ترجمهي انگليسي رمان "فال خون" نوشتهي داوود غفارزادگان كه توسط محمدرضا قانونپرور انجام شده است، روز گذشته (يكشنبه، دوم تير) در حوزهي هنري رونمايي شد.
به گزارش خبرنگار بخش كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، محسن مؤمني - مدير مركز آفرينشهاي ادبي حوزهي هنري - در اين مراسم با خيرمقدم به محمدرضا قانونپرور و همسرش - دايان قانونپرور -، از اين زوج به عنوان زوجي محترم ياد كرد و افزود: اين زوج براي گسترش زبان فارسي و ترويج فرهنگ ايراني در آنسوي مرزها زحمات بسياري كشيدهاند كه لازم است در مجلسي ديگر از آنها تجليل شود. جناب قانونپرور بيش از 45 سال است مقيم آمريكاست و از آنزمان تاكنون، كارش يا تربيت زبانآموزان فارسي بوده يا به ترجمهي آثار ادبيات فارسي همت گماشته و يا اينكه به تأليف كتاب مشغول بوده است.
او با استناد به تلاشهايي كه قانونپرور انجام داده، عمر وي را پربركت ذكر كرد و افزود: اين زوج همديگر را خيلي دوست دارند و در موفقيت همديگر مؤثر بودهاند.
مؤمني با تشكر از همكاري اين مترجم با حوزهي هنري، از رمانهاي "فال خون" داوود غفارزادگان و "قصههاي سبلان" محمدرضا بايرامي به عنوان ترجمههاي قانونپرور با همكاري حوزهي هنري ياد كرد و يادآور شد: با توجه به مشكلات انتشار كتاب كه در آمريكا وجود دارد و كار دشواري است و بنا بر تحقيق رضا اميرخاني، 49برابر سختتر از انتشار كتاب در ايران است، اگر نبود همت جناب قانونپرور، اين كتابها به راحتي منتشر نميشدند.
اين نويسنده در پايان به ارائهي گزارشي از شمار آثار در دست انتشار به زبانهاي عربي، تركي و اردو توسط حوزهي هنري پرداخت و آن را گام كوچكي در اين زمينه عنوان و تأكيد كرد: براي شناساندن ادبيات خود در جهان، ضرورت دارد خيلي كار شود و در عين حال نبايد عجله كرد.
اما در ادامهي اين مراسم، محسن سليماني - مسؤول دفتر ترجمهي مركز آفرينشهاي ادبي حوزهي هنري - با ارائهي گزارشي از فرايند بحث و تبادل نظر انتخاب و تصميمگيري براي ترجمهي آثار ادبيات داستاني، بر توجه به ادبيات فارغ از هر ديدگاه خاصي تأكيد كرد و همچنين عجله نكردن در انجام اين كار را از ديگر محورهاي ترجمهي آثار ادبيات داستاني فارسي توسط دفتر ترجمه ذكر كرد.
او همچنين ادبيات را گونهي هنري با بيان صادق و تأثيرگذار دانست و افزود: از همينرو به دليل قابليتي كه ادبيات داستاني دارد، ترجمهي آن را انتخاب كرديم و ادبيات داستاني را به دليل ظرفيتي كه دارد، به شعر ترجيح داديم.
سليماني در پايان، ادبيات داستاني را آينهي خوبي براي شناخت يك سرزمين دانست و گفت: انتقادهايي هم به انتخابها ميشود و برخي نويسندهها انتقاد كردهاند. ما از نويسندگان ميخواهيم اين كار را از خودشان بدانند و برخوردي فعال و همدلانه داشته باشند و گله نكنند كه كتابي از من ترجمه نشده است. چنانچه معتقدند كتابي جهاني است، آن را پيشنهاد كنند و بيايند كتابي را كه بازتابدهندهي ادبيات ايران است، پيشنهاد كنند.
به گزارش ايسنا، محمدرضا قانونپرور - استاد زبان و ادبيات فارسي دانشگاه تگزاس و مترجم "فال خون" - نيز از نگاهي تاريخي به مناسب نبودن ترجمههاي آثار فارسي به انگليسي پرداخت و با ابراز تأسف از اين وضعيت، دربارهي خود گفت: طي 25 سال گذشته، هيچچيز از مطالبي را كه به انگليسي نوشتهام، خودم به فارسي ترجمه نكردهام؛ زيرا در محيط فارسيزبان نيستم و نميدانم در اين محيط، زبان چطور كار ميكند؛ از همينرو تأكيد دارم تا زمانيكه مدتها با زبان مقصد زندگي نكردهاي، به آن زبان ترجمه نكن.
او در ادامه به بحث دربارهي مسألهي جهاني بودن داستان پرداخت و با بيان خاطرهاي از كلاس درسش و تصميم دانشجوي مصري براي ترجمهي اثري از منير روانيپور، به تفاوتهاي جذابيت داستان در جغرافياهاي گوناگون اشاره كرد.
اين مترجم ايراني مقيم آمريكا معتقد است: اگر داستان در ترجمه به زيرنويس نياز داشته باشد، ديگر داستان نيست و همهچيز از دست ميرود.
او با تأكيد بر حفظ رنگ محلي داستان در ترجمهي آن، با استناد به گفتهاي از تقي مدرسي بر داشتن لهجه در ترجمه تأكيد كرد.
قانونپرور با اشاره به بنمايهي داستان "فال خون" و با استناد به روايت اين داستان، آن را ترجمهپذير دانست و برخلاف داستانهايي توصيف كرد كه با زمينههاي خانوادگياند و از اينرو فرهنگ ايراني در آن پررنگتر است.
اين مترجم با بيان خاطراتي از سالهاي بعد از انقلاب كه دو نويسندهي نامدار ايراني به آمريكا سفر كرده بودند، بر پرهيز از خودبزرگبيني به واسطهي ترجمهي آثار در زبان ديگر تأكيد كرد و همچنين با اشارهاي اجمالي به مؤلفههاي جهاني شدن يك نويسنده، اهميت انتشار كتاب با تيراژ بالا در جهان تجاري امروز را يادآور شد و گفت: اينكه ميگويم بايد كتابي با تيراژ بالا منتشر شود، به لحاظ پول آن نيست؛ بلكه براي اين است كه در برابر حجم وسيع خبرهاي منفي كه از طريق رسانهها منعكس ميشود، كاري كنيم.
قانونپرور يادآور شد: الآن در غرب و شرق همهجا كانال تلويزيونها را باز ميكنم و يا روزنامهها را ميبينم و با ترس و لرز ميبينم آيا دربارهي ايران خبري هست يا خير؟ اگر نيست، ميگويم الحمدالله؛ زيرا هر خبري هست، منفي است. ما خيلي كار كنيم، اين است كه با اين كارهاي مثبت جلو اين اخبار منفي را بگيريم و در آثار داستاني خود به غرب نشان دهيم كه انسان ايراني، انسان است و نه يك فرد خونخوار و بگوييم يك ايراني با يك مكزيكي و يك آمريكايي و... فرقي ندارد؛ ما نه شاخ داريم و نه دم. از سوي ديگر، من حاضر نيستم داستان ايراني را كه مثلا دربارهي شهات باشد، ترجمه كنم؛ عليرغم اينكه آن را قبول دارم؛ زيرا برداشت آنطرف دنيا اين است كه همهشان تروريستاند!
او در بخش پاياني سخنان خود، جهاني شدن را مسألهي ما دانست و تصريح كرد: راهي كه داريم، اين است كه با حفظ هويت خود، عضوي از دنيا شويم. لازم است حصارها را از دور خود برداريم. ضرورت ندارد اينقدر از خود محافظت كنيم؛ هيچچيز نميتواند هويت ما را بدزدد؛ ما خود بايد هويتمان را حفظ كنيم. فرهنگ ايران، فرهنگ بازي بوده است و هر قوم مهاجمي را در خود هضم كرده است؛ بنابراين اكنون نيز بايد باز باشيم و البته نبايد شتابزده و با عجله، اين كار انجام شود.
محمدرضا قانونپرور پس از طرح مسائلي كوتاه دربارهي مشكلات نشر در آمريكا، به پرسشهاي حاضران پاسخ داد.
همچنين در اين مراسم گفته شد، داوود غفارزادگان به دليل درگذشت خواهرش، در مراسم يادبود او در اردبيل است.
در اين برنامه همچنين با اهداي تابلو خط معلا به نام حضرت زهرا (س)، به مناسبت فرارسيدن سالروز تولد آن حضرت، به دايان قانونپرور - همسر محمدرضا قانونپرور -، از وي تجليل شد.
مرتضي سرهنگي، علي دهباشي، رضا اميرخاني، جواد محقق و حبيب احمدزاده، از حاضران در اين مراسم بودند.
انتهاي پيام
نظرات