• جمعه / ۱۲ مهر ۱۳۸۷ / ۱۰:۵۱
  • دسته‌بندی: دولت
  • کد خبر: 8707-04658.75701

*نوفل لوشاتو به خبرسازترين نقطه جهان تبديل مي‌شود* امام خميني(ره): اين ملت حق دارد خودش سرنوشت خود را تعيين كند

*نوفل لوشاتو به خبرسازترين نقطه جهان تبديل مي‌شود*
امام خميني(ره):
اين ملت حق دارد خودش سرنوشت خود را تعيين كند

فاصله‏ زماني ‌13 مهرماه، سالروزعزيمت امام خميني (ره) از نجف به پاريس تا ‌22 بهمن ‌1357 يكي از فصول برجسته‏ تاريخ انقلاب اسلامي ايران به حساب مي‏آيد. اين برهه‏ زماني كه از هجرت حضرت امام (ره) به پاريس تا پيروزي انقلاب را در برمي‏گيرد، مملو از حوادث و اتفاقاتي است كه هر يك مسير انقلاب را به پيش مي‏برد.

به گزارش خبرنگار گروه تاريخ ايسنا، شهريور ‌57 و در اوج مبارزات مردم با رژيم شاه گرچه شاه تلاش مي‌كند با گماردن جعفر شريف‌امامي شعار آشتي ملي سر دهد اما اين اعلاميه امام خميني (ره) از نجف است كه برنامه كار جناح مذهبي و توده‌هاي مردم علاقه‌مند به او را روشن كرد؛ بيانيه‌اي كه ايشان در آن آشكارا اعلام كردند "در اين موقع حساس تاريخ ايران، شاه به وسيله كارشناسان خود دست به توطئه خطرناكي زده است... تبديل مهره‌اي به مهره ديگر كه از اول با اسلحه فريب و رياكاري وارد شده است، به امر شاه، توطئه اغفال ملت و شكستن نهضت اسلامي است...".

پس از آن راهپيمايي عظيم عيد فطر ‌57 بود كه همان دولت آشتي ملي شريف امامي را واداشت به احزاب و گروه‌ها اعلام ممنوعيت راهپيمايي دهد؛ اما در ‌17 شهريور مردم ايران يكپارچه به هرگونه نقش‌آفريني و حضور عمال شاه «نه» گفتند.

در نخستين روزهاي باز شدن مدارس، خبري از نجف رسيد كه تمام معادلات شاه و دربار را بهم ريخت. رژيم شاه بر مبناي قرارداد الجزيره، به عراقي‌ها فشار مي‌آورد تا مانع فعاليت‌هاي مبارزاتي امام (ره) شوند. به دنبال درخواست وزارت خارجه ايران نماينده دولت بعثي عراق رسما محدوديت‌هايي براي امام خميني (ره) ايجاد كرد. در پي انتشاراين خبر، محصلان و دانشجويان به خيابان‌ها ريختند و اعتصاب كاركنان صنايع نفت و مخابرات شدت بيشتري گرفت و به ادارات ديگر منتقل شد.

با اوج‌گيري اين تحركات شاه به شريف امامي قدرت عمل بيشتري داد تا آبي بر آتش انقلاب ريخته باشد اما هشمتين روز مهرماه، سفير عراق به ديدار شريف امامي رفت. او پيش از اين نيز ديدار با شاه را خواستار شده بود كه به علت بيماري او ممكن نشد. در اين ملاقات پيام خصوصي صدام حسين به شريف امامي داده شد. رييس‌جمهور حكومت بعثي پيشنهاد مي‌كرد كه اگر رژيم شاه لازم مي‌داند، او مي‌تواند ترتيب سوءقصدي به جان امام خميني(ره) را بدهد. دو روز بعد از وزارت خارجه و ساواك گزارش فوري و محرمانه‌اي به شريف امامي رسيد كه باعث شد كارها را رها كند و خود را به كاخ شاه برساند.

شريف امامي مي‌خواست خبر مهمي به شاه برساند. از قرار گزارش‌ها، امام خميني (ره) محدوديت‌هاي اعمال‌شده توسط دولت بعثي را نپذيرفته و قصد داشت نجف را ترك كند.

امام خميني (ره) در ملاقات با سعدون شاكر، رييس اطلاعات عراق فرموده بودند: «هر كجا بروم، اگر اين فرشم را پهن كنم، همان جا منزل من است. من از آن روحانيوني نيستم كه به خاطر علاقه به زيارت دست از كار مبارزه بكشم و اگر بنا شود از مردم ايران جدا شوم، دقيقه‌اي اين جا نخواهم ماند.»

حضور امام (ره) در ايران كابوس رژيم بود. شريف امامي در بازگشت از كاخ نياوران از سوليوان سفير آمريكا دعوت كرد تا به ديدار او برود. تا جوابي از واشنگتن برسد خبر رسيد كه امام خميني از نجف خارج شده؛ ولي دولت كويت اجازه ورود به او و گروه همراهش را نداده است. ديگر در تهران، واشنگتن، لندن، مسكو و حتي پاريس و قاهره خبري مهم‌تر از اين نبود. رژيم از همه درخواست مي‌كرد كه به كمكش بشتابند. شاه و دولت شريف امامي تمام تلاش خود را براي ممانعت از ورود امام (ره) به ايران به كار مي‌گرفتند.

صبح روز ‌13 مهر ‌1357، سيزده سال پس از ورود امام خميني (ره) به عراق و اقامت در نجف، رهبر تبعيدي انقلاب اسلامي ايران، پس از تشديد محدوديت‌هاي رژيم بعثي عراق بر فعاليت‌هايش حضرت امام خميني (ره) با چند تن از نزديكان و مرحوم حاج سيداحمد آقا، به طرف كويت حركت كردند. پس از رسيدن به مرز، با وجود داشتن ويزا، از ورود ايشان جلوگيري شد. از اين رو ساعاتي را در مرز سرگردان ماندند. حدود ساعت ‌11 شب مأموران مرزي عراق به حضرت امام (ره) اطلاع دادند كه بازگشتشان به نجف بلامانع است؛ اما امام(ره) از بازگشت به نجف خودداري و شب را در بصره گذراندند و تصميم گرفتند به پاريس بروند.

دكتر صادق طباطبايي در اين مورد در مصاحبه‌اي با ايسنا مي‌گويد: «‌زماني‌كه امام (ره) در نجف مي‌بيند كه نمي‌تواند وظيفه‌اش را انجام دهد از سنت مرجعيت متقاعد کناره مي‌گيرد و به پاريس مي‌رود اما آن‌جا هم اعلام كرد اگر احساس كنم در اين‌جا هم نمي‌گذارند به وظايفم عمل کنم، از اين فرودگاه به فرودگاه ديگر مي‌روم. به هر حال حتي اگر فرودگاه به فرود گاه در دنيا بروم و نگذاشتند؛ آخر سر يك قايق مي‌گيرم و در آب‌هاي بين‌المللي وظيفه‌ام را انجام مي‌دهم.»

همان شب بود كه امام(ره) پيامي خطاب به ملت ايران نوشتند و دلايل سفر خود را از نجف بيان كردند. ايشان در اين پيام آوردند: «... اكنون كه من - به ناچار- بايد ترك جوار مولا اميرالمؤمنين(ع) را نمايم و در كشورهاي اسلامي، دست خود را براي خدمت به شما ملت محروم - كه مورد هجوم همه‌جانبه اجانب و وابستگان به آنان هستيد- باز نمي‌بينم و از ورود به كويت با داشتن اجازه، ممانعت نموده‌اند، به سوي فرانسه پرواز مي‌كنم. پيش من مكان معيني مطرح نيست. عمل به تكليف الهي مطرح است. مصالح عاليه اسلام و مسلمين مطرح است. ما و شما امروز كه نهضت اسلامي به مرتبه بسيار حساس رسيده است، مسوول هستيم؛ اسلام از ما انتظار دارد. چشم جهانيان امروز به سوي شما ملت غيور دوخته شده. دولت‌هاي استفاده طلب به مطالعه روحيه و مقدار پشتكار ملت ما پرداخته اند... من وقتي مطالعه روحيه مردان و زنان جوان از دست داده را مي‌كنم كه شجاعانه در مقابل مصايب ايستادگي كرده و مي‌كنند، براي خود احساس شرمندگي مي‌كنم. من مي‌بايست با مصيبت‌هاي شما قدم به قدم همراه و آنچه شما ديده‌ايد ديده باشم؛ مع‌الاسف نتوانستم در بين شما باشم و آنچه شما لمس كرديد بكنم لكن از اين راه دور، چشمم به شما روشن و قلبم براي امت اسلامي مي‌تپد. از خداوند تعالي عظمت اسلام و مسلمين و كوتاه شدن دست اجانب و وابستگان آنان را مسالت مي‌نمايم."

بعد از چهار ساعت پرواز، هواپيما در فرودگاه ژنو براي پياده‌كردن چند مسافر فرود آمد. به گزارش خبرگزاري فرانسه، «هواپيماي حامل امام خميني ساعت ‌20:14 به وقت محلي (‌50 : ‌16 روز جمعه ‌14 / ‌7 / ‌1357 به وقت ايران) در فرودگاه اورلي پاريس به زمين نشست. چند نفر از دانشجويان و هواداران از امام خميني (ره) استقبال و ايشان را به آپارتماني كه آماده شده بود، راهنمايي كردند. دانشجويان بعد از زيارت رهبرشان رفتند. چيزي از شب نگذشته بود كه نماينده كاخ اليزه زنگ آپارتمان را به صدا در آورد و خود را معرفي كرد.»

با انتشار خبر ورود امام خميني (ره) به پاريس از صبح زود دانشجويان و ايرانيان مقيم پاريس به سوي محل سكونت امام خميني(ره) سرازير شدند. يك روزه «نوفل لوشاتو» مركز خبري دنيا شد. مردم دهكده نوفل لوشاتو و تمام جهانيان از آن روز به بعد پيرمردي را مي‌ديدند كه هر روز در حياط آن خانه تكيه‌داده بر درخت سيبي مي‌نشيند و به افراد زيادي كه به ديدارش مي‌شتابند، پاسخ مي‌گويد. مردم دهكده نوفل لوشاتو دانستند آن پيرمرد رهبرانقلاب ايران است كه سرنوشت ‌40 ميليون ايراني را در دست داشت و آن صدايي كه هر روز در دهكده مي‌پيچد و ميهمانانش را گرد هم مي‌خواند، صداي اذان است و آنها نماز مي‌خوانند.

گزارش خبرنگار روزنامه اطلاعات از آن روز مي‌گويد: «امروز ‌15 مهرماه جنب و جوش زيادي در محله كشان جنوب پاريس ديده مي‌شد. حدود ‌500 دختر و پسر ايراني كه دختران موهاي خود را با روسري پوشانده و با حجاب اسلامي بودند به دنبال آگاهي از ورود حضرت آيت‌الله العظمي خميني به پاريس در حول و حوش محل اقامت ايشان، ساختمان شماره ‌24 خيابان پون رويال گرد آمده‌اند تا از نزديك ايشان را ببينند. گروهي از آنان موفق شدند در اجتماعي كه در آپارتمان بسيار كوچكشان تشكيل گرديد، مدتي بيانات ايشان را استماع كنند. اكثر جوانان كه از محصلان ايراني بودند از صبح زود به اشتياق ديدار آيت‌الله خميني در محله كشان اجتماع كرده بودند.»

امام خميني و چهار تن از همراهانش بي‌آن كه كسي باخبر شود، از فرودگاه پاريس راهي آپارتمان كوچكي در محله متوسطي در جنوب پاريس شدند و پس از آن به پيشنهاد يكي از دانشجويان مسلمان به خانه‌اي در محله نوفل‌لوشاتو نقل مكان كردند. گروه‌هاي مسلمان و علاقه‌مند به كار پرتلاشي افتادند. شوروشوق چنان بود كه باران و سرماي زودرس پاريس در آن وقفه‌اي ايجاد نمي‌كرد.

در يك روز تمام خانه‌ها و اتاق‌هاي خالي دهكده‌هاي نوفل لوشاتو به اجاره دانشجويان مسلمان و نمايندگان آژانس‌هاي خبري عالم درآمد. گرچه مطبوعات داخلي همه بايد اخبار نهضت را سانسور مي‌كردند اما دولت شريف امامي در مقابل اعتصاب سراسري مطبوعات با اينكه سنديكاي نويسندگان و خبرنگاران حاضر نشده بود هيچ تعهدي بپذيرد عقب‌نشيني كرد. از آن روز مردم هر روز اخبار و عكس‌هاي رهبر انقلابشان را دنبال مي‌كردند.

اقامت امام (ره) در پاريس بر خلاف تصور رژيم كه مي‌انديشيد فاصله بين تهران و پاريس باعث بروز محدوديت‌هاي زيادي در ارتباط بين امام (ره) و طرفدارانش مي‌شود، باعث تسريع در رشد انقلاب شد زيرا پاريس مكاني مناسب براي فعاليت‌هاي سياسي بود و بدين سان شهرك نوفل لوشاتو كه ديرزماني مكاني آرام و بدون سر و صدا بود، به خبرسازترين نقطه جهان تبديل شد زيرا سيل گزارش‌گران، خبرنگاران، عكاسان و فيلمبرداران به آن مكان سرازير شدند و دولت فرانسه نتوانست مانع مصاحبه‌ها و ملاقات‌هاي خبرنگاران و به‌طور كلي فعاليت‌هاي ايشان شود. حجم مصاحبه‌هاي امام (ره) در فرانسه بسيار زياد بود و قدرتي نمي‌توانست مانع حضور خبرنگاران مختلف كه هر يك سوال‌هاي متفاوتي داشتند، شود. بدين ترتيب امام(ره) در طول چند ماه اقامت در پاريس، ضمن انجام مصاحبه با خبرنگاران و ديدار با شخصيت‌هاي مختلف فرانسوي، ايراني و ديگر ممالك دنيا، به افشاگري رژيم پهلوي و حامي اصلي‌اش آمريكا پرداختند و نداي مظلوميت ملت ايران را به گوش جهانيان رساندند. علاوه بر اين با تماس تلفني مستمر با طرفدارانشان در ايران و ارسال پيام‌هاي كتبي، ملت را براي انقلاب آماده ساختند.

امام (ره) 16 مهر در پيامي به ملت ايران به مناسبت آغاز سال تحصيلي آوردند: "هر كس در هر مقامي و به هر صورتي اجازه دخالت اجانب را در وطن عزيز ما، چه با صراحت و چه به وسيله طرح‌هايي كه لازمه‌اش ادامه تسلط اجنبي يا ايجاد تسلط تازه‌اي باشد بدهد، خائن به اسلام و كشور است و احتراز از او لازم است... عوض‌شدن مهره‌ها گرچه ممكن است موقتا اوضاع را بهتر از حال حاضر كند ولي تاثيري در سرنوشت ما ندارد زيرا تمام بدبختي‌ها و گرفتاري‌هاي مسلمين از دخالت اجانب در مقدرات آنان است...".

ايشان دراين پيام به لزوم برقراري روابط دوستانه و فعالانه ميان طلاب علوم ديني و دانشجويان تاكيد كردند و آوردند : "دوستان عزيز! فشار شاه موجب شد كه نتوانم به فعاليت اسلامي خود كه تكليف الهي است ادامه دهم و تصميم گرفتم به يكي از كشورهاي اسلامي مهاجرت نمايم. كويت با داشتن گذرنامه و اجازه ورود، حتي عبور از شهر تا فرودگاه را براي خود خطرناك خواند. فعلا وارد پاريس شدم تا با تمام مشكلات به وظيفه ديني خود كه خدمت به كشوراسلامي و مردم محروم وطنم است موفق گردم. اميد است تا مقدار امكان، به ملتي كه براي دفاع از اسلام به فداكاري برخاسته است، خدمت كنم؛ هر چند هيچ نوع خدمت جوابگوي فداكاري‌هاي مداوم ملت عزيز نيست. به پيشگاه خداوند عذر تقصير عرضه مي‌دارم و پيروزي ملت مسلمان و سربلندي و استقلال و آزادي همه را از خداوند متعال مسالت مي‌نمايم."

وقتي دانشجويان به ديدار امام (ره) مي‌روند ايشان مي‌فرمايند: "و در داخله هم هر كس بگويد كه اين بايد بماند يا خوب است بماند، اين خائن است كه مي‌گويد: خوب است بماند؛ براي اينكه در داخله همه ديدند كه اين شخص چه مي‌كند و با مردم چه كرده است و با مخازن ما چه كرده است، با مال ما چه كرده است. چقدرها اينها در خارج، عائله [شاه ]، چقدر از مال مردم گرفته‌اند و در خارج الان ويلا دارند و ملك دارند و چه دارند و چه دارند. همه اينها از مال ملت بوده".

ايشان 19 مهر 1357در جمع ايرانيان مقيم پاريس درباره جنايات شاه و اهداف انقلاب مي‌فرمايند: " و من خودم را ملزم مي دانم يعني ملزم شرعي مي‌دانم، عقلي مي‌دانم كه در يك‌وقتي كه مردم ايران قيام كرده‌اند و دارند كشته مي‌دهند... همه مسوول مي‌شويم براي اين ملت. و اين ملت - هر ملتي - حق دارد خودش تعيين كند سرنوشت خودش را. اين از حقوق بشر است كه در اعلاميه حقوق بشر هم هست. هر كسي، هر ملتي خودش بايد تعيين سرنوشت خودش را بكند، ديگران نبايد بكنند... حرف ما اين است. ما يك كلمه حرف داريم و آن، اين است كه اين‌هايي كه نشسته‌اند سر اين خوان يغما، كه اسمش ايران است و هركس از هر طرف آمده است، هر مملكتي از هر طرف آمده است، دارند از اين خوان يغما مي‌خورند و اين ملت ما كنار اين دارد گرسنگي مي‌خورد، ما مي‌گوييم اين نباشد. ما مي‌گوييم يك مملكتي ما داريم، نفت دارد، مخازن ديگر دارد، غني است مملكت ما، اين مملكت را براي خودمان بگذاريد. خودمان كارهايش را مي‌كنيم. اگر بخواهيم هم كارشناس بياوريم، خودمان مي‌آوريم... خودمان كارشناس درست مي‌كنيم... مملكت ما امروز قيام كرده است و اين قيام، قيامي است كه همه موظفيم دنبالش برويم... بلكه مساله‌اي است كه منطقي است كه بشر بايد دنبالش باشد. اينها دارند حقوق اوليه بشريت را مطالبه مي‌كنند. حق اوليه بشر است كه من مي‌خواهم آزاد باشم، من مي‌خواهم حرفم آزاد باشد، من مي‌خواهم مستقل [باشم]، من مي خواهم خودم باشم. حرف ما اين است. اين حرفي است كه در هر جا شما بگوييد، همه از شما مي‌پذيرند."

اما 20 مهر 1357خبرنگاران بي. بي. سي و تلويزيون تجارتي بريتانيا در پاريس وقتي از آينده حكومت اسلامي ايران مي‌پرسند امام (ره) تاكيد مي‌كنند كه بايد اين رژيم برچيده شود و پس از آن، با يك رفراندم عمومي، شخصي روي كار بيايد براي حكومت موقت؛ و به آراي عمومي رجوع شود براي تشكيل يك مجلس و تمام احكامي كه از مجلس بگذرد و تمام مسايلي كه در مجلس بگذرد، آن مسايل مطابق با اتكاي به ملت است. و تغيير، يك تغيير طبيعي است از يك حكومت و سلطنت غيرقانوني به يك حكومت و رژيم قانوني...

22 مهر خبرنگار روزنامه فيگارو وقتي براي مصاحبه با رهبر انقلاب ايران درباره تشريح اوضاع آينده ايران به نوفل لوشاتو مي‌رود در مصاحبه خود مي‌آورد: «در فاصله نيم ساعت از شهر پاريس، دنياي ديگري مستقر شده است. آيت‌الله خميني كه نامش نشانه‌اي از مخالفت با شاه است، در محوطه كوچكي از حومه پاريس اقامت گزيده است. گشتي‌هاي ژاندارمري و اتومبيل‌هاي مجهز به رادار و پليس شخصي، نزديك بودن محل اقامت او را نشان مي‌دهد. دور منزل مي‌گرديم و جمعيتي پديدار مي‌شود، جمعيتي در حال احترام كه تشكيل شده‌اند از عده‌اي مذهبي و زحمت‌كشان و دانشجويان ايراني كه از آلمان، تونس و انگلستان آمده‌اند. هنگام ورود، كفش‌ها را در مي‌آوريم مثل اينكه وارد يك مسجد بشويم. در يك اتاق كوچك، آيت‌الله خميني روي يك تشك نشسته است. اطراف او كاغذها و مقداري كتاب پراكنده است. به هرحال، آيت‌الله خميني ملبس به لباس خاكستري و عمامه سياه، بدون اينكه صدايش را بلند كند با وقار با ما صحبت مي‌كند.

مي‌پرسند: افكار عمومي درباره مبارزه رقباي رژيم كنوني، از خود سوال مي‌كنند، آيا اين جنبش مذهبي است كه مي‌خواهد به سنت‌هاي اسلامي باز گردد؟ و مي شنوند: مخالفين رژيم ايران و قيام كنوني، قرباني تبليغاتي هستند كه آنها را از طبيعت خود بيگانه مي‌سازد. ما وقتي از اسلام صحبت مي‌كنيم، به معني پشت كردن به ترقي و پيشرفت نيست بلكه عكس آن صحيح است. به عقيده ما اساسا اسلام يك مذهب ترقي‌خواه است ولي ما دشمن رژيم‌هايي هستيم كه تحت عنوان تجددخواهي، روش ديكتاتوري و ظلم را در پيش مي‌گيرند. اين رژيم‌ها مانند رژيم شاه ايران، پيشرفت‌هاي انجام شده را از هدف اصلي خود منحرف مي‌كنند و آنها را از چشم مردان و زناني كه مي‌بايست از آنها استفاده كنند، مي‌اندازند و هر مفهومي را از آنها ساقط مي‌نمايند و قبل از هر چيز فكر مي‌كنيم كه فشار و اختناق، وسيله پيشرفت نيست.»

امام خميني (ره) در پاسخ به اين سوال كه "در واقع، عمل شما داراي چه جهتي است و چه رژيمي را مي‌خواهيد جانشين رژيم شاه كنيد؟" تاكيد مي‌كنند كه "بدون چون و چرا حفظ رژيم شاه غيرقابل قبول است. ما پيوسته با آن مخالف بوده‌ايم. سرنگوني آن هدف غيرقابل تغيير مبارزه ماست. به علاوه اين شكل حقوقي رژيم نيست كه اهميت دارد، بلكه محتواي آن مهم است. طبيعتا مي‌توان يك جمهوري اسلامي را در نظر گرفت ولي اين موضوع بدين خاطر است كه فكر مي‌كنيم برداشت اصيل اسلام، ما را به ترقي جامعه‌اي كه سرشار از استعدادها و قواي انساني و عدالت اجتماعي است، راهنمايي مي‌كند. قبل از هر چيز ما به محتواي اجتماعي رژيم سياسي آينده دل بسته‌ايم".

خبرنگار فيگارو مي‌پرسد: "ولي رژيمي كه شما مي‌خواهيد، آيا دموكراتيك است؟ مثلا آيا شما موافق آزادي مطبوعات و سيستم چند حزبي و آزادي احزاب و سنديكاها هستيد؟" كه امام پاسخ مي‌دهند: "ما موافق رژيم آزادي‌هاي كامل هستيم. بايد حدود رژيم آينده ايران، همانگونه كه براي كليه دولت‌هاي متكي به مردم مطرح است، منافع مجموع جامعه را دربرگيرد و همچنين بايد به شئون جامعه ايراني مقيد بوده باشد، زيرا عرضه يك جامعه غير محدود، دستبرد به شرف مردان و زنان آن مي‌باشد."

از آن پس تمام حوادث و گفته‌هاي نوفل لوشاتو در مراكز اطلاعاتي آمريكا و كشورهاي متحدش در تمام آن سه ماه طبقه‌بندي و از سوي متخصصان بررسي مي‌شد.

و همانجا بود كه خميني كبير پس از اعلام ممانعت مقامات فرانسوي براي ادامه فعاليت‌هايش فرمود: «ما فكر مي‌کرديم اين جا مثل عراق نيست. من هر كجا بروم حرفم را مي‌زنم. من از فرودگاهي به فرودگاهي و از شهري به شهر ديگر سفر مي‌كنم تا به دنيا اعلام كنم كه تمام ظالمان دنيا دستشان را در دست يكديگر گذاشته‌اند تا مردم جهان صداي ما مظلومان را نشنوند، ولي من صداي مردم دلير را به دنيا خواهم رساند. من به دنيا خواهم گفت كه در ايران چه مي‌گذرد.»

سرانجام اوايل بهمـن ‌57 خبر تصميم امام(ره) در بازگشت بـه كـشور منتشر شد. هر كس كه مى‌شنيد اشك شوق مى‌ريخت و اين پاياني بر انتظار ‌14 ساله مردم بود.

گزارش از خبرنگار ايسنا: حميده صفامنش

-----------------------------------------------

منبع:

جلدهاي سوم تا ششم صحيفه امام خميني (ره)

انتهاي پيام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha