استقلال از ديد «دست راست دو مدير»: درآمدزايي بـا سيـاست وصلـه و پينـهاي! محكوم كردن فتحاللهزاده خلاف اخلاق است
هاشم ساعدي، قائم مقام باشگاه استقلال تهران ميهمان خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، بود.
پيشينهي چندين ساله در گروه بزرگ پايتخت و همكاري با دو مدير بزرگ آبيهاي تهران يعني فتحالله زاده و قريب، بينش خوبي به ساعدي براي تجزيه و تحليل شرايط موجود داده است.
وي در گفتوگوي نسبتا طولاني با خبرنگاران فوتبال خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، كالبد استقلال كنوني را تشريح كرد.
دكتر قريب، مرد اصولگراي استقلال؛
پس از استعفاي فتحالله زاده، پيش بيني ميشد، استقلال به همان بحراني كه هر چند وقت يك بار گريبان دو تيم بزرگ كشور را ميگيرد، دچار شود. جانشين فتحالله زاده، دكتر قريب بود. ساعدي كه مشاور اجرايي مدير عامل پيشين استقلال نيز بود در مورد آمدن دكتر قريب گفت: « آقاي قريب فرد اصولگرايي است. آمدن وي به استقلال بنا بر تكليفي بود كه هيات مديره آن را تشخيص داده بودند. قريب وابستگي به ميز ندارد و از همان روزهاي ابتدايي سه اصل را سر لوحهي استقلال كنوني معرفي كرد. 1ـ جوانگرايي 2ـ نظم و انضباط، 3 ـ اخلاق محوري آيين جديد استقلال بودند. انتقادهاي فراواني از شيوهي آقاي قريب ميشد. اما وي با ايمان به اصول خود، استقلال را به جايگاه كنوني رساند.
سه اصل آرماني استقلال؛
ساعدي سه اصل انتخابي قريب را تشريح ميكند.
جوانگرايي:«قريب، اعتقاد زيادي به جوانگرايي دارد. اين حقيقت را ميتوان در تار و پود استقلال كنوني مشاهده كرد. البته جواناني با تجربه شالوده استقلال را تشكيل دادند. ما در جوانگرايي موفق عمل كرديم. ميانگين سني بازيكناني كه به استقلال آمدند زير بيست و پنج سال بود. اين جوانگرايي در كادر فني و مربيگري استقلال نيز رخنه كرد و اكنون گروهي پويا و جوان در ليگ به كار خود ادامه ميدهند. چهار يا پنج بازيكن اميد نيز براي تيم اصلي به ميدان ميروند. جوانان با انگيزه استقلال، با تجربه و ارزشمند هستند. به اين موضوع ايمان داريم. منشا تحولات در استقلال توجه به نيروهاي جوان است.»
نظم و انضباط:«نظم و انضباط يكي از تاكيدهاي اصلي آقاي قريب بود. اين شعار بايد در تمام موارد نظير آيين نامه، دستمزدها، پاداشها و تنبيهها اجرا شود. تلاش ما اين بوده و خواهد بود. اگرچه هنوز با شرايط آرماني فاصله داريم. به عنوان نمونه در زمينه پرداخت حقوقها، بازيكنان را به چند دسته تقسيم كرديم. بازيكنان گروه A، كساني هستند كه از پيشينهي طولانيتر در باشگاه برخوردار هستند. اين گروه در پرداخت دستمزد به سايرين برتري دارند. اما تمام بازيكنان در اين گروه، هماهنگ حقوق ميگيرند. گروه B و C نيز اين چنين هستند. همچنين براي ايجاد انگيزه و رقابت سالم قوانين مشخصي در پاداشها و تنبيهها بوجود آمد. احترام به ارزش انسان و كرامت او حتي اين فصل روي سكوها و بين هواداران استقلال نيز ديده ميشود. بنابر همين اصل هم بود كه ما با باشگاه پيروزي براي جذب بازيكناني نظير علي انصاريان، با وجود داشتن توانايي براي ثبت قراردادش اين كار را انجام نداديم. اين موضوع در مورد مبادلهي بازيكن فوتسال استقلال و پيروزي نيز صادق است.»
اخلاق محوري: «احترام به حرمتها و پيشكسوتها ارزش بسيار زيادي در استقلال دارند. در اين بين بايد به تدريج كار كرد و به انتظار نتيجه بود. شايد كاستيهايي در اين زمينه داشتيم، كه سهوي بودند. اما بايد همين سهوي بودن هتك حرمتها نيز توجه شود. كرامت انسان جايگاه ويژهاي براي قريب دارند و به عنوان نمونه بعضي از حرف و حديثها كه اين روزها به فتحالله زاده نسبت ميدهند منصفانه نيست.»
اين مشكل هميشگي استقلال!، سياست وصله و پينهاي؛
«بازيكنان استقلال به تعهدات خود به طور كامل عمل كردهاند، اما ما متاسفانه به تعهدات خود براي پرداخت به موقع حق و حقوق بازيكنان پايبند نبوديم. جو دوستانهي ميان كادر فني و بازيكنان استقلال سبب شد تا مشكلي از اين بابت احساس نشود و زماني كه بازيكنان ميديدند بعضي از مربيان و مديران نيز پولي دريافت نكردهاند صبورانه به تعهدشان پايبند بودند.»
اين سخنان ساعدي، ديگر موضوعي بيگانه و عجيب براي اهالي فوتبال نيست. چرا كه باشگاههاي استقلال و پيروزي بايد همواره براي جذب سرمايه لازم براي سادهترين كار يك باشگاه يعني پرداخت دستمزدها و پاداشها مشكل داشته باشند و به قول ساعدي با سياستي «وصله پينهاي» درآمدزايي كنند؟ اصولا چرا براي تامين هزينه تقريبا يك ميلياردي خود منبع مطمئن و هميشگي ندارند؟ آيا در سيستم مديريت كلان و باشگاهداري حرفهاي اين تامين سرمايهي منطقي است؟ اگر امروز صميميت و دوستي مشكلات را حل ميكند فردا استقلال دچار بحران نخواهد شد؟
اينها تمام سوالاتي است كه پاسخ آن ريشه در همان زخمهاي كهنه تيمداري و نه باشگاهداري پنهان دارد. ساعدي سياست وصله و پينهاي را در جمع خبرنگارا ايسنا اين چنين تشريح ميكند: «براي تامين سرمايه راههاي زيادي پيش روي استقلال است. ابتدا بايد به همان نكتهي آشنا هم اشاره كنم. استقلال باشگاهي فرهنگي ورزشي است و زير پوشش سازمان تربيت بدني قرار دارد. اگر اين سازمان كاملا استقلال را پوشش دهد ديگر مشكلي نخواهيم داشت. اما به سبب كمبود اعتبارات سازمان حقيقتا نميتواند از عهده آن بربيايد، به همان منابع تامين سرمايه بازگرديم. استقلال نميتواند از هر مسير و راههايي تامين سرمايه كند. شركتهاي خارجي زيادي به حمايت استقلال علاقه داشته و دارند. آما آيا كالاي آنها مجوز ورود به كشور را دارد. واگذاري و فروش بخشي از سهام باشگاه نيز يكي از برنامههاي ما بود. اما متاسفانه اين موضوع با خريد اين سهام از سوي شركتها و افراد حقيقي وحقوقي با سو تفاهم و شايعهي فروش باشگاه همراه شد. ببينيد شايد وارد شدن استقلال در بازار بورس بخشي از هزينهها را پوشش دهد، اما وارد شدن در اين بازار ادبيات ويژه خود را ميطلبد. داشتن تراز مثبت در هزينههاي ساليانه و سودهي يكي از معيارها است در حالي كه استقلال هر سال را با بدهي آغاز ميكند.
گرفتن پول از رياست جمهوري، اسپانسرها و تبليغاتي كه در كمتر از ده درصد از سود آنها شريك هستيم ارقام چشمگيري نيستند.»
حق پخش تلويزيوني مسابقات و 40 ميليون سود در هر ديدار؛
حق پخش تلويزيوني مسابقات همان حديث كهنه باشگاههاي خصوصي و غير انتفاعي نظير استقلال و پيروزي تهران است. ساعدي معتقد است تلويزيون ميتواند عمده مشكلات ما را حل كند، او به ايسنا ميگويد: «آنها نود دقيقهي برنامه را پخش ميكنند كه تهيه كننده آن قريب است، كارگران آن قلعه نويي است و بازيگران آن، بازيكنان استقلال هستند، اما نميخواهند يك ريال براي آن بپردازند. ما حتي به اختصاص 15 دقيقه بين دو نيمه هم راضي هستيم. آقايان اگر تنها پانزده دقيقه بين دو نيمه را به استقلال اختصاص دهند تا با استفاده از اسپانسرهايش تبليغ كند ميدانيد چه درآمدي براي ما دارد؟ تلويزيون دست كم براي تبليغات تجاري خود ثانيهاي حداقل 40 هزار تومان دريافت ميكند. 15 دقيقه 900 ثانيه است. پس ميتوان نزديك به 40 ميليون تومان به دست آورد. و در طول فصل اين رقم به نزديك يك ميليارد تومان ميرسد. به شما همين جا وعده ميدهم، بخش عمدهاي از هزينههاي استقلال در هر سال تامين خواهد شد. ما از ابتداييترين حقوق خود نظير فروش بليط ديدارهاي خانگي نيز محروم هستيم.»
قريب وابستگي به ميز رياست ندارد
«قريب مردي نيست كه براي حفظ ميز مديريت استقلال فعاليت كند، هر زماني كه احساس كند مسايل اخلاقي زير پا گذاشته ميشود قطعا بدون هيچ گونه تعارفي استعفا ميدهد.»
استعفاي قريب شايعه است
« قريب اگر هم در جايي صحبت استعفا كرده است اين نبوده كه وي واقعا عزم بر استعفا داشته باشد، فقط چون پارهاي از مسايل را خارج از عرف اخلاقي ديده بود نسبت به اين موضوعات احساس نگراني كرد كه نبايد به خاظر مسايل مادي، اخلاقيات زير سوال برود و حساسيت نسبت به اين موضوع نيز به گونهاي بود كه وي با كنايه گفته: اگر بخواهد شرايط اينگونه باشد من نميتوانم كار كنم. قريب تحت هر شرايطي در خصوص مسايل اخلاقي حاضر به معامله نيست، شخصيت او به گونهاي است اگر در هر زمان كسي پيدا شود كه بتواند و بخواهد مسوليت باشگاه استقلال را بپذيرد قطعا در رها كردن اين پست لحظهاي درنگ نخواهد كرد. او فقط با اصرار و تعهدات روحي و اخلاقياش به باشگاه استقلال، چنين مسووليتي را پذيرفته است.»
بدون حقوق كار ميكنيم
« ما در استقلال مجاني كار ميكنيم نه فتحالله زاده نه قريب و حتي ساير دوستان هيچ گونه حقوقي دريافت نكردهاند حتي در اكثر مواقع از جيب خود پول ميگذاريم تا حقوق بازيكنان پرداخت شود. تلاش همه اين است كه استقلال در شرايط حساس كنوني بتواند به آنچه كه شايسته است دست يابد و قطعا صداقت و وفاداري مسوولان اين تلاش را به ثمر خواهد رساند. با وجود درآمدهاي قابل توجه هنوز بيش از 40 درصد از پيش پرداختهاي بازيكنان باقي مانده است كه با تمام بيبضاعتي به دنبال تامين و پرداخت آن هستيم.
قريب به اختلاف نظرها واقف است
ساعدي به اختلاف نظرات بين همكارانش در باشگاه استقلال اشاره ميكند به خبرنگاران ايسنا ميگويد: « اختلاف نظر در هر مجموعهاي ميتواند وجود داشته باشد ولي اين اختلاف نظرات نبايد به ديد منفي تعبير شوند و در اين ميان نيز اين نقطه كاملا روشن است كه اكثر برخوردها در باشگاه استقلال از روي تسويه حسابهاي شخصي صورت ميگيرد كه با هدف اعتلاي استقلال بايد اين نوسانات به حداقل ممكن كاهش يابد.»
محكوم كردن فتحالله زاده به عدم كارايي، خلاف اخلاق است
« نبايد فتحالله زاده را محكوم به عدم كارايي كرد چرا كه فعاليتها و حركات مثبت كاري وي الگويي براي همگان است، وي در طول دوران مديريتش علاوه بر كسب بهترين نتايج و افتخارات، بازيكنان خوب و حرفهاي را با حداقل پول جذب و به رقمهاي بالا ترانسفر ميكرد، فتحالله زاده را بايد از جمله بهترين مديران ورزش كشور دانست، او توانمندي و قابليتهاي زيادي در هماهنگ سازي امور ورزشي باشگاه استقلال تهران داشت.»
دادكان، مديري شايسته
ساعدي، دكتر محمد دادكان، رييس فدراسيون فوتبال را فردي بسيار شايسته ميداند. او در اين باره گفت:«دادكان، دانش، تجربه و اقتدار لازم براي هدايت فدراسيون فوتبال را دارد. او داراي دكتراي تربيت بدني است، پيشينهي سالها حضور در تيم باشگاهي و تيم ملي را دارد و ديديد كه به كسي باج نميدهد و به كارش اعتقاد دارد، در زماني كه تمام مطبوعات عليه او مينوشتند برابر آنها ايستادگي كرد. صفايي فراهاني نيز مدير لايقي بود. او حقيقتا مدير بود و با توجه به برخوردار بودن حمايت اكثريت مجلس ميتوانست از قدرت خود براي كمك به فوتبال استفاده كند. به عنوان نمونه اگر ملاقات بازيكنان تيم ملي با آقاي خاتمي، حتي براي سازمان تربيت بدني نيز مشكل است در زمان صفايي فراهاني كار سادهاي بود. البته فراهاني از قدرت خود براي كمك به ورزش استفاده كرده نه مصارف شخصي.»
درد و دلهاي ساعدي؛
* به خدمت گرفتن معلم زبان براي بازيكنان استقلال يكي از هدفهاي مورد نظر من بود.
*امروز بازيكنان به اين آموزش نياز دارند تا در آينده و در صورت ترانسفر شدن به خارج به سرعت با شرايط هماهنگ شوند، اما بودجه انجام چنين كارهايي را نداريم.
*استقلال در بعضي از پروژهها سرمايهگذاري كرده است. اين پروژهها سودآور هستند اما نياز به زمان دارند.
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات