«پاكدشت» درحالي با جنايات« بيجه» قاتل كودكان شناخته شد كه شايد كمتر كسي پيش از آن به محلهاي حاشيهاي در جنوب شرق تهران توجه داشت.
به گزارش گروه «حوادث» ايسنا فقر امكانات، بيكاري، وجود باندهاي بزهكار و مجرم شامل مهاجران تازه وارد كه معمولا به اميد يافتن شغلي بهتر و افزايش سطح زندگي به شهر ميآيند و به خاطر عدم تمكن مالي كافي ناچار به سكونت در حواشي ميشوند، حاشيهها را مستعد آلودگي به جرم كرده است و در اين شرايط، پيوستن به باندهاي بزهكار، براي مهاجران بيپناه، گاه، آسانترين راه رسيدن به امكانات بازمانده ميشود.
بر اساس آمارهاي منتشره بين سالهاي 1335 تا 1383 جمعيت شهر تهران 76/4 برابر و جمعيت پيرامون آن 99/71 برابر شده است. اين اعداد و ارقام و چند برابر شدن جمعيت پيراموني در اين سالها نشان دهنده رشد مهاجرت به پايتخت و سكونت مهاجران در حاشيههاست. درحاليكه اسلامشهر ، باقرشهر، نصيرآباد و پاكدشت عملا هيچ كدام قبل از سالهاي 1345 وجود خارجي نداشتند.
به اعتقاد كارشناسان شهري از آن جا كه عامل محيط در جرم بسيار تاثيرگذار است؛ محيط زندگي شهري نيز عاملي است كه ميتواند در ايجاد، بروز و تداوم انواع جرايم شهري نقش مؤثر ايفا ميكند.
بر اساس تعريف كارشناسان، شهري شدن فرايندي جهاني است كه بويژه جهان سوم را به گونهاي فزاينده به سوي خود ميكشاند. به گونهاي كه رشد جمعيت شهري خيلي سريعتر از رشد جمعيت جهاني است؛ تا آن جا كه در سال 2000 نيمي از جميعت جهان را شهرنشينان تشكيل دادهاند.
در كشورهاي جهان سوم كه شهرنشيني يكي از مولفههاي «توسعه» شناخته شده، تمايل به رشد و گسترش شهرها بيش از پيش احساس ميشود؛ اما در اين ميان آنچه نبايد به دست فراموشي سپرده شود، شرايط و مقتضيات خاصي است كه اين روند فزاينده شهرنشيني بر زندگي روزمره آدمهاميگذارد.
به نظر جامعهشناسان توسعه شهرنشيني، عادات و شيوههاي رفتار و حتي الگوهاي انديشه و احساس را تحت تاثير قرار ميدهد.
به گزارش ايسنا در مورد اثرات شهرها بر زندگي اجتماعي، دو دسته نظر مخالف وجود دارد: برخي شهرها را نماينده «فضيلت متمدنانه» ، منبع پويايي و خلاقيت فرهنگي ميدانند و نظري ديگر به آن انگ «دوزخ سياه از دود» ميزنند كه در آن جماعتهاي پرخاشگر ازدحام كردهاند و غرق در جنايت، خشونت و فساد است.
در شهر، تعداد زيادي از مردم در كنار هم، اما بدون شناخت شخصي از يكديگر به سر ميبرند. تماس ساكنان شهرها، زودگذر، جزئي و غير شخصي است و همين ويژگيهاست كه زمينه بروز جرايمي را در شهرها فراهم ميكند كه در روستاي كوچك سنتي امكان بروز نمييابد.
اگر در روستاها اختلافات قومي و قبيلهاي، دعواهاي ناموسي و نزاع بر سر زمين و .... مهمترين جرايم به شمار ميرفت، در شهرها جرايم دامنه وسيعي از سرقت، آدم ربايي، خانههاي فساد و فحشاء ، قاچاق مواد مخدر، زد و خوردهاي خياباني ، قتل ، جرايم مالي ، جرايم سازمان يافته، جرايم جنسي، و ... را در بر ميگيرد كه با انگيزهها و شيوههاي متنوع صورت ميگيرند.
دكتر محمد رضا جوادي يگانه، جامعهشناس و مدرس دانشگاه درباره تفاوت جرايم شهري و روستايي به ايسنا ميگويد: طبيعتا نبايد بين جرم شهري و روستايي از نظر ماهيت، تفاوتي قايل شويم؛ اما عواملي تاثيرگذار بر جرم وجود دارد كه يكي از آنها محل سكونت است.
وي درباره علل تفاوت جرايم در شهر و روستا معتقد است كه علت اصلي اين تفاوت به ذات شهر بر ميگردد.
ناشناختگي افراد در شهر به دليل بزرگي آن و كثرت آدمها، بسيار بيشتر از روستاست. در روستا آدمها ارتباط چهره به چهره دارند. همديگر را دائما ميبينند و كنترل غيررسمي وجود دارد؛ ولي در شهر آدمها ناشناسند، در انبوهي از جمعيت گم ميشوند و چون ديده نميشوند، دست به جرايمي ميزنند كه در روستا نميبيينيم؛ بنابراين افرادي كه در شهر ساكن هستند، احتمال مجرم شدنشان بيش از روستاييان است.
به اعتقاد وي در شهر، ميزان و نوع جرم متفاوت از روستا است. اگر در روستا نوع جرم به ارتباط آدمها و دعوا بر سر زمين و ... بر ميگردد، در شهر جرايم سازمان يافتهتر ، پيچيدهتر و خونبارتر است.
البته وي خاطرنشان ميكند: شهرنشيني لزوما جرم را گسترش نميدهد. حتي آماري وجود دارد كه ميزان جرم شهرهاي بزرگ را كمتر از شهرهاي كوچك و حاشيه شهرها نشان ميدهد.
تهران با وجود آن كه بزرگترين شهر كشور است، لزوما سرانه جرم و جنايت در آن بيش از ساير شهرها نيست و در بسياري موارد در ميانه جرايم قرار دارد؛ اما در عين حال در شهرهاي بزرگ امكان كنترلهاي بيشتر، كاهش مييابد.
دكتر جوادي يگانه ميافزايد: وقتي روستاييان به شهرها مهاجرت ميكنند، با انبوههاي درگير ميشوند كه سامانههاي اخلاقي و همبستگي اجتماعي روستا را ندارد و آدمها را بيشتر رها ميكند؛ بنابراين آنها دچار نوعي بيهنجاري ميشوند.
وي تصريح ميكند: در روستا كنترلكنندهها از طريق فرهنگ روستايي و رفتارهاي چهره به چهره و آموزشهايي كه آدمهاميبينند، صورت گرفته، ولي در شهر چنين نيست؛ پس آدمها در شهر رها ميشوند. در واقع نوع جرم در شهرها به همين رها شدگي ، ناشناختگي و بيهنجاري مربوط است و معمولا در شهر جرايم سازمان يافته، جرايم يقهسفيدان و جرايم گروهي بيشتر است.
به گزارش ايسنا با اين كه شهرها خود به دليل شرايط پيشگفته مستعد آلودگي و جرم هستند، مهاجرت نيز خود عامل فزايندهاي بر افزايش جرايم اجتماعي به دليل عدم دسترسي به نيازها و كاهش امنيت اجتماعي به خاطر نظارت كمتر بر حاشيه شهرها به عنوان پذيرنده مهاجران بيبضاعت و كمتوان مالي است.
مهاجرتها در دنياي امروز عمدتا با هدف يافتن فرصتهاي شغلي برتر و يا به دليل از هم پاشيدن نظام سنتي توليد در روستا انجام ميشوند و در اين ميان ، حاشيهها عمدتا به دليل فقر، مهاجرنشين بودن، عدم نظارت و سستي روابط ميان افراد به مكانهايي براي پرورش مجرمان و شكلگيري باندهاي تبهكار تبديل شدهاند.
آمارها نشان ميدهد 15 درصد كل جمعيت جهان و 10 درصد جمعيت ايران حاشيهنشين هستند. 7 ميليون حاشيهنشين در ايران، 16 استان و 70 شهر را به طور جدي درگير پديده حاشيهنشيني و يا اسكان غيررسمي كردهاند. به گونهاي كه در شهر تهران به تنهايي، يك تا 2 ميليون حاشيهنشين وجود دارد.
بر همين اساس در برنامه چهارم توسعه يكهزار و 300 ميليارد ريال جهت ساماندهي حاشيهنشيني اختصاص يافته است و برخي شهرهاي كشور همچون كرمانشاه، بندرعباس، زاهدان، سنندج، و تبريز شهرهايي هستند كه علاوه بر اعتبارات داخلي از وام بانك جهاني نيز براي ساماندهي سكونتگاههاي غيررسمي خود استفاده ميكنند.
دكتر جوادي يگانه نيز با تاكيد بر جرمخير بودن حاشيه شهرها عنوان ميكند: يكي از مناطق اصلي جرم در شهرها حاشيهها هستند. در حاشيه شهرها خانهها معمولا كوچكتر است، مردم كمتر با يكديگر ارتباط دارند و همديگر را ميشناسند و افراد از جاهاي مختلف به حاشيهها مهاجرت ميكنند.
وي با بيان اين كه بافت شهر ميتواند بر جرم و نوع آن مؤثر باشد، ميافزايد: حاشيههاي شهر به دليل مهاجرتها و اين كه آدمها در آن ساكناند تا هر وقت ثروتمند شدند، به نقاط متمولتر بيايند، كنترل ساخت و سازها و نظارت بر امور آن مشكلترست.
اين جامعهشناس درباره تقسيم بندي شهر به شمال و جنوب ميگويد: بافت شهري لزوما شمال و جنوب نيست، اگر شمال و جنوب را به ثروتمند و فقير تقسيم كنيم ميبينيم در بعضي شهرها مناطق مركزي آن مناطق ثروتمند و حاشيهها فقير هستند و در برخي شهرها بر عكس است؛ كما اين كه در شهر تهران ورامين و جنوب تهران حاشيه فقير شهر هستند و لواسان يك حاشيه ثروتمند محسوب ميشود؛ لذا حاشيههاي شهر لزوما فقير يا ثروتمند نيستند.
او درباره ميزان جرايم در اين نواحي توضيح ميدهد: معمولا جرايم در مناطق ثروتمند به دليل مقتضيات جغرافيايي و اين كه افراد ساكن دائم آن هستند، كمتر است؛ اما در حاشيهها چون تازه از مناطق مختلف مهاجرت كردهاند و از سازمان اجتماعي خود كنده شدهاند و وارد سازمان اجتماعي ديگري شدهاند، معمولا جرم بيشتر است.
به گزارش ايسنا علاوه بر حاشيههاي شهري كه محل مناسبي براي رشد انواع جرايم هستند، مناطق ديگري نيز در شهرها وجود دارند كه زمينه گسترش جرايم در آنها بيشتر است.
دكتر جوادي يگانه از اين نواحي به عنوان «مناطق بيدفاع شهري» ياد ميكند و ميگويد: در مناطق بيدفاع مثل ترمينالها، پاركها و مناطق عمومي كه نظارت بر آنها كمتر است، احتمال وقوع جرم بيشتر بوده و معمولا هم، نزاعها و اختلافات، درگيري، قاچاق ، تجاوز و خشونت عليه زنان در آنها بيشتر رخ ميدهد.
وي همچنين نوع زندگي شهري و مناطق شهري را بر ميزان و نوع جرم مؤثر دانسته و ميافزايد: هر چه از كنترل شهري به سمت كنترل محلي پيش برويم، ميزان جرم كمتر است ؛ يعني اگر منطقهاي در شهر باشد كه هويت محلي آن كاملا روشن باشد، نقطه ورود به محله مشخص باشد، در آن حالت ارتباطات محلي و شناخته شدن آدمها باعث ميشود كه غريبهها نتوانند بيرون بيايند و اگر مرتكب جرم شوند شناخته ميشوند، پس جرم در آنها كمتر است.
وي با اشاره به مجتمعهاي مسكوني بزرگ ميگويد: سومين بخشي از مناطقي كه ميتواند جرمخيز باشد، كنار هم قرار گرفتن مناطق مسكوني در شهرهاست. يك تجربه در دهه 1970 در آمريكا نشان ميدهد كه ايجاد مجتمعهاي مسكوني بزرگ چون جايي براي ارتباط و لابي نداشتند، سرشار از خشونت شدند. اين مجتمعهاي بزرگ ميتواند يك منشاء جرم بالقوه باشد كه افراد در آن در كنار يكديگر قرار ميگيرند.
دكتر جوادي يگانه، با تقسيمبندي جرايم توضيح ميدهد: براي بعضي جرايم تصميمگيري ميشود؛ اما برخي به سرعت رخ ميدهند؛ بخشي از جرايم كه به هيجانات آني آدمها بر ميگردد، در مناطق پر جمعيت كه ارتباط ميان افراد زيادتر است، رخ ميدهد؛ اما جرايم سازمان يافتهتر همچون قاچاق مواد مخدر، دزديهاي سازمان يافته و خانههاي فساد معمولا در جاهايي كه نظارت كمتر است، رخ ميدهند. در يك روستا نميتوان خانه فساد ايجاد كرد؛ چون افراد به سادگي ميبينند و مانع آن ميشوند؛ در نتيجه جاهايي كه ناشناختگي بيشتر است، قاچاق مواد مخدر و خانه فساد نيز بيشتر است.
به گفته وي، خانههاي فساد بيشتر در خانههاي آپارتماني و جايي كه رفت و آمد ميان آدمها يا هويت محلي كمتر و ازدحام و رفت و آمد افراد زياد است، در مجتمعهاي بزرگ شكل ميگيرد.
به طور كلي جايي كه ارتباط ميان آدمها زياد است، جرايم هيجاني و جايي كه نظارت كمتر است مثل حاشيههاي شهر و مناطق فقيرنشين، نظارت كمتر است.
به گزارش ايسنا ناشناختگي افراد از يكديگر و ضعف نظارت اجتماعي منجر به افزايش بار جرمخيز نواحي ميشود.
در اين باره دكتر جوادي يگانه مهمترين راه حل كاهش تاثير ناحيهبندي شهري بر جرم را شكل گيري «هويت محلهاي» عنوان كرده و به ايسنا ميگويد: چون جمعيت جامعه زياد است و امكان ندارد كه براي هر كس يك پليس بگذاريم، بايد سعي كنيم «هويت محلهاي» شكل بگيرد.
اگر هر محلهاي مسجد، مدرسه، مكان ارتباطات در محله، مركز خريد، سينما، و ... داشته باشد، افراد بهرهمند از اين امكانات در محله شناخته ميشوند. اگر پارك محلي را با پارك عمومي مقايسه كنيد ميبينيد جرم در پارك محلي كمتر از پارك عمومي است؛ چون در پارك محلي معمولا افراد محلي جمع ميشود.
وي ادامه ميدهد: در كنار كنترل رسمي بايد بخواهيم كه روابط اجتماعي آدمها از نوع روابط چهره به چهره افزايش يابد. همچنين در شهرها منطقههاي كوچكتر و محليتر ايجاد كنيم، بخشهايي از تهران كه الان هويت محلهاي دارند، افراد خودشان را اهل آن محل ميدانند.
به گفته وي اگر به اين مسايل توجه شود، ميتوان جرم را كاهش داد؛ حتي وجود اصناف به دليل افزايش ارتباط ميان آدمها ميتوان مؤثر باشد؛ چراكه هميشه هويتهاي كوچكتر از هويت شهري از نوع هويت محلهاي ميتواند در كاهش جرايم، شهر را ياري رساند.
انتهاي پيام
نظرات