌يي صرف به اخلاق به‌کارگيري گسترش يابد

سواد رسانه‌يي جامعه كمرنگ است؟ 
استاد دانشگاه: 
سواد رسانه‌يي بايد فراتر از آموزش‌هاي حرفه‌يي صرف به اخلاق به‌کارگيري گسترش يابد

به نظر مي‌رسد کمرنگ بودن سواد رسانه‌يي در ايران به آشنايي ناکافي با اصل تکنولوژي از يک طرف و ويژگي‌هاي آن از طرف ديگر بستگي نزديکي دارد. گرچه حضور رايانه و اينترنت در زندگي روزمره شهروندان ايراني افزايش يافته، اما شيوه به‌کارگيري بهينه اين تکنولوژي هنوز براي بسياري مبهم است؛ اخلاق و هنجارهاي حاکم بر به‌کارگيري اين رسانه نيز از موارد ديگري است که کمتر در کشور به آن پرداخته شده است.

حسن بشير - رييس دانشکده‌ معارف اسلامي و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع) - در گفت‌وگو با خبرنگار رسانه خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، با بيان اين مطلب اظهار کرد: جهت گيري اطلاعاتي، فاکتور اصلي در ميزان توجه به مبحث سواد رسانه‌يي يا آموزش رسانه‌يي است؛ به بيان ديگر حجم اطلاعات را نمي‌توان عامل اصلي بي‌سوادي در حوزه رسانه دانست، ضمن اينکه اين مبحث پيش از آنکه در اصل به کارگيري رسانه‌ها تحقق يابد، بايد در ديدگاه‌هاي عملياتي نسبت به رسانه و چگونگي حضور آن در جامعه محقق شود.

او تصريح كرد: حضور کمرنگ بحث سواد رسانه‌يي يا به‌عبارتي مناسب‌تر آموزش رسانه‌يي (Media Education) تنها به بخش‌هاي آکادميک، تاليف و حتي ترجمه در ايران منحصر نيست؛ چراکه اصولا سواد رسانه‌يي بحث جديدي است که عمر تاليف و تحقيق درباره آن در جهان هم به بيش از دو دهه نمي‌رسد.

وي افزود: جديد بودن تکنولوژي مربوط به رايانه و تحولات جهان مجازي از جمله اينترنت از دلايل توجه کمتر به سواد رسانه‌يي در کشور است؛ چراکه بسياري از زواياي اين تکنولوژي در حوزه مطالعات مربوط به ارتباطات جهاني، همچنان از پيچيدگي‌هاي فراواني برخوردار بوده و کتاب‌هاي موجود در اين حوزه نيز نسبتا کم هستند؛ به همين دليل ترجمه ادبيات مربوط به اين حوزه نيز کمتر ديده مي‌شود.

اين مدرس ارتباطات بين‌الملل با بيان اين که رايانه در يک پروسه تاريخي تحولات تکنولوژي در غرب ظهور يافت؛ ولي در کشورهايي از جمله ايران، يک تکنولوژي وارداتي به حساب مي‌آيد، اضافه کرد: به‌کارگيري اين تکنولوژي و آموزش‌هاي مربوط به آن، در محيط غربي تعريف شده است؛ اما اين تعريف در کشورهاي ديگر به همان نسبت از روشني و وضوح برخوردار نيست.

او ادامه داد: ضمن اينکه به ياد داشته باشيم آموزش رسانه‌يي تنها يادگيري نحوه بکارگيري رايانه به عنوان مهمترين مصداق تکنولوژي مدرن در اين زمينه نيست؛ بلکه مهمتر از آن، آشنايي با اخلاق به‌کارگيري رسانه است که مي‌تواند نوعي از تحول حقيقي در راستاي اين آموزش تلقي شود که در اين زمينه بايد ديدگاه‌هاي جديد و بديع بسياري را نيز طراحي کرده و آموزش داد.

وي جهت‌گيري اطلاعاتي را فاکتور اصلي در ميزان توجه به مبحث سواد رسانه‌يي يا آموزش رسانه‌يي دانست و افزود: فقر اطلاعات گرچه هميشه مي‌تواند در مقايسه با کشورهاي مختلف افزايش يا کاهش پيدا کند؛ ولي فاکتور اصلي دراين باره جهت گيري اطلاعاتي است. به عبارت ديگر حجم اطلاعات در اين حوزه عامل اصلي بي‌سوادي در حوزه رسانه نيست.

او ياد آور شد: اتفاقا ايران در مقايسه با بسياري از کشورهاي منطقه و حتي اروپايي از اطلاعات بسيار خوبي در حوزه رسانه و تجربيات برنامه‌ريزي يا به‌کارگيري رسانه‌هاي مدرن برخوردار است؛ اما نکته مهم در اين باره جهت‌گيري است نه حجم اين اطلاعات و تجربيات، ضمن اينکه اين جهت‌گيري مي‌تواند زمينه‌هاي اخلاق به‌کارگيري رسانه‌يي را نيز برمبناي اطلاعاتي که براي به‌کارگيري در سطح جامعه توليد مي‌شوند، تنظيم کرده و متعادل کند.

اين کارشناس رسانه دليل اصلي نگاه آکادميک به سواد رسانه‌يي در ايران را نيز در همين تفاوت جهت‌گيري و ديدگاه عنوان و خاطر نشان کرد: رسانه‌هاي مدرن از جمله رايانه و اينترنت بايد برمبناي خاصي که در برنامه‌ريزي توسعه‌يي هر کشور تعريف شده است به‌کار گرفته شوند؛ چرا که اگر اين برنامه توسعه‌يي نتواند حدود اين حوزه را مشخص کند، قطعا افزايش کمي به‌کارگيري اين تکنولوژي مدرن شاخصي براي توسعه به حساب نخواهد آمد.

دکتر بشير با اشاره به تجربه انگليس در اين باره اظهار کرد: با وجود آنکه بيش از سه دهه از حضور رايانه در بازار اين کشور مي‌گذرد؛ اما اين وسيله تنها کمتر از يک دهه است که در مدارس انگليس مورد استفاده قرار مي‌گيرد. شايد سوال شود چرا؛ مگر نه اينکه آشنائي با رايانه شاخصي از توسعه به حساب مي‌آيد. اما اين مساله واقعا يک بحث چالشي است و به همين دليل در انگليس به عنوان يک رقيب براي آموزش دانش‌آموزان به حساب مي‌آمده است.

به گفته وي از نظر کشور انگليس به‌کارگيري زودرس رايانه در مدارس، نه تنها شاخصي براي توسعه به حساب نمي‌آمد؛ بلکه شايد مانعي براي آموزش جدي دانش‌آموزان و غرق شدن آنان در جنبه‌هاي ديگر اين رسانه و توانمندي‌هاي آن در حوزه‌هايي مانند سرگرمي نيز محسوب مي‌شد؛ بنابراين مسوولان آموزش و پرورش در انگليس تلاش کردند با يک مطالعه جدي و نسبتا طولاني به سطحي از به‌کارگيري اين رسانه در بخشي از زندگي آموزشي دانش‌آموزان برسند که مانعي براي بهينه‌سازي آموزشي به حساب نيايد.

او ادامه داد: اما در ايران اين مساله نه تنها مورد توجه دقيق نيست؛ بلکه اخيرا يادگيري يا به‌کارگيري رايانه از اولين مرحله آموزش‌هاي ابتدايي و حتي قبل از آن شروع شده است، بدون اينکه هيچ مطالعه‌اي در اين باره صورت گرفته باشد و اين در حالي است که قطعا اين حرکت به‌معناي توسعه جدي و حرکتي به سوي آموزش رسانه‌يي تلقي نمي‌شود.

اين مدرس ارتباطات در ادامه تاکيد کرد: مطمئنا با اصل آموزش در اين راستا هيچ مخالفتي وجود ندارد؛ اما بايد ديد آيا اين اقدام واقعا مبناي پژوهشي دارد و آشنايي زودرس دانش‌آموزان رايانه در کنار ايجاد مشغوليات وسيع براي آنان در حوزه‌هاي ارتباطي، فرهنگي، ديني و بسياري جنبه‌هاي ديگر به نفع خود آنان و جامعه نيز خواهد بود.

او تاكيد كرد: علاوه بر اين بايد دانست آيا اين آشنايي در چند سال آينده افزايش حوزه توقعات اين افراد را در بخش رايانه‌يي به ويژه اينترنت باعث نخواهد شد؛ در حالي که معلوم نيست امکانات موجود در کشور يا حتي چشم‌انداز اين امکانات با سرعت آموزش هم گام باشد.

به گفته وي قطعا تعارض جدي ميان اين توقعات و امکانات، نه تنها مي‌تواند بحران‌ساز باشد، بلکه مي‌تواند جهت‌گيري‌هاي منفي حادي را نيز به دنبال داشته باشد؛ بنابراين آموزش رسانه‌يي يا سواد رسانه‌يي پيش از آنکه در اصل به‌کارگيري رسانه‌ها تحقق يابد، بايد در ديدگاه‌هاي عملياتي نسبت به رسانه و چگونگي حضور آن در جامعه محقق شود؛ زيرا بدون اين نگاه عميق، گسترش به‌کارگيري فيزيکي رسانه‌هاي جديد نوعي از توسعه و آموزش يا سواد محسوب نمي‌شود.

او ادامه داد: حتي در شرايط نامتعادل مي‌توان اين گسترش را بي‌سوادي رسانه‌يي و نه سواد رسانه‌يي تلقي کرد. در اينجاست که تفاوت اساسي ميان کشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه که بيش‌تر به گسترش تکنولوژي و نه به‌کارگيري مناسب آن فکر مي‌کنند، روشن مي‌شود.

اين کارشناس ارتباطات بين‌الملل هم‌چنين درباره برخي کارشناسان حوزه رسانه و ارتباطات ايران که موضوع سواد رسانه‌يي را بحثي آکادميک مي‌دانند، گفت: هر بحثي که به به‌کارگيري تکنولوژي‌هاي مختلف مربوط است، به دو نوع برنامه‌ريزي آموزشي نياز دارد که مي‌تواند در حوزه‌هاي خصوصي و عمومي تعريف شود.

وي افزود: مقصود از حوزه خصوصي در اينجا مطالعه دقيق پديده‌هاي مختلف در سطح آکادميک و دانشگاهي و در حوزه عمومي نيز بهره‌برداري‌هاي عمومي و مردمي از پديده‌هاي مختلف است که به هر حال قبل از آن بايد به مطالعات و تحقيقات آکادميک متکي باشد.

او با اشاره به اينکه با چنين نگاهي در مبحث آموزش يا سواد رسانه‌يي با دو مشکل روبه‌رو هستيم، اضافه کرد: يکي از اين مشکلات به عدم شناخت حوزه‌هاي مختلف تاثيرگذاري و تعامل انسان با تکنولوژي‌هاي رسانه‌يي مدرن مخصوصا در جوامعي مانند جوامع ما که هنوز بسياري از شيوه‌هاي ارتباطات سنتي از سطوح ارتباطي مردم حذف نشده است، مربوط مي‌شود.

به گفته او اين مشکل رسيدن به يک جمع بندي مناسب براي شيوه هاي آموزشي و به‌کارگيري رسانه‌هاي مدرن را نيز با چالش روبه‌رو کرده است که خود مي‌تواند سطح مناسبات تعاملي ميان اين رسانه‌ها و افراد جامعه را منحصرا در اختيار دانشگاهيان و پژوهشگران قرار دهد.

به عقيده وي مشکل ديگر سرعت به‌کارگيري رسانه‌هاي مدرن توسط افراد جامعه است که ضرورت‌هاي ديگري را برروي آنان ديکته کرده است و اصولا نمي‌تواند منتظر بررسي‌ها و پژوهش‌هاي آکادميک باشد. به عبارت ديگر سرعت تزريق رسانه هاي مدرن، وضعيتي نه چندان حقيقي و شايد نوعي وضعيت کاذب در جامعه به وجود آورده که مسابقه‌اي را تداعي مي‌کند که همه افراد جامعه ناچارند در آن شرکت کرده يا بيننده آن باشند که به هر حال نوعي از مشارکت در اين مسابقه به حساب مي‌آيد.

بشير با بيان اينکه اين مسابقه به‌کارگيري رسانه‌هاي مدرن، مساله آموزش را که بايد پيش از اين به‌کارگيري مورد توجه قرار گيرد با مشکل جدي روبه‌رو کرده است، افزود: در اين وضعيت هيچ تناسبي ميان آموزش و به‌کارگيري وجود ندارد. هر تلاشي هم که در اين زمينه صورت مي‌گيرد نمي‌تواند حجم وسيع به‌کارگيري نامتناسب آن را پوشش دهد.

به گفته او شايد يکي از مشکلات جدي ايجاد چنين فاصله‌اي نيز تلقي صرفا آکادميک از آموزش در اين حوزه است. اگر بحث آموزش رسانه‌يي به عنوان مثال يکي از دغدغه‌هاي صدا و سيما باشد، مي‌توان نوعي از نگاه عمومي به اين حوزه را ايجاد کرد.

رئيس دانشکده فرهنگ و‌ ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع) درباره ضرورت هاي پرداختن به سواد رسانه يي در بخش عمومي جامعه، با بيان اينکه قطعا رسانه هاي جديد به آموزش هاي عمومي نيازمند هستند، يادآور شد: البته اين آموزش ها تنها به شيوه بکارگيري حرفه يي اين رسانه ها محدود نمي شود؛ گرچه اين آموزش نيز از اهميت ويژه اي برخوردار است؛ اما فراتر از آن بايد اخلاق بکارگيري اين رسانه ها آموزش داده شود.

او افزود: هنگامي که بخش متنابهي از جامعه جوان کشور به لحاظ دسترسي، مثلا به رايانه ساعت‌ها از عمر مفيد خود را براي چت کردن و اينترنت بازي صرف مي‌کنند، بايد نوعي از نگراني عمومي ايجاد شود که آيا اين حرکت مي‌تواند براي پيشرفت کشور و ايجاد تحولات مناسب مفيد باشد يا ضد ارزش، توسعه و پيشرفت است؛ بنابراين آموزش يا سواد رسانه‌يي بايد از حوزه صرف آموزش‌هاي حرفه‌يي فراتر رفته و به اخلاق بکارگيري نيز گسترش يابد.

به عقيده دکتر بشير اين آموزش‌ها همچنين بايد به‌عنوان يک نياز عمومي در سطح جامعه مطرح شود که در اين باره نيز نقش سازمان صدا و سيما و دانشگاه‌ها مي‌تواند بسيار تاثيرگذار باشد و در نهايت مديران دولتي هم بايد قبل از تزريق نامناسب و بدون مطالعه تکنولوژي‌هاي رسانه‌يي در جامعه، به مطالعات همه‌جانبه علمي درباره شيوه و اخلاق به‌کارگيري اين رسانه‌ها بپردازد؛ چراکه توسعه کاذب و صوري در اين باره مي‌تواند ضايعات زيادي را براي کشور در آينده نه چندان دور به وجود آورد.

انتهاي پيام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha